سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


توزیع عادلانه‌ی یارانه‌ها، «سراب پول» را بی‌معنا می‌سازد


توزیع عادلانه‌ی یارانه‌ها، «سراب پول» را بی‌معنا می‌سازد
«– توزیع یارانه‌های نقدی به تناسب درآمدها فاقد منطق عدالت است و اصل تساوی حقوق شهروندان را مخدوش می‌سازد. تراشیدن قله‌های ثروت و پر کردن دره‌های فقر بر اساس تجارب بشری و مطمئن اقتصادی از طریق وضع مالیات بر درآمد و تصاعدی کردن آن همراه با افزایش درآمدها امکان‌پذیر است و محروم ساختن ثروتمندان از حقوق اولیه مالی که همانا یکسان بودن حق مالکیت بر انفال توسط تمامی آحاد مردم کشور ولو میزان آن برای ثروتمندان کم باشد می‌تواند تبعات منفی روانی در اجتماع و از بین رفتن روحیه عطوفت بین طبقات پردرآمد و کم‌درآمد را به دنبال داشته باشد. در حقیقت ماهیت پرداخت یارانه هیچ‌گاه نباید با ماهیت دریافت مالیات مقایسه شود و چه بسیار ثروتمندانی هستند که حاضرند مالیات‌های سنگین را برحسب تکلیف قانونی پرداخت کنند و پرداخت هم می‌نمایند، اما حاضر نیستند ریالی از حق طبیعی خود بگذرند.»
این چند سطر که بخشی از سرمقاله‌ی روزنامه‌ی کارگزاران با عنوان «سراب پول» به تاریخ دوشنبه ۱۴ مرداد است، بیش از سایر قسمت‌هایش که کم و بیش حرف‌های درست و نادرست را آورده است، توجه را جلب می‌کند، چرا که از «مخدوش شدن عدالت بر اساس اصل تساوی حقوق شهروندان» گله سرمی‌دهد و متاسف از محروم ساختن ثروتمندان از حقوق اولیه‌ی آنان می‌شود که چرا عدالت در توزیع یارانه‌ها رعایت نشود.
▪ دو حکایت کوتاه:
چیزی حدود ده سال پیش مکانی کلنگی با مساحت بیش از ۱۷۰ متر مربع را، در خیابانی از خیابان‌های سعادت آباد تهران، به مبلغ دو میلیون تومان رهن و ماهی هفتاد هزار تومان اجاره کردیم. این ساختمان دوطبقه که ما در قسمت پایینی‌اش سکنا گزیدیم در زمینی حدود ۵۰۰ متر مربع بنا شده بود. در آن زمان قیمت آن خانه‌ی کلنگی را حدود یکصد میلیون تومان برآورد می‌کردند که البته به‌نظر بسیار بالا و عجیب می‌نمود!. امروز پس از ده سال، با این‌که آن خانه‌ی کلنگی، کلنگی‌تر شده است اما ارزش و یا قیمت آن بیش از تصور هر اقتصاددانی که تصور می‌رود در هیچ‌یک از کتاب‌های دانشگاهی‌ نخوانده باشد، به رقمی رسیده است که دود از کله به هوا بلند می‌کند! بله، این خانه‌ی کلنگی ده سال پیش که بی‌انصافانه صد میلیون قیمت داشت، امروز با متری حداقل پنج میلیون تومان، منصفانه! دو میلیارد و نیم قیمت پیدا کرده است!!.
چیزی حدود دو سال پیش واحدی از یک آپارتمان صد متری را که در پیچ و خم‌های «درکه» در شمال تهران که جایی خوش آب و هوا است و از دیرباز محلی برای کوهنوردی بوده است، فرزندم، بابک، با ماهی پنج میلیون رهن و سیصدهزار تومان اجاره ماهانه، اجاره کرد. باید توجه داشت که این مکانِ مفرح مانند تابلوی زیبای نقاشی هنرمندی می‌ماند که تصویر شکنجه‌ی یک مظلوم را نشان می‌دهد. هرکس آن را ببیند از زیباییش می‌گوید اما همه‌ی آن زیبایی برای آن کس که همیشه دارد شکنجه می‌شود، چیزی جز زشتی و نازیبایی نیست! بله، درکه جایی مفرح است، اما نه برای همه ساکنان آن که باید در زمستان، کفش‌های میخ‌دار به‌پا کنند تا بر روی مسیر یخ‌زده‌اش سرُِ نخورند و در تمام ایام سال آنان که ماشین ندارند باید خود را مجبور به کوهنوردی اجباری بدانند و آنان که ماشین دارند نیر باید دعا کنند که از روبرو ماشینی ظاهر نشود، چرا که امکان توقف و قفل کردن هر دو ماشین به‌وجود خواهد آمد. بگذریم، اصل موضوع را ادامه دهیم: امسال جناب صاحب‌خانه می‌گوید اجاره‌ی این واحد مسکونی که شما با احتساب رهن ماهانه ۴۵۰ هزار تومان می‌پرداختید، به گفته‌ی بنگاهداران ۹۰۰ هزار تومان شده است، یعنی آن را سی میلیون تومان رهن می‌کنند.
این دو نمونه که برای خود ما بسیار ملموس و قابل لمس است، بسیار کوچک‌تر از فجایع مالی دیگر است که دارد توده‌های مردم را نابود می‌کند. حال، نویسنده‌ی محترم مقاله‌ی «سراب پول» که از محروم کردن ثروتمندان از حقوق اولیه‌اشان گله دارند، می‌توانند بگویند که این سرمایه‌داری مستغلات، و این کارگردانان مافیایی زمین و ملک کجا هستند، چه اهدافی را دنبال می‌کنند و هدفشان از این نابودی همگانی توده‌های مردم چیست؟ مردمی که کار می‌کنند و برای ادامه‌ی زندگی در چند نوبت هم کار می‌کنند، نمی‌توانند ماهی ۹۰۰ هزار تومان به صاحب‌خانه‌ها بپردازند، اما یک زمین محدود ۵۰۰ متر مربعی، قادر است به طور متوسط سالی بیش از ۲۰۰ میلیون تومان ارزش بیافریند. توجه کنید بهایی که برای کار دختران و پسران ما پرداخت می‌شود، در عالی‌ترین شکل آن، به‌طور متوسط از نیمِ آن اجاره‌ی ۹۰۰ هزار تومانی بیش‌تر نیست. آقایان این معادله را چگونه می‌خواهید حل کنید؟
پیشنهاد می‌شود در مورد چگونگی پرداخت عادلانه‌ی یارانه اندیشه کنید، شما دوستان که عدالت و دموکراسی را وابسته به هم می‌دانید و در جهت برقراری آن پرتلاش و فعال هستید، باور کنید، به‌ویژه، سرمایه‌داری مستغلات بخش وسیعی را آلوده کرده است! چرا که هر کس دلخوش به افزایش قیمت خانه، ملک و یا هر چیزی است که دارد و خود را خوشبخت می‌داند که حداقل صاحب و مالک آلونکی است. این از آنان که کلبه‌ای دارند! آنان که ندارند نیز سختی و فشار برایشان آن‌چنان فراهم شده که نمی‌توانند درک و فهمی از دموکراسی و عدالت شما را مال خود گردانند!!.
در شرایط کنونی صرف‌نظر از این‌که چه کسی و با چه برنامه و ترفندی می‌خواهد رییس جمهور و یا وکیل و وزیر باشد، کاری نباید داشت!! باید در راستای درست سازی هر ایده‌ای که بتواند پایین‌ترین اقشار جامعه را در شرایطی قرار دهد که بتوانند، حداقل، فکر کنند... باید پشتیبانی نمود و به آن ایده جهت منطقی داد.
عدالت در توزیع یارانه‌ها، در شرایط موجود، به خودی خود ایده‌ی غلط و یا اشتباهی نیست. اشتباه ، وارونه کردن و جا به جا کردن آن است!
پرداخت نقدی یارانه اگر به هر خانوار ماهی یک میلیون تومان هم باشد نه تنها وضع موجود را سامان نخواهد بخشید، بلکه «سرمایه» را در بلعیدن آن حریص‌تر و بی‌پرواتر خواهد نمود. شک نکنید که اجاره‌ی پیشنهادی ۹۰۰ هزار تومان بابت صد متر مربع در درکه به بیش از دو برابر افزایش پیدا خواهد کرد!!
حقیقتا اگر دولت بتواند همین یارانه به نادارها و مستاجرها را مستقیما به مالکین بپردازد و مستاجرها را از پرداخت اجاره نجات دهد، کاری بس بزرگ انجام داده است. حقیقتا اگر تکلیف بهداشت و درمان را روشن کند و توده‌های مردم را از شر انواع و اقسام بیمه‌ها (خدمات درمانی، تامین اجتماعی، دانا، آتیه سازان...) نجات دهد و همه‌ی مردم کشور را بیمه کند و پول یارانه را به همان نهادهای بهداشتی و درمانی بپردازد، کاری بس کارساز و بزرگ انجام داده است. حقیقتا اگر حمل و نقل، حداقل شهری را عمومی و رایگان کند و یارانه‌ را خودش مستقما به عوامل حمل نقل بدهد، کاری عظیم کرده است. حقیقتا اگر آموزش و پرورش را از چنگال سودجویی برهاند و برای همگان فرصت برابر به وجود آورد و یارانه را به عوامل اجرایی کار، مستقیما، بدهد کاری ستایش برانگیز کرده است. حقیقتا با انجام چنین کارهایی، هر کم سواد در امور اقتصاد نیز متوجه خواهد شد که دیگر بستری فراهم نخواهد شد تا در مدت کم‌تر از دو سال اجاره‌ی مسکن از ۴۵۰ هزار تومان به ۹۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کند و یا خانه‌ی کلنگی ۵۰۰ متری سالی بیش از دویست میلیون تومان ارزش بزاید.
در این صورت از هر دولتی که چنین کند، همه‌ی مردم، مردمی که تولید کننده‌ی واقعی ارزش‌ها هستند، پشتیبانی خواهند کرد.
پیشنهاد می‌شود درباره‌ی طرح نقدی کردن یارانه‌ها و چگونگی اجرای آن فعالانه شرکت کنید. همین چند پیشنهاد فوق را مورد نقد قرار دهید تا باشد که بتوان شرایط قابل لمسی برای همه‌ی آنان که ندار هستند به وجود آورد، برای آنانی که حتا نمی‌توانند وجود غارتگران خودشان را به طور آشکار ببینند، این شرایط را ملموس و قابل درک و فهم نمود تا که سامان یافتگی نسبی‌ای حاصل آید و نتیجه آن شود که نیاز به عدالت و دموکراسی واقعی، و نه از نوع آمریکایی آن، بیشتر به وجود آید.
هادی پاکزاد
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه


همچنین مشاهده کنید