دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


تاریخ مختصر تدخین


تاریخ مختصر تدخین
هرودوت در كتاب تاریخ خود از قومی سخن به میان آورده با نام «سایسیا» او می‌نویسد: «سایسیاها نوعی برگ را می‌سوزانند و دود آن را فرو می‌دهند تا از خود بی‌خود شوند».
بومیان آمریكا تا پیش از آن‌كه اروپایی‌ها به سرزمینشان پا بگذارند، توتون را از طریق لوله‌هایی دراز تدخین می‌كردند. كلومت (Calumet) یا لولهٔ آرامش، ابزار تدخین آن‌ها بود كه برای بستن پیمان‌ها و محكم كردن قول و قرارها هم مورد استفاده قرار می‌گرفت.
در آثار هنری كه از اقوام «مایا» به جای مانده و به ۱۵۰۰ سال پیش باز می‌گردد، رد پای استعمال توتون به چشم می‌خورد. مایاها دود كردن توتون را برانگیزانندهٔ نیروهای جادویی در بدن می‌دانستند و برای قربانی كردن و در مجالس و آیین‌های معنوی خود و همین‌طور برای جادو از آن استفاده می‌كردند. در میان شواهد باستان‌شناسی برگرفته شده از یك سایت كاوشی در «یوآكساوتون» در گواتمالا، یك كاشی به چشم می‌خورد كه بر روی آن تصویر مردی نقش بسته كه دارد یك سیگار برگ ابتدایی را دود می‌كند.
در اصل لغت سیگار (Cigar) نیز از كلمهٔ مایایی «سی‌یار»(Siyar) به معنی توتون و تنباكو گرفته شده است. دود كردن توتون برای بومیان آمریكا جنیهٔ تفریحی و تفننی نداشت. شمن‌های باتجربه و جادوگران، از توتون با مقدار و دوز بسیار بالا به عنوان ابزاری برای ایجاد حالت جذبه استفاده می‌كردند. این افراد به دود كردن توتون اكتفا نمی‌كردند و برگ‌های فرآوری نشدهٔ آن را نیز می‌خوردند یا شربت آن را به صورت آب توتون مصرف می‌كردند. آن‌ها حتی به صورت اماله نیز از توتون استفاده می‌كردند.
نخستین مبلغین مذهبی اروپایی كه به آمریكا سفر كرده بودند، بسیار در نوشته‌های خود از دگرگونی‌های روحی ناشی از مصرف تنباكو خبر داده‌اند، اما تنباكو پس از رفتن به غرب با مقادیر بالا و برای روان‌گردانی به كار گرفته نشد. استفاده‌های آیینی از توتون و تنباكو هنوز در میان بومی‌تباران آمریكایی به ویژه در آمریكای جنوبی مرسوم است.
اغلب كریستف كلمب، كاشف قارهٔ آمریكا را ناقل توتون و دود كردن آن به اروپا می‌دانند. گفته می‌شود دو تن از ملوان‌های كریستف كلمب در سفر سال ۱۴۹۲ میلادی پس از رسیدن به كوبا، توتون پیچیده در غلاف ذرت را دود كردند و از همین‌رو آن‌ها را نخستین اروپایی‌هایی می‌دانند كه توتون استعمال كرده‌اند.
تنباكو به یكی از محصولاتی بدل شد كه آینده استعمار شده آمریكای جنوبی را رقم زد. این ماده یكی از عوامل اصلی رواج‌برده‌داری نیز بود. نخستین گروه بردگان سیاه آفریقایی در سال ۱۶۱۹ به جیمز تاون آورده شدند تا در آن‌جا مشغول كار در مزارع كشت توتون و تنباكو شوند.
واردات تنباكو به اروپا به راحتی صورت نمی‌گرفت. حتی در قرن هفدهم میلادی نیز واردات این ماده با مخالفت‌هایی روبه‌رو بود. جیمز اول شاه انگلستان، مشاجره‌ای قلمی با عنوان «جوابیه‌ای به توتون» دارد كه در سال ۱۶۰۴ نوشته شده است. او در این نوشته به نكوهش استعمال توتون پرداخته و آن را نوعی گناه و ابزاری مضر برای سلامتی می‌داند. در زمان او قانونی وضع شد كه بر طبق آن تعرفه‌های سنگینی بر تنباكوهای وارداتی بسته می‌شد. در قرن هجدهم میلادی و در آسیا بود كه تریاك كه پیش از آن تنها مصرف خوراكی داشت، با توتون تركیب شد و به صورت تدخینی مورد استفاده قرار گرفت. ماداك (Madak) كه همان تركیب تریاك و توتون بود، بسیار اعتیادزاتر از استفادهٔ خوراكی تریاك بود.
در قرن نوزدهم یعنی هنگامی كه سیگارهای معمولی هنوز در مقایسه با سیگارهای برگ كمیاب بود، دود كردن سیگار برگ همگانی شده بود. مردان پس از شام برای بحث در باب مسائل مهم به «اتاق تدخین» می‌رفتند. در آن زمان تجارت سیگار به صنعتی مهم تبدیل شد.
● جدال طبیب با توتون
اولین بار یك پزشك انگلیسی به نام «جان هیل» بود كه در سال ۱۷۶۱ مقاله‌ای را با عنوان «هشدارهایی دربارهٔ انفیه كردن بیش از حد گرد توتون» منتشر كرد. هیل در آن مقاله هشدار داد كه كسانی كه گرد توتون را انفیه می‌كنند، در معرض ابتلا به سرطان بینی قرار دارند. «ساموئل توماس ون‌سوئمرینگ» آمریكایی نیز در سال ۱۷۹۵ میلادی مواردی از شیوع سرطان لب در میان استفاده‌كنندگان از پیپ را گزارش داد. دكتر «ایساك آدلر» آمریكایی نخستین كسی بود كه در سال ۱۹۱۲ به شدت بر ارتباط میان استعمال سیگار و ابتلا به سرطان ریه تأكید كرد. در سال ۱۹۲۹، «فریتز لیكینت» آلمانی برای نخستین بار مدركی آماری در باب ارتباط سرطان با سیگار منتشر ساخت كه مبتنی بر مطالعاتی بود كه نشان می‌داد بیشتر كسانی كه از سرطان ریه رنج می‌بردند، سیگاری بودند. لیكینت هم‌چنین استدلال كرد كه استفاده از توتون، بهترین راه توضیح این امر است كه چرا مردان چهار تا پنج برابر بیش از زن‌ها به سرطان ریه مبتلا می‌شوند؛ چرا كه زن‌ها بسیار كمتر از مردها سیگار می‌كشند.
در طول جنگ جهانی اول و سال‌های پس از آن، كشیدن سیگار به عنوان بخشی از یك زندگی گیرا و سرخوشانه تبلیغ شد و از همین رو برای زنان نیز پذیرش اجتماعی یافت. در سال‌های دههٔ ۳۰ مسئولان بهداشت در ارتش امریكا هر چه بیشتر نسبت به ضررهای احتمالی سیگار در مورد سلامتی نگران شدند و پژوهشگران آن‌ها، نخستین كسانی بودند كه این ارتباط را به اثبات رساندند. «ریموند پیرل» زیست‌شناس آمریكایی در سال ۱۹۳۸ در مورد تأثیرات مخرب سیگار بر سلامتی هشدار داد.
در سال ۱۹۵۰ دكتر «ریچارد دال» تحقیقی را در شمارهٔ سال ۱۹۵۰ ژورنال «بریتیش مدیكال» به چاپ رساند كه نشان می‌داد رابطهٔ نزدیكی میان كشیدن سیگار و ابتلا به سرطان ریه وجود دارد. «لوتر ال.تری» در سال ۱۹۶۴ گزارشی را در «كمیته گزارش در باب كشیدن سیگار و سلامتی» منتشر ساخت. این گزارش كه مبتنی بر هفت‌هزار مقالهٔ علمی بود، سیگار را با ابتلا به سرطان و دیگر بیماری‌ها مرتبط می‌دانست. انتشار این گزارش، وضع قانونی را در پی‌ داشت كه به موجب آن شركت‌های تولید كنندهٔ توتون ملزم می‌شدند بر روی تولیدات خود برچسب هشدار نصب كنند. این قانون هم‌چنین محدودیت‌هایی را در باب تبلیغات مربوط به سیگار با خود به همراه آورد.
از سال‌های دههٔ ۵۰ تولیدكنندگان سیگار، محصولات خود را فیلتردار كردند تا به این وسیله بخشی از قطران و نیكوتین موجود در دود سیگار را مهار كنند. از آن پس، سیگارهای «سالم‌تر» (Safer) و «كم‌اثرتر» (Potent Less ) و یا «سبك» (Light) به بازار آمد اما در ابتدا چندان با اقبال عمومی مواجه نشد، چرا كه به نظر استفاده‌كنندگان، این نوع سیگارها نیاز آن‌ها به نیكوتین را برآورده نمی‌كرد. در واقع ایدهٔ سیگار «سبك» به عنوان سیگار «سالم‌تر» (یعنی سیگارهایی كه در بردارندهٔ قطران و نیكوتین كمتری هستند» بیشتر از یك رویا نیست، چرا كه استفاده‌كنندهٔ از این سیگارها، یا تعداد سیگار خود را افزایش می‌دهد یا دود این سیگارها را بیشتردر ریهٔ خود داده و كام‌های عمیق‌تر می‌گیرد تا خون او مقدار لازم از نیكوتین را به دست آورد.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید