پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

دردنامه پرستاری


دردنامه پرستاری
سالهاست با علاقه به شغل شریف پرستاری خود ادامه می دهیم
سالهاست دستهای خسته خود را که جز به مدد یاری حق تعالی نیرو نمی گیرد را به سوی او دراز کرده ایم و موفقیت در کارهایمان را از او خواسته ایم
سالهاست که به رقم دریافتی حقوق ناچیز خود در پایان هر ماه فکر کرده و هزاران معادله را برای تراز کردن دریافتی و هزینه های سرسام آور زندگیمان طراحی کرده ایم
سالهاست فشار زندگی و سختی کار از یک طرف و حقوق ناچیزمان از طرف دیگر که غیر ممکن است برایمان شرایط روحی سالمی باقی گذاشته باشد را تحمل کرده ایم
سالهاست منتظریم در صحن مجلس یا در هیئت دولت برای پرستار و پرستاری راهکاری طرح شود
سالهاست که سالی یکبار آنهم به بهانه روز پرستار برای یک لحظه همه به یاد ما هستند ولی چه سود که همه اینها فقط در حد حرف است سالهاست که هر مدت شاهد حادثه ای برای یکی از همکارانمان هستیم یکی در اثر فلج – یکی در اثر سرطان یا هپاتیت و… که همه و همه ناشی از سخت و زیان آور بودن کار پرستاری ماست
سالهاست که تمام قوانین برای تمام گروهها موجود است ولی برای گروههای پرستاری بصورت سلیقه ای و بصورت گزینشی انجام می شود سختی کار ، حق اشعه ، مشاغل سخت و زیان آور ، تعرفه گذاری خدمات ، استراحت و …
سالهاست آه پرستار و خانواده او دیگر بالا نمی آید و در سینه ها حبس است
سالهاست پرستار بغض خود را نترکانده است ولی دیگر او بیدار شده است
سالهاست که پرستار به کمک خدا کاهنده درد و آلام هزاران ومیلیون ها بیمار دردمند بوده است. ولی آیا تاکنون کسی گفته است : پرستار درد تو چیست ؟
سالهاست که او می دود – می پیچد شب زنده داری می کند – دارو می دهد – تزریق می کند – مراقبت ویژه انجام می دهد و شانه به شانه دیگران خدمت می کند ولی آیا تاکنون حضور او را حس کرده اند
سالهاست که او در جنگ ، سیل ، زلزله – انفجار و هزاران هزار بلایای طبیعی و غیر طبیعی حاضر بوده است ولی در همه تصمیم گیری ها و طرح ها و بخش نامه ها او را غایب گذاشته اند
سالهاست که او اثرات منفی روحی و روانی ارتباط با بیماران بدحال را به جان خریده است
سالهاست که به خاطر حرفه اش هزاران هزار فرصت را از دست داده است
سالهاست که او کیلومترها بیشتر از شرح وظایف خود انجام وظیفه و خدمت کرده است لاکن هیچ هزینه اضافی به وی پرداخت نشده است
سالهاست که او زنده است تا به دیگران زندگی ببخشد. لاکن زندگی او چه می شود ؟
سالهاست که دهها رئیس بیمارستان ، رئیس دانشگاه و وزیر تغییر کرده است . لاکن همه این افراد در طول مدت ریاست و وزارت خود حتی به اندازه چند برگ مصوباتی برای پرستار نداشته اند .
سالهاست که او منتظر عدالت است
سالهاست که او تنها به لبخند تشکرآمیز بیمارش قانع شده است
سالهاست که همدردی و تسکین درد بیمارانمان را بر همدردی با خانواده هایمان ترجیح داده ایم
سالهاست که به جز سالنهای طولانی – اتاقهای پر از تخت مملو از بیماران و هر کدام با دردی متفاوت و خون و سرم و دارو و … رخداد دیگری در زندگیمان حاصل نشده است
سالهاست که ثانیه های زندگیمان را با قطرات سرم بیمارانمان تنظیم می کنیم
سالهاست که از درون به درد بیمارانمان گریستیم بدون آنکه به ظاهر چیزی نشان دهیم ودرد خویش را ، درد قصه زندگی پر درد خویش را فراموش کرده ایم
سالهاست سنگ صبور بیمارانمان بودیم و شرح زندگی و قصه درد هزاران بیمار خود را شنیدیم و از اسرار آنها چیزی برملا نکردیم
سالهاست که با نجات هر بیمار خدای را شکر کرده و شاد شدیم و با از دست دادن بیماری گریستیم و انا لله گفتیم
سالهاست که پرستار و پرستاری با برخوردهای نادرست از سوی برخی مدیریتهای غلط بهداشت و درمان جامعه روبروست
سالهاست که پرستار هزینه های سنگین آموزش ضمن خدمت و آموزشهای ارتقای شغلی را خود پرداخت می کند
سالهاست که عشق و هدف ما حرفه ماست
بیاییم این حرفه را در تمام شعارهایمان شرکت دهیم
بیاییم سهمی را در پرستاری از پرستاران داشته باشیم
بیاییم در برنامه های خود پرستار را نیز مشارکت دهیم
بیاییم در تشکیلات خود پرستار را نیز نقش دهیم
بیاییم لبخند را در زندگی پرستار و خانواده اش نهادینه کنیم
بیاییم نان زندگی را بر سر سفره پرستار ببریم
و یادمان نرود که پرستار همانی است که عابدی حاضر بود هفتاد سال عبادتش را با یک ساعت کار پرستاری عوض کند
یادمان نرود که او همانی است که مقام رهبری درباره اش چنین گفت :
همه ما رهین محبت و خدمت پرستاران هستیم
احمد عامری