دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تجارب پرستاران از پیامدهای جسمی کار در بخشهای روانپزشکی


تجارب پرستاران از پیامدهای جسمی کار در بخشهای روانپزشکی
● مقدمه:
پرستاران چار چوب و بدنه اصلی و از اعضای كلیـدی و مهم در تیم روانپزشكـی هستند كه در جریان مداخلات مراقبتی و درمانی، در راستای بهرهگیری از انواع مهارتها، تكنیكها و اصول مشاوره، بیمار را به منظور سازگاری با شرایط موجود و كسب توانایی قبلیاش مورد حمایت قرار میدهند و چه بسا بسیاری از آنان همگام با دست و پنجه نرم كردن با مشكلات و چالشهای بخشهای روانپزشكی یافتهها و تجارب بسیاری كسب نمودهاند. یك بعد از این تجارب به ابعاد و پیامدهای جسمی كار در این واحدها مربوط مـیشود (۱). پرستـاران بخشهای روانپزشكـی همواره در فضای پرعـظمت، حساس و گسترده و گـسترده حرفه خود با، انتظارات و رفتارهـای نامعقـول خانوادههای بیمـاران، برنامهریزیهـای غیر واقعی و غیر رفتارها، پیچیدگیها و چالشهای حرفهای ویژهای دست و پنجه نرم میكنند. تهاجم، خشونت، خودكشـی، وحشت و عدم همـكاری بیماران بستری در واحد روان پزشكی نمونههای بارز این چالش‏ها هستند كه این پرستاران با آنها روبه‏رو هستند (۲).
مطالعات نشان میدهد كه بیشترین قربانیان رفتارهای پرخاشگرانه و تهاجمی بیماران روانی بستـری در واحدهـای روانپزشكـی، پرستـاران، پرسنل كمكی و دانشجویان پرستاری هستند (۳). لازم به ذكـر است كـه مجموعه عواملـی چون حجم بالای كار، شرایط سخت کاری، تغییرات تکنولوژی و توسعه انواع درمانهای غیر دارویی در بخشهای روانپزشکی، کمبود حمایت مدیران، فشار نقشها، افزایش روز به روز تعداد بیماران و عدم انطباق بین تعداد پرستاران و بیماران از علل آسیبپذیری پرستاران در این محیطهای شغلی گزارش شدهاند (۴). از آنجا كه تجارب پرستاران از پیامدهای جسمی كار در واحدهای روانپزشكی، انعكاسی از احساسات، تفكرات و نگرشهای ایشان نسبت به بیمار، بیماری روانی و مراقبت را پیش روی ما قرار میدهد، بنابراین كشف احساسات و بینش این گروه از پرستاران، میتواند ابزاری مهم جهت ارزیابی و سنجش عكسالعمل و پاسخ آنان نسبت به موقعیتها و پدیدههای گوناگون در محیط اطرافشان باشد و به عنوان نكات با ارزشی آنان را در كشف و حل مشكلات خود و بیماران یاری نماید (۵).
برگ و هالبرگ (Berg & Hallberg) ۲۰۰۰ از پرستاران به عنوان چارچوب و بدنه اصلی تیم روانپزشكی نام بردهاند و نقش كلیدی و مهم آنان، در كنترل و مدیریت این مجموعهها و همچنین مسئولیت ایشان را در تشخیص، اصلاح و رفع نیازهای روحی بیماران به تصویر كشیدهاند و معتقدند كلیه تجارب، نگرشها و احساسات پرستـاران از مجموعههای روانپزشكـی در ابعاد متعدد از جمله ابعاد جسمی كار در این واحدها بر دامنه تفكر و قضاوت آنان تأثیر خواهد گذاشت و عملكرد آنان را تحت الشعاع قرار خواهد داد، لذا این حقیقت مسلم است كه اداره موفق بیماران روانی و بخشهای روان پزشكی، نیاز به دركـی جامـع از عوامل مؤثر بر تجـارب و احساسـات پرستاران از اثرات و پیامدهای جسمی به دنبال كار در این محیطها دارد (۶).
پرستاران بخش روانپزشكی با شناخت افكار، احساسات و بینشهای خود به كشف و شناسایی قدرت و ضعف خود میپردازند و بدینوسیله در جستجوی مداخلات مؤثرتر گام بر میدارند. لـذا بیان احساسـات و تجـارب آنـان در زمینـه اثـرات و پیامدهـای جسمـی به دنبـال كار در مجموعههای روانپزشكی بسیار مهم و ضروری به نظر می‏رسد (۷). آگاهی از تجارب پرستاران كه در ارتباط مستقیم با بیمار روانی و بخش روانپزشكی میباشند در تشخیص و شناسایی تواناییها، نیازها و انتظارات ایشان بسیار مهم و ضـروری مـیباشد و میتواند آنـان را در ارائـه خدمات بهینه و مطلوب، در راستای رفع نیازها و انتظارات خود و بیمارانشان در محیط پر چالش بخش روانپزشكی یاری نماید.
پژوهش حاضر با هدف به تصویركشاندن و عینی نمودن تجربیات این پرستاران به شناسایی نقاط ضعف و قوت آنان كمك مینماید و این متولیان امر سلامت و بهداشت روانی جامعه پر استـرس ما را در جهـت پوشیدن لبـاس دانـش، تجربه و مهـارت بیشتر در زمینه ارتقاء مطلـوب سطـح كیفیت توانبخشـی و مراقبت از بیمـاران روحی و روانی، حمایت نماید، تا در پرتو نگاهی تازه به بیماران و مددجویان روانی در بخشهای روانپزشكی، در گسترش دامنه درمان و مراقبت بر‏اساس روشهای علمی، مجرب و استاندارد و تعریف شده، گامهای مفید و مؤثرتری بردارند.
● مواد و روشها:
امـروزه محققـان بـه منظـور كـشف رفتـار، احساسات و تجارب اشخاص و آنچه در جوهرهٔ زندگی آنان قرار دارد از روشهای كیفی استفاده مـینمایند (۸). از میان روش‏های كیفـی، روش پدیدهشناسی توصیفی با تكیه بر عمق تجربیات افراد، درك ما را از تجربیات آنان افزایش میدهد. لـذا از آنجایـی كه پدیـده مورد مطالـعه در ایـن پژوهش، تجارب انسانی میباشد از روش پدیده شناسی كه هدف آن درك ساختار اصلی پدیدههای تجربه شده انسانی است استفاده شده است (۹). برخی نیز درك عمیق تجارب روانپرستاران را از ابعاد لازم و ضروری برای ارتقاء صلاحیتهای حرفهای و تقویت قدرت تصمیمگیری بالینی آنان مـیداند (۱۰). جمعیت مـورد مطالـعه در این پژوهش شامل پرستاران كه با مـدرك تحصیلـی حداقل كارشناسـی در رشته پرستـاری شاغل در اورژانس و یا بخش روانپزشكـی حاد، مزمن و ویژه مربوط به زنان، مردان، كودكان و سالمندان در مـراكز نـور، الـزهرا (س)، فارابـی و شهیـد مدرس بود. معیارهـای ورود به پژوهـش شامل: داشتـن مدرك تحصیلـی حداقل كارشناسـی در رشتهٔ پرستاری، اشتغال در بخشها یا بیمارستان- های روانپزشكی، آگاهی از پدیده مورد مطالـعه و توانایی كافی برای شركت در مصاحبه و بیـان نظرات، احساسات و انتقال اطلاعات بوده است و معیارهـای عدم پذیـرش: هرگونه مشـكل یـا بیماری جسمی، روحی و روانی مشهود و مؤثر بر روند مصـاحبه در نظر گرفته شده است.
در این مطالـعه محیط پژوهش، با توجـه به مركـزیت جغرافیایـی در سطـح استـان، قابـلیت پذیرش بیماران (به لحاظ دارا بودن امكانات درمانـی، وجود پرسنـل و اختصاص تخـت) و همـچنین امكان دسترسـی مكرر به واحدهـای مورد پژوهـش، اورژانس و یا بخشهـای روان پزشكـی حاد، مزمن و ویژهی مربـوط به زنـان، مردان، كـودكان و سالمنـدان در بیمارستانهـای فارابی، نور، الزهرا (س) و شهید مدرس در نظر گرفته شد. از آنجا كه در تحقیقات كیفی تمركز بیشتر بر روی اطلاعات به دست آمده از موقعیت یا واقعه است تا اندازه نمونه (۱۱) و پژوهشگر نمونهگیری را تا زمان اشباع شدن، ادامه میدهد
(۱۲)، در این مطالعه نیز اطلاعات پس از انجام مصاحبه با ۱۷ پرستار به اشباع رسید. همچنین به منظور جمع آوری اطلاعـات از مصاحبه عمیق استفـاده شد (۱۳). پژوهشگر هر مصـاحبه را با مطـرح نمـودن ایـن سئـوال كـه «تجارب شما از پیامدهای كار در بخش روانپزشكی چیست؟» آغاز نمود و سایر سؤالات را بسته به پاسخهای شركت كننده و پیگیری بیان احساساتش در آن زمینه دنبال نمود. در هنگام انجام مصاحبه به خلوتی محیط و راحتی شركت كنندگان دقت شد. در این پژوهش مدت زمان مصاحبهها بسته به شرایط جسمی، روحی، مشغله كاری و تمایل افراد به ادامه گفتگو و نیز روند مصاحبه، بین۳۰ تا۹۰ دقیقـه و بهطـور میانگـین ۴۹ دقیقـه طـول كشید. دقت و استحـكام (Rigor) تحقیق كیفـی مبتنی بر دقت و جامعیت اطلاعات جمع آوری شده مـیباشد. روایی در ایـن تحقیقات حالتـی است كه كل موارد ثبت شده، مشابه واقعیتهای اتفاق افتاده باشد و اعتبار، مشابهت بین تفسیر اطلاعات و موارد ثبت شده میباشد (۱۴). در این تحقیـق محقق تـلاش نمود كه با دقـت در فرآینـد گردآوری دادههـا از هر نوع سوگـیری اجتناب نماید. در رابطه با نكات اخلاقی پژوهش پژوهشگر خود را به طور كامل به شركت كنندگان معرفی نمود و اهداف، اهمیت و روش جمع آوری اطلاعات را به طور دقیق توضیح داد.
همچنین به شركتكنندگان در مورد محرمانه ماندن اطلاعات اطمینان داده شد و شركتكنندگان در مورد انصراف از شركت در مصاحبه در هر مرحلهی پژوهش مختار گردیدند. مطالب استخراج شده از مصاحبهها به اطلاع شركتكنندگان رسانده شد. در ضمن مشخصـات فردی شركتكنندگان در تمام مراحل تحقیق بهطور كاملاً محرمانه حفظ گردید. جهت تجزیه و تحلیل دادهها روش هفت مرحله كلایزی به كار برده شد (۱۵).● نتایج:
در ایـن پژوهـش ۳/۳۵ درصـد از شـركت كننـدگان، مردان (۶ نفر) و ۷/۶۴ درصد از آنـان را زنـان تشكیـل مـیدادند (۱۱ نفر) و محـدودهٔ سنی آنان بین ۵۰-۲۵ سال بود. بیشترین درصد شركتكنندگان مربوط به زنان در محدوده سنی ۳۵ تا ۴۰ سال و كمترین درصد نیز مربوط به مردان در محدودهٔ سنی ۲۵ تا ۳۵ سال بود. به جـز یكـی از شركـت كنندگان مـرد، با مـدرك كارشناسـی ارشد پرستـاری در گرایـش روان پرستـاری، بقیه شركت ‏كننـدگان همگی مـدرك كارشناسی در رشته پرستاری داشتند.
۶ نفر از شركتكنندگان از بیمارستان فارابی، ۵ نفـر از مركز پزشكـی نور، ۲ نفـر از مركـز پزشكی الزهرا (س) و ۴ نفر از مركز توانبخشی مـدرس انتخـاب شدند. از تجـزیه و تحلیـل اطلاعات به دست آمده از شركت كنندگان دو مفهـوم محـوری «فشار جسمـی» و «بـار كاری» استنتاج گردید. در مقوله فشار جسمی به دو زیر مفهوم به دست آمده از اظهارات شركتكنندگان تحت عنوان «آسیب جسمی» و «خستگی» بود. شركت كننده شماره ۹ در زمینه «آسیب جسمی» بیان مینماید: «یك روز بیماری كه اسكیزوفرنی پارانوئید بود، یك دفعه به طرف من حمله كرد و صورتم را زخمی كرد من كه از بینیام خون میریخت، خیلی ترسیده بودم...» او در ادامه میگوید: «تو این بخش اگه پرستار یك لحظه حواسش نباشه و یا مهارت و برخورد مناسبی نداشته باشه تا یك عمر دچار مشكل جسمی میشه». شركت كننده شماره ۳ تجارب خود را به این صورت توصیف مینماید: «تا حالا دو تا از پرستـاران ما به دنبال كار تـوی این بخـش مشكل جسمی پیدا كردند. یكیشان پرده گوشش پاره شد و یكی دیگر عصب دستش قطع شد ولی من با تجربه و مهارتی كه تو این بخش به دست آوردهام كمتر تو این بخش آسیب دیدهام چون واقعاً میدونم چه طور با این بیماران ارتباط برقرار كنم».
شركـت كننـده شمـاره ۱۴ در ایـن رابطـه میگوید: «یك دفعه آدم مـیبینه بیمار به دنبال یك شك به پرستار حمله ور میشه و خوب ما هم نمیتوانیم با او درگیر بشویم فرار هم نباید بكنیم چون اوضـاع بدتر میشه و بیشتر پرخاشگر میشه باید باهاش حرف بزنیم و بلد باشیم كه چگونه باهاش برخورد كنیم». به استناد اظهارات شركتكنندگان مطالعه اخیر، مقولههای متعددی نظیر تعدد و تكرر پرخاشگری بیماران، كمبود نیرو، بار كاری زیاد، وظایف و نقشهای متعدد و رشد روز افزون جمعیت بیماران روحی روانـی، از عـلل خستگـی مفـرط پرستـاران در بخشهای روانپزشكی میباشند. پرستار شماره ۴ به این صورت به توصیف این پدیده میپردازد: «یك روز توی بخـش چنـد تا مریض همزمـان تحریك شده بودند (آخه یكی كه تحریك میشه روی بقیه هم تأثیر مـیگذاره)، تلفنها هم با هم به صدا در آمده بودند. ما هنوز داروهای بیماران را هـم نداده بودیم و گزارشـات را هم هنـوز ننوشتـه بودیم و تا آخر شیفت مجبور شدیـم به آرام كردن این بیماران بپردازیم.
آن روز تا آخر شیفت من و همكارم میدویدیم و خیلی خسته شدیم». از طرف دیگر ضرورت «مدیریت محیط» و «ارائه مراقبت» در بخشهـای روانپزشكی دو زیر مفهوم دیگر به دست آمده هستند كه در این زمینه شركت كننده شماره ۱۳، تجارب خود را به این صورت بیان میكند: «اینجا پرستار یك نیروی چند منظوره است، من روزهای شوك تراپی بیماران هم باید توی اتاق شوك باشم هم توی بخش بیمار پرخاشگر را با همكاران آرام كنیم و باهاش ارتباط برقرار كنیم و وقت براش بذاریم كه كار خطرناكی نكنه و به خودش و بقیه آسیب نرسونه و محیط بخش برای همه امن باشد...». شركت كننده شماره ۶ مدعی است كه: «كارهای این بخش خیلی حساس و پر مسئولیت است باید از یك طرف مواظب باشی بیمار از بخش بیرون نره و از طرف دیگر بیمار حتماً غذایش را بخوره و اگر نخوره به او كمك بكنی. بیماری كه حمام نمیره را باید كلی باهاش حرف بزنـی تا حاضر به انجام كارهـای شخصـیاش بشه. تازه به او دارو بدهی و مواظب باشی حتماً داروهایش را بخوره. بخش را هم كنترل كنی و مواظب بیماران هم باشی كه به خود شون یا به همدیگه آسیب نرسانند». به استناد تجارب فوق الذكر و تجاربی مشابه میتوان اینگونه نتیجهگیری نمـود كه در بخش‏هـای روانپزشكـی مسئولیت كنترل و مدیریت محیط، فشار زیادی بر پرستار وارد مـینماید. پرستار به عنوان حامی و مـدافع بیمـار، در تمامـی لحـظات به ویـژه در شرایـط بحرانـی، حفاظت وحمایت از بیمار را به عهـده دارد و با ایجاد محیطی آرام، به عنوان یك مراقب شبانه روزی، نیازهای بیماران را میشناسد و از آنان مراقبت كند و نقش مراقبتی و حفاظتی خود را ایفا مـینماید و خود را مسئـول حفظ امنیت محیـط بخش مـیداند. از طرف دیگر در انـواع درمانهای دارویی و غیر دارویی شركت میجوید و بیمار را همراهی مینماید. این تعدد وظایف و مسئولیتها علاوه بر ارائه مراقبت بار سنگینی بر دوش او میافكند و موجب شدت بخشیـدن به فشـار كاری وی مـیشود. بنـابراین بخشـی از پیامدهـای جسمی تجربـه شـده توسـط شركت كـنندگان در دو زیر مفهوم «مـدیریت محیط» و «ارائـه مراقبـت» كه این دو زیر مفهـوم خود در مفهوم اصلی «بار كاری» گنجانده شد، خلاصه گردید.
● بحث:
دو مفهوم اصلی حاصل از این پژوهش فشار جسمی و بار كاری میباشد. مطالعات و تحقیقات در زمینه فشار جسمی پرستاران به دنبال كار در مجموعههای بالینی روانپزشكی نشان میدهند كه رفتارهای بیماران پرستاران را دچار آسیب جسمی، ضربه فیزیکی و عوارض دیگر مینماید (۱۶). ساندرا ۲۰۰۲ به دنبال مطالعـات بسیـار در زمینه آسیب‏های جسمی درمانگران شاغل در واحدهای روانپزشكی، پرستاران را از جمله درمانگرانی میداند، كه مکرراٌ مورد تهاجم بیماران پرخاشگر قرار مـیگیرند و به دنبـال آن دچار آسیبهـای جسمی بسیاری مـیشوند. ساندرا (Sandra) در گزارشات خود بیان مینماید كه بیش از ۲۰۰۰ مورد از آسیبهای مربوط به تهاجم بیماران روانی بر ۴۱ درصـد از پرستاران اتفـاق افتاده اسـت و میـزان آسیبهـای وارده به پرستاران شاغـل در بخش روانپزشکـی را ۳۲-۶/۱۴ درصد در یکسال گزارش مینماید. او همچنین به نقل از لویس و دن (Levic & Den) گزارش مینماید که ۷۵ درصد پرستاران بخش‏های روانپزشکی، حداقل یک بار در طول مدت زمان کار خود در معرض تهاجم بیمـاران روانی قـرار مـی‏گیرند. البتـه او پرستارانـی كه از صـلاحیت علمـی و حرفـهای كمتری برخوردارند را آسیبپذیرتر میداند (۱۷).
بدیهـی است در منازعـات و جدال انسانهـا با یكدیگر، صرفنظر از پسندیده بودن یا نبودن ماهیت این عمل، طرفین منازعه به اندازه توان و حقانیتی كه برای خود متصور و قائل هستند، در منازعه تلاش می‏نمایند و احقاق حق مینمایند. ولی بخشهای روانپزشكی محیطهایی است كه با وجود تكرار این منازعات، جدال بین بیمار و پرستار دو طرفه نیست و به هر حال حق با بیمار است. چرا كه هم بیمار و هم پرستار در راستای مراقبت و بهبود بیمار تلاش مینمایند. متأسفـانه در این منازعـه نابرابر آن كه بیـش از همـه آسیب مـیبیند پرستار است. اوسـت كه قربانی تحقق آرمانهای درمانی و روند درمان بیمارش میشود و بدون این كه بخواهد، قهراً در منازعهای قرار میگیرد، كه گاه نهایتاً منجر بـه آسیب جسمـی او خواهد شـد. او در ایـن گـستره فقط مجبـور به تلاش بـرای كنتـرل وضعیت بیمار و تسكین او و نه مقابله با اوست، لذا این امر موجب بروز آسیبها و صدمات جسمی بیشتر به پرستار خواهد شد. با توجه به غیر قابل پیشبینی بودن این درگیریها، چه از لـحاظ زمان وقوع و چه از نظر تعدد و تكـرر، پرستار بخش، به ویژه بخشهای حاد روانپزشكی، همواره حداقل به تعداد بیماران موجود در بخش در معرض این صدمـات خواهد بود لازم به ذكر است كه چنـانچه پرستار از آگاهـی و تخصـص كافی در زمینه چگونگی برخورد و ارتباط با بیمار روانی برخوردار نباشد آسیبپذیرتر خواهد بود. جرویس (Jervis) ۲۰۰۲ نیز در مطالعه خود اشاره مـینماید كه پرستـاران و سایر مراقبین بیمـاران روانی تجربه نمودهاند كه كار در این محل مستلزم آسیبپذیری زیاد است و فرد در معرض هرگونه آسیب جسمی قرار میگیرد (۱۸).
ریل و كر (Ryle & ker) ۲۰۰۲ آمار مرگ و میر درمانگران و مراقبین از این بیماران، به ویژه بیماران پرخاشگر را بسیار بالا گزارش نمودهاند و تأكید مینمایند كه این خشونتها فرای درگیری عاطفی، پرستار را دچار صدمات جسمی بسیاری مـینماید (۱۹). اریكسـون ۲۰۰۲ نیز پرستـار را قربانی پرخاشگـری مستقیم بیمـار مـیداند و به صدمـات و آزار جسمی پرستـار در بخش روان پزشكی اشاره دارد (۲۰).
از مفاهیم استنتاج شده در این پژوهش بار كـاری است، در این ارتبـاط ریان، هیلـز و وب (Ryan, Hills & Webb) ۲۰۰۴ نیز حجم بالای كار، شرایط سخت کار، تغییرات تکنولـوژی و توسعـه انواع درمانهـای غیر دارویی در محیـط بخشهای روانپزشکی، کمبود حمایت مدیران، فشار نقشها، افزایش روز به روز تعداد بیماران، عدم انطباق بین تعداد پرستاران و بیماران، کمبود نیرو را از علل آسیبپذیری و خستگی پرستاران بخشهای روانپزشكی میدانند (۲۱). اعضای تیم درمان و به ویژه پرستاران، همواره باید در راستای تقلیـل تأثیرات مخـرب محیطـی بخش و ایمـن نمودن خود و بیماران، سعی و تلاش نمایند. البته ایـن مهم، مستلـزم آگاهـی از عوامـل زمینهسـاز پرخاشگری مـیباشد. فاکتورهـای محیطـی نظیر محـدودیت فضا، شلوغـی محیط، تغییر شیفـت پرستـاران و درجه حرارت بالای محیـط بخش، وضعیتهای تشدید کننده پرخاشگری بیمـاران بالقوه پرخاشگر میباشند، که پرستاران را با فشار كاری بسیاری رو به رو مینماید و از نظر جسمی و روحی آنان را تحت تأثیر قرار خواهد داد. لذا ایجاد و مدیریت محیط امن و دور از خشـونت، نیاز به شناخت کامل بیمار توسط درمانگران دارد. پرستاران بخش روانپزشكی مسئول ایجاد محیطی ایمن در راستـای محافظت از خطرات محیطـی بالقوه و بالفعل هستند تا از پیامدهایی چون ترس و تهدید به دنبال این شرایط بكاهند و محیط واحد را نه تنها برای خود، بلكه برای بیماران نیز ایمن و سالـم سازنـد (۲۲). استـوآرت ۲۰۰۵ به نقـل از اچترناچـت (Echternacht) ۲۰۰۱، تومـاس (Thomas)، شتل (Shattel) و مارتین (Martin) ۲۰۰۲، توكر (Tucker) و همكاران ۲۰۰۱، مدیریت و حفظ محیط آرام بخش روانپزشكی را به عنوان محیط درمانـی، یكی از ابعاد مهم روانپرستـاری میداند كه پرستاران مـیتوانند از تأثیرات بالقوه محیـط بخش به عنوان محیط درمانـی در درمان بیمار خود بهره ببرند. البته پرستاران در سازگاری با تغییرات محیطی و جمعیت روبه رشد بیماران روانـی بستری در این محیطهـای كاری، نیازمند فراگیری رویكردهـای جدید مبتنی بر مدیـریت هرچه مطلـوبتر محیط درمان میباشند وگـرنه دچار فشار كاری بسیاری خواهند شد (۲۳).
یافتههای این مطالعه كیفی، دیدگاه ارزشمندی از تجـارب كار در محیط پردغدغه مراكز روان- پزشكـی در اختیـار جامعـه پرستـاری اعـم از دانشجویان، فارغ التحصیـلان و شاغلین حرفه پرستـاری مـیگذارد. چرا كـه در ایـن زمینـه پرستاران ما همواره با طرز برخورد خود با بیماران روانی در گوش مردم نجوا مینمایند كه انسانهای روانی خطرناك نیستند و فقط درصد كمی از آنها مـیتوانند اعمال خطرناك داشته باشند. این تجارب آینهای است كه نه فقط به پرستاران بلكه به خانواده بیماران روانی، مراقبین بیماران، كلیه شاغلین بخش بهداشت روحی روانی و به ویژه پرسنل شاغل در بخشها و مؤسسات روانپزشكـی كمك میكند تا خود را بهتر درك نمایند و به نقاط ضعف و قوت خود آگاهی یابند و در راستای كشف راهكارهایی در تقلیل آسیبها و فشارهای جسمی و نیز در ارائه هرچه مطلوبتـر خدمات خود هـمت گمـارند. میتوان با افزایش انگیزه پرستاران شاغل در این مراكز به شركت در انواع آموزشهای دفاعی، روانشناسی، مدیریت استرس، پیامدهایی چون از كار افتادگی، خستگی و فشارهای جسمی به وجود آمده به دنبال كار در بخش روانپزشكی را تقلیـل داد و آنـان را جهـت مدیـریت شرایـط نامطلوب و بحرانـی و نیز برخورد و عملكردی مـؤثر به هنـگام رفتارهـای بالقوه مخرب بیمـار تقویت و حمایت نمود. در نهایت بر ما آشكار شـد كه گـرچه عدم تخصـص كافـی در حرفـه روانپرستاری، یكی از عوامل مهم فشار و استرس شغلـی شركت كنندگان مطالـعه اخیر بود، ولـی نمیتوان تأثیر محدودیتها و فقر فرهنگی جامعه را در این مورد نادیده گرفت و این پیامـی است برای سازمان نظام پرستاری، مدیران، برنامهریزان پرستاری به ویژه در شاخه روانپرستـاری كه بـا هدفمند و تخصصـی نمودن آموزشهـای ضمن خدمت و تشكیل كلاسهـای رزمی و دفاعی و آموزش روشهای كاهش استرس و فشار جسمی و روحی، به جبران كمبود انواع نیروهای تیم روانپزشكی بالاخص پرستاران و پرستاران شاغل در این مراكز را حمایت نمایند و در اثناء این امر امنیت جسمی، روحی و شغلی پرستاران را در این مؤسسات بهبود بخشند و بدینوسیله كیفیت عملكرد آنان را ارتقاء دهند.
طیبه مهرابی
عضو هیأت (مربی) علمی گروه روانپرستاری دانشكده پرستاری ومامایی، دانشگاه علوم پزشكی اصفهان.
E-mail: Mehrabi @nm.mui.ac.ir
نسرین فانیان،
زهرا قضاوی،
علی ضرغام
منابع:
۱. Newell R, Gournay K. Mental Health Nursing. Churchil Livingstone, ۲۰۰۰: ۹۰.
۲. Carson VB. Mental Health nursing the nurse patient, ۲th ed. WB Sunders co. ۲۰۰۰.
۳. Sandra A. "violence against psychiatric nurses". Journal of Psychosocial Nursing ۲۰۰۲; ۴ (۱): ۴۸.
۴. Ryan T, Hills B, Webb L. "Nurse staffing levels and budgeted expenditure in acute mental health wards:a benchmarking study". Journal of Psychiatric and Mental Health Nursing ۲۰۰۴; ۱۱: ۷۳-۸۱.
۵. Tyson G A."The impact of ward design on the behaviour, occupational satisfaction and well-Being International Journal of Mental Health Nursing ۲۰۰۲; (۱۱): ۹۵.
۶. Berg A, Hallberg A R. "psychiatric nurses lived experiences of working withinpatient care on a general team psychiatric ward". Jounal of Psychiatric and Mental Health Nursing ۲۰۰۰; ۷ (۴): ۳۳۲.
۷. Mohr w k. Johnson&#۰۳۹;s psychiatric mental health nursing. ۵th ed. Lippincott Williams & Wilkins. ۲۰۰۳.
۸. Hollway I F, Wheeler S. Qualitative research in nursing. Blackwell publishing, ۲۰۰۲.
۹. Streubert HJ, Carpenter DR. Qualitative research in nursing: Advancing the humanistic imperative. ۳th ed. Lippincott Williams & Wilkins ۲۰۰۳.
۱۰. Stuart G W, Laraia MT. Principles and practice of psychiatric nursing. ۸th ed. Elsevier Mosby. ۲۰۰۵.
۱۱. Burns N & Groue KC. Understanding nursing research.W.B Sanderson co. ۲۰۰۳.
۱۲. Macnee CI. Understanding nursing research. Lippincott Williams & Wilkins. ۲۰۰۴.
۱۳. Burns N & Groue KC. Understanding nursing research. Philadelphia Saunders. ۲۰۰۱.
۱۴. Streubert HJ, Carpenter DR. Qualitative research in nursing: Advancing the humanistic imperative. ۳th ed. Lippincott Williams & Wilkins ۲۰۰۳.
۱۵. Polit D F, Beck CT. Nursing research. Principles and methods. ۷th ed. Lippincot. ۲۰۰۴.
۱۶. Encinares M, Pullan S H. "The Belancing Act collaboration between forensic start and hospital Administration". Journal of Psychosocial Nursing of Mental Health Sciences, Thorofare, Dec ۲۰۰۳; ۴۱: ۱۲.
۱۷. Sandra A, "violence against psychiatric nurses". Journal of Psychosocial Nursing. ۲۰۰۲; ۴ (۱): ۴۸.
۱۸. Jervis L. Contending With “problem behaviors” in the nursing home. Archires of psychiatric nursing ۲۰۰۲; XVI (۱): ۳۴.
۱۹. Ryle A & Ker I B. Introducting Cognitive Analytic Theory, principles and practice.Wiley. ۲۰۰۲.
۲۰. Erikson C, Saveman BI. "Nurses’ experinces of abusive and non-abusive Caring for demented patients in acute care settings. Original Article, Nordic college of caring sciences". scand Journal cariry sei ۲۰۰۲: ۱۶-۲۰.
۲۱. Ryan T, Hills B, Webb L. "Nurse staffing levels and budgeted expenditure in acute mental health wards: a benchmarking study". Journal of Psychiatric and Mental Health Nursing. ۲۰۰۴; ۱۱: ۷۳-۸۱.
۲۲. Varcarolis E M. Foundations of Psychiatric Mental Health Nursing. ۴th ed. Saunders, ۲۰۰۲.
۲۳. Stuart G W, Laraia MT. Principles and practice of psychiatric nursing. ۸th ed. Elsevier Mosby. ۲۰۰۵.
Abstract
Title: Nurses’ expriences regarding working in the psychiatric wards and its physical outcomes.
Authors: T. Mehrabi, N. Fanian, Z. Ghazavi, A. Zargham.
Introduction: The nurses have a significant role in the treatment and care of the patients with mental and psychiatric disorders. They encounter complications and various phenomena of the psychiatric settings such as physical strain. It is essential to have a deep understanding about nurses’attitudes, perceptions, emotions and beliefs about physical results in the psychiatric ward. This study was conducted to access nurses’ expriences regarding physical outcomes of working in psychiatric settings as an important step in improving psychiatric nursing practice in the psychiatric wards.
Methods: This is a qualitative study with phenomenology method. Participants of this research were selected through proposal sampling. They were nurses who were employed in psychiatric wards of ۴ hospitals in Isfahan, Iran. The hospitals included: Farabi, Al-zahra, Noor and Shahid Modarres. The participants’ aged between ۲۵-۵۰ years (M=۳۵). ۳۵/۲ percent were male (N=۶) and ۶۴/۷ percent were female (N=۱۱).
Data were gathered in spring in ۲۰۰۵ by in depth interviews. Every interview was recorded in a tape. Each interview lasted for ۲۰ to ۹۰ minutes (M=۴۹). Data analysis was done by Cloaizzi method.
Results: Study results were summerized in ۲ core concepts: physical strain and workload and ۴ subconcepts: physical injury, fatigue, environment management and care provision.
Inadequate experience and knowledge in the psychiatric team causes inevitable physical strain.
Discussion: Haring an insight toward nurses’ experiences reveals nurses’ needs and can help them to have a better picture of themselves. Thus this is an important step in improving psychiatric nursing practice.
Having a deep understanding from nurses’ expriences about physical outcomes of psychiatric wards, has a significant and fundamental influence on quality of care given to the patients with psychiatric and mental disorders. It helps not only nurses, but also all psychiatric team to decrease physical strain.This study hopes to help all people participating in providing care for the patients with mental and psychiatric disorders, inviting them to improve practice and to evaluate this process.
Improvement of professional competence is fulfilled through decreasing the physical starin in the psychiatric wards.
Keywords: Phenomology, psychiatric nurse, psychiatric ward, physical aspects.
منبع : مجله دانشکده پرستاری و مامایی


همچنین مشاهده کنید