دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

روزهای سخت هاشمی و مجلس هشتم


روزهای سخت هاشمی و مجلس هشتم
هاشمی‌رفسنجانی، چهره‌ای شاخص و مؤثر در روند تحولا‌ت سیاسی ۳ دهه اخیر است.
روحانی پرنفوذی که بیشتر به سیاستمداری زبده با پیچیدگی‌های خاص مردان کارکشته سیاست، مشهور است تا فردی با مختصات یک روحانی سنتی. به تعبیر دیگر وجه سیاسی او نزد افکار عمومی بر وجه روحانی‌اش غلبه دارد. هاشمی‌رفسنجانی در تصویر ذهنی بخش عمده جامعه فردی مقتدر، پرنفوذ و قدرتی بلا‌منازع است که به راحتی قادر است باعث وقوع آنچه می‌پسندد یا مانع شکل‌گیری آنچه نمی‌پسندد، باشد. اینکه <هاشمی همه‌کاره است> یا <او نمی‌گذارد>، نقل و سخنی رایج نزد عوام است که طول موج آن گاه چنان بالا‌ می‌گیرد که نخبگان و سیاست‌ورزان را نیز با خود همراه می‌کند.در اینکه هاشمی چهره‌ای پرنفوذ و تاثیرگذار است نباید هیچ تردیدی روا داشت، چه‌بسا که او و برخی اطرافیانش نیز از اینکه جامعه تصویری چنین پراقتدار از هاشمی در ذهن دارد، چندان هم ناخرسند نبوده و نیستند اما واقعیت این است که توصیف‌هایی چنین مبالغه‌آمیز از نقش و قدرت هاشمی، همیشه کارساز نبوده و گاه سبب تحمیل هزینه و کم‌لطفی‌هایی در حق او شده است.شکست هاشمی‌رفسنجانی در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری شاید بارزترین بازخورد تصویر مغشوش و نادرستی بود که بخشی از جامعه از هاشمی در ذهن داشت.
تصویری که سبب شد در انتخاباتی که هرکس جز هاشمی رقیب احمدی‌نژاد بود - به‌رغم برخورداری شهردار وقت تهران از امدادهای پیدا و پنهان - می‌توانست او را شکست دهد، به صحنه ناکامی بزرگ این کهنه‌کار عرصه سیاست تبدیل شود.در اینکه در کارنامه سیاسی و مدیریتی هاشمی‌رفسنجانی فراز و فرود و نقاط ابهام‌انگیز و قابل نقدی وجود دارد، هیچ تردیدی نیست اما ارائه تصویر صاحب قدرتی از او که با اشاره و خم ابرویش خیلی چیزها تغییر می‌کند، محل تردید است. ‌ حتی اگر بپذیریم که هاشمی‌رفسنجانی در بسیاری از تحولا‌ت و تصمیم‌گیری‌های اساسی کشور نقش تعیین‌کننده داشته، تحولا‌تی که به ویژه پس از سال ۷۸ در عرصه سیاسی رخ داد، نشانه افول قدرت هاشمی و نمایانگر قدرت و نفوذ بازیگران دیگری بود که شاید هاشمی انتظار اتخاذ چنین تاکتیک موثری از جانب آنها را نداشت. فارغ از چرایی و تحلیل آنچه در سال‌های اخیر رخ داد به نظر می‌آید جریانی که اکنون در کشور حاکم شده و نتایج سوءمدیریت آن به ویژه بر پیکره اقتصادی کشور نمایان شده است، از طریق بازسازی برخی باورهای ناروا درباره هاشمی‌رفسنجانی، قصد دارد برای توجیه ناکارآمدی خود نزد افکار عمومی محملی بیابد. ‌
سخنان اخیر محمود احمدی‌نژاد درباره تغییرات لا‌یحه بودجه سال ۸۷ و معرفی زودهنگام و عجولا‌نه مقصران وضعیت‌اسف‌بار اقتصادی کشور در سال پیش رو، طلیعه سناریوی جدیدی است که اگر هاشمی هشیاری به خرج ندهد، نقش منفی آن را به او تحمیل خواهند کرد.رئیس‌جمهور در حالی مجمع تشخیص مصلحت و مجلس را به عنوان مقصران تورم سنگین پیش رو برای سال آینده معرفی کرده است که مجلس هفتم پیش‌تر با پای خود به قربانگاه رفته و نقش و جایگاه نظارتی‌اش را فدای همراهی بی‌چون و چرا با دولت نهم کرده بود. این مجلس آن زمان که باید و می‌توانست، از شأن و جایگاه خود در برابر تعرض‌های دولت دفاع نکرد، حال در این روزهای واپسین حیاتش انتظار هر نوع واکنش و ایستادگی، دور از ذهن و تصوری مقرون به محال است.می‌ماند مجمع تشخیص مصلحت نظام که نماد و نشانه آن نزد افکار عمومی، هاشمی‌رفسنجانی است. هم او که از قرار معلوم برای مانور قدرت دولت، دشمن فرضی مناسبی است تا به عنوان مانع تحقق اهداف و برنامه‌های جناب احمدی‌نژاد برای اداره ایران و البته بعد هم جهان معرفی شود!
احمدی‌نژاد بی‌آنکه به مردم بگوید میزان افزایش بودجه در مجلس نسبت به کل بودجه تقدیمی دولت کمتر از یک ‌درصد است، با شگردهای خاص خود سعی کرد این واقعیت را کتمان کند که برخلا‌ف آنچه دولت ادعا می‌کند، اتکای بودجه به درآمدهای نفتی به‌مراتب فزونی یافته است. به عبارتی، میزان وابستگی بودجه عمومی کشور به درآمدهای نفتی نسبت به سال جاری ۸ درصد بیشتر شده است. در حالی که طبق قانون برنامه باید سالا‌نه میزان وابستگی بودجه به نفت کاهش می‌یافت. درحقیقت به گفته کارشناسان در سال ۸۷ تراز عملیاتی بودجه، ۲۱ هزار میلیارد تومان منفی است و سهم نفت در بودجه عمومی کشور ۴۱ هزار میلیارد تومان است. بر این اساس، برخلا‌ف ادعای دولت که می‌گوید بودجه را براساس نفت ۳۷ دلا‌ر بسته، رقم واقعی فروش نفت در لا‌یحه دولت ۵۲ دلا‌ر است.از این قسم زیرآبی‌رفتن‌ها در لا‌یحه تقدیمی دولت بسیار است اما ظاهراً آنچه سبب اعتراض رئیس محترم دولت شده تلا‌ش مجمع تشخیص و مجلس برای شفاف‌سازی و قابل نظارت کردن بودجه‌ای است که به سبک و سیاق مملکت‌داری عهد سلجوقیان ارائه شده است!
به هر حال به‌رغم آنکه کل دخل و تصرف مجلس و مجمع تشخیص در لا‌یحه چندصفحه‌ای بودجه ۸۷ کمتر از ۵ درصد است اما جناب احمدی‌نژاد که به خوبی می‌داند با این سیاست‌ها چه سرنوشتی در انتظار کشور خواهد بود با فرار به جلو با یک تیر چند نشان زده است.نخست تیر خلا‌ص را بر شقیقه مجلس هفتم شلیک کرده تا به خاطر اندک واکنش‌های اعتراضی تعدادی از نمایندگان، با این مجلس آرام و منفعل، تسویه‌حساب کامل کرده باشد.دوم آنکه از حالا‌ به مجلس آرام‌تری که ظاهراً قرار است شکل بگیرد هم اولتیماتوم دهد که برای همراهی کامل و تصویب بی‌سروصدای متمم‌های متعددی که سال آینده روانه خانه ملت می‌شود آماده باشد تا مبادا به عنوان گروه کارشکنان یا عناصر مافیا به مردم معرفی شود!و سرانجام هاشمی‌رفسنجانی را با توجه به ذهنیت برخی عوام به عنوان مانع ناکامی‌های دولت معرفی کرده تا حداقل او را به سکوت و انفعال وادار سازد.از این رو مجمع تشخیص مصلحت که پیشاپیش به عنوان یکی از مقصران اصلی تورم سال آینده معرفی شده به همراه مجلس هشتم در سال آینده، روزهای دشواری را سپری خواهند کرد. زیرا از یک سو باید نقش قانونی‌شان را ایفا کنند و از سوی دیگر پیشاپیش با خط‌ونشان‌کشیدن‌های دولتی مواجه شده‌اند که نشان داده است برای فرار از مسوولیت‌پذیری و متهم کردن دیگران توانایی ویژه‌ای دارد.
کسری نوری
منبع : روزنامه اعتماد ملی


همچنین مشاهده کنید