یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


مشکلات هویت یابی و بحران هویت


مشکلات هویت یابی و بحران هویت
احتمال به وجود آمدن سردرگمی در آشفتگی نقشها در خلال شكل‌گیری هویت نوجوانان شدید‌تر از هر دوره دیگر است این همان چیزی است كه اریكسون آن را آشفتگی هویت نامید. چنین حالتی سبب می‌شود تا نوجوانان احساس كنند كه منزوی، تهی، مضطرب و مطرود شده‌اند همچنین آنها احساس می‌كنند كه باید تصمیمات مهمی در مورد مسائل مختلف بگیرند ولی عملاً قادر به انجام چنین تصمیماتی نسیتند این حس در آنها به وجود می‌آید كه از طرف جامعه در مورد گرفتن تصمیها تحت فشار هستند ولی آنها مقاومت می‌كنند.
در طول دوران آشفتگی هویت نوجوان ممكن است احساس كند به جای پیشرفت پسرفت دارد داشتن این چنین فكری به نظر می‌رسد بازگشت به دوره كودكی است كه به جای آنكه با جامعه بزرگسالی درگیر بشود رفتارش در این زمان همراه با آشفتگی ، بی‌ثباتی و غیر‌قابل پیش‌بینی خواهد بود.وی نوعی مراقبت و احتیاط درونی را حس می‌كند كه مبادا خود را به دیگری بسپارد چه بیم آن را دارد كه از طرف دیگران طرد شود مأیوس شود یا از طرف دیگران گمراه شود. دوست یا مرید شود و از عواقب احتمالی این چنین سرسپردگی هراس به خود راه ندهد شخصی كه فاقد یك هویت متشكل است در طول زندگی بزرگسالی‌اش نیز با مشكلات متعددی مواجه خواهد شد اریكسون یادآوری می‌كند كه در هر زمانی امكان دارد بحران هویت رخ دهد و منحصر به دوره نوجوانی نیست ( به پژوه و دولتی ۱۳۸۰).
از نظر اریكسون هویت ممكن است از دو راه منحرف شود. ممكن است بیش از آنكه رشد كند تثبیت شود ویا اینكه بدون هیچ محدودیتی گسترش پیدا كند. هویت یابی زودرس وقفه ای است در فرآیند شكل‌گیری هویت . هویت یابی زودرس . تثبیت زودرس تصور فرد از خودش است كه این تثبیت در سایر امكانات و تواناییهایی كه شخص برای تصور خود دارد تأثیر می‌گذارد.نوجوانانی كه هویتشان بیش از موعد تثبیت می‌شود. تأیید دیگران برایشان اهمیت اساسی دارد.عزت نفس آنان تا حدود زیادی بستگی به تأیید دیگران دارد. معمولاً برای مراجع قدرت اهمیت زیادی قائلند بیشتر با نوجوانان دیگر همنوایی می‌كنند و كمتر استقلال رأی دارند.
در ضمن این دسته با ارزشهای سنتی مذهبی بیشتر علاقه‌مندند و كمتر تأملی و با فكر عمل می‌كنند. هر چند كه از لحاظ هوش كلی تفاوت با همسالان خود ندارند ولی به دشواری می‌توانند انعطاف از خود نشان دهند و به هنگام مواجهه با تكالیف شناختی و تنش‌زا نمی‌توانند واكنش مساعد از خود نشان دهند. معمولاً از نظم و ساخت در زندگیشان استقبال می‌كنند. با والدینشان روابط نزدیكی دارند و ارزشهای والدین را می‌پذیرند. در عین حال والدین این گروه بطور كلی پذیرا و مشوق هستند و نوجوانان را تحت فشار می‌گذارند كه با ارزشهای خانواده همنوایی كنند ( ماسن و دیگر ، ۱۳۷۶)
● سردرگمی در هویت یابی :
بر خلاف این دسته ، گروهی از نوجوانان یك دروه طولانی از سردرگمی هویت را می گذرانند . شاید هیچ‌ احساس هویتی قوی درونی درآنان ایجاد نشود. اینها نوجوانا‌نی‌اند كه نمی‌توانند خود را بیابند، خود را رها و فارغ از پیوند‌ نگه می‌دارن و در حالت تجرد در دوران پیش از شكل گیری هویت باقی می‌مانند ( ماسن ودیگران ، ۱۳۷۶).
عدم توانایی در انتخاب شغل و یا عدم ادامه تحصیلات ، غالباً نمودی از بحران هویت یا گم‌گشتگی در نقش اجتماعی است. بسیاری از نوجوانان ، هنگامی كه دچار بحران هویت می‌شوند، احساس پوچی از خود بیگانگی ، تنهایی و غربت می‌كنند ( شاملو ،۱۳۷۰).
این نوجوانان عزت نفس كمی‌ دارند و استدلال اخلاقیتان رشد نیافته است . به دشواری مسئولیت زندگی خود را به عهده می‌گیرند. تكانشی هستند و تفكرنامنظم دارند و آمادگی اعتیاد به مواد مخدر را دارند. روابط فردیشان غالباً سطحی و گاه بی‌گاه است هر چند كه به طور كلی با نحوهٔ زندگی والدینشان مخالفند نمی‌توانند از خود شیوه‌ ای ابداع كنند ( ماسن ودیگران ،۱۳۷۶).
به طور كلی می‌توان گفت بحران هویت باعث برخورد منفی نوجوان و احساسهایی از این قبیل می‌شود :
▪ احساس ناكامی . درماندگی و بیهودگی
▪ احساس ناامنی
▪ احساس تنهایی
▪ احساس عدم اطمینان
▪ احساس رنجش
▪ احساس پوچی
▪ احساس خطا‌كاری ( مالتز ، ۱۳۶۸)
▪ اریكسون خصوصیاتی را که در هنگام بحران هویت جنبه مرضی دارند به صورت زیر بیان می‌كند.
▪ عدم توانایی در ایجاد روابط شخص كه حاصل آن كناره گیری و روابط متقابل كلیشه ای و قالب است.
▪ اختلال درپیش بینی زمان با اعتقاد نداشتن به اینكه زمان ممكن است باعث تغییر شود.
▪ اختلال در تلاش و كوشش همراه با عدم تمركز و توجه به كارهای بی‌نتیجه و بیم از رقابت
▪ انتخاب هویت منفی و كارهایی را كسرشأن خود دانستن در صورتی كه متناسب با فرم خانوادگی و اجتماعی است ( موسوی‌پور ، ۱۳۷۵)
البته باید توجه داشت كه نوجوان با عدم موفقیت در ایجاد یك هویت فردی ، محكوم به شكست دائمی در طول عمر خود نیست. زندگی دائماً درحال تغییر است حل مسائل یك مرحلهٔ دلیل بر این نیست كه این مسائل در مراحل بعدی ظهور نكند و یا راه حلهای جدیدی برای آنها كشف نشود. در نیجه جستجو برای كسب و حفظ هویت . مستلزم تلاش مستمر و مداوم در تمام طول زندگی است ( شاملو ، ۱۳۷۰).
۱) مشكل اول
در این سن نوجوان از خود بریده دور دنیای درونی خود غوطه‌ور ‌می شود و این گونه زندگی نوجوان حساسیت زیادی دارد.
این بریدگی و در خود فرورفتگی مشكلاتی چون بحران هویت دارد و علاوه بر این انسانها را به ابهام و سردرگمی می‌كشاند این مشكلات عبارتند از شكل اول ، بروز اختلال زمان و بی‌دقتی در امور در این صورت نوجوان احساس می كند كه گذشت زمان اهمیت ندارد و برای هر كاری بیش از حد كافی وقت دارد در برابر این احساس برخی نیز احساس می كنند كه همه امور به سرعت می گذرد وبرای خودوقت كافی ندارند .
۲) مشكل دوم
احساس شدید نسبت به خود است فكر نوجوان در این حالت همیشه مشغول خصوصیات بدنی . شغلی یا نقشی است كه بر عهده دارد و نمی‌تواند افكارش را در تأكید‌های درونی خود آزاد بسازد.
۳) سومین مشكل
تشكیل هویت منفی است كه نوجوان ارزشهای خانوادگی ، اجتماعی و تحصیلی و آنچه را كه از این گونه كانالها به صورت دستورات تربیتی و آموزشی به او می‌دهند به تمسخر گرفته و از كنار آن رد می‌شود وبه گونه‌ای عصبی و پرخاشگر‌انه به آن بی‌اعتنایی می‌كند و نوعی رفتار نامأنوس از خود بروز می‌دهد.
۴) چهارمین مشكل .
مشكلاتی است كه ادراك اجتماعی را به ركود در بن‌بست می‌كشاند احساسات كاذب و ناملایمات اقتصادی مسئله می‌شود كه در هر صورت با بروز رفتار‌های هیجانی بالا انگیزه‌های مفید تحت شعاع قرار می‌گیرد . ( خلیلی شورینی ۱۳۷۷)
نویسنده : صدیقه احمدی
کارشناس ارشد مشاوره : دانشگاه تربیت معلم
منبع : مؤسسه تحقیقاتی ایران زمین پارسیان


همچنین مشاهده کنید