شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


نگاهی به بحران هویت و جوانان


نگاهی به بحران هویت و جوانان
● پیامدهای بحران هویت:
داشتن یک احساس هویت انسانی و شایسته، دارای نشانه هایی است از قبیل: حس اعتماد به نفس، احساس رضایتمندی از خود، قدرت مقابله با مشکلات، جهت گیری مثبت و شایسته در مواجهه با رویدادها و داشتن اراده مقاوم برای پیشبرد برنامه ها؛ در مقابل نداشتن هویت دارای آثار و علایمی است که در این جا به برخی از نشانه های آن اشاره می شود:
به عنوان اولین مورد می توان به سردرگمی و نداشتن برنامه در زندگی روزانه، اشاره کرد که در آن فردی که دچار بحران هویت شده است، نمی تواند برای زندگی خود طرح و برنامه ایده آلی را تهیه کند. طبیعی است که چنین شخصی در هماهنگی بین خواسته ها و تکالیف خود در زندگی نیز دچار ابهام و سردرگمی خواهد شد.
بی توجهی به فرصت ها، اتلاف وقت و از دست دادن موقعیت ها را می توان به عنوان دومین مورد از علایم بی هویتی دانست. چرا که بروز ابهام و تردید در هویت موجب می شود که فرد از درک عوامل تاثیرگذار و جهت بخش در زندگی اش ناتوان شود.
سومین عامل فرار از درگیر شدن در مسئولیت های اجتماعی است و از آن جا که احساس مسئولیت با نگرش انسان در رابطه با جهان و انسان های موجود در آن معنا پیدا می کند، فردی که دچار از خودبیگانگی باشد قادر نیست نقش خود را در نظام اجتماعی به صورت شایسته ایفا کند. نتیجه آن می شود که وی از پذیرش مسئولیت ها شانه خالی می کند و واضح است کسی که نتواند پاسخ روشنی برای تردیدهای اساسی زندگی خود داشته باشد، انگیزه ای هم برای پرداختن به تکالیف خویش در قبال خود و دیگران نخواهد داشت.
سرگرمی های بی ارزش را می توان یکی دیگر از نشانه های بی هویتی دانست و به عنوان مورد چهارم مورد بررسی قرار داد. چرا که درگیر بودن در تمایلات و خواسته های ناچیز و کارهای بی ارزش فرد را دچار خود فراموشی در رابطه با اهداف، خواسته ها و مسیر زندگی اش می کند و وی هرگز نمی تواند در زندگی برای خود نقش موثر و ثابتی داشته باشد. پرواضح است که نخستین نتیجه این مسئله احساس پوچی است و باعث می شود فرد بیشتر وقت خود را در کارهای بیهوده تلف کند. این قبیل کارها، کم کم سبب از بین رفتن ارزش و اعتبار فرد می شود و به یاس و ناامیدی دچار می شود.
عامل پنجم تقلید بی منطق و سطحی از دیگران است. از آن جا که بیشتر افراد مبتلا به «بحران هویت» دارای شخصیتی منفعل هستند نمی توانند از جهان بینی و نظام ارزشی ثابتی نیز برخوردار باشند. در نتیجه هنجارها و ارزش های خود را براساس پایبندی به نظر دیگران سامان می دهند. پرواضح است که اهمیت دادن بیش از حد به خواسته ها و ارزش های دیگران زمینه را برای نفوذ اندیشه ها و ارزش های آنان در باورهای فرد منفعل فراهم می کند. گاهی این مسئله آن چنان برای فرد مهم جلوه می کند که وی خود را محدود می کند و به خود این اجازه را نمی دهد که حتی کوچک ترین واکنشی در برابر خواسته ها و ارزش های نادرست دیگران داشته باشد. در نتیجه شرایط لازم برای تسلط و نفوذ فکری و اقتصادی و فرهنگی دیگران را بر سرنوشت خود و جامعه اش فراهم می کند.
● راهکارها و پیشنهادها:
راهکارهای بسیاری برای برخورد و مقابله با آثار و پیامدهای «بحران هویت» ارائه شده است که در این جا به اختصار به برخی از آن ها اشاره می شود:
زمینه های تبادل فکری و هم اندیشی با نسل جوان باید گسترش و تقویت شود تا از این طریق درک درستی از شرایط و مشکلات درونی جوانان به دست آید. چون که در این صورت است که می توان پاسخ های درخور توجه برای پرسش های اساسی این نسل ارائه کرد.
افزایش رابطه متقابل بین والدین و فرزندان، مثل توجه به ابعاد عاطفی فرزندان، ویژگی های روانی آنان و گفت و گو و تبادل نظر پیرامون مسائل مختلف. این موارد برای ایجاد یک رابطه مثبت و رو به رشد با نسل جوان بسیار حائز اهمیت است.
ارائه راهکارهای مناسب برای شکوفایی استعدادهای نوجوانان و جوانان و هموار کردن مسیر شرکت آنان در عرصه های تصمیم گیری و تصمیم سازی های اجتماعی با هدف استحکام بخشیدن به «هویت جمعی» آنان.
کمک به نوجوانان و جوانان برای آشنایی هرچه بیشتر با استعدادها و توانایی های شان تا هم بتوانند خود را با انتظارات موجود تطبیق دهند و هم بتوانند موفقیت های بیشتری در تحصیل، اشتغال و زندگی به دست آورند. طبیعی است که این مهم با استحکام بخشی به «هویت شخصی» محقق می شود.تشویق اطرافیان نوجوان و جوان به ویژه والدین و همسالان برای مراعات احترام متقابل، تا این نسل عملا احساس منزلت و شخصیت کند و در نهایت نسبت به خود، به احساس هویتی ارزشمند دست یابد.
آگاهی دادن به نسل جوان که «زیستن» متفاوت از «زندگی هدفمند» است. «زیستن» در مقابل سایر ارزش های انسانی چندان قابل توجه نیست اما این زندگی هدفمند و شایسته است که قابل احترام و تقدیر است.
رشد و گسترش راه هایی که به کمک آن ها نسل جوان قادر باشد به تفکر منتقدانه نسبت به فرهنگ ها و ارزش های بیگانه بپردازد. این امر زمینه را برای شکل گیری و تحقق «هویت فرهنگی» پایدار در زندگی جوانان فراهم می کند و آنان را برای برخورد با عوامل موثر بر بحران هویت آسیب ناپذیر می کند.به طور کلی برای آن که بتوانیم نسلی شاداب و پرتوان در رابطه با مسائل مربوط به هویت داشته باشیم باید نخست باور کنیم که جوانان ما قدرت و شایستگی های لازم را برای تطبیق دادن خود با ارزش ها و نمودهای فرهنگ نوین جاری در سطح جامعه دارند. طبیعی است که در این راه آنان هرگز بی نیاز از راهنمایی و هدایت بزرگان مجرب نیستند.
علی قدرتی
منبع : روزنامه خراسان