سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

استرس همه چیز را ویران می کند


استرس همه چیز را ویران می کند
همه می دانند که استرس دائم انسان را بیمار می کند. چیزی که خیلی ها نمی دانند این است که استرس می تواند رابطه زن و مرد را نیز ویران کند. البته متخصصان معتقدند که فشارهای غیرمعمول (اضطراب های اجتماعی) هم باعث از بین رفتن عشق است.
وقتی می شنویم که رابطه بین یک زوج از هم پاشیده و آنها از هم جدا می شوند نخستین دلیلی که به ذهن ما می رسد این است که شاید آنها مناسب هم نبودند و با هم تفاهم نداشتند یا رابطه جنسی آنها با هم خوب نبود یا گذشته تربیتی و اختلاف فرهنگی عامل این جدایی است. کمتر به این مورد توجه شده که استرس زیادی باعث از هم پاشیدن رابطه دو نفر می شود. البته نه استرس بلکه فشارهای موجود در خارج از رابطه و فشار های اجتماعی در زندگی روزمره.
مولفان کتاب زن و مرد در استرس بررسی کرد ه اند که چه عواملی در جدایی و طلاق نقش ایفا می کنند. زمانی که یک زوج برای نخستین بار بچه دار می شوند یا خانه یا یک ماشین جدید گران قیمت خریده و زیر بار قرض های سنگین می روند. یا یکی از آنها یکباره اخراج و بیکار و خانه نشین می گردد یا بچه بیمارشده و نیاز به درمان و پرستاری بلند مدت پیدا می کند و مسائل دیگر که هریک از آنها عاملی برای ایجاد استرس در رابطه بین دو نفر کافی است.
به این عوامل فشار ها و مسائل دیگری نیز اضافه می شوند که در یکی دو دهه گذشته رشد زیادی داشته و زاییده زندگی مدرن صنعتی هستند. امروزه کارکردن زنان در جامعه به امری بدیهی تبدیل شده که باعث زندگی دوگانه در جامعه و خانواده شده است. رسیدگی و پرستاری از والدین و فشارهای اقتصادی از دیگر عواملی هستند که افراد را مجبور به گرفتن شغل دوم و سوم می کنند.
همزمان عوامل اجتماعی که موجب تحمل این اضطراب ها هستند، کم شده اند؛ افراد وقت کمتری برای دوستان، برای تفریح های دیگر یا برای مسافرت دارند. در نتیجه فشار به شریک زندگی بیشتر می شود و در صورتی که روش برخورد با این مسئله منطقی و مثبت نباشد و این فشار ها طولانی مدت باشند و فاکتورهای استرس زای دیگری به آنها اضافه شوند دیگر وضعیت از کنترل خارج شده و نارضایتی از رابطه زناشویی را افزایش می دهد، در نتیجه خطر جدایی و طلاق افزایش می یابد.
▪ روان شناسان بین انواع استرس فرق می گذارند:
۱) استرس غیرقابل کنترل (مانند حوادث غیرمترقبه)،
۲) استرس قابل کنترل (مانند بحران های مالی)،
۳) استرس های ناشی از مسائل حاد (مانند بیماری یا مرگ نزدیکان). یک گروه محقق سه نفره در یک بررسی طولانی مدت از گروهی متشکل از ۱۷۲ زوج رضایت آنها را از زندگی مشترک در شرایط استرس مزمن(دائمی) و استرس حاد مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه رسیده اند که؛ به طور کلی درجه رضایت از زندگی زناشویی در همه زوج ها به طور ممتد تحلیل می رود.
همزمان استرس روزمره مثلا به واسطه تربیت بچه(ها)، مسائل اقتصادی یا فشار شغلی افزایش می یابد.
استرس های از نوع حاد هم به همین ترتیب تاثیری منفی در زندگی دارند، بخصوص وقتی که همزمان با نوع دیگر استرس باشد. نتایج دیگر بررسی فوق این است که هرچه درجه استرس مزمن و مقطعی بیشتر باشد، به همان نسبت نارضایتی از زندگی زناشویی و آمادگی برای دعوا و نزاع بیشتر است. بخصوص که مسائل خارج از زندگی خانوادگی به آنها اضافه شود.
به همین ترتیب ادامه استرس های حاد باعث می شوند که افراد باهم فاصله گرفته و کمتر باهم بحث و صحبت کنند و اغلب بحران های روحی و جسمی را ایجاد کنند.
چنانچه زوجین موفق به مهار و غلبه به این نوع استرس گردند رضایت از زندگی مشترک نیز بیشتر می شوند، حتی در صورت وجود اضطراب های مکمل از نوع حاد آن. از آن فراتر حتی استرس های از نوع حاد آن می تواند انگیزه ای برای زن و مرد باشد که با ایجاد کردن خلاقیت در یافتن راه حل برای سایر مسائل زندگی کوشا گردند. حال این سوال مطرح می شود که طرفین (زن و مرد) چگونه با استرس کنار آمده و برای حل آن چه راهی را انتخاب می کنند.
معتبرترین تئوری موجود از ریچارد لازاروس است که می گوید دو نوع برخورد برای حل استرس را در زن و مرد مشاهده کرده است:
۱) تمرکز به یافتن و پیدا کردن راه حل مسئله
۲) برخورد احساسی با مسئله کردن، در این مورد مسئله مهم جست وجوی حمایت های احساسی از دیگران است.
ترجمه: مسعود میر مهدی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید