سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

جهان ایرانی در روابط میان متنی


جهان ایرانی در روابط میان متنی
در این بخش مؤلف به روابط بینامتنی آثار ماسینیون و كربن می‌پردازد. از نظر وی امكان بررسی تمام ابعاد بینامتنی آثار ماسینیون و كربن برای چنین نوشتاری دشوار است.
لذا بیشترچگونگی حضور متن‌های ماسینیون در متن‌های كربنی مورد توجه قرار گرفته است. مولف روابط میان متنی ماسینیون و كربن را به چهار دستهٔ بزرگ تقسیم می‌كند كه عبارتند از: همانندی، پیوستگی، گسستگی و وارونگی. پیش از آغاز بحث در مورد هر یك لازم است به این نكته اساسی اشاره شود كه چنین تقسیم‌بندی‌ای بر اساس نسبتی كه این متن‌ها با هم برقرار می‌كنند صورت گرفته است. به عبارت روشنتر، هیچ همانندی یا تشابه كاملی وجود ندارد، بلكه در مطالعه متن‌ها و روابط آنها بایكدیگر است كه می‌توان گفت یك متن به دیگری شبیه‌تر و از دیگری متمایزتر است.
● همانندی
برخی از مطالعات كربن همانند مطالعات ماسینیون است. این همانندی را می‌توان در نزدیكی عناوین، موضوعات و پیكره‌های مطالعاتی جست‌و‌جو كرد. تعدادی از شخصیت‌هایی را كه ماسینیون به آنها توجه داشته است و آنها را موضوع مطالعات خود قرار داده است كربن نیز مورد مطالعه و موضوع مطالعه نمود خود قرار داد. از میان این موضوعات مشترك و همانند می‌توان به سهروردی، روزبهان بقلی، فاطمه زهرا(س) و همینطور برخی از فرق شیعی اشاره كرد.
كربن فعالیت‌های تحقیقاتی ماسینیون نسبت به فاطمه زهرا(س) را ارج می‌نهد و آنها را می‌ستاید. او در جلد چهارم كتاب «در اسلام ایرانی» می‌نویسد: «لیله القدر برای شخص كهن‌الگویی چون فاطمه- (خالق) دریافتی دارد كه به تمام شناخت‌شناسی شیعی مرتبط می‌شود این موضوع را لوئی ماسینیون برای نخستین بار در یك متن شگفت‌آور می‌شناساند: فاطمه همانند تشرف. »
از همانندی‌های دیگری كه می‌توان نزد لوئی ماسینیون و هانری كربن و بسیاری از كسان در این دوره همچون مویس بارس وآندره ژید با تمام تفاوت‌های جوهری و عمیق مشاهده كرد، این است كه به دلیل اوضاع خاص، جنگ‌های جهانی و كشمكش‌های پیوسته این شخصیت‌ها همراه با مطالعات خود در شرق و كشورهای اسلامی در جست‌و‌جوی راه‌های برون رفت از بحران اروپای اوائل قرن بیستم نیز بودند. بحران‌ها و بن‌بست‌های فكری، اجتماعی و سیاسی كه در نهایت به درگیرهای اجتماعی و نظامی سوق پیدا می‌كرد، این محققان و شخصیت‌های فرهنگی را وادار می‌نمود كه نا‌امید از تفكر و جامعه اروپایی در جست‌و‌جوی راه‌حل‌هایی در نقاط گوناگون دنیا به ویژه شرق و جهان اسلام بپردازند. بنابر این لوئی ماسینیون و هانری كربن با شناخت شخصیت‌ها و تفكرات جهان اسلامی و ایرانی در جست‌و‌جوی پاسخ‌هایی به پرسش‌های بی‌پاسخ خود بودند.
یكی دیگر از موضوعات پیوستهٔ میان این دو موضوع پژوهش‌های هر دو در مورد فرق شیعی است. لوئی ماسینیون تقریباً در هر تحقیق خود به این فرق می‌پردازد و در این زمینه از مستشرقان بزرگ محسوب می‌گردد. البته این گونه تحقیقات موجبات اعتراض برخی اندیشمندان ایرانی و شیعی را فراهم آورده است كه چرا تا به این حد به برجسته‌سازی برخی از این فرق همچون غلات، قرمطه و... می‌پردازد. هانری كربن نیز به برخی از این فرق به ویژه اسماعیلیه و شیخیه می‌پردازد، اما به دلیل حجم پژوهش‌هایی كه به شعیه دوازده امامی نیز اختصاص می‌دهد و نیز نوع این تحقیقات با انتقاد كمتری مواجه شده است.
● پیوستگی
كربن برخی از موضوعاتی را كه ماسینیون آغاز كرده است ادامه می‌دهد. این آثار كربن ضمن تداوم مطالعات ماسینیون پیوستگی خود را نیز با آنها حفظ می‌كند. این پیوستگی مانع نوآوری و گسترش دامنه مطالعات كربن نمی‌شود. كربن هیچ گاه به تقلید و تكرار موضوعات ماسینیون و هیچ شرق‌شناس دیگری نپرداخت و در تحقیقات خود همواره به نوآوری‌هایی دست می‌یافت كه برخی از این نوآوری‌ها فعالیت‌های ماسینیون و دیگران را تكمیل می‌كرد. در بحث دربارهٔ شخصیت حضرت فاطمه (س) می‌توان این پیوستگی را مشاهده كرد. فاطمه از نظر ماسینیون نماد پیوستگی میان مذاهب و ادیان است. همچنین می‌تواند نماد پیوستگی میان ماسینیون و كربن نیز باشد.
لوئی ماسینیون در سال‌های آخر عمر خود منابع و مستنداتی را گردآورده بود كه اعتقاد داشت با بررسی و تبیین آنها می‌توان به كشمكش‌های میان شیعه و سنی و همچنین میان مسلمانان و مسیحیان پایان داد. این مدارك به فاطمه زهرا(س) مربوط می‌شد. به همین دلیل از هانری كربن درخواست می‌كند تا این پژوهش‌ها را ادامه دهد. اما همانطوری كه ژان مونسلون نیز اشاره دارد، این خواستهٔ ماسینیون هیچ گاه محقق نمی‌شود. با این حال مرید ایرانی ماسینیون یعنی علی شریعتی با نوشتن كتاب «فاطمه فاطمه است» این خواسته را تا حدی جامهٔ عمل ‌پوشاند. نقشی كه فاطمه در این میان ایفا می‌كند بی‌بدیل است. فاطمه نماد زن و جاودانگی انسان است.
گسست
كربن متفكری بود كه بسیار سریع از دیگران عبور می‌كند و در جست‌و‌جوی چیزی بود كه نزد دیگران نمی‌یافت و مجبور بود خود به بازسازی آن اقدام كند. به همین دلیل با محققان دیگر اختلاف نظر داشت. هانری كربن خود بر این تفاوت و اختلاف تاكید دارد و آن را كتمان نمی‌كند. او در مورد اختلاف نظرش با ماسینیون می‌گوید: «در حالی كه من در برابر او بدون قید و شرط سر تعظیم فرود می‌آورم، تصور می‌كنم به آسانی می‌توانیم بی پرده و آشكارا به وجود مشكلی اعتراف كنیم كه هیچ كدام از ما، قادر به كتمان آن نمی‌باشد. در آثار ماسینیون، تاكیداتی وجود دارد كه برای ما، قبول آن محال می‌نماید».
برخی از محققان به این اختلافات توجه داشته‌اند. به طور مثال كریستن ژامبه به اختلاف آنها در مورد حلاج و ابن عربی می‌پردازد. او توضیح می‌دهد كه چگونه ماسینیون به طرف حلاج و نظریه حلول او جلب شده است، در حالی كه هانری كربن بیشتر مجذوب نظرات ابن عربی است. در واقع، توجه این دو به ابن عربی و به ویژه كتاب بزرگ او یعنی فتوحات مكی یكسان نیست. زیرا هانری كربن توجه خاصی نسبت به ابن عربی دارد و او را مهمترین چهره از عارفان نظری تمام تاریخ اسلامی می‌داند.
این دو در مورد نقش ایران و جهانی ایرانی نیز دارای اختلافات نسبتاً عمیقی هستند. برای كربن جهان ایرانی حد واسط میان جهان‌های دیگر همانند جهان عرب، اسلام و هند است. كربن در مصاحبه‌ای می‌گوید: «جهان ایرانی، نه جهان عرب است، نه جهان اسلام و نه جهان هند. این یك جهان میانی، یك حد فاصل است و بسیار به ما مغرب زمینیان نزدیك. از همین رو بود كه برای چند تن از ما، جهان معنوی ایران بدل شد به میهن برگزیدهٔ روح. » او در ادامه به لوئی ماسینیون و اختلافشان در این رابطه اشاره می‌كند و می‌افزاید: «این لطیفه‌ای است كه لویی ماسینیون، شاید آن را در نیافت. با این همه او بود كه چاپ سنگی حكمه‌الاشراق سهروردی را به دستم داد».
● وارونگی یا تضاد
گاهی تحول و تفاوت تا آن حد افزایش پیدا می‌كند كه به تناقض تبدیل می‌شود. به طور مثال در مورد چهره حضرت علی (ع) شكاف آشكار و تضاد جدیدی میان اندیشه و پژوهش‌های لوئی ماسینیون و هانری كربن مشاهده می‌شود. ماسینیون معتقد است كه فلسفه بعد از ابن رشد در جهان اسلام تمام شده است، ولی كربن برعكس آن اعتقاد دارد و یك كتاب برای شرح این عقیده نگاشته است؛ «تاریخ فلسفه اسلامی» كه هنوز هم از كتاب‌های مرجع می‌باشد.
در بررسی علل این تفاوت‌ها و گسست‌ها تا حد وارونگی و تضاد می‌توان به عواملی چند اشاره كرد. یكی از علت‌های این گسست این است كه لوئی ماسینیون فعالیت‌های خود را در جهان اسلام و حتی در گستره شرق توزیع كرده است. او مدت زیادی را در قاهره و بغداد گذرانده است و رفت و آمدهای زیادی نیز به مغرب و شبه قاره هند داشته است. چنانكه لوئی ماسینیون بیشتر به یك شرقشناس و اسلام‌ شناس اشتهار دارد تا ایران‌شناس. در نتیجه هانری كربن بیش از ماسینیون به جهان ایرانی توجه دارد و جز برخی استثناهای بزرگی همچون ابن عربی و ابن رشد بیشتر فعالیت‌های پژوهشی خود را معطوف جهان ایرانی و حكمت و عرفان ایرانی ـ اسلامی كرده است.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید