پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

«‌سیاه» را «سفید نمایی» کنیم؟


«‌سیاه» را «سفید نمایی» کنیم؟
یک مسئول رسانه‌ای وابسته به دولت نهم دو روز قبل ادعا کرده است که در دوره مسئولیت این دولت، ۳۹۶۸۲ مورد سیاه نمایی نسبت به دولت و ۱۶۸۹ توهین مستقیم به شخص رئیس جمهور انجام شده است. لابد این تعداد طی دو روز گذشته نیز افزایش یافته و احتمالاً همین یادداشت نیز بر هر دو رقم فوق خواهد افزود.
به این آمار می‌توان از دو زاویه نگاه کرد. نخستین نگاه، ارزیابی آن براساس استانداردهای ویژه دولت نهم است که ظاهراً نه تنها مورد قبول بسیاری از کارشناسان مستقل، نمایندگان مجلس و افکار عمومی نمی‌باشد بلکه تعدادی از همراهان اولیه دولت نیز از پذیرش آنها خودداری می‌کنند. اگر این فرض درست باشد هیچ اعتراضی بر آماردهندگان وارد نیست و تحلیل آن نیز ضرورت ندارد. براساس نگاه د وم - که با نوعی بدبینی همراه است - این آماردهی، مقدمه‌ای برای فضاسازی علیه برخی رسانه‌ها یا اتخاذ تصمیماتی در مورد آنها در آستانه انتخابات ریاست جمهور ‌ی سال ۸۸ است و لذا باید آن را جدی گرفت. ادعای ۳۹۶۸۲ مورد سیاه نمایی علیه دولت و ۱۶۸۹ اهانت به شخص رئیس جمهور به این معنی است که در تمام سه سال و سه ماه گذشته، هر روز ۳۴ مورد سیاه نمایی و ۵/۱ مورد اهانت مستقیم علیه دولت و رئیس آن وجود داشته است. این رقم بزرگ گویای آن است که احتمالاً مسئولان دولتی، تمام انتقادات را نیز سیاه نمایی تلقی کرده‌ا ند. پذیرش ۱۶۸۹ مورد اهانت مستقیم به رئیس جمهور نیز کمی مشکل است زیرا مردم به خوبی به یاد دارند که احتمال اهانت آمیز بودن مطالب ویژه‌نامه یک روزنامه نسبت به رئیس جمهور، موجب تعطیلی همیشگی آن روزنامه گردید.
پس بهتر است که مسئولان دولتی، برای اثبات صدق ادعای خویش و نیز آشکار ساختن مظلومیت دولت نهم، آماری از سیاه نمایی‌ها و اهانت‌های مورد ادعای خویش را منتشر نمایند تا مشخص شود که آیا واقعاً »سفید«‌هایی وجود داشته که مخالفان بی‌انصاف دولت، آن را »سیاه« نشان داده‌اند؟ رسانه‌ها و منتقدان دولت گاه برای دفاع از خود در برابر حملات شدید رئیس جمهور ناچار به طرح انتقاداتی از دولت می‌شوند. آیا این پاسخ‌گویی‌ها نیز نمونه‌ای از سیاه‌نمایی‌مورد ادعای همکاران دولت است؟ رئیس جمهور در سه سال گذشته در چند مورد شخصاً به گلایه‌از منتقدان دولت - اعم از رسانه‌ها و فعالان سیاسی یا کارگزاران حکومتی - پرداخته است که قاعدتاً بخشی از سیاه نمایی‌های مورد نظر، همین موارد است. مثلاً سال گذشته رئیس جمهور ، مدعیان تورم ۲۰ درصدی و کسانی که برای سال‌های ۸۶ و ۸۷ تورم بیش از ۲۰ درصد پیش‌بینی می‌کردند را دروغگو نامید. اکنون با انتشار آمارهای رسمی، مشخص می‌شود که سیاه نمایی واقعی توسط دولت انجام شده است یا منتقدان دولت؟ در آغاز موج گرانی‌های بی ‌سابقه، رئیس جمهور شخصاً به میدان آمد و ضمن دعوت از بعضی منتقدان برای خرید گوجه‌فرنگی از محل سکونت وی، مدعی شد که »رسانه‌های ملی و غیرملی به جو کاذب گرانی دامن می‌زنند.« امروز دیگر خواجه حافظ شیرازی نیز به خوبی می‌د اند که در موضوع گرانی، سفید و سیاه چیست، چه کسی در این زمینه حقایق را منعکس نمود و چه فرد یا افرادی برعلیه واقعیت و منافع مردم، سیاه‌نمایی کرده‌اند. ‌‌
رئیس‌جمهور در ماه‌های گذشته به صورت مکرر درخصوص طرح تحول اقتصادی سخن گفته و اکثر مخالفان و منتقدان آن را به یک چوب رانده است که »کسانی که منافع آنها با اجرای این طرح به خطر می‌افتد، با آن مخالفت می‌کنند« . اکنون با افشای برخی واقعیات مربوط به اقتصاد کشور و تاثیر بحران جهانی بر اقتصاد ایران، می‌توان تشخیص داد که آیا واقعا منتقدان روش عجولانه دولت برای اجرای طرح تحول، مرتکب سیاه‌نمایی شده‌اند؟ یا به عکس، کسانی که منتقدان دولت را بناحقمورد اتهام افکنی قرار می‌دهند با سیاه ‌کردن فضا، به دنبال به کرسی نشاندن حرف خود هستند؟ پس از سفر احمدی‌نژاد به بعضی از کشورهای حوزه خلیج فارس، رئیس‌جمهور در یک گفتگوی عمومی، منتقدان حضور خود در جلسه را مورد حمله قرار داد و از آنها خواست عینک بدبینی را بردارند. این سخن احمدی‌نژاد قرائت دیگری از ادعای سیاه‌نمایی بود.
اما در روز پایانی اجلاس که یکی از شدیدترین بیانیه‌های ضدایرانی سران شورای همکاری خلیج فارس صادر گردید و پس از آن که گزارش‌های متعددی از بدرفتاری با ایرانیان در سفر به همین کشور‌ها منتشر شد همگان به خوبی متوجه شدند که در این سفر‌ها »سفید«ی‌های زیادی وجود نداشته است که کسی آنها را سیاه‌نمایی کرده باشد. نمونه دیگری که احمدی‌نژاد شخصا به منتقدان پاسخ داد، موضوع تلاش امریکائی‌ها برای ترور رئیس‌جمهور ایران در عراق بود. پس از طرح این موضوع، بسیاری از رسانه‌ها- از جمله یکی از اصلی‌ترین روزنامه‌های حامی احمدی‌نژاد- این سخن را غیردقیق دانستند و از طرح آن توسط رئیس‌جمهور انتقاد کردند. یک روز بعد از انتقادات،دکتر احمدی‌نژاد مطابق رویه معمول در سه سال اخیر، از تریبون یک طرفه صدا و سیما، منتقدان خود را بلندگوی امریکا نامید. اما با گذشت چند ماه و عدم پیگیری موضوع، اکنون می‌توان این سوال را مطرح کرد که »آیا انتقادات مودبانه رسانه‌ها، شباهت بیشتری به سیاه‌نمایی داشت یا طرح نسنجیده یک ادعا و متهم کردن منتقدان به سخنگویی امریکا«!؟ موضوع کردان، نمونه دیگری بود که در آن دلخوری رئیس‌جمهور از رسانه‌های منتقد، به خوبی آشکار گردید. »مظلوم« دانستن کردان، تفسیر احمدی‌نژاد از سیاه‌نمایی‌ها نسبت به دولت خود بود. در این مورد نیز می‌توان به واکاوی اظهارات و عقاید بسیاری از سیاستمداران - و حتی عده‌ای از طرفداران دو آتشه دولت - پرداخت تا مشخص شود که در این مورد، سفید چه بوده و سیاه‌نمایی در کدام طرف ماجرا - دولت یا منتقدان دولت - صورت گرفته است؟ ‌
میزان تحقق برنامه چهارم، موفقیت دولت در اجرای سیاست‌های کلی اصل ۴۴، عدم وجود استراتژی اقتصادی در دولت، کم‌توجهی به دیدگاه‌های کارشناسی، پایبندی به تعامل مثبت با سایر قوا و ... نمونه‌های دیگری است که اظهارنظرهای ابراز شده توسط منتقدان - اعم از اصولگرا و اصلاح طلب- معمولا موجب بی‌تابی رئیس‌جمهور و همکاران او شده و می‌شود. اما نگاهی به طیف گسترده منتقدان که اغلب آنها نیز از عناصر بانفوذ حکومتی هستند و بسیاری از آنها ‌هم پس از روی کار آمدن دولت نهم، از مردم رای اعتماد گرفته‌اند نشان می‌دهد که آنچه توسط رئیس‌جمهور و همکاران او، سیاه‌نمایی تلقی می‌شود انعکاس »آئینه‌وار« واقعیات بوده و سیاه نمایی حقیقی در این مورد، تلاش دولتی‌ها برای مخدوش جلوه دادن چهره یا دیدگاه منتقدان می‌باشد.
اما حتی اگر کسی وجود سیاه نمایی را بپذیرد یک نکته قابل انکار نیست. این نکته، پیشگامی دولت و شخص رئیس جمهور در سیاه نمایی نسبت به رقبا، اسلاف و حتی شرکای حکومتی خود در مجلس و سایر نهادهای رسمی کشور است. مگر رئیس جمهور در تریبون عمومی از وجود نامحرمان در مراکز تصمیم‌گیری نظام سخن نگفت؟ مگر او در یک سخنرانی که بارها از رسانه ملی پخش گردید از نفوذ »باندهای انحصار« در مراکز قانون‌گذاری و نظارت کشور خبر نداد؟ پس از آماردهی مرکز پژوهش‌های مجلس در خصوص تورم، مگر آماردهندگان »دروغگو« نامیده نشدند؟
نکته مهم‌تر، آن است که انتقادات علیه دولت و رئیس جمهور، تنها در رسانه‌های مکتوب منتشر می‌شود و به نظر می‌رسد در ‌آمار ۳۹ ‌هزاری ارائه شده توسط دولتی‌ها، تکرار یک انتقاد مشخص در دوره‌های گوناگون و انتشار آن در چند روزنامه، به معنای تکرارسیاه نمایی‌ها تلقی شده و کنتور را بالا برده است. اگر اینگونه باشد پخش مکرر سخنرانی‌های رئیس جمهور در شبکه‌های مختلف صدا و سیما نیز باید در میزان سیاه نمایی‌های دولت نسبت به منتقدان و مخالفان محاسبه گردد. همچنین تفاوت فاحش حجم مخاطبان شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی با مخاطبان رسانه‌های منتقد، به آن معنی است که هر سیاه نمایی یا اتهام افکنی دولتی‌ها علیه منتقدان خود، صدها برابر انتقادات علیه دولت - که ما مدعی هستیم قریب باتفاق آنها به حق بوده است - در جامعه منعکس می‌شود. ضمن آنکه برخی اتهام‌افکنی‌ها توسط رئیس جمهور - از جمله اتهام نفوذ باندهای انحصار در مراکز قانونگذاری و نظارت - در واقع ایراد اتهام نسبت به دهها و صدها نفر است. به عبارت دیگر براساس استاندارد آمارگیری دولتی‌ها، تعداد سیاه نمایی واقعی که توسط رئیس و اعضای دولت بر علیه انتقادها و منتقدان انجام شده است دهها و صدها برابر بیشتر از ۳۹۶۸۲ مورد خواهد بود.
در پایان پیشنهادی برای مسئولان دولت نهم داریم. آفتاب یزد آماده است که آمار مورد ادعای آنها در خصوص سیاه‌نمایی‌ها علیه دولت را به صورت کامل در روزنامه منعکس نماید. به شرط آنکه پاسخ‌هایی که شامل مستندات ما برای درج این انتقادات می‌باشد در یکی از روزنامه‌های دولتی چاپ شود. یقین داریم این تعامل دو طرفه، بسیاری از مردم را قانع خواهد کرد که توقع بعضی از مسئولان دولتی آن است که »سیاه‌ها را سفید نمایی کنیم!
منبع : روزنامه آفتاب یزد