سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

شمشیر برنده یا زنگ‌زده!؟


شمشیر برنده یا زنگ‌زده!؟
وجود بحران‌های مختلف ناشی از شرایط عمومی و نارضایتی حاصل از عملکرد مدیران، موضوعی است که به زمان و مکان خاصی تعلق ندارد و در کشورهای مختلف می‌توان نمونه‌هائی از آن یافت.
برای حل این بحران‌ها هم، در جوامع گوناگون تدابیر متفاوت اندیشیده می‌شود، اما می‌توان با قاطعیت ادعا کرد که اصلی‌ترین ابزار همه دولت‌ها برای ایستادگی در برابر بحران‌‌ها، جلب اعتماد عمومی و افزایش روزافزون باور مردم نسبت به صداقت و توانمندی مسئولان برای عبور موفق از بحران‌ها است.
در حالی که این ابزار در کشورهائی که به ادعای مسئولان و سیاستمداران با بحران‌های ساختگی و تحمیلی هم نیز مواجه هستند از اهمیت و تأثیر بیشتری برخوردار است، همانطور که عدم بهره‌گیری مناسب از ابزار ”اعتماد عمومی“ بدن تردید از یک سو بر دامنه بحران‌ها می‌افزاید و از سوی دیگر هر روز توان مسئولان برای مقابله با بحران را کاهش می‌دهد.
البته در کشور ما، تحمیل بحران‌های ساختگی توسط رقبا و مخالفان خارجی، از یک زاویه دیگر نیز دردسرساز است. زیرا همین موضوع بهانه پایان‌ناپذیری برای برخی از مدیران و سیاستمداران ایجاد می‌کند که هر نوع نارسائی - حتی کمبودهای ناشی از بی‌برنامگی‌های خویش - را به حساب بحران‌سازی دشمنان بگذارند و ضمن سلب مسئولیت‌ از خود، از هرگونه تلاش برای رفع کمبودها و یا اعتراف به کاستی‌ها خودداری نمایند.
متأسفانه در سال‌های اخیر، عملکرد برخی نهادهای نظارتی نیز به‌گونه‌ای بوده است که نهایتاً بر ”عدم اعتماد“ها می‌افزاید و امیدها برای حل مشکلات را هر روز بیش از گذشته کاهش می‌دهد.
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران همچون بسیاری از کشورهای پیشرفته با پیش‌بینی استیضاح وزیران و رئیس‌جمهور، این اطمینان را در مردم ایجاد نموده است که کوتاهی مدیران اجرائی، هیچ‌گاه از چشم نمایندگان مستقیم ملت مخفی نخواهد ماند.
این تدبیر قانونی اگر درست مورد استفاده واقع شود، از یک سو مسئولان دولتی را به موفقیت دائمی نسبت به عملکرد مجموعه تحت مدیریت خود وادار خواهد کرد و از سوی دیگر از ایجاد عقده‌های فرو خورده در مردم و تشویق عده‌ای از آنها به اقدامات غیرقابل کنترل جلوگیری می‌نماید اما در طول سال‌های پس از انقلاب، استفاده ازاین ابزار مفید تنها سه بار به نتیجه رسیده است که یکی از دفعات، بنا بر نظر تفسیری شورای نگهبان برکناری وزیر در اثر استیضاح، مطابق با قانون اساسی نبود و در دو مورد دیگر نیز نمی‌توان تأثیر مسائل سیاسی را در نتیجه استیضاح نادیده گرفت.
در حالی‌که در سایر موارد، ”ریش‌سفیدی‌های غیرضروری و آزاردهنده“ و یا ملاحظات سیاسی، نهایتاً وضعیتی غیرقابل قبول ایجاد کرده و اعتراض بسیاری از افراد را برانگیخته است تا جای که امروز حتی رسانه‌هائی که قاعدتاً باید حامی دولت و مجلس مشهور به اصولگرائی باشند، انتشار خبر استیضاح را ”سوپاپ اطمینان برای خالی کردن کاسه صبر لبریز شده گروه‌هائی از مردم“ می‌دانند. البته این وضعیت مختص یک مجلس و یک دولت نیست.
از جمله در مجلس ششم، حمایت‌های بی‌دلیل برخی از عناصر مؤثر مجلس آنقدر به وزیر مسکن جرأت داد که از استیضاح‌کنندگان خواست ”شمشیر زنگ‌زده خویش را غلاف کنند“ متأسفانه هر بار برای متوقف ساختن پروسه استیضاح، توجیهاتی ارائه می‌شود: حساسیت شرایط کشور، سوءاستفاده رقیب سیاسی، نزدیکی زمان انتخابات، کوتاه بودن باقیمانده مر دولت و اخیراً نزدیکی به هفته معلم و ... تجربه نیز نشان می‌دهد این توجیهات، نهایتاً بر استدلال استیضاح‌کنندگان غلبه می‌کند و مردم شاهد تداوم خدمت‌گذاری مقاوم وزارت خواهند بود!
در حالی که اگر قدری آینده‌گری داشته باشیم و مصلحت کشور ملت را در نظر بگیریم اعتماد عمومی به کارگزاران حکومتی، فواید بیشماری دارد که ارزش آن به هیچ‌وجه با حفظ مصالح زودگذر سیاسی قابل مقایسه نیست اما حتی اگر این اعتماد، هیچ خاصیتی جز حاکم شدن آرامش روانی بر جامعه و حصول اطمینان احاد مردم نسبت به وجود ناظرانی قاطع و قابل نداشته باشد. آنقدر ارزشمند هست که همه ما تصمیم بگیریم برنده بودن شمشیر استیضاح را به تمام مسئولان اجرائی ثابت نمائیم.
منبع : روزنامه آفتاب یزد


همچنین مشاهده کنید