سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


اقتصاد نرم


اقتصاد نرم
گذار اقتصاد جهانی از سخت افزار به نرم افزار و وجود ارتباطات روبه رشد و رایانه ها و ... همه نشانه های ورود ما به اقتصاد جدیدی است كه دارای ویژگی ها و مشخصات خاص خود است.
این اقتصاد جدید سه ویژگی خاص دارد: جهانی و همه گیر است، شامل چیزهای نرم، غیرملموس و پیچیده نظیر اندیشه ها و آرا، اطلاعات و روابط است، به نحوی خاص مرتبط و به هم پیوسته است.
این سه ویژگی نوع جدیدی از بازار و جامعه را به وجود می آورد، نوعی بازار و جامعه ای كه در شبكه های الكترونیكی جامع، همه گیر و همه جانبه ریشه دارد. در مقاله ای كه می خوانید زوایای گوناگون اقتصاد نرم بررسی شده است.
شبكه ها، تقریباً در هر اقتصادی وجود داشته است. اما شبكه های امروزی كه در اثر پیشرفت فناوری، توسعه و تكثیر یافته اند، آنچنان تأثیر ژرفی در زندگی ما گذاشته اند كه واژه شبكه به محوری تبدیل شده كه تفكر و اقتصاد ما حول آن سازمان می یابد. قرن اتم گذشته است، نماد قرن بیست و یكم، شبكه گسترده جهانی (اینترنت) است.
كار اقتصاد جدید ارتباطات است، ارتباطاتی عمیق و گسترده، كلیه دگرگونی های حاضر و آینده به مسیر بنیادین و شیوه خاص و اساسی ای كه ما ارتباطات را متحول و دگرگون می سازیم بستگی دارد. ارتباطات، بنیاد اجتماع ما، فرهنگ ما، انسانیت ما و هویت فردی ما و كلیه نظام های اقتصادی است. به همین دلیل است كه شبكه ها اینقدر اهمیت دارند. ارتباطات آنقدر به فرهنگ و خود جامعه نزدیك است كه تبعات تكنولوژیكی و آثار فناوری آن فراتر از چرخه بخش های صرفاً صنعتی است. ارتباطات و ابزار وابسته آن رایانه، در تاریخ اقتصادی موردی ویژه است.
نه به آن دلیل كه بخش كاری و تجاری پیشتاز و مدرن زمان است، بلكه به آن خاطر كه تأثیرات فرهنگی، تكنولوژیكی و مفهومی آن، در عمق حیات ما رخنه كرده است.
اقتصاد جدید با موجودیت ها و نهادهای فرار و سبك همچون اطلاعات، روابط و ارتباطات، حق طبع و نشر، سرگرمی، امنیت و نظایر آن سروكار خواهد داشت.
اقتصاد كشورهای پیشرفته در حال كم كردن از حجم و وزن خود و تغییر جهت به سمت دنیای نرم افزار است. اغلب كالاهای صادراتی ایالات متحده، تنها در شش سال یعنی از سال ۱۹۹۶ ـ ،۱۹۹۰ پنجاه درصد از وزن خود رابه ازای هر دلار ارزش، از دست داده است. همچنین در این مدت تعداد افرادی كه چیزهای ملموس یعنی كالا وسخت افزار می ساختند، یك درصد كاهش یافت. درحالی كه شمار اشخاصی كه به ارائه خدمات (غیرملموس ها) اشتغال داشتند، پانزده درصد رشد داشت.
جهان نرم افزار، رایانه ها، سرگرمی ها و ارتباطات راه دور، اكنون به صنعتی به مراتب عظیم تر از تمام زمینه ها و غول های قدیم از قبیل ساختمان، فرآورده های غذایی یا اتومبیل سازی شده است. برای اثبات ادعای فوق می توان گفت: در چند دهه گذشته شركت جنرال موتورز ثروتمندترین شركت دنیا بود. اما سال هاست كه شركت مایكروسافت پرارزش ترین شركت جهان است.
مایكرو سافت سازنده نرم افزار و جنرال موتورز سازنده سخت افزار است. جانشینی مایكروسافت به جای جنرال موتورز، نشان دهنده چرخشی در اقتصاد جهانی و حركت از دنیای سخت ها به دنیای نرم ها است. این بخش جدید مبتنی بر دانش و اطلاعات بیش از پانزده درصد كل اقتصاد آمریكا را دربرگرفته است.
اقتصاد جدید با وجود تفاوت هایش با اقتصاد قدیمی، تنها در یك جنبه هنوز اشتراك دارند. تهاتر كه یكی از بدوی ترین اشكال بازرگانی است، از میان نرفته است. اقتصاد تهاتری، در تمام طول عمر كشاورزی و عمر صنعتی جاری بوده و امروزه هم رواج دارد. بیشتر آنچه روی شبكه گسترده جهانی واقع می شود، در واقع، معاوضه و تهاتر است. اقتصاد شبكه ای، فرصت ها را در مقیاسی كه هرگز روی زمین دیده نشده، ایجاد و آزاد خواهد كرد. اقتصاد شبكه ای مرحله ای منحصر به فرد از توسعه اقتصادی است.
ضرورت اصلی و محوری اقتصاد عصر صنعتی، «بالابردن بهره وری» بود. تمامی جنبه های یك مؤسسه صنعتی ـ از ماشین های آن گرفته تا ساختار سازمانی آن ـ چنان ساخته شده بود كه كارایی تولید اقتصادی را بالا ببرد. ولی امروزه، بهره وری تقریباً یك محصول جانبی، فرعی و بی معنی اقتصاد شبكه ای است. ضرورت اصلی و محوری اقتصاد شبكه ای «تقویت ارتباطات» است.
شبكه، درواقع ساختاری برای تولید ارتباطات است. شبكه ها، ارتباط و همبستگی را با خود حمل می كنند. هر نوع ارتباط در شبكه موجد یك رابطه است. ارتباطات راه دور و جهانی شدن، حالت عادی ارتباطات را تشدید كرده و افزایش می دهد و به یك حالت فراارتباطی در ورای مسافت های طولانی، در تمام اوقات، در هر مكان و به هر طریق، تبدیل می كند. ارتباطات و روابط جدید، نقش كاركنان و مشتریان را به وحدت و اشتراك نزدیك می كند. با این روابط جدید، شركت و مشتری یكی جلوه می كند.
اینترنت، به در هم شكستن ارتباطات و روابط قدیمی بین تولیدكنندگان كالاها و مصرف كنندگان خدمات ادامه می دهد. امروزه، تولیدكنندگان مصرف می كنند و مصرف كنندگان تولید می كنند.
قصد فناوری شبكه ای، هوشمندتركردن مشتری است و برنده واقعی در اقتصاد جدید كسی است كه هوشمندترین مشتریان را دارد.
ویژگی های این فرهنگ اقتصادی جهانی، مالكیت غیرمتمركز و تساوی حقوق ناشی از منابع معرفت و دانایی، به جای منابع پول و ثروت است. در این فرهنگ، تأكید بر جامعه باز و از همه مهمتر، اتكای گسترده بر ارزش های اقتصادی، به عنوان مبانی تصمیم گیری در كلیه طبقات و حرفه های اجتماعی است.
منابع پول و سرمایه كه در عصر صنعتی، در نزد چند بانك و نزد چند فرد سرمایه دار گرد آمده بود، اكنون به میلیون ها حساب بانكی، صندوق های تعاونی و سرمایه گذاری های خصوصی، در سراسر جامعه تجزیه و تقسیم شده است. برگزیده ها و بانك های متمركز، سرمایه ـ یعنی موتور سرمایه داری را ـ در انحصار خود داشتند. بانكداران، دارایی های خود را وام می دادند و از این وام ها صنعت بیرون می آمد. ولی با افزایش دانش و ارتباطات، سرمایه گذاران دریافتند كه مشاركت ها ـ یا سرمایه گذاری هایی كه در آنها سرمایه گذار در ریسك سهیم است ـ در درازمدت، ثروت بسیار بیشتری را عاید می كند. فناوری، گذر از وام دادن به سوی سرمایه گذاری را شتاب داده است.
شبكه ها، فرهنگ سهام و سهام داری را تبلیغ می كنند وپیش می برند. مالكیت سازمان ها به هزار نقطه و محل تجزیه و تقسیم شده است. هزینه های معاملاتی تملك سهام جزء و مشاركت در رؤیاها و بلندپروازی های كسان دیگر، چنان رو به سقوط است، كه مالك شدن بخشی از سهام بسیاری از شركت ها، مستقیم یا غیرمستقیم، امری ممكن و شدنی است.
زمانی كه در یك صندوق تعاونی سرمایه گذاری می كنید، درواقع در كار صدها هزارنفر از افراد دیگر، سرمایه گذاری كرده اید. شما، ثروتی را كه خودتان ایجاد كرده، بذر تولید بهروزی دیگران می كنید. ممكن است شما تنها بخش ناچیزی از یك تشكیلات بزرگ اقتصادی را مالك باشید، ولی می توانید به آسانی مالك بخشی از مؤسسات، در مالكیت میلیون ها نفر باشد. این همان عدالت شبكه ای است.
چهره شبكه از درون همین مالكیت پراكنده ظاهر می شود. میلیون ها رشته سرمایه گذاری، سرتاسر این چشم انداز را درمی نوردد. معدود افرادی، مالك سهام زیادی هستند، ولی اكثریت درآمد سهام به صورت حساب های بانكی كوچك پراكنده است. قسمت عمده سهام در ایالات متحده را، صندوق های بازنشستگی شهروندان عادی و در كل میلیون ها نفر را در اختیار دارند.
كارگران آمریكا به راستی به طور دسته جمعی، مالك ابزار تولید هستند. این عدالت و انصاف شبكه ای، به وسیله فناوری شبكه ای مقدور شده است.
امروزه، ردگیری، نگهداری حساب ها و نقل و انتقال پول و ثروت و نسبت درصد مالكیت افراد، فقط از آن جهت قابلیت وقوع یافته كه محاسبات رایانه ای و ارتباطات گسترده راه دور، هزینه های معاملات را به سطحی ناچیز رسانده است.
در فرهنگ جدید و عادلانه سهام و سهامداری، چندین گرایش وجود دارد كه هر یك از آنها با فناوری حاكم و فراگیر شبكه ای بسط و توسعه می یابد.
اول این كه توسعه و گسترش مالكیت، درست همانند خود اقتصاد، جهانی می شود. در چند سال گذشته، اروپا ناگهان سیلی از پول را به درون بازار سهام تزرق كرده است. اروپایی ها، فرهنگ سهام را كشف كرده و یكشبه، صدها میلیارد دلار از ثروت های بلااستفاده خود را در شبكه مالكیت سهام، سرمایه گذاری كرده اند. سرمایه گذاران هم به طور همزمان، میلیاردها دلار را به خزانه های بازارهای نوظهور در آسیا و آمریكای لاتین واریز می كنند. امروزه، تقریباً هر سرمایه گذار، سهامدار صندوق تعاونی، در شركتی كه در خارج از كشور خود او فعالیت دارد، سهم یا سهامی دارد.
دوم این كه، با آسانتر شدن معاملات و افت هزینه های معاملاتی، توزیع مالكیت سهام دقیق تر و وسیع تر از همیشه خواهد بود. امكان سرمایه گذاری های كوچكتر، در انواع بیشتر از فعالیت ها، بوجود خواهد آمد. هزینه پایین نگهداری حساب تعداد زیاد پرداخت های زودبازده و تند گردش بدین معناست كه فناوری شبكه ای می تواند سرعت گردش پول را در یك چنین برنامه های غیرمتمركز مایكروفاینانس، شتاب بیشتری دهد. تصور یك صندوق تعاونی پر عایدات مبتنی بر صدها هزار كارآفرین جهان سومی، موجود و یا در حال ظهور چندان دشوار نیست.
سوم این كه، همان نوع تمركززدایی دقیق، در شركت هایی كه سهام آنها، به طور عمومی معامله می شود، در شرف وقوع است. در دهه ،۱۹۹۰ قریب به چهار هزار شركت در ایالات متحده عام و عمومی شد. سرمایه همین شركت ها، اخیراً در اثر سرمایه گذاری بسیاری از سهامداران جزء تأمین گردیده است، به نحوی كه مجموعاً در حدود ۲۵۰ میلیارد دلار از سهام شركت های مذكور را خریدند. فناوری شبكه ای، بازار سهام را از ریشه تغییر می دهد و سبب ارزیابی مجدد و فراگیر نقش و ارزش دلالان سهام، معامله گران و خودبازار متمركز می شود. عرضه سهام می تواند بدون تشریفات پیچیده وال استریت، صورت گیرد. فناوری شبكه ای این امكان را به وجود می آورد كه شركت خود را از طریق یك رایانه، عام و عمومی و مستقیماً مشاركت و سرمایه گذاری های میلیاردها فرد و سازمان را از سراسر جهان، جذب كنند.
چهارم، الگوی پاداش دهی و حقوق شركت ها تغییر خواهد كرد. یكی از عناصر عمده فرهنگ سهام، بر این باور استوار است هر شخصی كه برای شركتی كار می كند؛ باید امكان تصاحب جزئی از آن شركت را داشته باشد. در اكثر شركت های تك آمریكایی، داشتن اختیار خرید سهام توسط كاركنان الزامی است. شركت هایی كه حق خرید سهام را به كلیه كاركنان خود اعطا می كنند، ثروت بیشتری را به سهامداران خود می رسانند، تا شركت هایی كه این كار را نمی كنند.
در اقتصاد شبكه ای، مالكیت به ده ها هزار بخش تقسیم و تجزیه می شود، به سرعت از طریق راه های الكترونیكی شتابانده می شود و در بین كارگران، سرمایه گذاران مؤسس، سرمایه گذاران، اعضای اتحادیه، افراد و سازمان های خارج از شركت ها و در مقادیر كم حتی به رقبا، تقسیم و توزیع می شود. شبكه ها، سرمایه گذاری انبوه را پرورش می دهند.
اصول شبكه ای، خشكی (نداشتن انعطاف)، ساختار بسته، طرح های كلی، اقتدار و قدرت مركزی و معیارها و ارزش های ثابت را رد می كند. شبكه در عوض، چندگانگی، تعدد، تمایز و تفاوت، ابهام، عدم كمال (نقص)، احتمال و كثرت را ارائه می كند. این شروط و خواص، برای به هم ریختگی و از هم گسیختگی، برای گسترش جنایات و جرایم شبكه ای سازمان یافته و برای ترویج ضدارزش های مشترك، مطلوب و ایده آل است. اما آیا ما راه چاره ای داریم؟!● مزیت های صنعت نرم افزار بر صنعت سخت افزار:
الف ) فكری بودن تولید نرم افزار:
تولید نرم افزار كاری است كه بیشتر به انسان های مستعد و روش های مهندسی و طراحی نیاز دارد، در حالی كه تولید محصولات سایر فناوری ها علاوه بر كار فكری، به منابع انسانی، تجهیزات و منابع اولیه فراوانی احتیاج دارند.
ب ) بستر كاری ارزان و در دسترس:
برای تولید نرم افزار زیرساخت های كمیاب و گرانقیمت لازم نیست.
ج ) عدم نیاز به مرحله كارخانه سازی:
صنعت نرم افزار ماهیت منحصربه فردی دارد، فاصله بین محصولات نرم افزاری با مرحله تحقیقات آن بسیار اندك است در نتیجه تولید نرم افزار به صرفه تر از سایر محصولات فناوری است. در نتیجه مهمترین قسمت طرح های نرم افزاری تحقیق و توسعه است. تحقیق و توسعه در صنعت و پژوهش های كاربردی دانشگاهی مكمل یكدیگرند، لذا دانشگاه می تواند در صنعت نرم افزار اثربخشی فوق العاده ای داشته باشد.
د ) رونق شغلی:
به دلیل فراگیری (جامعیت)، بازار كار نرم افزار چه در داخل و چه در سطح جهان، بسیار بیشتر از سایر رشته هاست.
ح ) سرمایه گذاری اندك:
تولید نرم افزار به سرمایه گذاری اندك نیاز دارد.
و ) نزدیكی صنعت با دانشگاه شرط موفقیت:
كارخانه ها به دلیل نیاز به مواد خام، لازم است نزدیك معدن مربوطه ساخته شوند، در حالی كه مراكز تولید نرم افزار كه بیشتر كاری فكری است، باید در مجاورت دانشگاه ها كه مراكز تولید افراد خبره می باشند ایجاد شوند، هرچند هر دو باید از یك سو به بازار وصل باشند.
ه ) امكان تكثیر سریع و آسان
ی ) حمل ونقل آسان و...
● قواعد اساسی موفقیت ابدی و همیشگی است:
۱) با دقت و وسواس به مشتریان خود خدمت كنید.
۲) كیفیت را بالا ببرید.
۳) از رقبا بهتر باشید و آنها را پشت سر بگذارید. طبیعت اقتصاد جدید هیچ یك از این قواعد را تغییر نمی دهد.
● قوانین جدید برای اقتصاد نوین:
۱) ازدحام را دربربگیرید. همان طور كه قدرت از مركز دور می شود، تفوق و برتری رقابتی، از آن كسی خواهد بود كه بیاموزد چگونه نقاط غیرمتمركز كنترل را دربرگیرد.
۲) عایدات فزاینده یا افزایش برگشت: با فزونی شمار ارتباطات بین افراد و اشیا، پیامدها و اثرات آن ارتباطات سریعتر از گذشته، افزایش می یابد، به گونه ای كه موفقیت های اولیه نه خود محدودساز، بلكه خود خوراك دهنده می شوند.
۳) فراوانی نه كمبود همان طور كه فنون ساخت، هنر كپی سازی فراوان را تكمیل و تعالی می بخشد، ارزش، از فراوانی نشأت خواهد گرفت، نه از كمبود و قلت، كه این كار، خود موقعیت های سنتی كسب و كار و تجارت را وارونه كرده است.
۴) رایگان را دنبال كنید. همانطور كه قلت و كمبود منابع جای خود را به فراوانی می دهد، سخاوت هم مولد ثروت می شود. دنبال رایگان رفتن، بی تردید منجر به سقوط گریزناپذیر قیمت ها خواهد شد و از كمبود واقعی، یعنی توجه انسانی، منتفع می شود.
۵ ) ابتدا وب را تغذیه كنید. همانطور كه شبكه ها تمام روابط دادوستدها را در خود می گیرند، كانون اولیه تمركز مؤسسه، از بالا بردن ارزش مؤسسه، به بالا بردن ارزش شبكه تغییر می یابد. مؤسسه باقی نمی ماند مگر این كه شبكه باقی بماند.
۶ ) آن بالاها را رها كنید. با شتاب گرفتن نوآوری، دست كشیدن از آنچه بسیار موفق است (به منظور گریز ازمتروك شدن) به مشكل ترین و در عین حال ضروری ترین وظیفه تبدیل می شود.
۷ ) از مكان ها به فضاها. با جایگزینی قرابت و مجاورت (مكان) فیزیكی، بوسیله تعامل های چندگانه با هر چیز، هر زمان و هرجا (فضا)، امكانات و فرصت ها برای واسطه ها، میانجی ها و جایگاه های متوسط، بسیار گسترده است.
۸ ) توازن و هماهنگی خیر، همه اش به هم ریختگی. همانطور كه تلاطم و بی ثباتی به قاعده و هنجاری برای كار و تجارت و صنعت تبدیل می شود، بهترین و قابل اجراترین حالت زندگی، به هم خوردگی و آشوب شدید ولی انتخابی است، كه آن را نوآوری می خوانیم.
۹ ) فناوری روابط. همان طور كه نرم، سخت را با قدرت، از میان به در می كند، قدرتمندترین فناوری ها آنهایی خواهند بود كه روابط نرم، ازهرگونه را، بیشتر، بزرگتر، وسیع تر و زیادتر می كنند و ضمن تغییر آنها را بسط، توسعه و یا پرورش می دهند.
۱۰ ) فرصت ها مقدم بر كارایی. از آنجا كه ثروت ها، از طریق و در اثر توسعه فناوری ماشین ها ـ كه بهره وری بیشتری نسبت به گذشته یافته اند ـ به دست آمده اند، لذا با رها كردن این كشف ناكارآمد و آفریدن فرصت های جدید، ثروت به مراتب بیشتری را به دست خواهیم آورد.
سیدحسین امامی
منابع:
۱ ـ كوین كلی. معیارها و قواعد جدید در اقتصاد نوین. محمود طلوع مكانیك. مؤسسه خدمات فرهنگی رسا. چاپ اول. ۱۳۷۸.
۲ ـ سیدعلی اكرمی فر. عوامل اصلی شكست صادرات نرم افزار در كشور. پایگاه تخصصی نرم افزار ایران. منبع اینترنت.
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید