چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

بسته پیشنهادهای هسته‌ای ایران و غرب


بسته پیشنهادهای هسته‌ای ایران و غرب
نامگذاری بسته هسته‌ای بر پیشنهادهای ایران و غرب برای حل مسائل هسته‌ای کشورمان یک نامگذاری بامسمایی است. چون کشف مقاصد واقعی تهیه‌کنندگان آنها به ماه‌ها مذاکره و مکاشفه نیاز دارد. اگر نخواهیم سابقه رسیدن به این مرحله را چندان به عقب ببریم که از حوصله خوانندگان خارج شود، می‌توانیم از زمان تلا‌ش برای تکمیل نیروگاه بوشهر در بعد از انقلا‌ب آغاز کنیم. نیروگاهی که با ۸۵ درصد پیشرفت ساختمانی تا قبل از انقلا‌ب و صرف میلیاردها دلا‌ر ۸۸/۵ میلیارد مارک آلمان) هزینه، با وقوع انقلا‌ب اسلا‌می و خروج کارشناسان و متخصصان سازنده آن از ایران‌‌‌‌، متوقف شد.
پس از مخالفت‌های اولیه با نیروگاه هسته‌ای و فروکش کردن احساسات ضد غربی و چندی هم بلا‌تکلیفی ناشی از جریان جنگ تحمیلی، اندیشه تکمیل این نیروگاه ذهن مسوولا‌ن تراز اول کشور را به خود مشغول کرد. اولین مذاکرات با کشور آلمان صورت گرفت. این کشور از تکمیل کار نیمه‌تمام خود، احتمالا‌ به توصیه آمریکا، سر باز زد. کشورهای غربی دیگر هم برای تکمیل نیروگاه نیمه تمام گذاشته آلمان رغبتی نشان ندادند، سپس نوبت به مذاکره با کشورهای غیروابسته، از جمله چین و هندوستان رسید که این تلا‌ش‌ها هم علی‌رغم آمد و شدها، بررسی‌ها و مذاکرات مقدماتی به جایی نرسید. نهایتا مذاکره با روسیه در دستور کار قرار گرفت.
این کشور تکمیل نیروگاه را با استفاده از تکنولوژی خویش و انجام تغییراتی اساسی در طرح اولیه و طبعا با هزینه‌ای نسبتا بالا‌ پذیرفت. عقد این قرار داد برای ایران، پس از تلا‌ش‌های ناموفق گذشته از یک سو و برای روسیه در شرایط نامطلوب سیاسی و اقتصادی پس از فروپاشی شوروی، از سوی دیگر، یک موفقیت مهم به حساب می‌آمد. البته از همان ابتدا هم پیش‌بینی می‌شد که بلوک غرب از عقد چنین قراردادی ناخرسند است. روسیه هم در اوج بحران‌های اقتصادی و از هم پاشیدگی اجتماعی، اهمیتی به این ناخشنودی‌های بی‌پاداش نمی‌داد. با تکمیل تدریجی نیروگاه و استواری نسبی نظام حکومتی روسیه و بر قراری روابط سیاسی و اقتصادی بیشتر این کشور با غرب، فشارهای غرب به ویژه آمریکا، برای جلوگیری از تکمیل نیروگاه افزون می‌شد. روسیه برای حفظ پرستیژ خویش و یافتن جای پای بیشتر برای ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای بعدی در ایران و منطقه، به توقف کار تن نداد، اما تحت تاثیر این فشارها، قرارداد تکمیل چهارساله نیروگاه، بارها دچار تاخیر شد و بیش از ۱۰ سال به درازا کشید. با توجه به این پیشینه و اینکه گلوگاه اصلی تکمیل و بهره‌برداری نیروگاه در بخش پایانی یعنی تامین سوخت آن است؛ کشورمان با آینده‌نگری راسا به تاسیس چرخه سوخت هسته‌ای و از جمله مرحله پیچیده و پر هزینه غنی‌سازی اورانیوم پرداخت. با ارسال گزارش این پیشرفت‌ها به آژانس و شیطنت‌های جاسوسی داخلی و اطلا‌عات ماهواره‌ای، بانگ و فریاد برآمد که اقدام ایران برای اعلا‌م فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم و تولید آب سنگین دیرهنگام و نوعی پنهانکاری بوده است.
آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به عنوان ناظر فعالیت‌های هسته‌ای کشورهای عضو ‌NPT ، خواستار بازدید از تاسیسات هسته‌ای جدید ایران گردید. این آژانس در بازدیدهای مکرر خود گزارش‌هایی را به شورای حکام آژانس ارائه کرد. گزارش‌های منظم و پیاپی آژانس، به طور کلی حاکی از آن است که هیچگونه انحرافی در استفاده از مواد و تجهیزات هسته‌ای اظهار شده ایران، به سوی ساخت سلا‌ح‌های هسته‌ای، مشاهده نکرده است. مصراع دوم این گزارش نیز همواره به این عبارت ختم می‌شده (و در آینده نیز خواهد شد) که آژانس نمی‌تواند در مورد صلح آمیز بودن استفاده از مواد و تجهیزات اظهار نشده ایران، مادامی که ایران پروتکل الحاقی را امضا نکرده، اظهارنظر کند. البرادعی در این دو مصراع بی‌نظم و قافیه، به ترتیب ایران و غرب را به طور نسبی راضی (ناراضی) نگه داشته است و هر طرف به عبارت‌های مطلوب خود از گزارش تمسک می‌جویند و علیه دیگری به تبلیغ می‌پردازند. ارسال پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت و صدور سه قطعنامه تنبیهی آن شورا علیه کشورمان، بهایی است که در قبال تسلط نسبی بر فناوری غنی‌سازی اورانیوم، پرداخت شده است؛ البته باید اذعان کرد که این تسلط، به ترخیص سوخت هسته‌ای ایران از روسیه کمک کرده و بسته پیشنهادهای هسته‌ای کشورهای ۵۵۱ را تا حدودی پربارتر کرده است. بسته پیشنهادی ایران در مقابل، به صلح و امنیت و سامان‌دهی اقتصاد جهان هم پرداخته است. این بسته هیچگونه اشاره‌ای به درخواست‌های بین‌المللی برای تعلیق غنی‌سازی اورانیوم نکرده است.
البته این درست است که پرونده هسته‌ای ایران دارای ابعاد سیاسی زیادی است. محتوای بسته‌های پیشنهادی طرفین هم ناظر بر این ابعاد سیاسی قضیه است، اما نادیده گرفتن ابعاد فنی قضایا می‌تواند کشورمان را از چاله به چاه بیندازد. به طور مثال بسته پیشنهادی کشورهای ۵۵۱ ساخت نیروگاه‌های هسته‌ای نوع آب سبک به عنوان یک مشوق گنجانیده شده است که تکنولوژی پیشرفته تولید سوخت آن منحصرا در اختیار کشورهای پیشرفته بوده و استقلا‌ل و خودکفایی در زمینه هسته‌ای را برای مدت نامعلومی از ایران سلب می‌کند.
قابل ذکر است که دولت آمریکا با همین ترفند از تکمیل نیروگاه نوع آب سنگین کره شمالی جلوگیری کرد و تحویل نیروگاه آب سبک را نیز از آن کشور دریغ نمود. واضح است که مسائلی از این نوع جنبه‌های منحصرا فنی دارد و در هیچ کشوری هم سیاستمداران و مسوولا‌ن اجرایی بلند پایه، تصمیمات فنی و حساسی مثل موضوع هسته‌ای را به تظاهرات خیابانی و شعارهای برآمده از آن پیوند نمی‌زنند و دست مسوولا‌ن خود را پیشاپیش در جریان مذاکرات نمی‌بندند. با برگزاری جشن هسته‌ای سالا‌نه انتظارات و دستاوردهای علمی و فنی ملموسی در مردم ایجاد می‌شود. آنها که در جشن هسته‌ای و تظاهرات خیابانی شرکت می‌جویند منافع هسته‌ای و پیشرفت‌های به اصطلا‌ح شگرف آن را کمتر از افزایش قیمت‌ها و تورم افسارگسیخته حاصل از قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل درک می‌کنند. چرخش مداوم سه چهار هزار سانتریفوژ و غنی‌سازی اورانیوم در مقیاس نیمه صنعتی به عنوان ابزاری جهت مانور در مذاکرات سیاسی به سهم خود تاثیرگذار و با ارزش است، اما اگر این چرخش بخواهد ملتی را برای مدت نامعلومی در تنگناهای علمی، فنی، اقتصادی و رفاهی قرار دهد؛ به این سوال مقدر باید پاسخ داد که در یکدندگی و جزمیت بازگشت ناپذیر مسوولا‌ن در ادامه این چرخش چه منافع حیاتی دیگری نهفته است؟
محمدصادق ربانی‌
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید