دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

نوگرایی‌ ضد سنت‌ و تجدد سنت‌ است‌


نوگرایی‌ ضد سنت‌ و تجدد سنت‌ است‌
فرآیند نوسازی‌، نوگرایی‌ و تجدد فرآیندهایی‌ هستند كه‌ در ادبیات‌ علوم‌ اجتماعی‌ مغرب‌زمین‌ هركدام‌ بار معنایی‌ ویژه‌ خود را دارند، هرچند كه‌ در برخی‌ از نوشته‌ها تفكیك‌ مناسبی‌ برای‌ این‌ سه‌ مفهوم‌ داده‌ نشده‌ است‌ و در مواردی‌ مترادف‌ با یكدیگر یا به‌ صورت‌ جایگزین‌ یكدیگر به‌ كار برده‌ شده‌اند.
نوسازی‌ فرآیندی‌ برنامه‌ریزی‌ شده‌ است‌ كه‌ حاصل‌ عمل‌ آگاهانه‌ كنشگران‌ اجتماعی‌ است‌ كه‌ خود را در قالب‌ فرآیند عینی‌ تحولات‌ اقتصادی‌ و سیاسی‌ نشان‌ می‌دهد. به‌ اعتقاد «زتومكا» نوسازی‌ به‌ سه‌ شیوه‌ تاریخی‌، نسبی‌گرایانه‌ و تحلیلی‌ تعریف‌ شده‌ است‌. در تعاریف‌ تاریخی‌ از نوسازی‌، این‌ فرآیند مترادف‌ با غربی‌ شدن‌، امریكایی‌ شدن‌ است‌. تعریف‌ «ایزنشتاد» و «ویلبرت‌ مور» از نوسازی‌، نوعی‌ تعریف‌ تاریخی‌ از نوسازی‌ هستند. به‌ نظر «ایزنشتاد» نوسازی‌ به‌ لحاظ‌ تاریخی‌ فرآیند تغییر به‌ سوی‌ نظام‌های‌ اجتماعی‌، اقتصادی‌، سیاسی‌ است‌ كه‌ ابتدا در اروپای‌ غربی‌ و امریكای‌ شمالی‌ و سپس‌ در دیگر كشورهای‌ اروپایی‌ به‌ منصه‌ ظهور رسید و در قرن‌ نوزدهم‌ و بیستم‌ در قاره‌ آسیا، امریكای‌ لاتین‌ و آفریقا مطرح‌ شد.
«ویلبرت‌ مور» هم‌ تصویر مشابه‌ با «ایزنشتاد» را از نوسازی‌ مطرح‌ می‌كند. نوسازی‌ دلالت‌ بر تحول‌ كامل‌ از جامعه‌ سنتی‌ به‌ جامعه‌یی‌ با فناوری‌ و سازمان‌ اجتماعی‌ به‌ هم‌ پیوسته‌ دارد كه‌ از ویژگی‌های‌ كشورهای‌ پیشرفته‌ و صنعتی‌ است‌.
در تعریف‌ نسبی‌گرایانه‌ از ویژگی‌های‌ مكانی‌ یا زمانی‌ پرهیز می‌شود و بر جوهر فرآیند نوسازی‌ فارغ‌ از ابعاد زمانی‌ و مكانی‌ تاكید می‌شود. «تریاكیان‌» كه‌ نوسازی‌ را با نوآوری‌ و پیشرفت‌ در ترتیبات‌ شناختی‌، اخلاقی‌، قومی‌، فن‌ شناختی‌ و اجتماعی‌ كه‌ موجب‌ ارتقای‌ وضعیت‌ انسان‌ می‌شود تعریف‌ می‌كند كه‌ نوعی‌ تعریف‌ نسبی‌گرایانه‌ است‌.
در تعریف‌ تحلیلی‌، بر ابعاد سازنده‌ جامعه‌ جدید تاكید می‌شود. این‌ ابعاد در اشكال‌ ساختاری‌، فرآیندی‌ و ذهنی‌ (كلان‌، میانی‌ و خرد) نمود پیدا می‌كنند. با وجود این‌ نوسازی‌ بیشتر در قالب‌ ابعاد عینی‌ و مادی‌ مورد شناسایی‌ قرار می‌گیرد، چنانكه‌ «برمن‌» كشفیات‌ بزرگ‌ در قلمرو علوم‌ فیزیكی‌، دولتهای‌ ملی‌ با ساختار و عملكردی‌ بروكراتیك‌، جنبش‌های‌ اجتماعی‌ و بازار جهانی‌ سرمایه‌داری‌ را مدرنیزاسیون‌ (نوسازی) می‌نامد.
نوگرایی‌ در قیاس‌ با نوسازی‌ كه‌ بیشتر فرآیند عینی‌ است‌، فرآیندی‌ عمدتا بینشی‌ و ذهنی‌ است‌. بر این‌ مبنا است‌ كه‌ عنوان‌ شده‌ «مدرنیسم‌، نوگرایی‌ نوعی‌ ایدئولوژی‌ است‌. نوعی‌ اندیشه‌ است‌ كه‌ در پی‌ جایگزین‌ كردن‌ مدرن‌ به‌ جای‌ كهنه‌ است‌ و بر این‌ اساس‌ مدرن‌ را بهتر از كهنه‌ می‌داند.»
به‌ نظر «مارشال‌ برمن‌» فرآیندهای‌ تاریخی‌ جهانی‌ به‌ طیف‌ بس‌ متنوعی‌ از خیالها و ایده‌ها دامن‌ زده‌اند كه‌ جملگی‌ می‌كوشند مردان‌ و زنان‌ را به‌ سوژه‌ها (فاعلان‌) و همچنین‌ ابژه‌ها (موضوعات) مدرنیزاسیون‌ بدل‌ سازند و به‌ آنان‌ قدرت‌ تغییر جهان‌ را اعطا كنند همان‌ جهانی‌ كه‌ در كار تغییر آنان‌ است‌ تا شاید از این‌ طریق‌ بتوانند از دل‌ این‌ گرداب‌ گذر كرده‌ و آن‌ را از آن‌ خویش‌ سازند. طی‌ قرن‌ گذشته‌، این‌ خیال‌ها و ارزش‌ها، به‌ صورتی‌ كلی‌ و نه‌ چندان‌ دقیق‌ تحت‌ نام‌ مدرنیسم‌ دسته‌بندی‌ شده‌اند.
در مواردی‌ هم‌ برای‌ تفكیك‌ نوسازی‌ از نوگرایی‌ آن‌ را قابل‌ قیاس‌ با عقل‌ ابزاری‌ و عقل‌ انتقادی‌ می‌دانند. «عقل‌ ابزاری‌ در پی‌ تغییر در جهان‌ طبیعی‌ است‌ و عقل‌ انتقادی‌ درصدد تغییر در جهان‌ اجتماعی‌ و انسانی‌ است‌. پس‌ فرآیند نوسازی‌ جست‌وجوی‌ حقیقت‌ و پیشرفت‌ علمی‌ برای‌ مالك‌ و سرور جهان‌ شدن‌ كه‌ نتیجه‌ آن‌ فناوری‌ مدرن‌ بوده‌ است‌ و نوگرایی‌ جست‌وجوی‌ حقیقت‌ به‌ منظور خروج‌ انسان‌ از قیمومیت‌ و اقدام‌ به‌ تعیین‌ حدود عقل‌ در زمینه‌ شناخت‌ و اخلاق‌ است‌.
تجدد فرآیندی‌ تدریجی‌ و ناخودآگاه‌ است‌. به‌ نظر «سروش‌» نوشدنی‌ است‌ كه‌ به‌ عزم‌ كسی‌ به‌ وجود نمی‌آید، این‌ نو شدن‌ فاصله‌ گرفتن‌ و فرارفتن‌ از گذشته‌ و بیرون‌ آمدن‌ از حال‌ است‌.» به‌ نظر بشیریه‌ «تجدد غربی‌ فرآیندی‌ خودجوش‌ و محصول‌ انقلاب‌ فكری‌ و نظری‌ قرون‌ جدید بود كه‌ بعدها به‌ وسیله‌ انقلاب‌های‌ صنعتی‌ و سیاسی‌ تكمیل‌ شد.»
سعید حجاریان‌ در كتاب‌ شاهد قدسی‌ یا شاهد بازاری‌ در خصوص‌ دو فرآیند نوسازی‌ و تجدد عنوان‌ می‌كند: «فرآیند نوسازی‌، فرآیندی‌ برون‌زاست‌ در حالی‌ كه‌ تجدد فرآیندی‌ درونزاست‌. نوسازی‌ حركتی‌ اراده‌گرایانه‌ است‌. لیكن‌ تجدد خصلت‌ طبیعی‌ دارد. غایات‌ و مطلوب‌های‌ نوسازی‌ از پیش‌ تعیین‌ شده‌ هستند در حالی‌ كه‌ غایات‌ و مطلوب‌های‌ تجدد در جریان‌ عمل‌، تولید و زاده‌ می‌شوند. نوسازی‌ برنامه‌یی‌ تك‌خطی‌ و ساده‌ است‌ ولی‌ تجدد فرآیندی‌ چند خطی‌، متكثر، و متنوع‌ است‌. نوسازی‌ ضد سنت‌ است‌ ولی‌ تجدد سنت‌ است‌. نوسازی‌ به‌ تخریب‌ سنت‌ می‌پردازد ولی‌ تجدد بازآیی‌ سنت‌ است‌. نوسازی‌ نوعی‌ دوآلیسم‌ ساختاری‌ و ناموزونی‌ را موجب‌ می‌شود لیكن‌ تجدد با ناموزونی‌ كمتری‌ همراه‌ است‌. نوسازی‌ بیشتری‌ معطوف‌ به‌ ثمرات‌ و نتایج‌ مدرن‌ شدن‌ است‌ ولی‌ تجدد بیشتر معطوف‌ به‌ تحول‌ در ذهن‌ و اندیشه‌ است‌.»
سه‌ فرآیند یادشده‌ یعنی‌ نوسازی‌، نوگرایی‌ و تجدد بی‌ارتباط‌ با یكدیگر نیستند. هركدام‌ به‌ نوعی‌ مقوم‌ یكدیگر به‌ حساب‌ می‌آیند و در بین‌ آنها نوعی‌ رابطه‌ متعامل‌ و دیالكتیك‌ گونه‌یی‌ وجود دارد كه‌ در مجموع‌ هر سه‌ مورد زمینه‌ساز و موجد تغییر هستند. هرچند كه‌ این‌ تغییر از حیث‌ شكل‌ و محتوا صورت‌های‌ گوناگونی‌ را اختیار خواهد نمود.
● منفی‌ و مثبت‌های‌ كاركرد سنت‌
موجودات‌ انسانی‌ بدون‌ سنت‌ها رضایت‌ زیاد نداشته‌ و نمی‌توانند بقا داشته‌ باشند. این‌ موضوع‌ زمینه‌ را برای‌ طرح‌ كاركرد سنت‌ فراهم‌ كرده‌ است‌.
سنت‌ها می‌توانند هم‌ كاركرد مثبت‌ و هم‌ كاركرد منفی‌ داشته‌ باشند. تردیدی‌ نیست‌ كه‌ اصولا سنت‌های‌ نرم‌ و منعطف‌ دارای‌ كاركرد مثبت‌ هستند و سنت‌های‌ سخت‌ و متصلب‌ دارای‌ كاركرد منفی‌ هستند.
▪ كاركردهای‌ مثبت‌ سنت‌
سنت‌ها حاوی‌ دانش‌ و میراث‌ فرهنگی‌ نسل‌های‌ گذشته‌ هستند. آنها ایده‌ها، ارزشها و هنجارهای‌ گذشته‌ را در اختیار نسل‌ حاضر قرار می‌دهند و پیوستگی‌ نسلی‌ را تقویت‌ می‌كنند.
سنت‌ها به‌ شیوه‌های‌ موجود زندگی‌ یعنی‌ مجموعه‌ نهادها، هنجارها و سمبل‌ها مشروعیت‌ می‌دهند.
سنت‌ها فراهم‌كننده‌ هویت‌ جمعی‌ و تقویت‌كننده‌ انسجام‌ و وفاداری‌های‌ گروهی‌، اجتماعی‌ و ملی‌ هستند.
سنت‌ها رهایی‌ از غم‌، ناكامی‌ و نارضایتی‌ را موجب‌ می‌شوند.
سنت‌ها می‌توانند محمل‌ و بسترهای‌ لازم‌ را برای‌ تغییرات‌ اجتماعی‌ فراهم‌ سازند.
سنت‌ها می‌توانند در مواردی‌ هزینه‌ها و تنش‌های‌ مربوط‌ به‌ تغییر اجتماعی‌ را تقلیل‌ دهند.
▪ كاركردهای‌ منفی‌ سنت‌
سلب‌ حق‌ گزینش‌ از انسان‌ و نادیده‌ گرفتن‌ عاملیت‌ انسانی‌.
تعبدی‌ و تقلیدی‌ بودن‌ سنت‌ها كه‌ خود را در قالب‌ استدلال‌ ستیزی‌ و استدلال‌گریزی‌ نشان‌ می‌دهد كه‌ در شدیدترین‌ حالت‌ از حیث‌ نظری‌ با هر نوع‌ عقلانیت‌ انسانی‌ مخالفت‌ می‌كند و به‌ لحاظ‌ عملی‌ با اختیار، آزادی‌ و اراده‌ انسانی‌ منافات‌ پیدا می‌كند.
ممانعت‌ از نوآوری‌، ابتكار و به‌ شیوه‌های‌ آزمون‌ شده‌ قدیمی‌ رجحان‌ دادن‌.
گذشته‌گرایی‌ و تقویت‌ احساس‌ نوستالژیك‌
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید