جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

جنگ بر سر منابع در آفریقا به بهانه نجات دارفور


جنگ بر سر منابع در آفریقا به بهانه نجات دارفور
سر و صدای عامه برای “توقف کشتار جمعی” در دارفور به‌طور گسترده در رسانه های جمعی آمریکا انعکاس یافته و اعضای هر دو حزب عمده این کشور در کاخ سفید و کنگره از آن حمایت کرده اند. اما مورد کنگو که تعداد کشته هایش ۱۰ الی ۲۰ برابر کشته های دارفور است “کشتار جمعی” خوانده نمی شود و کسی به آن توجه نمی کند.
سودان روی دریاچه های زیر زمینی نفت قرار دارد. این کشور همچنین دارای ذخایر بزرگی از اورانیوم و دیگر مواد معدنی، منابع قابل توجه آب بوده و مکانی استراتژیک در نزدیکی منابع آبی و نفتی بزرگ دیگر در آفریقا است.‌سوالی که تا کنون پرسیده نشده این است که آیا نخبگان دموکرات و جمهوری خواه سیاست خارجی آمریکا در حال استفاده از ادعای کشتار جمعی در دارفور و تقاضا برای “دخالت بشردوستانه” به‌منظور زمینه سازی جنگهای بعدی در قاره آفریقا بر سر نفت و منابع دیگر هستند؟
تولید منظم و بی وقفه واقعیات دروغ! به نفع امپراتوری ایالات متحده کار اصلی حرفه روابط عمومی دولت و رسانه های زنجیره ای و وابسته این کشور است. واقعا به زحمتش می ارزد که آدم نگاه دقیقی به پشت پرده اخبار دروغین رسانه های آمریکا و یا ستاره های هالیوودی بیندازد که از لزوم دخالت نظامی برای نجات یتیمان آفریقا یی حمایت می کنند. یکی از دروغهایی که اخیرا بافته و به خورد مردم آمریکا داده شده همین تصویر ساده انگارانه کشتاری است که گفته می شود سیاهان علیه اعراب در دارفور به راه انداخته اند و راه حل پیشنهادی آنها دخالت نظامی با حمایت و یا دخالت مستقیم آمریکا در غرب سودان است.
اما (گویا) بالاخره لابی موسوم به “نجات دارفور” و ائتلاف طرفدار آن در آمریکا به‌طور فزاینده مورد مداقه قرار گرفته و بنیانگذاران، هزینه ها، شیوه ها، انگیزه ها و صحت مدعای آنها مورد موشکافی قرار می گیرد. در این مقاله ده دلیل آورده شده که به این دلایل باید مشکوک بود که جنبش “نجات دارفور” یک پروژه فریب افکار عمومی برای توجیه دخالت ایالات متحده در آفریقا است.
۱) این دروغ اولین دروغ بزرگی نیست که دولت ما و نخبه های رسانه ای به خورد ما مردم آمریکا داده اند تا جنگی را توجیه کنند.
آن‌دسته از ما آمریکا یی ها که سن و سالی از ما گذشته هنوز واقعه خلیج تونکین را به یاد داریم که در جریان آن دولت آمریکا عمدا با توسل به دروغ آغاز جنگ ویتنام را توجیه کرد. ( در آن سالها دولت آمریکا به دروغ اعلام کرد شناورهای کره شمالی به سوی شناورهای آمریکا یی آتش گشوده اند.)
بعد به سرعت این توجیه را آوردند که لازم است از “دموکراسی” تازه متولد شده در ویتنام جنوبی دفاع شود و این ادعای مزخرف که بهتر است “با آنها در همان‌جا بجنگیم تا مجبور نشویم در اینجا با آنها بجنگیم.”
در دوره های اخیر هم مزدبگیران دولت آمریکا برای توجیه بمباران ، تجاوز و اشغال افغانستان و عراق بهانه های مختلفی آورده اند از جمله اینکه: به انتقام یازده سپتامبر باید بن لادن را گرفت و یا کشت یا اینکه باید خطرناکترین سلاحهای دنیا را از دست خطرناکترین رژیمهای دنیا در آورد یا اینکه با این اقدامات باید به دموکراسی عراقی کمک کرد تا سر پای خود بایستد و هم اینکه بهتر است “با آنها در همان‌جا بجنگیم تا مجبور نشویم در اینجا با آنها بجنگیم.”
۲) اولین بار نیست که دولت و نخبگان رسانه ای ایالات متحده از بهانه لزوم جلوگیری از کشتار به عنوان منطق و دلیل دخالت نظامی در یک منطقه نفتخیز استفاده می کنند.
دخالت نظامی سال ۱۹۹۵ ایالات متحده و ناتو در کوزوو ظاهرا یک عملیات “صلح بانی”به منظور توقف کشتار مردم آن منطقه بود. اما در واقع نتیجه آن عملیات کمپ باندستیل است که یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی روی زمین است. آمریکا تنها کشوری است که در خارج از مرزهای خود پایگاه نظامی دارد.
کمپ باندستیل حدود ۱۰۰۰ هکتار وسعت دارد و ارتش آمریکا امکان می دهد که از قبل مقادیر فراوانی تجهیزات و تدارکات نظامی را در فاصله کوتاهی از میادین و خطوط نفتی و خطوط کشتیرانی دریای خزر مستقر کند.
۳) اگر هدف واقعا توقف کشتار در آفریقا است پس چرا سودان با ۲۰۰ تا ۴۰۰ هزار کشته مد نظر قرار گرفته اما کنگو که ۵ میلیون کشته داد مد نظر قرار نگرفت؟
یک فعال کنگویی به نام نیتا ایوله می گوید: این که بگویند ۲۵ هزار کشته در دارفور کشتار و نسل کشی است اما پنج میلیون کشته در کنگو قتل عام نیست مسخره است. او می گوید آنچه که در کنگو روی داده و می دهد یک مناقشه قبیله ای و یا جنگ داخلی نیست بلکه تجاوز به یک کشور است. موضوع موضوع نژاد ستیزی با پنچ میلیون کشته است یعنی ۲۰ برابر بیشتر از تلفات دارفور که با هدف غارت منابع معدنی و طبیعی کنگو صورت گرفته است.
استفاده سلیقه ای و غیرصادقانه از عبارت “کشتارجمعی” عمق ریاکاری موجود در جریان مدعی نجات دارفور را نشان می دهد. در کنگو هنوز هم تبهکاران محلی، مزدوران و جنگ سالاران در کنار ارتشهای متجاوز اوگاندا، رواندا، بروندی و آنگولا مشغول قتل و غارت و تجاوز به عنف و آواره کردن مردم هستند بگونه ای که اتفاقات سودان در برابر آن ناچیز می نماید. همچنین بازیگران صحنه کنگو با اشتیاق با هم رقابت دارند که مواد و عناصر مورد نیاز کامپیوتر ها و تلفن های موبایل و راکتورها و سلاحهای هسته ای غرب از قبیل کولتون و اورانیوم و در کنار آن الماس، طلا، مس، الوار و دیگر منابع کنگو استخراج و به خارج از آن کشور قاچاق شود.
اندرو یانگ سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد و جورج بوش پدر هر دو از اعضای هیئت مدیره شرکت گلدباریک هستند. گلدباریک یکی از بزرگترین و فعالترین شرکتها متخصص استخراج معادن در کنگوی جنگ زده است. معلوم است منافعی که از استخراج و جریان یافتن سیل ثروت کنگو به سوی غرب عاید می شود چنان زیاد است که هیچ‌گونه “کشتاری” در این کشور ارزش توجه ندارد چه رسد به دخالت برای توقف آن.
حتی شاید بتوان گفت اکنون طراحان نقشه های استراتژیکی آمریکا مدل کنگو را بهترین شیوه تصرف ثروت کشورهای آفریقایی با کمترین هزینه آن هم بدون استقرار رسمی نیروهای نظامی این کشور در منطقه می بینند.
۴) دعوا بر سر نفت سودان است
سودان و بخصوص منطقه دارفور روی دریاچه ای از نفت واقع شده است. اما میادین نفتی سودان را شرکتهایی مانند اگزان یا شوران و یا بریتیش پترولیوم حفاری و استخراج نمی کنند.
اکنون بانکها و شرکتهای نفتی و ساختمانی چینی در حال تامین وام، حفاری چاهها و لوله گذاری برای انتقال نفت سودان به نقاطی است که چینی ها می خواهند. بدین ترتیب در قرن ۲۱ که آمریکا آرزو دارد طی آن ذخایر انرژی جهان را تحت کنترل خود داشته باشد چینی ها در بسیاری از موارد حرف اول را خواهند زد. اما دخالت نظامی آمریکا و ناتو آن مشکل را برای طراحان آمریکایی حل خواهد کرد.
۵) دعوا بر سر اورانیوم، صمغ اقاقیا و دیگر منابع طبیعی سودان است
اورانیوم ماده اساسی مورد نیاز صنایع تسلیحات اتمی غرب و سوخت اصلی راکتورهای هسته ای است. سودان دارای منابع بزرگی از اورانیوم با کیفیت بالا است. صمغ اقاقیا هم از مواد اصلی و لازم در صنایع داروسازی، شیرینی و شکلات سازی و نوشابه سازی مانند کوکاکولا و پپسی است. صادرات صمغ اقاقیا از سودان ۸۰ درصد میزان مصرف این ماده در جهان را تامین می کند. در سال ۱۹۹۷ که ایالات متحده در حال بررسی تحریم رژیم سودان بود، لابی های صنعتی پادرمیانی کردند و واردات صمغ اقاقیا از آن کشور را در لایحه تحریم ها مستثنی کردند.
اما حضور نظامی ایالات متحده و ناتو تضمین محکمتری برای ادامه استخراج منابع سودان مانند منابع کنگو و جریان داشتن آن به سوی غرب خواهد بود.
۶) دعوا بر سر محل قرار گرفتن سودان در منطقه است
سودان به لحاظ جغرافیایی درست در مقابل عربستان و کشورهای خلیج فارس واقع شده که دارای بخش عظیمی از ذخایر نفت جهان هستند و استخراج و جریان نفت از آن مناطق تا چند سال دیگر به راحتی ادامه خواهد یافت. سودان همچنین با لیبی و چاد هم مرز است که هر کدام دارای ذخایر وسیعی از نفت هستند. همچنین سودان در فاصله نسبتا کوتاهی از غرب و مرکز آفریقا قرار داشته و از مسیرهای احتمالی عبور خطوط لوله انتقال نفت به حساب می آید.رود نیل قبل از رسیدن به مصر از سودان عبور می کند و منابع آبی جنوب سودان دارای اهمیت منطقه ای نیز هست.با ایجاد مرکز فرماندهی جدیدی برای ناتو در قاره آفریقا تحت عنوان “افریکام”، آمریکا قصد خود را برای کارگذاشتن جای پایی استراتژیکی در این قاره آشکار ساخته است. ارتش ایالات متحده می تواند با استفاده از پایگاههای ثابت در سودان تا چند نسل دیگر بر سیاست و اقتصاد در قاره سیاه اعمال نفوذ کند.
۷) بسیاری از حامیان و موسسان جنبش “نجات دارفور” از نخبگان خوش خط و ربط و خوش درآمد سیاست خارجی ایالات متحده هستند
بر اساس خبری که تابستان گذشته در روزنامه واشنگتن پست چاپ شد: “(ائتلاف) نجات دارفور در سال ۲۰۰۵ توسط دو گروه نگران از کشتار در سودان تشکیل گردید‌- یکی سرویس جهانی یهودیان آمریکا و دیگری موزه یادواره هولوکاست .... “
به نوشته این روزنامه ائتلاف مذکور ۳۰ کارمند دارد که در رشته های سیاست و روابط عمومی تبحر دارند. در تازه‌ترین سال مالی بودجه این ائتلاف ۱۵ میلیون دلار بوده است....
واشنگتن پست همچنین نوشت: “اعضای این گروه نمی‌گویند دقیقا چه مقدار پول صرف آگهی های خود کرده‌اند. در هفته جاری هدف این آگهی ها شرمسار ساختن چین - یعنی میزبان بازیهای المپیک -۲۰۰۸ و وادار ساختن آن کشور به کاهش حمایت از دولت سودان بوده است. اما یکی از سخنگویان این ائتلاف گفته است که میزان این هزینه سر به میلیونها دلار زده است.”
با اینکه جنبش “نجات دارفور” برای تاثیر بر افکار عمومی با استفاده از شیوه های ویروس گونه بازاریابی نوین دست به دامن دانشجویان دانشگاهها و دانشکده ها و حتی وبلاگ‌نویسان سیاه پوست شده، اما این جنبش ماننده جنبش ضد آپارتاید که در حمایت از حرکتهای آزادیبخش در آفریقا‌ی جنوبی، نامیبیا، آنگولا و موزامیبک به راه افتاد جنبشی خود‌جوش و مردمی نیست.
در راس این جنبش مسیحیان پروتستانی قرار دارند که به جنگ موعود برای پایان جهان اعتقاد داشته و در باره آن وعظ می کنند. همچنین در راس این جنبش عناصری هستند که به حمایت بی چون و چرا از سیاستهای لجوجانه اسرائیل در خاورمیانه معروفند. جنبش “نجات دارفور” تحت سلطه و کنترل تشکیلاتی است که با اهداف تبلیغاتی و تحت پوشش لزوم توقف و یا جلوگیری از ادامه کشتار هر ماه میلیونها دلار صرف ایجاد زمینه دخالت نظامی ایالات متحده در آفریقا می کند.
۸) هیچ مقدار از پولهایی که توسط جنبش “نجات دارفور” جمع آوری می شود برای آفریقا یی های فقیر در دارفور ارسال نمی شود
براساس گزارشاتی که هم در واشنگتن پست و هم در نیویورک تایمز به چاپ رسیده:”پولهایی که توسط جنبش نجات دارفور جمع آوری می شود برای کمک به قربانیان دارفور و خانواده هایشان فرستاده نمی شود بلکه این ائتلاف عواید خود را صرف تبلیغاتی می کند که هدف اصلی آن وادار ساختن دولتها به اقدام است.”
۹) بیشتر طرفدارهای “نجات دارفور” در آمریکا علاقه‌ای به مذاکرات برای پایان دادن به مناقشه نیستند
جورج بوش رئیس جمهور آمریکا آشکارا و بارها سعی کرده مذاکرات صلح برای پایان جنگ در دارفور را بر هم بزند. حتی روشنفکران طرفدار دخالت نظامی آمریکا و سازمانهای بشر دوست فعال در منطقه نیز از آمریکا به خاطر به خطر انداختن جان کارکنان سازمان های امداد‌رسان و همچنین به خاطر اینکه این کشور عملا طرفهای شورشی در دارفور را تشویق می کند با مذاکرات صلح مخالفت کرده و از دخالت آمریکا و ناتو جانبداری کنند، انتقاد کرده‌اند.
این مانور تاثیر بر افکار عمومی که مناقشه دارفور را مناقشه‌ای عمدتا نژادی تصویر می کند که در آن اعراب در حال پاکسازی نژادی جمعیت سیاه پوست دارفور هستند، حرکتی ماهرانه، بدون درز و جذاب است. این بهانه دیگر جایی برای مذاکره باقی نمی گذارد. در واقع بسیاری از “اعراب” سودان حتی اعراب “جانجوید” خود از نژادهای سیاه هستند. به هر تقدیر، این نیروها توسط حکومتی مسلح شده و به راه افتاده اند که اگر بخواهد می تواند آنها را خلع سلاح کند. مخالفت با مذاکره با نمایندگان آن حکومت راهی مطمئن برای پرهیز از هرگونه توافق برای صلح است.
۱۰) بلک واتر و دیگر مقاطعه کاران مزدور آمریکا یی، شاخه نظامی غیر رسمی حزب جمهوریخواه در حال زمینه‌چینی برای کار در منطقه هستند
کریس تیلور، رئیس بخش استراتژی شرکت بلک واتر می گوید این شرکت بانک اطلاعاتی از اطلاعات مربوط به هزاران افسر پلیس و نظامی سابق در اختیار دارد که حاضرند در ماموریتهای امنیتی شرکت کنند. او می گوید پرسنل شرکت بلک واتر می توانند در حمایت از سازمان ملل در اطراف روستاهای دارفور کمربندهای امنیتی ایجاد کرده و به حراست از آن روستاها بپردازند.
مقامات شرکت بلک واتر می گویند عقب راندن “جنجویدها” یعنی شبه نظامیان تحت حمایت دولت سودان که سوار بر شتر به روستاهای دارفور حمله می کنند نفرات چندان زیادی لازم ندارد. گویا لازم نیست که بلک واتر برای برقراری امنیت به کنگو برود که در آنجا گرسنگی، سوء تغذیه، پاکسازی مناطق از جمعیت، تجاوز به عنف، نابود شدن مدارس، بیمارستانها و جامعه مدنی در مناطق وسیع و بی قانون تحت کنترل گروههای مسلح دست نشانده (مانند پسر ایدی امین که مرد و کسی از مردنش ناراحت نشد) آن‌هم در میان سکوت عمدی رسانه ها بی داد می کند.
بدین ترتیب باید منتظر باشیم و ببینیم که آمریکا مدل کنگو را در مناطق وسیعی از آفریقا که طراحان نقشه های استراتژیک آمریکا آن‌را “فضاهای بی حکومت” می نامند به کار بندد. اما نباید انتظار داشت که جزئیات چنان اقداماتی‌را در اخبار رسانه های غربی ببنیم یا بشنویم.
نوشته: بروس دیکسن
ترجمه: جمشید سلمانیان
منبع : روزنامه رسالت