چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا

برادرها! جنگ تمام شده است


برادرها! جنگ تمام شده است
هربار جمعی از اهالی رسانه و خبر با خود عهد می‌بندند كه كمی از نقد و نقب بر گفتار و كردار رئیس دولت نهم فاصله گیرند تا به نفی و نهی تمامی گفتار و رفتار ایشان متهم نشوند اما هر بار یك تصمیم ناگهانی كافی است تا سكوت و عبور بی‌تفاوت از كنار آن ناممكن شود و این بار نیز هم او به عنوان كسی كه فرمان كاهش نرخ سود بانكی را صادر كرد...
و هم ما روزنامهنگاران به عنوان جوسازان دگرباره میدان، از این قاعده مستثنی نیستیم. بدین سبب بار دگر تنها به ترسیم تصویری كه بار كوچكی از این اتهام را از شانه‌های نحیف آنان كه متهم همواره میدان سیاستند بردارد، اكتفا می‌شود:
▪ تصویر اول: دست بر پیشانی می‌گذارد تا در همایش سیاست‌های اصل ۴۴ به عنوان وزیر اقتصاد دولت نهم چنین بگوید: <براساس مصوبه شورای پول و اعتبار در سال جدید، تغییر در نرخ سود بانكی مدنظر نبود و تصمیم جدید درباره نرخ سود بانكی، تغییر ندادن آن است.> هم‌میهن (۳۱/۲/۱۳۸۶.)
▪ تصویر دوم: معاون اقتصادی بانك مركزی از چندین نشست پركار آمده تا چنین به اصحاب رسانه خبر دهد: <پس از جمع‌بندی‌ها و جلسات مكرر با دولت مقرر شد نرخ سود بانكی فعلا‌ تغییر نكند.> همان روزنامه (۳۰/۲/۱۳۸۶)
▪ تصویر سوم: ‌ محمدرضا باهنر در برابر پرسش‌های مكرر خبرنگار بسیار مراقب است كه آشكارا به نقد دولت نهم نپردازد اما نمی‌تواند بر دستورات ناگهانی رئیس‌دولت چشم بپوشد و نگوید: <به هیچ وجه موافق تصمیم‌های خلق‌الساعه نیستم.> همان روزنامه( ۳۱/۲/۱۳۸۶)
▪ تصویر چهارم: تصویری از رئیس دولت با نمادی از روزهای جبهه و جنگ صدرنشین خبرها می‌شود كه خطاب به منتقدان و مخالفان دستور آنی خود مبنی بر كاهش نرخ سود بانكی می‌گوید: <مدرس در دوران خفقان و انسان‌های جاهل و قداره‌بند یك‌تنه ایستاد، دولت نهم نیز همچون مدرس در برابر مفاسد اقتصادی یك‌تنه می‌ایستد... گردن‌كلفت‌ها و میلیاردرها مخالفان كاهش سود بانكی هستند... بدانید كه شكست خواهید خورد...>
اینكه رئیس دولتی به قیاس خود با مدرس و یك‌تنه ایستادن برآید موضوع بحث نیست اما قطعا این موضوع كه شبیه‌سازی شرایط و دوران فعلی با <دوران خفقان و انسان‌های قداره‌بند و جاهل> چگونه صورت گرفته قابل تامل است. چنانچه اگر كسی خود پای سخنرانی آقای رئیس ایستاده یا در قاب تلویزیون بیننده بوده، چندان برایش شبیه‌سازی مدرس و یك‌تنه ایستادن او با یك‌تنه ایستادن رئیس دولت طرح پرسش نشده اما بی‌تردید به دنبال انسان‌های <قداره‌بند> و <جاهل> دقایقی را در عرصه سیاست و اقتصاد كاوش كرده است تا شاید روی از آنان كه اینك رئیس دولت نوید به ایستادگی یك‌تنه در برابر آنان داده است را در همین حوالی بیابد. بر این اساس آنگاه كه اطلا‌ع‌رسانی شفاف جایش را به اما و اگرهای ایما و اشاره‌ای و آدرس‌های غیرشفاف و مبهم می‌دهد، چاره چیست جز آنكه در رسانه‌ها صفی از مخالفان و منتقدان تصمیم‌های <خلق‌الساعه> یا <كارشناسی‌نشده> شكل گیرد تا مخاطب خود قضاوت كند كه اینك مراد رئیس دولت از <گردن‌كلفت‌ها و میلیاردرها> و شبیه‌سازی‌اش با دوران انسان‌های جاهل و قداره‌بند چیست و كیست؟
وقتی تنها در فاصله زمانی اندك، رسانه‌ها به نقل از وزیر اقتصاد دولت و معاون رئیس بانك مركزی خبر از نشست‌های مكرر با دولت و تغییر نیافتن نرخ سود بانكی می‌دهند، وقتی باز هم تنها در فاصله زمانی اندك، دو عضو برجسته جریان اصولگرایی از <یك‌تنه> تصمیم گرفتن‌هایی كه بر آن نام <خلق‌الساعه> نهادند و دولت را به كار كارشناسی دعوت كردند، آنگاه افكار عمومی باید در كدام دایره دنبال مخالفانی بگردد كه رئیس دولت صفت‌های نامانوسی را برایشان ردیف ساخته است؟ چنانكه گویی در یك میدان نبرد كسی نوید شكست دشمن را می‌دهد. البته دیرزمانی است كه واژه‌های برخی از سیاست‌پیشه‌گان این عصر بیشتر به همین سبك و سیاق نزدیك شده است. چه آنجا كه خود باهنر در كسوت نایب‌رئیس مجلس فعلی خطاب به رقبای انتخابات مجلس آینده می‌گوید: <پنبه از گوش درآورید كه مجلس آینده از آن اصولگرایان است> و چه آنجا كه احمد توكلی در كسوت رئیس مركز پژوهش‌های این مجلس دیدارهای رقبای انتخاباتی مجلس آینده را سنگر گرفتن پشت چهره‌های موجه نظام تعبیر می‌كند و چه در جای دیگر كه همسر سخنگوی دولت نیز، دیدارهای نمایندگان منتقد این دولت با روسای مجلس و دولت سابق را به مثابه یك <كودتا> می‌پندارد، چنان است كه گویی به جای ایستادن در میدان سیاست‌ورزی در میدان نبرد و پشت خاكریزها و سنگرها ایستاده‌اند و الفاظ، همه الفاظی است كه از روزهای جبهه و جنگ به یادگار مانده است و نتیجه این می‌شود كه گاه وقتی رئیس دولت نیز با همان الفاظ به میدان می‌آید، دامن خودی‌ها نیز از این تركش‌ها، بی‌نصیب نخواهد ماند. غافل از آنكه كسی نیست تا همه مردان سیاست را به گفتمانی غیر از آنچه برگزیدند، فراخواند و بگوید: برادرها! خاكریزها را بردارید، جنگ دیگر تمام شده است، كسی آرپی‌جی بر دوش ندارد كه لا‌زم باشد پنبه در گوش كرده یا از گوش برون آورد، سنگری در كار نیست و از كودتا هم خبری نیست، آنچنان كه اینجا میدان نقد و نظر است و هیچ ضرورتی ندارد منتقدان را با مشت‌های گره شده در آسمان به شكست در برابر تصمیم‌های یك‌تنه فراخواند و خرسند بود كه مدرس در دوران قداره‌بندها و جاهل‌ها چنین كرده است.
مسیح علی‌نژاد
منبع : روزنامه اعتماد ملی