یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مشکلات اجتماعی نوجوانان


مشکلات اجتماعی نوجوانان
‌ ● مقدمه
اجتماعی شدن فرایندی است که در آن هنجارها، مهارت‌ها، انگیزه‌ها، نگرش‌ها و رفتارهای فرد شکل می‌گیرد تا ایفای نقش کنونی یا آتی او در جامعه مناسب و مطلوب شناخته شود. در این فرایند، اکتساب و به کارگیری مهارت‌های اجتماعی و چگونگی برقراری ارتباط و تعامل با دیگران، یکی از مولفه‌های اصلی رشد اجتماعی بخصوص در بین کودکان و نوجوانان محسوب می‌شود. بنا به تعریف، مهارت‌های اجتماعی به رفتارهای آموخته شده و مقبول جامعه اطلاق می‌شود، رفتارهایی که شخص می‌تواند با دیگران به نحوی ارتباط متقابل برقرار کند که به بروز پاسخ‌های مثبت و پرهیز از پاسخ‌های منفی بینجامد مشکلات اجتماعی به موانع به وجود آمده در فرآیند انطباق و سازگاری نوجوانان با جامعه اشاره دارد. نوجوانان علاوه بر رشد جسمی و شناختی نیازمند هستند که از نظر اجتماعی نیز رشد کنند، روابط اجتماعی با همسالان و ادراک از خود عواملی هستند که در رشد اجتماعی نوجوانان نقش مهمی دارند، پژوهش هایی که در مورد روابط اجتماعی باهمسلان انجام گرفته، نشان می دهد که روابط ضعیف با گروه همسن با لگوی عمومی منفی ادراک از خود همراه است.
● عدم کفایت و ناتوانی در امور اجتماعی
نوجوانان در دوره بلوغ به دلیل رفتارهایی که در کودکی با آنها شده، و آموخته های اولیاء و دیگران در امور اجتماعی ناتوان هستند و برای انجام کارها با مشکلات زیادی مواجه می شوند و در ارتباط برقرار کردن با دیگران نیز احساس ناتوانی می کنند و این این نشأت گرفته از سخت گیری های بی مورد و بیش از حد اولیاء است که باعث این مشکلات می شود و نوجوان را آشفته و نگران می کند و باعث ترس و اضظراب نوجوان در این دوره مهم زندگی می شود. برای پیشگیری از این مشکل والدین می توانند از سخت گیری های بی مورد جلوگیری کنند و اجازه دهند فرد با گروه همسال خود ارتباط برقرار کند و مدتی از وقت خود را با آن ها بگذراند تا شاید از بروزاین مشکل جلوگیری شود.
● نگرانی از مواجه و ارتباط با مردم
نوجوان در دوره بلوغ از مواجه و ارتباط با مردم احساس نگرانی و ترس می کند و این هم به آموخته های اجتماعی فرد و کمیت و کیفیت رفتارهای او مربوط می شود و اگر والدین و نزدیکان به نوجوان در مورد اجتماعی شدن آموزش هایی بدهند این مسائل هیچگاه به میان نمی آید و نوجوان درگیر این مسائل و مشکلات نمی شود. والدین اگر از کودکی به اجازه دهند که در اجتماع باشد و با مردم ارتباط برقرار کند یعنی مثلا از او بخواهند که برای خرید به مغازه برود و در صورت امکان از او بخواهند که از مغازه های مختلف خرید کنند تا اجتماعی بودن را بیاموزند.
● ناتوانی در اجرای تصمیمات شخصی و ضعف نیروی اراده
نوجوان در این مرحله با ضعف نیروی اراده و ناتوانی در اجرا کردن تصمیمات شخصی خود مواجه است و تقریباً کم پیش می آید که تصمیمی را گرفته و بتواند آن را به خوبی انجام دهند. این مشکل به خود فرد برمیگردد که چگونه و به چه مقدار بر انجام یک کار مصمم باشد و بتواند نیروی اراده خود را تقویت نماید تا بتواند تصمیمات شخصی خود را به خوبی انجام دهد و بتواند در کارهای شخصی و اجتماعی خود پیشرفت کند.
● عدم علاقه به عضویت در گروه
نوجوان در دوره ی نوجوانی علاقه ای از خود برای عضویت در گروه نشان نمی دهند، مثلا اگر روزی معلم پرورشی به کلاس بیاید و به دانش آموزان بگوید که می خواهیم گروه سرود و نقاشی و ... تشکیل دهیم شاید در اول اغلب دانش آموزان استقبال زیادی کنند و همه به خاطر جو کلاس و دیگر عوامل محیطی آمادگی خود را اعلام کنند ولی وقتی که نوبت به ثبت نام و جمع آوری اسامی شد اکثراً دانش آموزان ابراز بی علاقه ای می کنند و حتی اصرار دوستان اجتماعی نیز تأثیر چندانی در ان ها ندارد. وادین می توانند برای جلوگیری ازاین مسائل و مشکلات نوجوان را تشویق کنند تا در گروه ها عضو شوند و با همسالان به کارهای مختلف بپردازند که اگر این کار از کودکی صورت گیرد نتیجه بهترو مؤثرتری می دهد و علاقه فرد به عضویت در گروهها بیشتر می شود و شاید بهترین مکان برای جلوگیری از این مشکلات مهد کودک ها است که در آن کودکان به گروههای مختلف تقسیم می شوند و سرودها و نمایش ها مختلفی را اجرا میکنند!
● احساس دشواری در رابطه برقرار کردن با همسالان
نوجوانان در دوره بلوغ و حتی قبل و بعد از آن در برقراری رابطه با همسالان خود مشکل دارند و نمی توانند با آن ها رابطه ی دوستی برقرار کنند که نمونه آن در مدارس دیده می شود طوری که مثلا دانش آموزان زرنگ و مستعد با دانش آموزانی که کمی در درس خواندن ضعیف تر هستند رابطه ندارند و نمی توانند با آنها ارتباطی برقرار کنند که این مسئله به رشد اجتماعی فرد مربوط می شود. اگر انسان رشد اجتماعی خوبی نداشته باشد نمی تواند به زندگی خود ادامه دهد چون موجودی اجتماعی است و نمونه اش در همین جا مشاهده می گردد که در کلاس درس به علت نداشتن رابطه دوستی با همکلاسان نمی تواند در کلاس راحت باشد و فقط برای رفع تکلیف به مدرسه می آید نه برای تحصیل و درس خواندن که این مسئله هم در ادامه باعث ایجاد مشکلات بیشت و سخت تری از جمله تجدید شدن و دیگر مشکلات تحصیلی می گردد.
● احساس ناتوانی در ارتباط کلامی با دیگران
یکی دیگر از جدی ترین مشکلات نوجوانان در دوره بلوغ، ناتوانی در ارتباط کلامی با اطرافیان و دیگران است و شاید بتوان گفت این مشکل یکی از جدی ترین مشکلات این دوره است که موجب مشکلات زیادی برای نوجوان می شود که نوجوان اگر درگیر نوع حاد این مسئله که شاید بتوان به آن بیماری هم گفت دیگر حتی در صحبت کردن با دیگران آن هم با تلفن دچار مشکل می شود و قادر نخواهد بود برای گفتن چیزی با تلفن صحبت کند و برای خریدن چیزی به مغازه ای مراجعه کند و مشکلاتی از این قبیل دچار خواهد بود. والدین می توانند برای پیش گیری از این مشکلب و کنترل آن به نوجوان اجازه دهند حرف های خود را بگوید و برای برخی از کارها مثلاً چانه زدن در فروشگاه برای خریدن یک کالا با قیمت کمتر از او هم کمک بخواهند و اجازه دهند که او هم حرف بزند و او از این هراس نداشته باشد که اگر حرفی بزند تحقیر خواهد شد و او را مسخره خواهند کرد چون مهمترین دلیل این مشکل ترس از مسخره و تحقیر شدن توسط اطرافیان است نه چیز دیگر.
● بحران هویت
مطالعات انجام شده در زمینه هویت نشان می دهد که هویت و دسترسی به آن برای برخی از نوجوان هم مثبت و مفید و هم توأم با شادی است. اما برخی از نوجوان در دسترس به هویت دچار یکسری مشکلات و بحرانها می شوند که در این زمینه باید به آنها کمک لازم ارائه گردد .
انواع هویت عبارتند از :
۱) هویت پراکنده: این گروه از نوجوانان تصویر مشخصی از هویت خود ندارند، انسجام هویت ندارند و نمی توانند تصویر خوبی از آینده شان داشته باشند.
۲) هویت تسلیم طلبی: دسته ای از نوجوانان مطیع افراد بزرگسال هستند و معمولاً در خانواده هایی رشد می کنند که اجازه استقلال و کسب تجربه به نوجوانان داده نمی شود.
۳)تأخیر در شکل گیری هویت: این گروه دارای تأخیر در شکل گیری هویت هستند، که بعد از گذراندن دوره تأخیر، راحت تر به هویت خود دست می یابند.
۴) پیشرفت هویت: نوجوانی که در هویت خود پیشرفت کرده، هویت منسجم ، مناسب و کافی را به دست آورده و در دوره جوانی، هویت انسجام یافته ای پیدا می کنند.
با توجه به این چهار نوع هویت، مسئله بحران و مشکل هویت، اکثراً در گروهی که دارای پراکندگی هویت، تسلیم طلب و تأخیر یافتگی هویت می باشند، وجود دارد .
در خانواده های مستبد، اجازه فاصله گرفتن به نوجوان داده نمی شود و در نتیجه، هویت تسلیم طلبی پیدا می کنند، هویتی که انعطاف پذیر نیست و در برابر مشکلات و ناملایمات زندگی دچار بحران و سردرگمی می شود. این نوجوانان نمی توانند به استقلال دست یابند.
در جوامع صنعتی و باز، نوجوان باید به سئوالات بسیاری پاسخ دهد و نوجوان برای شناخت خود به زمان زیادی نیازمند است. بنابراین، هویت در این جوامع دیرتر از جوامع بسته شکل می گیرد. زیرا در جوامع سنتی، همه امور واضح و مشخص هستند و پیچیدگی خاصی وجود ندارد . به ویژه هویت دختران در این جوامع، زودتر از جوامع صنعتی شکل می گیرد.
از طرف دیگر، گرچه ادامه تحصیل و فراگیری علم و دانش می تواند پاسخی برای سئوالات نوجوان در زمینه شکل گیری هویت ارائه نماید، اما از طرف دیگر، طول مدت نوجوانی را طولانی تر می کند زیرا فرد از نظر اقتصادی وابسته به خانواده است و وابستگی اقتصادی موجب وابستگی های دیگر می شود.
▪ درمان مشکلات هویت نوجوان
به منظور درمان مشکلات هویت ابتدا باید به شناخت زمینه های مشکل و نوع مشکل پرداخت. به عبارت دیگر باید دید نوجوان در پاسخ به کدام یک از سئوالات هویت خود دچار مشکل شده، تا آنها را شناسایی و برطرف کنیم. یعنی برای درمان مشکلات بحران هویت باید ابتدا زمینه بحران، وهله آن و سن نوجوان مشخص شود و سپس بر اساس این اطلاعات، اقدامات درمانی لازم انجام شود. پس از برطرف شدن مشکلات، روند شکل گیری هویت ادامه پیدا می کند.
● بلوغ زودرس و دیررس
عوامل مختلفی چون عوامل ارثی ، ساختمان بدنی ، نوع تغذیه ، مسائل فرهنگی از عواملی هستند که در بروز بلوغ زودرس و دیررس دخیل هستند. بلوغ چه به صورت زودرس اتفاق بیافتد و چه با تاخیر همراه باشد، نگرانیها و مشکلاتی را برای نوجوان به همراه خواهد داشت. هرچند عواقب آن هم برای دختر و هم برای پسر وجود دارد، اما بلوغ زودرس اغلب برای دختران و بلوغ دیررس برای پسران مشکل آفرین‌تر است (تاثیر بلوغ در رفتار نوجوانان).
● انحرافات اجتماعی
با اینکه در بروز انحرافات اجتماعی عوامل مختلفی دخالت دارند، اما شرائط ویژه دوران نوجوانی مثل تمایل به توجه طلبی و استقلال شخصی ، تمایل به عضویت در گروهها و ... باعث می‌شود که دوره مستعدی برای راه اندازی این انحرافات باشد. این انحرافات به صورت فرار از خانه ، انواع بزهکاری مثل دزدی ، اعتیاد و ... دییده می‌شود که اکثر این انحرافات در گروه اتفاق می‌افتد.
▪ انحرافات نوجوانان و جوانان
منظور از انحرافات ، رفتارهای مخالف عرف و قوانین مربوط به رابطه بزرگسالی است. یکی از زمینه های انحرافات، اغتشاش هویت است.
هویتی که در دوره کودکی خصوصاً از سن ٣ سالگی شروع به شکل گیری می کند. چنانچه در این دوره و دوره های بعدی، کودکی نتواند هویت خود را به خوبی مشخص نماید، یعنی والدین نیز به او کمک نکنند، ممکن است در دوره نوجوانی که توجه به مسائل بیشتر می شودو شخص بیداری پیدا می کند، هویت وی دستخوش اغتشاشات گردد و این نیز منجربه یکسری انحرافات در نوجوان می شود.
عوامل موثر در ایجاد انحرافات نوجوانان و جوانان عبارتند از :
۱) بیماری های جسمی ،اختلالات روانیو اختلالات شخصیت : که علت اصلی آن عوامل ژنتیکی است. نوجوانانی که دچار اختلالات روانی هستند ، اشکال در روابط خانوادگی، مبهم بودن روابط بین والدین و والدین منحرف می توانند نوجوان را دچار انحرافات بکند.
ناتواناییهای نوجوانان و جوانان، اضطراب، افسردگی ،اعتیاد به مواد مخدر، مشکلات تحصیلی، ناکامیها و محرومیتها نیز ممکن است در ایجاد انحرافات تأثیر بگذارند. عدم شکل گیری هویت در نوجوان، ممکن است منجربه این مسئله در فرد گردد که نتواند نقش خود را در دوره نوجوانی و جوانی به خوبی ایفا کند.
بنابراین توصیه بسیار مهم به والدین و معلمین این است که حداکثر تلاش خود را بر ارائه آموزشهای لازم در زمینه هویت و ایفای نقش به دانش آموزان بکنند. بهتر است که این آموزشها پیش از نوجوانی ارائه شوند تا هنگام بیداری در دوره نوجوانی، اطلاعات لازم در زمینه مسائل خود و جنس مخالف را داشته و دچار سردرگمی نشود.
۲) شکل گیری نامناسب هویت ، اشکال در ایجاد هویت شخصی و حرفه ای : هویتی که در دوره کودکی و نوجوانی شکل می گیرد می تواند بر هویت شخصی و حرفه ای فرد نیز تأثیر بگذارد و انحرافات را در وی به وجود آورد .
۳)رفتارهای نادرست والدین با یکدیگر و نوجوان: گاهی اوقات والدین از نظر اخلاقی نمی توانند اصول اخلاقی را رعایت کنند، صحبتهای مناسبی بر زبان نمی آورند و کودک به مرور عادت به شنیدن سخنان منافی عفت می کند.
۴)عوامل نامساعد فرهنگی – اجتماعی – محیطی .
۵) ناکامی های ناشی از محیط زندگی و جامعه: که این مسئله را می توان در زمینه های اقتصادی – اجتماعی – شغلی – روابط با والدین و دیگران و ناکامیهای تحصیلی خلاصه کرد .
۶) نقص تربیت اولیه: یعنی والدین نمی توانند اطلاعات و تربیت کافی را هنگام شکل گیری هویت کودک ارائه دهند.
▪ نشانگان انحرافات
انحرافات دارای نشانه های زیر می باشد: گوشه گیری و انزوا طلبی، کاهش اعتماد به نفس نوجوانانی که دارای اعتماد به نفس کمی هستند، خجالتی و گوشه گیر هستند بیشتر از سایرین دچار انحرافات مثل خود ارضایی می شوند. باید زمینه هایی را فراهم کنیم که آنها بتوانند با اعتماد به نفس بیشتر ، در زمینه های تحصیلی موفق شوند و کمتر دچار ناکامی شوند.
▪ پیشگیری از انحرافات
به منظور پیشگیری می بایستی قبل از دوره نو جوانی آموزشهای لازم به آنها ارائه شود، رفتار آنها تحت کنترل غیر مستقیم باشد. چنانچه رفتارها و معاشرتهای مشکوکی در نوجوان دیدید آنها را تحت نظر بگیرید و از رفتارهای ناپسند منع کنید، در صورت بیان عذر و بهانه های مختلف نباید آنها را قبول کرد.
● رشد اجتماعی
یعنی به سطحی از مهارتها در روابط اجتماعی دست یافته باشیم که بتوانیم با مردم به راحتی زندگی کنیم و سازگاری داشته باشیم .
▪ معیار اندازه گیری رشد اجتماعی
معیار اندازه گیری رشد اجتماعی هر کس میزان سازگاری او با دیگران است این دیگران شامل افراد خانواده ، معلمان ، دوستان ، و بستگان گرفته تا افراد محیط اطراف شما حتی کسانی که برای اولین بار با آنها برخورد می کنید می شود.
رشد اجتماعی نه تنها در سازگاری با اطرافیان موثر است بلکه بعدها در میزان موفقیت شغلی و پیشرفت اجتماعی تان نیز موثر است . از راه مبادله عواطف و احترام با دیگران است که رضایت بدست می آید همینطور احساس مفید بودن و خوشبختی .
▪ چرا رشد اجتماعی ضروری است
برای اینکه انسان موجودی است اجتماعی و ادامه زندگی بصورت انفرادی برای او تقریبا غیر ممکن است انسان به محض تولد و با دریافت اولین احساس در رابطه با دیگران قرار می گیرد .
راه بدست آوردن رشد اجتماعی : رفتار اجتماعی مناسب فقط از راه یادگیری آموخته می شود و با تمرین و تکرار عادت می شود در این روند بیشتر از همه به کوشش و خواست خود فرد بستگی دارد . اما عواملی چون پدر و مادر ، خانواده ، معلم ، دوستان ، حتی مطالبی که می خوانیم و فیلمهایی که می بینیم در آن تاثیر دارند .
▪ اهمیت رشد اجتماعی
اهمیت رشد اجتماعی در این است که آنچه که دیگران در باره ما می اندیشند مهم است . در بیشتر موارد فعالیت ما با این هدف است که تصویب و تائید دیگران را بدست آوریم و سازگاری اجتماعی تا حد قابل توجهی بستگی به این دارد که دیگران فکر می کنند « ما چگونه آدمی هستیم »
▪ چگونه می توان به رشد اجتماعی رسید
اگر رشد نایافتگی را بررسی کنیم می بینیم کودک خردسال وابسته است برای همه چیز ، عموما و کلا خودخواه است ، میزان توجه اش به خواست دیگران صفر است ، به حقوق خود قانع نیست ، تمرکز فکر ندارد و هر لحضه به چیز خاصی مشغول است ، ( ثبات ندارد ) . ارتباط کودکان با واقعیت کم است و تخیلی هستند ، به محرکهای آنی توجه دارند و لحضه بعد را نمی اندیشند ، اینها همگی علایم رشد نایافتگی هستند و هر چه فرد رشد کند از اینها فاصله گرفته و در جهت مقابل قرار می گیرد .
▪ آموزش زندگی اجتماعی
بیشتر کودکان زندگی اجتماعی را غیر مستقیم می آموزند مثلا می آموزند که اگر فلان رفتار را داشته باشند تحسین می شوند و از آنجا می فهمند که آن رفتار درست است و بر عکس سرزنش و مجازات والدین برای کودک چنین معنی می دهد که از او اشتباهی سرزده ، البته فرصت یادگیری مقررات اجتماعی برای همه کودکان یکسان نیست .
مهدی شیخ زاده


همچنین مشاهده کنید