چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

این دیگ برای شما نمی جوشد


این دیگ برای شما نمی جوشد
«کار ما به کجا رسیده است که باید از استعفای لاریجانی که خودش از تندروترین نیروهای رژیم هست، اینطوری ذوق زده شویم. واقعاً متأسفم.»
جمله فوق یکی از نظراتی است که در بخش "نظرات شما" سایت رادیو بی.بی.سی به نقل از یک ساکن پایتخت سوئد منعکس شده است. محتوای این نوشته کوتاه گویای نکاتی است که در ادامه به آن پرداخته شده است. با این حال، پیش از ورود به این بخش، نقبی به ۲ دوره متمایز پیش و پس از ۲۶ ماهه مسئولیت علی لاریجانی در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، خالی از لطف نیست.
پیروزی احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری نهم، معادلات و معاملات نوشته و نانوشته میان اغلب گروههای سیاسی داخلی- داخلی و داخلی- خارجی، را به هم ریخت. تعبیر معامله میان گروههای داخلی- خارجی از آن حیث مبتنی بر واقعیت است که در آستانه همین انتخابات، برخی کاندیداها با گذشت ۲۶ سال از انقلاب هنوز امیدوارانه به روابط دوره ارباب- رعیتی ایران می نگریستند که در آن، سلاطین، رؤسا، خوانین و بعدها نخست وزیران و وزرا، مستظهر به یکی از ۲ قطب شرق و غرب (شوروی و انگلیس و امریکا) بودند.
رایزنی های مکرر سفیر وقت جمهوری اسلامی در لندن به نفع یکی از کاندیداها، رپرتاژ آگهی شبکه های خبری بزرگ دنیا نظیر بی.بی.سی، عکس روی جلد مشهور هفته نامه پرتیراژ تایم ("بازگشت رفسنجانی") و... همه ناشی از نوعی تلاش برای جلب حمایت بین المللی به موازات پرکردن سبد داخلی بود.
مذاکرات هسته ای ایران با تروئیکای اروپا نیز از این فضای ملتهب سیاسی بی بهره نبود و طرف اروپایی پس از مذاکرات فروردین ماه ۸۴ پیغام تعویق ادامه گفتگوها تا روشن شدن نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ایران را به تهران ارسال کرد. در این بین، تیم هسته ای وقت و اغلب دیپلماتها و سفرای ایرانی مستقر در نمایندگیهای ایران، به دلیل قرابت سیاسی و تشکیلاتی با هاشمی، کوشیدند وی را به عنوان فردی که روش تعامل با غرب را می شناسد معرفی نمایند و در داخل با بحرانی توصیف کردن وضعیت هسته ای ایران، از هاشمی به مثابه ژنرال بحران دیده ای که توان مهار و مدیریت بحران ها را دارد، تعبیر کرده و او را یگانه منجی برای برون رفت از این فضای تصنعی بنمایانند. با این حال، آنچنان که گذشت نتیجه این رقابت بگونه ای دیگر رقم خورد و پنبه این معادلات و معاملات، زده شد.
اول آگوست ۲۰۰۵ (۱۰ مرداد ۸۴) پایان مهلتی بود که برای ارائه پیشنهادات اروپا به ایران مقرر شده بود و جمهوری اسلامی تهدید کرده بود که عدم ارسال این پیشنهادات در پایان این تاریخ با آغاز به کار مجتمع فرآوری اصفهان (UCF) همراه خواهد شد. تعلل اروپا که ناشی از نگاه از بالا به ایران بود، موجب شد ۲ روز قبل از آغاز دولت نهم (تنفیذ حکم ریاست جمهوری احمدی نژاد، ۱۲ مرداد ۸۵ بود)، وزارت خارجه ایران در نامه ای به شورای حکام آژانس اعلام کند، مجتمع تأسیسات هسته ای اصفهان را از پلمپ خارج خواهد ساخت. با این حال، اعلام این تصمیم، بلافاصله به عمل نرسید. جلسات محرمانه رئیس جمهور و مسئولین وقت پرونده هسته ای با رئیس جمهور جدید مبنی بر حتمی بودن حمله به ایران در صورت این اقدام، تأخیری چند روزه را سبب شد تا جاییکه، آغاز به کار رسمی UCF، بیش از یک هفته پس از تاریخ مشهور رخ داد.
عدم پذیرش صرف نظر کردن از آغاز بکار UCF از سوی احمدی نژاد، عوامل قبلی هسته ای را متوجه مشی متفاوت رئیس جمهور جدید و در نتیجه متقاعد شدن نسبت به کناره گیری محترمانه کرد.
پس از این کناره گیری مترداف با برکناری، علی لاریجانی نماینده وقت رهبری در شورای عالی امنیت ملی بود که به حکم رئیس جمهور (رئیس شورای عالی امنیت ملی کشور)، به دبیری در این شورا منصوب شد.
لاریجانی به همراه طیفی از سیاستمداران و کارشناسان اصولگرا، نسبت به روشهای تیم سابق هسته ای انتقادات جدی داشته و در چندین نوبت نیز انتقادات خود را علنی کرده بودند. انحراف بازرسی های آژانس از حوزه اطمینان از عدم حرکت ایران به سوی بمب اتم به حوزه غنی سازی، جایگزین شدن ۳ کشور اروپایی به جای آژانس در روند چالش هسته ای با غرب، امضاء تواقفنامه هایی با خاستگاه و ضمانت های مبهم با طرف اروپایی و پذیرش تعهدات مشخص و محدودکننده در قبال امتیازات غیرمرتبط با بحث هسته ای، بخشی از انتقادات متعدد این طیف به مدیریت تیم سابق هسته ای بود.
تعبیر لاریجانی از توافقنامه پاریس به "دادن درّ غلتان و گرفتن آب نبات"، هم از سویی گویای عمق فاجعه بود و هم از سوی دیگر نشان از اختلاف آشکار نظری و عملی در مرکز داخلی تصمیم گیر درباره پرونده هسته ای.
ذکر جزئیات این ماجرا به اطاله این نوشته می انجامد. به هر حال، لاریجانی با وجود رقابت انتخاباتی با احمدی نژاد در مسند دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی قرار گرفت. گفتار حامیانه و محکم وی در دفاع از استراتژی هسته ای دولت نهم در زمان و مکانهای مختلف نظیر سخنرانی مشهور وی در دانشگاه صنعتی شریف (۸۴)، نمونه ای از همسویی کامل اولیه وی با رئیس جمهور بود.
به هر ترتیب، با گذشت زمان برخی اختلاف سلیقه ها که در هر کاری طبیعی است و با افزایش حساسیت یک فعالیت، احتمال بروز آن نیز بیشتر است، رخ نمود. مذاکرات سال گذشته لاریجانی- سولانا در وین و پذیرش بندی از توافقنامه که البته با مخالفت رئیس جمهور، هیچگاه عملی نشد، تأخیر در پاسخ به بسته پیشنهادی اروپا نسبت به تاریخی که از سوی آنان معین شده بود، حضور در اجلاس امنیتی مونیخ و مذاکره با سولانا، مواردی بود که در اثر شیطنت برخی روزنامه ها و سایتها، قدری جنبه رسانه ای نیز به خود گرفت.
رئیس جمهور در دیدار تشکل های دانشجویی (۲۶ مهر ۸۶) در باب جاسوسان هسته ای به این نکته تأکید کرد که این افراد اطلاعات کاملی از این اختلاف سلیقه ها را به غرب مخابره می کردند و آنان را به کار کردن روی این شکافها تشویق می نمودند.
با این حال، در دوره مسئولیت لاریجانی اگرچه پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت رفت و ۲ قطعنامه علیه جمهوری اسلامی صادر شد اما، در مسیر هسته ای شدن ایران، امتیازی داده نشد و قطعنامه های صادره نیز به معنای واقعی کلمه همچون کاغذ پاره هایی بی ارزش عمل کرده اند.
لاریجانی طی ۲۶ ماهه مسئولیت خود با درایت، ظرفیت های گوناگون دیپلماتیک را فعال کرد و در حالی صندلی خود را به جلیلی وامی گذارد که نه با اتهام اهمال و تسامح مواجه است و نه در تیم هسته ای وی ردی از دلالهای نفتی و افراد مشکوک به جاسوسی هسته ای دیده می شود.
تغییر و تحول در مدیریت دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی همچنان که روز گذشته لاریجانی نیز بر آن تأکید کرد، تغییری در سیاست های هسته ای کشور نخواهد داد. این تغییر البته همچون بسیاری از تصمیمات، دربردارنده فرصتها و هزینه هایی است که در ادامه کار باید لحاظ شوند.
اظهارنظر کوتاه لاریجانی و تأکید وی بر ادامه پرقدرت سازش ناپذیری هسته ای، جریان ضداصولگرا را که با طبل و دهل رسانه ای خود، در هر کوی و برزن، اختلاف عمیق میان اصولگرایان، از هم پاشیدن جبهه اصولگرایی، عملگرا شدن لاریجانی و دست کشیدن وی از ایده آلهای گذشته را نوید می داد، در آفساید قرار داده و این رسانه ها که طی ۳ روز اخیر به دایه های مهربان تر از مادری برای دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی مبدل شده بودند، امروز به انعکاس نخستین اظهارات وی پس از استعفا که از ارزش خبری فوق العاده ای نیز برخوردار بود و به سرعت از سوی تمام رسانه های خبری دنیا مخابره شد، اقبالی نشان ندادند.
انتصاب جلیلی، می تواند ذهنیت نادرست شکل گرفته از سوی برخی عوامل داخلی دشمن برای غربیها مبنی بر امکان دور زدن دولت به جهت تعدد مراکز تصمیم گیر در ایران را مرتفع سازد اما می تواند دربردارنده برخی هزینه های داخلی باشد که اظهارات ناپخته تعدادی از باتجربه های عرصه سیاست ایران به ویژه در طیف اصولگرایان، رقیب مترصد را امیدوار ساخته است.
با این حال، به نظر می رسد برخی افراد منتسب به جبهه اصولگرایان در این ماجرا، خویشتنداری لازم را از خود بروز ندادند. اظهارات احمد توکلی و محمدرضا باهنر که از باسابقه های این جریان به شمار می روند، این بار نشانی از پختگی، دوراندیشی و درنظر گرفتن مصالح جبهه ای نداشت. باهنر در مصاحبه خود، از اختلاف میان رئیس جمهور و دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی با تعبیر "بن بست" یاد کرده بود که روز گذشته به تیتر یک روزنامه ضداصولگرای "آفتاب یزد"، نشست و احمد توکلی به بیان اظهاراتی پرداخته بود که اظهارنظرهایی از این دست، خواسته یا ناخواسته موضع دبیر جدید را متزلزل می سازد.
این در حالیست که جلیلی از نیروهای با سابقه وزارت خارجه بوده که نه یک شبه معاون وزیر خارجه شده و نه از رانت های معمول این وزارتخانه بهره برده است. وی از سال ۶۸ با ورود به وزارت خارجه سطوح مدیریتی را به ترتیب طی کرده و پیش از آنکه در دولت نهم به معاونت اروپا، امریکای وزارت خارجه منصوب شد، مسئولیتهایی از قبیل وابسته سیاسی در وزارت امور خارجه، رئیس اداره بازرسی، دبیری سفارت، معاون اداره آمریکا شمالی و مرکزی، مدیرکلی دفتر مقام معظم رهبری و مشاور رئیس جمهوری، را در پرونده کاری خود دارد. وی همچنین طی ۲ سال گذشته در اغلب مذاکرات هسته ای حضور داشته و با فضای این مذاکرات آشنایی کامل دارد.
نکته مهمی که به نقل از یک اپوزیسیون خارج نشین در ابتدای این نوشته از بخش نظرات بی.بی.سی ذکر شد، تأکیدی بر این واقعیت است که دیگ استعفای لاریجانی بالقوه برای طیف مقابل اصولگرایان، جوششی ندارد و با مدیریت این فرآیند از سوی عقلای قوم و استفاده از پتانسیل علی لاریجانی به عنوان سرلیست اصولگرایان در انتخابات مجلس هشتم، می تواند حتی آن را به نفع اصولگرایان به جوشش درآید.
آنچه که طیف موسوم به اصلاح طلب در کمین آن نشسته و هر لحظه آن را آرزو می کند، اظهارنظرهای ناپخته از سوی برخی چهره هاست که طرف مقابل را در اثر توهمات، ذوق زده می کند. این طیف همچنین سودای اظهارنظرهایی نظیر تأکید بر عقلانیت و تدبیر در پرونده هسته ای از سوی لاریجانی را نیز دارد تا از این اثبات شی، نفی ماادا را استنتاج نماید. اگرچه احتمالاً هوش سیاسی دبیر سابق شورای عالی امنیت ملی این سودا را نیز خام باقی خواهد گذاشت.
احسان صالحی
منبع : رجا نیوز