سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

باز کردن گره


باز کردن گره
به طرف مقصدمان در حركت بودیم تلفن همراه زنگ می زند: كلید منزل ما در ماشین شما جا مانده؟
راه رفته را برمی گردیم تا كلید را به دوستم كه به اصطلاح حواسش پرت شده و كلید آپارتمانش را در ماشین ما جا گذاشته، بدهیم و خانواده ای را كه با دلهره منتظر بازگشت ما هستند، خرسند سازیم.
مسلماً جاماندن كلید موجب فشارهای روانی دیگری نیز بر آن خانواده شده است. همه ما در زندگی خود با اتفاقاتی نظیر این واقعه روبه رو شده ایم و بر اثر چنین اتفاقاتی مضطرب یا هراسان شده و واكنش هایی نظیر عرق سرد، افزایش ضربان قلب، فشار خون، هول شدن، دستپاچه شدن، داد زدن، خشك شدن دهان، درد و سوزش معده و... داشته ایم. حوادث و موقعیت هایی كه پاسخ های مربوط به استرس را سبب می شوند، ویژگی های متفاوتی دارند. بعضی از آنها ناگهانی بروز می كنند و بعضی دیگر به تدریج اثر می بخشند، ولی ظهور ناگهانی مربوط به فشارهای روانی می شود كه عوامل متعددی دارد.
●موقعیت های فشارآفرین
بعضی از این موقعیت ها دوام زیادی دارند. مثل منازعه زن و شوهر و یا حضور در مناطق جنگی و فشارهایی هم هستند كه دوام چندانی ندارند، مثل شركت در یك مسابقه و یا مصاحبه.
شدت ناراحتی تاثیرمستقیمی بر فشارهای روانی (استرس) دارد. اگر بتوانیم وقوع حادثه ای را پیش بینی كنیم، مسلماً فشار روانی كمتری احساس خواهیم كرد. قربانیان سیل و زلزله و حوادثی از این قبیل چون هیچ نفوذ و كنترلی بر موقعیت ندارند، فشار روانی شدیدی را تحمل می كنند. نداشتن اعتماد به نفس، فشار ناشی از شكست را دوچندان می كند. مواجه شدن با یك سانحه ناگهانی سخت تر از مواجه شدن با بحران بلوغ است كه به تدریج رخ می نماید.
●استرس
واكنش های جسمانی به دنبال یك تحریك درونی یا بیرونی(محیطی) را استرس می گویند و به محرك یا عاملی كه استرس را به وجود آورد، عامل استرس زا گفته می شود.
تمام انسان ها روزانه در برابر عوامل استرس زای بسیار قرار می گیرند كه این عوامل با پیشرفت تمدن و صنعتی شدن زندگی روند روبه رشد می گیرند. بسیاری از این محرك ها تحت كنترل ما نیستند؛ مثل میهمانی كه بدون قرار قبلی و به اصطلاح سرزده به دیدارمان می آید، وقتی وسایل پذیرایی نداریم دچار استرس می شویم. همچنین در روبه رو شدن با صحنه سرقت، شنیدن خبر فوت اقوام و اعتیاد نزدیكان و... .
از آنجایی كه تمام محرك های بیرونی قادرند استرس ایجاد كنند، می توان دریافت كه تمامی استرس ها نمی توانند منفی و مضر باشند و فقدان كامل استرس نیز هرگز امكان پذیر نیست، چون انسان موجودی است زنده و موجود زنده نیز در معرض انواع محرك ها قرار دارد و نمی توان محرك های بیرونی او را به طور كامل حذف كرد. آنچه باید سعی در حذف كردن آن كرد، پیامدهای منفی استرس است. غذایی كه در دهان می گذایم بزاقمان را تحریك می كند، صدایی كه می شنویم حس شنوایی ما را تحریك می كند و... این واكنش ها بی شمارند و جسم ما بنابر طبیعت خود واكنش متناسب را نسبت به آنها نشان می دهد؛ واكنش هایی كه جنبه مثبت دارند. روان شناسان اصولاً علاقه مند هستند كه جنبه منفی استرس را بررسی كنند تا از شدت آن بكاهند و از منظر آنان استرس به معنای منفی آن به كار برده می شود. در حالی كه استرس می تواند جنبه های مثبت هم داشته باشد.
آقای ... به تازگی از كار اخراج شده بود كه با خبر وحشتناك اعتیاد پسر نوجوانش در هم ریخت، به طوری كه بر اثر فشار حادثه ها دچار وحشت زدگی شده بود و وقتی شنید كه مردی به سن و سال او بر اثر حمله قلبی درگذشته است، با وجودی كه او را نمی شناخت با خود می پنداشت كه او هم مانند آن مرد در خیابان دچار حمله قلبی می شود و جان می سپارد. روان شناسان می گویند: تركیبی از وقایع فشارآفرین كه به تازگی رخ می دهند و عوامل شخصیتی فرد، فشار روانی را افزایش داده و رویدادی به ظاهر كم اهمیت موجب اضطراب و وحشت زدگی درونی می شود.
شواهدی وجود دارد كه نشان می دهد اوضاع آشفته اجتماعی و فقر نیز به شدت حوادث فشارزای زندگی را افزایش داده، بر سلامت فرد و رفتار وی تاثیر می گذارد.
●واكنش نسبت به استرس
دكتر حسین آزاد، آسیب شناس روانی می گوید: حالات هیجانی خاصی با واكنش های فرد نسبت به استرس همراهند، بعضاً افسردگی و اندوه و گاه نیز تحریك و هیجان شدید و مهمترین حالت های هیجانی بسیار بااهمیت را می توان خشم، ترس و اضطراب نامید.
●خشم
پاسخ فوری موجود زنده به استرس و ناكامی، معمولاً خشم است كه به تدریج با حسد و كینه آمیخته شده موجب آسیب رساندن و نابود ساختن شیء یا فرد منبع ناكامی می شود. وقتی به فرهاد خبر دادند كه مادرش در بستر بیماری است با خشم بسیار به طرف اتاق پدرش رفت و لگد محكمی به در اتاق كوبید و به این وسیله پاسخ فوری خود به استرس ناشی از بیماری مادرش را به منبع اصلی تصور خود بیان كرد.
●ترس
خطرات به خصوص موجب ظهور ترس می شوند، ادراك خطر معمولاً ترس را برمی انگیزد. روان شناسان معتقدند كه وجود ترس در افراد مختلف واكنش های متفاوتی را ظاهر می سازد. فاطمه خانم پس از شنیدن جواب آزمایش تشخیص سرطان در سینه خود با مراجعه به پزشكان متعدد درصدد معالجه خودبرآمد. در حالی كه آقای زیدآبادی از مراجعه به پزشك خودداری كرد و غزاله علیزاده به كوه های مازندران پناه برده و خودكشی كرد. در روبه روشدن با خطر فوق العاده مانند آتش سوزی یا سایر بلاها نیز اشخاص واكنش های متفاوتی از خود بروز می دهند.
●اضطراب
ترس و تشویق در غیاب خطر واقعی و مخصوص اضطراب ممكن است با هیجانات مثبت مانند عشق و محبت با هم بیامیزند و احساسات دوگانه مانند خشم، نفرت، عشق و محبت را موجب شوند.
●سازگاری با استرس
زمانی كه میزان استرس از توانایی سازگاری ما با استرس بالاتر رود، سلامت روانی و حتی جسمانی ما به مخاطره می افتد.
خانم صولتی می گفت: روز بسیار سختی را گذرانیدم، همسرم به ماموریت چند روزه خارج از استان رفته بودم، دخترم امتحان تیزهوشان داشت، پسرم را هم باید نزد مادرم می بردم، ساعت را برای ۶ و ۳۰ دقیقه صبح كوك كردم. وقتی بیدار شدم ساعت ۷ و ۳۰ دقیقه بود. صدای زنگ ساعت را نشنیده بودم. به سرعت خودم را بالای سر دخترم رسانده، او را برای رفتن به مدرسه بیدار كردم. سماور را به برق زدم، روی درجه تند كه سریع آب جوش بیاید، به سراغ پسرم رفتم كه در خواب لباس های او را بپوشانم. پسرم مثل كوره از تب می سوخت. به طرف تلفن رفتم كه از مادر خواهش كنم به خانه ما بیاید و شماره نگرفت، از شدت دستپاچگی شماره دوم را اشتباه گرفتم دخترم را خطاب كردم كه زودتر حاضر شود؛ او سرآسیمه دنبال جورابش می گشت، آشكارا می دیدم كه استرس من به او نیز سرایت كرد. طفلك دور خودش می چرخید. از اداره زنگ زدند و جلسه ساعت ۸ صبح را یادآور شدند. چاره ای نداشته به آژانس تلفن كردم، گفت: یك ربع صبر كنید، ماشین آماده نداریم. بالاخره ماشین آمد. پسرم را كه به شدت تب داشت در آغوش گرفتم و دخترم صبحانه نخورده سوار شد. ابتدا او را به مدرسه رساندم و سپس پسرم را به مادرم سپردم. در جلسه با تاخیر حاضر شدم و به یادم آمد كه سماور درحال جوش باقی مانده، میزان استرس خانم صولتی مطمئناً بالاتر از توان سازگاری او با استرس بود و در صورت تكرار این وضعیت سلامت روانی و جسمانی او به مخاطره خواهد افتاد.
●دلایل ایجاد استرس
روان شناسان علت های اصلی استرس را در تغییرات و دگرگونی های عمده زندگی، استرس های بلندمدت، گرفتاری های كم اهمیت، ناكامی ها و تعارض ها می دانند.
●تغییرات و دگرگونی ها
همه تغییرات زندگی از جمله ازدواج یا جدایی به تعریفی دیگر، قله ها یا دره های زندگی، موقعیت های استرس زا هستند. به طوری كه كارشناسان ارتباطات جمعی جدولی را طراحی كرده اند كه در آن ۴۱ موقعیت استرس زا به ترتیب اهمیت در آن قرار داده شده است. با نمراتی كه به هر موقعیت اختصاص یافته میزان كلی استرس فرد در یك سال گذشته، اندازه گیری می شود. برخی از موقعیت ها عبارتند از: فوت همسر، فوت اعضای خانواده، تغییر در سلامت افراد خانواده، ازدواج، تغییر در وضعیت اقتصادی، شروع یا پایان تحصیلات، تغییر در شرایط كار، بازنشستگی، اختلاف با خانواده همسر و اعتیاد نزدیكان. شایان ذكر است كه اگر میزان استرس از توانایی سازگاری ما فراتر رود، بهداشت روانی به خطر می افتد. همان طوری كه ذكر آن رفت انسان ها در ادراك رخدادهای زندگی چه خوب و چه بد، تفاوت هایی دارند. یك رویداد معین ممكن است برای یك نفر استرس شدید ایجاد كند، اما برای دیگری چندان استرس زا نباشد.
●استرس های بلندمدت
همه موقعیت های استرس زا، كوتاه مدت نیستند، برخی تا مدت ها ادامه می یابند و سلامت روان را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند. ازدواج، شغل نامناسب، طلاق و اعتیاد نزدیكان از این دسته هستند. متاسفانه پیامدهای این موقعیت ها، گاه تا آخر عمر گریبانگیر هستند.
استرس های بلندمدت معمولاً در محیط كاری وجود دارد و شخص مبتلا به این نوع استرس آن را به افراد خانواده خود منتقل می كند و آنان را دائماً تحت فشار قرار می دهد.
مادری می گفت: اصغر همیشه در محیط كار خود درگیر است و همیشه نگران حفظ شغل خود و از دست دادن آن است. هر وقت به خانه می آید، دائم صحبت هایش حول محور تهدید شغل و پست و مقامش است و این امر او را به شدت عصبی می كند به طوری كه اغلب با اكبر درگیر می شود. از همین رو روانشناسان استرس های بلندمدت را از مخرب ترین انواع استرس معرفی می كنند.
●گرفتاری های كم اهمیت
گرفتاری های كم اهمیت مثل ایستادن در صف ها، پیدا نكردن جای پارك و... می توانند به منابع مهم استرس تبدیل شوند. این امر معمولاً در گرو گرفتاری های بزرگ است. مثلاً طلاق به دنبالش تعویض خانه، جدا شدن از علایق و دلبستگی های كوچك و بزرگ ایجاد می كند.
●ناكامی
ناكامی حالت كسی است كه در راه دنبال كردن یكی از هدف های طبیعی خود به مانع برخورد كرده باشد. علت ناكامی می تواند درونی یا بیرونی باشد.
شیرین، قادر به مادرشدن نیست. یك ناكامی درونی را نمایش می دهد كه باید با این ناكامی كنار بیاید تا آسیبی به جسم و روح او وارد نشود. آرزو به علت سن كم نمی تواند وارد سالن سینما شود. ناكامی آرزو بیرونی است.
●تعارض ها
گفتم كه ناكامی را نباید طولانی كنیم، چون پیامدهای روانی نامناسبی پدید خواهد آمد.
برای برطرف كردن ناكامی یا باید مانع را از سر راه برداشت یا هدف را تغییر داد. عدم تصمیم گیری، تعارض را به دنبال خواهد داشت كه هر اندازه تعارض طولانی تر باشد، ناكامی بیشتر و آسیب روانی افزون تر خواهد بود.
●طبقه بندی حالت استرس
برای مبارزه با استرس نیاز به ابزار داریم به طوری كه دو دانشمند فرانسوی پترسون و بیچ در بررسی های خود به این نتیجه رسیده اند كه انسان یك آمارگر شهودی است كه در صورت تساوی تمام شرایط، تمایل دارد عملی را انتخاب نماید كه بیشترین احتمال موفقیت در جهت سازگاری با استرس را دربرداشته باشد، چون عامل استرس زا موجب تغییرات فیزیولوژیك می شود. سلامتی در مبارزه با استرس حرف اول را می زند.
●زدودن استرس های منفی
آرمیدگی یكی از روش های اختصاصی علمی كاهش استرس است كه با شل و سفت كردن گره های ماهیچه بدن انجام می گیرد كه امروزه توسط روان شناسان و مشاوران، آموزش داده می شود و نقش بسیار مثبتی در كاهش آثار استرس دارد.
●امكانات مالی
حمایت از كسانی كه دچار ورشكستگی و یا بیماری های گوناگون شده اند، از میزان استرس آنان می كاهد. حمایت اطرافیان كمك های ارزنده ای برای روبه رو شدن با استرس ارائه می دهد.
توان اجتماعی شدن
افرادی كه می توانند با اجتماع ارتباط برقرار كنند كمتر در معرض آسیب های استرس زا قرار می گیرند.
به تعریفی دیگر قدرت اجتماعی شدن به ما اجازه می دهد راحت تر آرزوها و تمایلات خود را انتقال دهیم و به این ترتیب استرس را كاهش دهیم.
●كنترل درونی
یكی از مهم ترین ابزارهای مبارزه با استرس است. داشتن رژیم غذایی سالم و پرداختن به ورزش و پیشگیری از مبتلاشدن به بیماری می تواند عوامل استرس زا را از فرد دور سازد.افكار مثبت و نگرش های سازنده، خنده، اعتماد به نفس، اراده، امیدواری و نگرش مثبت از دیگر عواملی هستند كه استرس را كاهش می دهند.
نازخند صبحی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید