شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

واشکافی سیاستهای میلیتاریستی امریکا در خاورمیانه


واشکافی سیاستهای میلیتاریستی امریکا در خاورمیانه
در ارتباط با حضور نظامی و سیاسی امریکا در خاورمیانه به تفضیل بحث شده اینکه خاورمیانه در حال حاضر بدلیل دارا بودن ذخایر انرژی هارتلند دنیای صنعتی معاصر لقب گرفته واینکه این منطقه با ٦ % جمعیت جهان بیش از ٥٠ درصد از ذخایر نفت جهانی را در اختیار دارد دلیل کافی برای حضورپرهزینه امریکانمی باشدآمار وارقام نشان می دهد روزانه ۸۰میلیون دلار هزینه حضورامریکا در خاورمیانه است
این در حالی است که اگر بجز مسایل اقتصادی، بی اعتباری و بی وجهه شدن امریکا نزد کشورهای جهان را به این مهم بیفزاییم هزینه های این حضور توجیه پذیر نمی باشد مرکز مطالعاتی CSISطی گزارشی که یک سال کار سخت تحقیقاتی طلبیده ،اعتبار امریکا را بدلیل سیاستهای میلیتاریستی این کشور در پایین ترین سطح خود براورد کرده. دراین گزارش که از سوی ۲۰ عضو این مرکز مطالعاتی و از جمله " آنتونی زینی" فرمانده سابق ارتش آمریکا در عراق، " توماس پیکرینگ" سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، روسیه و رژیم صهیونیستی،"ساندارا دی کونر" قاضی سابق دیوان عالی آمریکا، اعضای کنگره، رهبران تجاری و دیگر شخصیتها گردآوری شده است،سیاستهای جنگ طلبانه ومیلیلتاریستی امریکا بشدت مورد انتقاد قرارگرفته این در حالی است که نظر سنجی هایی دیگری از موسساتی مثل گالوپ یا ان بی سی نیز موید همین امر می باشد.
از طرفی باور به اینکه آمریکا برای استقرار دموکراسی به خاورمیانه لشکرکشی کرده است اگرچه راحت‌ترین راه حل مسٔله را پیش روی ما قرار می دهد ولی قدرت تبین کافی برای توضیح همه جوانب امر را در اختیار ماقرار نمی دهد.لزوم مبارزه با تروریسم به عنوان خشونت عریان و بدون منطق بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست ولی آیا بهتر نیست به جای نابودی وازبین بردن تروریستها که اکثر آنها افرادی ناآگاه وکم سواد می باشند که تحت تاثیر شرایط بد اقتصادی ،سیاسی واجتماعی راه را به اشتباه رفته اند با ریشه های این پدیده شوم مبارزه کردآیا بهتر نیست امریکا که خود را منادی آزادی وآزادی خواهی میداند به جای حمل سلاح بردوش سربازان خود وصادرات سلاح به منطقه زیر ساخت های لازم برای سواد آموزی ۴۰درصد از جمعیت بی سواد این سامان را تدارک ببیند آیا در ریشه یابی تروریسم ما به رژیمهای ناکارامد وغیردموکراتیک منطقه نمی رسیم که از متحدان اصلی وکشورهای دوست امریکا می باشند؟
بنابراین ساده‌انگارانه است دلیل حضور با ریسک بالای این کشور را در منطقه را فقط مربوط به اشاعه دموکراسی ومبارزه باتروریسم قلمداد کنیم.
موارد اشاره شده قطعه های از پازل سیاستهای نظامی امریکا در منطقه خاورمیانه است آنچه باعث می شود مانگاه وبینش عمیقتری نسبت به درک این معضل پیدا کنیم بررسی فضا به وجود امده بعد از جنگ سرد می باشد
فروپاشی اتحاد شوروی ، آمریکا را به عنوان تنها قدرت فایقه در دنیا معرفی کرد در نظام جدید جهانی که از آن به عنوان نظام سلسه مراتبی غیر دستوری یاد می شود امریکا به عنوان ابرقدرت چهارجانبه در راس ،قدرتهای بزرگ مثل روسیه(قدرت نظامی)ژاپن(قدرت اقتصادی)اتحادیه اروپا(قدرت سیاسی واقتصادی) در مرتبه بعد ،قدرتهای منطقه ای وسپس ریزقدرتها قرار دارند.
در فضای جدید ملزومات جامعه جهانی دچار تحول شگرفی گردید به طوری که لایه های به وجود امده در دنیای جدید با آنچه در دوران جنگ سرد وجود داشت دچار پیچیدگی بیشتری گردید به طوری که کشورهای مثل روسیه که از نظامی حرفهایی برای گفته داشتنددیگر بسان سالهای گذشته الزامانمی تونستند از نظر سیاسی نیز به عنوان قدرت برتر سیاسی مورد توجه باشند از طرفی بسیاری از کارشناسان وآگاهان حوزه روابط بین الملل بدنبال عملکرد بد ونامطلوب بوش چه در عرصه داخلی وچه در عرصه خارجی را از جمله دلایل کاهش یافتن قدرت سیاسی امریکا دانسته اند چرا که کاهش اعتبار یک کشور توان اقناع کنندگی این کشور رادر عرصه جهانی کم وبه این ترتیب باعث نزول قدرت سیاسی ان می شود
با روی کار امدن نو محافظه کاران دراین کشور آنها در استراتژی سیاست خارجی خود، اساس را در بهره گیری از توان نظامی برای رسیدن به قدرت سیاسی قرار دادند به این ترتیب استارت سیاست حارجی میلیتاریستی این کشور کلید خورد.
استراتژیست‌های امریکایی عمیقا به این گفته جی ای اکمبری که در نظام تک قطبی مهمترین ومستعدترین سطح برای مقابله با هژمون قدرتهای منطقه ای می باشند اعتقاد دارند.اکمبری تهدیدات ناشی از قدرتهای منطقه ای را برای ساقط نمودن واز رونق انداختن هژمون بسیار موثر وپر اهمیت می داند
.این نظر وقتی درمنقطه ای مثل خاورمیانه با مختصات استراتژیک بسیار ویژه آن قرار می گیرد نمود پررنگتری می یابد چراکه این منطقه ناارام کانون تقابل وتعامل کشورها و قدرتهای بزرگ از اروپا گرفته تا روسیه ، کشورهای شرق وجنوب شرق اسیا می باشد اینکه امریکا با صرف مخارج سنگین نظامی ،حضور خود را در خاورمیانه برسایر کشورها دیکته می کند در راستای تداوم قدرت هژمونیک ان تعبیر می شود چرا که براستی دستیابی به این منطقه به مثابه قلب سیاسی زمین ازاهمیت فوق العاده برای این کشور برخوردار است
در بطن این منطقه ناارام کشوری به اسم ایران قرار دارد که به اعتقاد تحلیلگران با داشتن ظرفیت‏های بالااز استعداد شرگرفی نیز برای تبدیل شدن به قدرت اول خاور میانه برخوردار است. ایران امروز با برخورداری از فرصت‏های متعدد در عرصه‏های سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و دفاعی - امنیتی از یک سو وتدوین سند چشم انداز ۲۰ ساله از دیگر سو، استعداد بالقوه تبدیل شدن به قدرت تراز اول منطقه را دارد.
موقعیت ژئوپلتیک ایران در میان کشورهای منطقه خلیج فارس و حتی خاورمیانه ،کثرت جمعیت، موقعیت و وسعت جغرافیایی سرزمین ایران، به‏همراه ایدئولوژی اسلامی و سیاست خارجی مستقل آن، موجب شده که جایگاه‏استراتژیک ایران در سطح جهان و در محاسبات قدرت‏های بازیگر در صحنه نظام‏بین‏الملل به ویژه ایالات متحده دو چندان گردیده این درحالی است که دکترین بوش پسر، که ملهم ازدکترین نظم نوین جهانی بوش پدر به‏منظور سلطه‏بر جهان تک‏قطبی با محوریت آمریکا می‏باشد. ومبتنی بر هژمونی‏گرایی‏است، باید با هرگونه چالشی از سوی کشورها و واحدهای سیاسی مستقل و گروه‏های‏استقلال طلب و مخالف آمریکا، برخورد جدی صورت پذیرد.
به نظر می‏رسد کارخانه اصلی قدرت سازی واشنگتن در قرن ۲۱ در قاره آسیا و به طور مشخص‏در بخش خاورمیانه‏ای این قاره متمرکز باشد.با چنین پیش فرضی در دکترین بوش پسر‏مناطقی از آسیا مثل ایران که ظرفیت بالقوه وبالفعل اصطکاک منافع با ایالات متحده دارد، هدف تهدیدات نظامی این کشور در اینده خواهند بود. هرچند اتکای بیش از حد به نیروی نظامی وقوه قهریه تیشه ای بر ریشه ایالات متحده محسوب می شود. اما در سیستم سیاستگذاری این کشور بدلیل ضعفهای راهبردی در دستگاه سیاست سازی وفقدان عقلانیت حاکم در عرصه تصمیم گیری، برغم پرداخت هزینه هنگفت در عراق، این درس که نیروی نظامی نوش داروی همه دردها نیست فرا گرفته نشده. استفده از نیروی نظامی مسکن مخدری است که اعتیاد به آن توان استفاده کننده از آن را تحلیل می دهد.
همان طور که در گزارش راهبردی csisنیز اشاره شده راه برون رفت امریکا از تارهای تنیده شده به دور این کشور تنظیم استراتژی هوشمندانه وعدم اتکا به راههای نظامی صرف برای پیشبرد اهداف و مطامع ان می باشد.
حسین کبریایی زاده


همچنین مشاهده کنید