سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

روسیه و رئالیسم دموکراتیک جدید


روسیه و رئالیسم دموکراتیک جدید
سیاست خارجی مداخله جویانه و تنش زای «جورج دبلیو بوش» رئیس جمهور آمریکا که آخرین ماه اقامتش در کاخ سفید را می گذراند، در طول ٨ سال ریاست جمهوری وی، همواره مورد انتقاد صاحب نظران سیاسی آمریکا قرار گرفته است. در این نوشتار، «فرانسیس فوکویاما» نظریه پرداز بنام فرهنگ و سیاست آمریکا با تکرار این انتقادات، افقی جدید در سیاست خارجی آ مریکا به ویژه در تعامل با رقیب دیرین خود روسیه را ترسیم می کند و پیش روی دو نامزد دموکرات و جمهوری خواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قرار می دهد.
تنها چیزی که از «باراک اوباما» و «جان مک کین» در رقابت های ریاست جمهوری فعلی آمریکا هرگز نشنیده ایم، اصلی ترین وظیفه سیاست خارجی آمریکا در دولت بعدی، مدیریت وضع نامطلوب فعلی و بر هم خوردن توازن جهانی و کاهش چشمگیر نفوذ آمریکا در جهان است. این موضوع، پدیده ای فرضی نیست، بلکه به چهره ما خیره شده است. وقایع مرتبط با مداخله روسیه در گرجستان به خوبی گویای این مسئله است. از دوران یلتسین تاکنون، آمریکا یک سری اختلاف نظر سیاسی با روس ها از جمله در حوزه توسعه ناتو، مسائل بالکان، دفاع موشکی، مسائل ایران و مسائل مرتبط با حقوق بشر داشته است. آمریکا هرگز از «رابطه» به عنوان یک فرصت چانه زنی برای کنارگذاردن مسائلی که روسیه مدنظر دارد، استقبال نکرد. مثل گفتن یک ضرب المثل به یک خارجی، ما فکر می کنیم می توانیم با تکرار حرف هایمان با صدای بلند و بلندتر، به آن ها چیزی بفهمانیم. این نگرش منعکس کننده توازن قدرت در دهه ٩٠، زمانی که روسیه ضعیف بود و برگ های برنده کمی در اختیار داشت، حاکم بود. اما تفاوت بین مداخله مسکو در چچن در سال ١٩٩٤ و درگیری با گرجستان در سال ٢٠٠٨ بسیار فاحش است. بیشتر از این جهت که آمریکا عملکرد روسیه را در مواجهه با جدایی طلبان چچن دوست نداشت و عملیات نظامی روسیه آن قدر بی برنامه و فاقد انسجام بود که احتمال تکرار آن بسیار کم بود. اما امروز همه سوال می کنند روسیه دفعه بعد، کجای دنیا قدرت نمایی خواهد کرد.
اگر زمان را به قبل از فوریه، زمانی که کوزوو با حمایت آمریکا اعلام استقلال کرد، برگردانیم عناصر چانه زنی با روسیه را می یابیم.در فهرست تقاضاهای آمریکا از روسیه، به درد نخورترین آن ها مربوط به سپر دفاع موشکی و حمایت از استقلال کوزوو بود. سپر موشکی یک موضوع تحریک کننده و صرفا پوچ برای روس هایی بود که هرگز داستان آمریکا را درباره تهدیدهای نظامی ایران باور نکردند. استقلال کوزوو، امنیت مردم کوزوو را ارتقا نداد و فقط سنت نامیمون جدایی طلبی قانونی را بنا نهاد، امری که نشان می دهد چرا برخی اعضای ناتو از جمله اسپانیا از آن حمایت نکردند.انتخاب دشوارتر آمریکا در فهرست تقاضای روسیه، عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو بود. این ٢ کشور دموکراتیک، سزاوار حمایت قاطع آمریکا بودند. اما آنجلا مر کل، صدر اعظم آلمان درست فهمید که هسته اصلی اتحاد ناتو در ماده ٥ آن، که می گوید حمله به یکی از اعضا باید به مثابه حمله به همه اعضا باشد، نهفته است. این بدان معناست که آمریکا باید نیروهای نظامی خود را در پایگاه های دائم برای دفاع از اعضای ناتو که در معرض تهدید قرار دارند، همانند دوران جنگ سرد که درون مرزهای آلمان، مستقر بودند، آماده کند. عضویت در ناتو، طلسمی نیست که معجزه وار حافظ اعضا باشد بلکه به عملیات اجرایی و تعهدات دفاعی گسترده نیاز دارد. دولت بوش درباره عضویت گرجستان و اوکراین در ناتو تا زمانی که این عضویت نه فقط به معنای ارائه تسلیحات و مشاوره نظامی به این کشور، بلکه ضمانت های واقعی امنیتی از سوی آمریکا نباشد، جدی نبوده و نباید باشد. تا زمانی که روال این طور باشد، امیدوار کردن گرجستانی ها به این امر که به زودی آن ها را وارد این باشگاه می کنیم، اشتباه بزرگی است.
برداشتی که یک سال قبل امکان پذیر بود، الان عملی نیست. دولت بوش به استقلال کوزوو تغییر موضع داد و دفاع ABMدر مسکو، آن ها را در مقابل عمل انجام شده قرار داد و قدرت چانه زنی آن ها را کاهش داد. عجله برای همراهی کردن با مسکو در حالی که نیروهای روسی هنوز در بخش های اشغال شده گرجستان حضور دارند، عملی کاملا نسنجیده بود. «نمی خواهم به نظر برسد قصد عذرخواهی از روسیه را دارم. کار روسیه در خارج نشدن از قلمرو این کشور و تلاش برای ساقط کردن دولت انتخاب شده این کشور، ناموجه است». گفته های پوتین درباره «نسل کشی گرجستان» هم شباهت زیادی به «دروغ بزرگ» عصر شوروی سابق دارد. این حقیقت که احساس تنفر روس ها قابل درک است، این واقعه را از نظر اخلاقی تایید نمی کند.
«کیشور محبوبانی» از دانشگاه ملی سنگاپور به درستی گفته است که یکی از مهم ترین علل کاهش قدرت آمریکا در جهان، در این دهه به اعتبار اخلاقی (سیاست های کشور) برمی گردد. پس از مداخله روسیه در گرجستان، مقام های آمریکایی تصریح کردند که «قدرت های قرن بیست و یکم حاکمیت هیچ کشوری را برای تغییر رژیم آن نقض نمی کنند. اضافه کردن یک گزینه دیگر در اروپا به این فهرست، کمی از پوزخندهای دیگران به آمریکا کاست. پیشبرد دموکراسی با دخالت در عراق و منافع امنیتی آمریکا عمیقا صدمه دیده است. ٢ دولت گذشته، هژمونی آمریکا را در مسائل اقتصادی و امنیتی خلاصه کردند. دولت بعدی نمی تواند این کار را بکند.
مهم ترین وظیفه دولت آینده تعادل برقرار کردن بین آن چیزی است که می خواهد و آن چیزی که با دید واقع گرایانه می تواند انجام دهد. این بدان معنا نیست که اهداف آرمان گرایانه ای نظیر پیشبرد دموکراسی در جهان را کنار بگذاریم. بلکه دولت بعدی باید از این کلمه به عبارتی «سم زدایی» کند. ما باید به راه های حمایت از گرجستان و اوکراین به غیر از ایجاد تعهدات جدید در قالب عضوگیری جدید فکر کنیم و باید طرحی با شرایط ملموس و عینی پیاده کنیم تا مشخص شود چگونه از اعضای فعلی ناتو به ویژه لهستان و کشورهای حوزه بالتیک که در مرز خشم و شورش از ناحیه روسیه قرار دارند، حفاظت کنیم.
منبع : روزنامه خراسان