یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


حذف یارانه‌ها یا هدفمندکردن آنها


حذف یارانه‌ها یا هدفمندکردن آنها
طرح تحول اقتصادی که مهمترین بخش آن نقدی کردن یارانه ها است از سوی دکتر احمدی نژاد تشریح شد اما با بازتاب های متفاوتی روبرو گردید. از یک سو برخی تحلیگران معتقدند که نقدی کردن یارانه ها به هدفمند شدن آنها منجر خواهد شد که سال ها است دولت ها در پی آن بوده اند اما با مخالفت های جدی روبرو شده اند و از سوی دیگر برخی تاکید می کنند که نقدی کردن یارانه ها به تشدید نقدینگی به عنوان اصلی ترین عامل تورم در جامعه تبدیل می شود.
یارانه از انواع پرداخت های انتقالی دولت برای جبران یا پرداخت قسمتی از قیمت کالاها یا خدمات است که به منظور افزایش قدرت خرید مصرف کننده یا قیمت نهاده های تولیدی به عاملان اقتصادی یا دستگاه های مباشر به دو شیوه یارانه مستقیم و غیر مستقیم پرداخت می شود که در صورت اتخاذ روش پرداخت به شیوه نقدی یارانه بدون تردید در ساختار تورم زای امروز اقتصاد و میزان نقدینگی کشور شاهد تاثیر افزایشی این شیوه بر تورم خواهیم بود.
یارانه مستقیم با هدف افزایش قدرت خرید خانوارهای هدف و یارانه غیرمستقیم نیز به صورت تعیین قیمت کالا و خدمات به میزانی کمتر از قیمت واقعی آن تعیین و اعمال می شود که این دو روش باید در یک کفه اقتصادی، اجتماعی بررسی و با هدف گیری دراز مدت، یکی از آنها انتخاب شود. نکته کلیدی پرداخت یا حذف یارانه نیست، بلکه شیوه پرداخت یارانه هاست و این مساله بایستی با نگرشی اجتماعی و متناسب با اهداف برنامه های پنج ساله توسعه مصوب همسو باشد.
یکی از مهمترین مسائل در سیاست گذاری های یارانه ها هدفمند کردن آنهاست و غالبا این کار به سختی و با ناکارایی زیاد صورت می گیرد. به طوری که همیشه گروه هایی ناخواسته از یارانه ها بهره مند می شوند که گاهی بهره مندی آنان بسیار بیشتر از گروه های هدف است. طرح هدفمند کردن یارانه ها از سال ۷۶ مطرح شده است و اگر طرح مورد مطالعه کارشناسی قرار بگیرد و منجر به افزایش نقدینگی و متعاقب آن افزایش تورم نشود و حق مردم به صورت حداکثری محقق شود، می تواند طرح خوبی باشد.
کالاهای یارانه ای از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند که بهترین مثال آن کیفیت پایین آرد و نان در کشور است که نتیجه ای جز هدر رفتن منابع یارانه ای ندارد.
در بخشی از یارانه ها مصرف کننده های واقعی مردم نیستند، بلکه افراد متمول بیشترین سهم را از آن دارند. مانند سوخت چرا که بیشترین یارانه سوخت را افراد متمول مورد استفاده قرار می دهند که این مساله را آمار و ارقام هم ثابت می کند. یعنی دهک های پایین جامعه سهم زیادی از یارانه انرژی ندارند.
هدفمند کردن یارانه ها علی رغم افزایش کیفیت کالا به متعادل کردن مصرف کالا هم می انجامد. چرا که وقتی کالایی به قیمت واقعی عرضه شود مردم در مصرف آن نیز دقت بیشتری می کنند و باعث کاهش مصرف می شود. پس به سه دلیل افزایش کیفیت کالا، متعادل کردن الگوی مصرف و حفظ حقوق دهک های پایین این طرح می تواند طرح خوبی باشد.
اما اگر دولت یارانه ها را به صورت نقدی در اختیار مردم قرار دهد قطعا باعث افزایش نقدینگی شده و باعث افزایش تورم می شود. پس راهکار عملیاتی آن می تواند این باشد که این یارانه ها به صورت بن کالا در اختیار مردم قرار گیرد. دولت باید در پرداخت یارانه ها از برنامه ریزی دقیقی برخوردار باشد که این یارانه ها را به چه کسی پرداخت کند؟ چگونه پرداخت کند؟ و چقدر پرداخت کند؟ همه مردم باید از یارانه ها برخوردار شوند و تقسیم یارانه ها بین مردم باید به میزان مساوی باشد تا مردم احساس دوگانگی نکنند و اگر بخواهیم تفاوتی بین مردم قائل شویم با آسیب های جدی اجتماعی مواجه خواهیم بود. کشور ما آن پایه ریزی درآمدی را ندارد تا بتواند حقوق مردم را تفکیک کند. به همین دلیل یکی از مهمترین راهبردها این است که توزیع یارانه ها بین همه مردم باشد و برای تفکیک مردم از یکدیگر با توجه به درآمدها از نظام های مالیاتی متنوع استفاده کند و در واقع دولت با مالیات نقش خود را ایفا کند.
معمولا در همه کشورهای دنیا چنین طرح هایی را یکباره انجام نمی دهند و از تقسیم بندی اقلام کالایی استفاده می کنند و به تدریج یارانه ها را از اقلام یارانه ای حذف می کنند. زیرا اجرای یک باره چنین طرحی ایجاد بحران می کند.
مجموع اقلام یارانه ای شامل نان، برنج، شیر، روغن نباتی و قند و شکر ۸۲/۳ درصد از انرژی دریافتی گروه های کم درآمد شهری و ۸۸ درصد انرژی دریافتی گروه های کم درآمد روستایی را تامین می کنند. همچنین انرژی دریافتی خانوارهای شهری از کالای نان در دهک های اول و دهم به ترتیب ۶۰ درصد و کمتر از ۳۰ درصد است و برای خانوارهای روستایی در دهک های اول بیش از ۶۵ درصد و دهم ۳۰ درصد عنوان می شود. بنابراین تردیدی نیست که دولت باید همچنان حمایت های خود را ادامه دهد. اما سوال اینجاست که در این شرایط آیا دولت می تواند در روش های پرداخت یارانه برای افزایش یارانه کالایی پرداخت، تجدید نظر کند. در اینجا توجه به شاخص هایی چون حمایت از اقشار آسیب پذیر، افزایش رفاه عمومی، تخصیص بهینه منابع، بهبود توزیع درآمد و کاهش فاصله طبقاتی، ثبات اقتصادی، تعیین مکانیزم پرداخت و حتی اندازه گیری معادل پول پرداخت یارانه برای جلوگیری از کاهش رفاه بسیار مهم است.
بنابراین تحقق محاسن نقدی کردن یارانه ها نیازمند داشتن زیرساخت های لازم و پذیرش حاکمیت یک دست برای انجام این جراحی بزرگ است. در غیر این صورت و با طرح شعارگونه این مسائل پیچیده در شرایط رکود تورمی حال حاضر جز نابسامانی بیشتر و فشار بر اقشار هدف چیزی عاید نخواهد شد. تغییر روش فعلی و پیگیری هدفمند شدن یارانه، نیازمند اصلاح ساختاری است. البته صرفا با تغییر روش، هدفمند شدن یارانه ها محقق نمی شود و نگرانی هم وجود دارد که با استمرار روش فعلی، آینده قابل تحملی را برای اقتصاد یارانه نمی توان پیش بینی کرد. بدون داشتن هدفی روشن در روش های پرداخت یارانه ارزیابی موفقیت یا شکست آن غیرممکن است. چالش عمده هر دو روش پرداخت یارانه شناسایی نشدن اقشار هدف و نیز توجه نداشتن به زمینه های اجتماعی و فراهم نبودن فرصتی اقتصادی به دلیل نبود نظام جامع تامین اجتماعی است.
بنابراین روش پرداخت مستقیم یارانه در چنین شرایطی تهدید به شمار می رود. پس اگر دولت با شتاب زدگی در این عرصه عمل کند، ممکن است نه تنها مزایای این طرح برقرار نشوند، بلکه مشکلات عظیم و خطرناکی هم در کشور ایجاد شود. بنابراین باید شرایط اقتصادی برای تغییر جهت پرداخت یارانه ها مهیا باشد. ابتدا ترمیم دستمزد و حقوق نیروی کار برای اجرایی شدن طرح پرداخت نقدی یارانه ها الزامی است. حذف یارانه ها باید طوری صورت گیرد که بقیه شرایط اقتصادی بر اساس قیمت جدید و مانند کشورهای دیگر ترمیم و مشخص شود. چراکه پرداخت نقدی یارانه ها بر قیمت تمام مولفه های اقتصادی تاثیرگذار خواهد بود و باعث افزایش قیمت ها خواهد شد.
نویسنده : عباس محتشمی
منبع : روزنامه مردم سالاری


همچنین مشاهده کنید