سه شنبه, ۲۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 14 May, 2024
مجله ویستا

اهمیت استراتژی


اهمیت استراتژی
رقابت‌های انتخاباتی باراک اوباما با مخالفت وی با جنگ عراق آغاز شد. اما پیش از حملات تروریستی اخیر در بمبئی، مبحث سیاست خارجی گویی ناپدید شده بود و تقربیا تحت تاثیر بحران اقتصادی قرار گرفته بود. البته این بدان معنا نیست که به مسائل بین المللی بی‌توجهی شده است. شکی وجود ندارد که تیم امنیت ملی اوباما که اخیرا اعضای آن اعلام شده برای بررسی مسائل مختلف سریع عمل خواهد کرد. تیم امنیتی رئیس جمهور آمریکا به اندازه کافی با یکسری چالش ها در عرصه بین المللی از جمله‌ جنگ عراق و افغانستان، پاکستان، القاعده، ایران و روسیه روبروست. این تیم همچنین با یکسری بحران های غیر منتظره از جمله حملات تروریستی بمبئی دست و پنجه نرم خواهد کرد. باید امیدوار باشیم که‌ به عنوان رئیس جمهور جدید آمریکا، اوباما به مشکلات پیش رویش هوشمندانه واکنش نشان می دهد. اوباما باید در دولتش چارچوبی گسترده‌تر برای بررسی شرایط جهان و ارتباط امریکا با این شرایط ایجاد کند؛ چیزی شبیه یک استراتژی بزرگ و مهم. در این مقطع زمانی آمریکا فرصت استثنایی برای برای حرکت رو به جلو این بینش که منافع و ایده‌آل‌هایش را با منافع و ایده آل های اکثر قدرت های مهم جهان هم سو کند، برخوردار است. اما باید به این نکته نیز اشاره کرد که این فرصت زود گذر خواهد بود و ممکن است خیلی سریع بدون هیچ سودی از دست برود.
استراتژی بزرگ چیزی شبیه ‌یک مفهوم انتزاعی است. در نبود یک استراتژی، هر دولتی با اخبار رسانه‌ها و دیگر محافل خبری هدایت می‌شود و بجای حرکت رو به جلو یا هدایت اوضاع به واکنش نشان دادن می‌پردازد.
این استراتژی با نگاهی به شرایط جهان و تشخیص منافع آمریکا، تهدیدهای پیش روی این منافع و منابع مهیا برای استفاده در این راستا آغاز می شود.با مرتبط کردن تمامی این موضوعات می توان مجموعه ای از سیاست خارجی که در راستای پیشبرد منافع و ایده آل های آمریکا را توسعه داد.
حال این موضوع مطرح است که چگونه باید به طور استراتژیک اندیشید؟ در این رابطه‌ دیک چنی،معاون رئیس جمهور فعلی آمریکا مثالی می‌زند (البته‌ مثالی منفی). در بحبوحه جنگ سرد،پرسنل چنی در پنتاگون پیش نویس سندی را تنظیم کردند که اقدامی آگاهانه در راستای یک استراتژی بزرگ بود. دراین سند که گفته می شود پل ولفوویتز، معاون وزیر دفاع آن زمان آمریکا نوشته بود، سرمشق های وزارت دفاع این کشور در راستای این موضوع که آمریکا به دنبال برتری کامل و آزادی برای مانور دادن در سراسر جهان است، اعلام شد. در این سند اعلام شده بود که اولین هدف ماجلوگیری از ظهور یک رقیب جدید است و به همین جهت لازم است اقداماتی برای جلوگیری از تسلط یک قدرت رقیب آمریکا بر منطقه ای که بتوان بر منابع اش سیطره داشته باشد، انجام گیرد. مهمترین موضوعی که پیش نویس اعلام می‌کند این حس است که نظم دنیا در نهایت از سوی آمریکا حمایت می‌شودو زمانیکه‌ اقدامات جمعی نمی تواند کارساز باشد واشنگتن باید خود به طور مستقل عمل کند.
این پیش نویس بسیار خصمانه، یک جانبه و عجیب بود و بازگشت به دنیایی بود که "تسلط بر یک منطقه" و " کنترل منابع آن" به عنوان ابزاری برای یک قدرت ملی پایدار محسوب می‌شد. ایده‌های این سند ایدئولوژی های سازمان یافته قدرتمندی را برای اکثر محافظه کاران آمریکا مهیا کرد این در حالی است که ایده‌ای این سند اکثر اصول سیاست خارجی کاخ سفید پس از حوادث ۱۱ سپتامبر را تشکیل داد. در حالی که اکثر استراتژیست های و سیاستمداران آن زمان در مورد ظهور یک دنیایی چند قطبی سخن می‌گفتند، اما اصولی که وزارت دفاع آمریکا در پیش گرفته بود نشان می دادکه واشنگتن می خواست تنها قدرت بلا منازع جهان باشد.
در راستای تلاش برای ایجاد یک استراتژی جدید در این مقطع زمانی ابتدا باید ارزیابی درست و دقیقی از شرایط جهان انجام گیرد. در این مسیر دولت اوباما بایدگزارش جدید شورای اطلاعات ملی آمریکا را بررسی کند. در این گزارش عنوان شده است که انتقال جدید سرمایه های جهانی و ظهور قدرت های دنیا در راه است و این موضوع از غرب به شرق در حال حرکت است.
برای بعضی از کشورها بحران اقتصادی فعلی در جهان باعث توقف روند رو به رشد اقتصادی آنها نخواهد شد. برای نمونه طی دو دهه گذشته رشد اقتصادی چین هر ساله ۹ درصد بوده است و آمریکا نیز با رشد ۳ در صدی هر ساله روبرو بود. به خاطر بحران اقتصادی احتمالا رشد اقتصادی آمریکا ۱ درصد و رشد اقتصادی چین ۵ درصد خواهد بود.پیشتر رشد اقتصادی چین سه برابر آمریکا بود اما در آینده این رقم ۵ برابر می شود.
هند چند ماه پیش در مذاکرات تجارت جهانی قصد داشت با آمریکا به تقابل بپردازد، روسیه به گرجستان حمله کرد و چین میزبان بزرگترین رویداد ورزشی جهان بود. این در حالی است که ۱۰ سال گذشته هیچ کدام از این کشورها به اندازه کافی قدرتمند نبودند که این اقدامات را انجام بدهند.
احتمال اینکه بی ثباتی ها در جهان به دلیل بحران مالی افزایش یابد وجود دارد. این در حالی است که به رغم این بحران مالی غیر منتظره، حوادث ۱۱ سپتامبر و جنگ عراق و افغانستان، دنیا در یک دوران طلایی اقتصادی قرار داشته است.رشد اقتصادی جهان در مقایسه با ۵ سال گذشته بسیار بیشتر شده است اما در سالهای آینده رشد اقتصادی جهان روند نزولی خواهد داشت.
در گسترده‌ترین سطوح هدف آمریکا باید در راستای ایجاد ثبات در نظم فعلی‌جهان و ایجاد مکانیزمی که از طریق آن بتوان با تغییرات دنیا - ظهور قدرت های جدید،بحران اقتصادی‌ و چالش گروهایی همچون القاعده - بدون برهم زدن نظم جهانی تطبیق پیدا کرد،گام بردارد.
اگر قرار است استراتژی جدیدی دراین برهه زمانی تدوین شود و موثر واقع گردد باید همکاری و شراکت اکثر کشور ها در آن لحاظ گردد.
در افغانستان تقریبا نیروهای ۳۷ کشور جهان در حال جنگ با گروههای افراطی و تروریستی هستند اما تاکنون که موفق نبوده است. چرانمی توان با همکاری این کشورها در تقابل با این گروهها موفق بود؟ دلایل زیادی در این موضوع دخیل هستند اما برای از بین بردن تروریسم در جنوب آسیا همکاری چندملیتی موثری لازم است. قطعا بدون همکاری های کارآمد و جدی نمی توان با چالش های مهم قرن ۲۱ مقابله کرد. سازمان ملل، شورای امنیت، ناتو و اتحادیه اروپا آن گونه که باید عمل کنند در حل و فصل مناقشات جهانی موثر واقع نمی شوند.
اوباما در حالی به کاخ سفید راه پیدا می‌کند که به یک استراتژی مهم و جامع نیاز دارد. تاکنون در دوران زندگی ام هیچ سیاستمداری را به اندازه اوباما ندیدم که به یک نماد جهانی تبدیل شده باشد. این لحظه تاریخی برای آمریکا محسوب می شود. آیا اوباما با ایران بدون پیش شرط مذاکره می‌کند و وجهه واشنگتن را در جهان بهبود می‌دهد. رئیس جمهور جدیدآمریکا از این قدرت برخوردار است و توانایی انجام این اقدامات را دارد.
فرید زکریا، نیوزویک
منبع : سایت الف