پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

دولت مستضعفان


دولت مستضعفان
زمانی نه چندان دور- همین یکی دو دهه پیش- در میان ما ایرانی ها رایج شده بود که آمریکا، انگلیس، اسرائیل یا احیانا فرانسه و آلمان، اجحافی را علیه ملت ما یا دیگر ملت های ستمدیده انجام دهند و سخنگوی وزارت خارجه ما به نمایندگی از ملت و حاکمیت ایران به ابراز نگرانی، ناخرسندی، انزجار و محکومیت بسنده کند. آنها قدرتمند بودند و زورش را داشتند، پس گویا مجاز بودند بر هر آنچه هوس کردند و میلشان کشید ولو جنایت و حق کشی و اهانت به یک ملت، جامه عمل بپوشانند. باید می سوختیم و می ساختیم. خون دل می خوردیم و دم فرو می بستیم. حتی همان ابراز انزجارها هم، نمک بر زخم ما می پاشید و داغ دلمان را تازه می کرد و دشمن مستکبر، گستاخ تر می شد. اما خداوند بر ملت اراده کرده و مؤمن ایران منت نهاد و چنان بر جایگاه عزت و قدرت نشاند که ماجرا کاملا برعکس شد.
اگر روزگاری به یک اولتیماتوم انگلیس و روس یا آمریکا، ملت و حاکمیتی به تب و لرز می افتادند که چه تدبیر کنند و پس از چند روز تحقیر، دولتمردان و حاکمان به کرنش ذلیلانه می پرداختند و زنجیر اسارت را بر گردن «ایران» محکم تر می کردند، و اگر حتی در روزگار پس از انقلاب با وجود به هم خوردن آن رابطه ظالمانه، قدرت ها تلخی هایی را بر ملت مظلوم ایران تحمیل می کردند، امروز به برکت استواری انقلاب اسلامی، ورق برگشته و این دشمن است که در برابر قدرت یابی روزافزون ایران عزیز و احقاق حقوق ملت، مجبور است برای چند دهمین بار به اظهار نگرانی و ناخرسندی بسنده کند. در این چند سال اخیر، این تعبیر، تعبیری کاملا تکراری است که مثلاً سخنگوی کاخ سفید یا وزارت خارجه آمریکا یا فلان سخنگوی دولتی اسرائیل و انگلیس در برابر فلان پیشرفت سیاسی، اقتصادی، فنی یا نظامی ایران ابراز نگرانی کردند؛ نمونه اخیر آن ابراز نگرانی مشترک سخنگویان دولت آمریکا و رژیم صهیونیستی نسبت به پرتاب موشک ماهواره بر «سفیر امید» است. جهان در این ۵-۴ سال اخیر بارها صدای انفجار بمب های خبری مربوط به موفقیت های بزرگ بین المللی، سیاسی، دیپلماتیک، اقتصادی یا فنی ایران را شنیده و طوعا یا کرها زبان به تحسین و شگفتی گشوده و تنها جاخوردن مستکبران را شاهد بوده که با زبان بی زبانی می گفته اند ای بابا! چه خبر است، بی هوا چرت ما را پاره می کنید!
خشم تا مرز انفجار البته سزاوار آنهاست. حق باید داد که از خشم کف بر لب بیاورند و زنجموره بزنند. اما حد خشم و اعتراض آنها همین است و دیگر هیچ! در همین قضیه اخیر بود که روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت با لحنی آکنده از خشم نوشت «پرتاب ماهواره بر ایران، دلیلی بر گسترش توانایی زیربنایی قدرتمند این کشور است. دیگر با حمله نظامی نمی توان بر آنها مسلط شد. هر بار ایرانی ها بخشی از موفقیت های خود را فاش می کنند و ما کشف می کنیم که تا چه اندازه از نظر زیربنایی قوی شده اند. این زیربنای گسترده را نمی توان با بمباران چند تاسیسات متوقف کرد. ماهواره بر ایرانی بازی نیست بلکه از تهدید استراتژیک علیه ما پرده برمی دارد. اکنون هزاران دانشمند و مهندس در مراکز هسته ای ایران فعالیت می کنند.»
امروز کار به جایی رسیده که آمریکایی ها و اسرائیلی ها هر روز چندبار همدیگر را به خاطر وضع پیش آمده، لعنت می کنند و مسئولیت وضعیت خاورمیانه جدید را متوجه یکدیگر می کنند. همین دیروز روزنامه اسرائیلی جروزالم پست، به سرزنش رابرت گیتس وزیر دفاع باهوش و گستاخ آمریکا پرداخته و او را به خاطر ضعف عملکردهایش به طعنه «بزرگترین دوست ایران»! خوانده است، حال آن که گیتس به جای رامسفلد آمد تا شتاب و تحرک و قدرت ریسک بیشتری به بولدوزر نظامی آمریکا در برابر ایران و عراق و حزب الله و حماس و سوریه ببخشد و هم او بود که به همراه رایس تلاش کرد لااقل از وخیم ترشدن اوضاع فلاکت بار آمریکا در عراق جلوگیری کند. اما حالا جروزالم پست به عنوان یک ناظر و رصدگر هراسان اسرائیلی چنین قضاوت می کند:
«وزیر دفاع آمریکا تبدیل به بزرگترین دوست ایران شده است. او بسیار ضعیف عمل می کند. پس از حمله روسیه به گرجستان هیبت آمریکا کاملا فرو ریخت چرا که واشنگتن عملا نتوانست کاری جز محکوم کردن انجام دهد. ناتوانی آمریکا به روسیه جرئت داد. تنها دستگاه های اطلاعاتی آمریکا مقصر نیستند بلکه رایس و گیتس هم مقصرند که یک ماه پیش ادعا کردند برنامه های دفاعی آنها، آینده قدرت آمریکا را برای یک دهه تضمین خواهد کرد... در گزارشی که گروه تحقیقاتی وابسته به وزیر دفاع آمریکا درباره مسائل عراق منتشر کرد، تاکید شده بود که واشنگتن برای به دست آوردن حمایت منطقه ای و بین المللی در عراق باید دل ایران و سوریه و برخی کشورهای دیگر منطقه را به دست آورد اما هیچ اشاره ای به اسرائیل متحد دیرین آمریکا نشده بود. گیتس آن قدر که این موضع را آشکار کرد، علیه برنامه اتمی ایران موضع آشکار اتخاذ نکرد، بلکه حتی در گزارشی مشترک با برژینسکی، توصیه کرد آمریکا برای حل مشکلاتش باید خود را هرچه بیشتر به ایران نزدیک کند. وزیر دفاع آمریکا اکنون یک چالش جدی برای اسرائیل است و اگر بوش امیدوار است با رگه ای باریک از اعتبار بین المللی کاخ سفید را ترک کند، باید گیتس را به کناری براند که سیاست های او، اولین دوست و حامی ایران در درون کاخ سفید است.»
این قضاوت، درباره کسی است که حتی همین اواخر هم ضمن تاکید بر سودمندی فشار دیپلماتیک و اقتصادی، تصریح کرد گزینه نظامی همواره باید روی میز باشد و کسی خیال نکند این گزینه منتفی است. بدین ترتیب در گرفتن گفت وگویی چنین مشاجره آمیز و ادبیاتی چنین تلخ و تند میان آمریکا و اسرائیل را باید بی سابقه دانست، دو رژیمی که با هماهنگی کامل، بسیاری از خیانت ها و جنایت ها را در قبال ملت های ایران و عراق و لبنان و فلسطین و افغانستان و سایر ملت ها انجام داده اند.
در همین ماجرای گرجستان هم که حاصل ده ها میلیارد دلار سرمایه گذاری در حوزه انقلاب مخملین- القای حمایت تمام عیار از دموکراسی سازی در کشورهای مختلف- در چند روز تبدیل به خاکستر شد، مشاجرات میان آمریکا و اسرائیل از یک سو، و میان این دو و چند کشور عضو ناتو با روسیه دیدنی بود. اسرائیل و حتی اروپای پیر و جوان آمریکا را سرزنش کردند که این است همه آن دعاوی حمایت در برابر تهدیدها و معامله نکردن بر سر سرنوشت کشورها و دولت های دوست؟ و از آن سو روس ها بودند که با هیجان و برافروختگی تمام، آداب دیپلماتیک را کنار نهاده، عقده های یکی دو دهه گذشته فروخورده از آمریکا را بر سر گرجی های مخملین خالی می کردند و فریاد می زدند که نارفیق ها در ماجرای ایران، کم خدمتی به شما کردیم و سر بزنگاه ها دست ایران را در پوست گردو گذاشتیم؟! معرکه ای شد دیدنی! قدرت های پنهانکار که هر چقدر هم با هم رقابت داشته باشند، معمولا جلوی چشم افکار عمومی دنیا حرمت یکدیگر را حفظ می کنند تا حرمت و پرستیژ ابرقدرتی خودشان هم محفوظ بماند، شروع کردند به ریختن پته هم روی آب. دنیا چنین کولی بازی ها و آبروریزی هایی را کمتر سراغ داشت. خیانت ها رو شد و در این میان آن که مقتدر و سربلند بیرون آمد و حقانیت راه دیپلماسی صادقانه و پرصلابتش- با وجود سختی اولیه راه- آشکار شد، ایران بود. روس ها چنان خشمگین بودند که برای اولین بار در تاریخ حتی پایگاه نظامی اسرائیلی ها در اطراف تفلیس را هم بمباران کردند و اسرائیلی ها اولین بار بود که در چنین آوردگاهی، هیچ برخورد و واکنشی نداشتند.
شک نکنید که اگر چالش بزرگ ایران- چالش هسته ای تنها بخش کوچکی از ماجراست- در برابر قدرت ها چنین طولانی نشده و به نفع جمهوری اسلامی ایران پایان نیافته بود، خفت و بی عرضگی آمریکایی ها و صهیونیسم بین الملل این گونه در گرجستان- و در جغرافیایی گسترده از سواحل مدیترانه تا آن سوی دریای سیاه و منطقه قفقاز و خلیج فارس- به رخ کشیده نمی شد. وگرنه آمریکا و اسرائیل و این همه نمایش فلاکت و استیصال؟ ژاپن قدرتمند جنگ جهانی دوم و تسلیم آن در عرض چند ساعت یا اشغال عراق و افغانستان در عرض چند روز، یا سقوط دومینووار و تمسخرآمیز یکایک جمهوری های شوروی سابق در مقابل نگاه مضطرب و مستأصل روس ها کجا و اتفاقات امروز گرجستان و لبنان و عراق و فلسطین کجا؟ شک نکنید که آمریکا و اسرائیل را در دروازه های تفلیس نه نیروی زمینی و هوایی روسیه، بلکه موقعیت قدرتمند ایران شکست داد. که اگر ایران و ماجرای راهبردی خاورمیانه بزرگ نبود، آمریکا و ناتو خوب می دانستند چگونه باید روسها را ادب کنند و ناچار بودند که ادب کنند. که اگر آمریکا و ناتو اهل درگیری با روس ها نبودند و به این سادگی میدان را به حریف واگذار می کردند، در یک دهه گذشته بارها وارد حیاط خلوت روس ها در اوکراین و گرجستان و چک و لهستان و لیتوانی و... نمی شدند و آنها را به ناتو و جبهه ضد روس با قدرت ضمیمه نمی کردند. روس ها خیلی باید ممنون ایران باشند. سپری شدن روزگار این واقعیت را بیشتر نمایان خواهد کرد.
اکنون آمریکا (و اسرائیل) به همان لحن در برابر گسترش فناوری های هسته ای و موشکی و مخابراتی ایران یا نفوذ تعیین کننده تهران در بیروت و عراق و بیت المقدس اشغالی- و حتی در حیاط خلوت آمریکا در آمریکای لاتین- ابراز نگرانی می کنند که در برابر سقوط گرجستان و روند انقلاب مخملین پیش پای روس ها. یک ابراز نگرانی کم خاصیت با لحن و ادبیات و گیرایی مشابه. و این نیست جز به برکت پایمردی یک ملت در لبیک به راهنمایی راهبران الهی دیروز و امروز خود، خمینی و خامنه ای. به تعبیر برادر نکته سنجی، اگر غیبت مهدی موعود(عج)، صغرا و کبرایی داشت، شاید ظهور ولایت آن ولی مطلق هم صغرا و کبرایی داشته باشد که نفوذ کلمه و اعتبار امروز جمهوری اسلامی، تنها جلوه ای کوچک از آن ولایت ساری و جاری در عالم، و خود طلیعه و بشارت برآمدن آفتاب ظهور برای برپایی حاکمیت مستضعفان و ستمدیدگان عالم است.
محمد ایمانی
منبع : روزنامه کیهان