شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

حرفی از آن هزاران


حرفی از آن هزاران
«پنج مقاله» و «آشنایی با قرآن» دو اثر از آثار تازه انتشار یافته استاد شهیدمرتضی مطهری است كه در روزهای پایانی سال گذشته به بازار كتاب آمده است. كتاب اول شامل پنج مقاله در باب مفاهیم عمومی دین و اسلام است، و كتاب دوم صورت تحریر شده مجالس درس تفسیر شهیدمطهری در سال های پیش از انقلاب و دربردارنده تفسیر سوره های دهر، مرسلات، نبأ و نازعات است. تنظیم، تدوین و ویرایش علمی این دو كتاب توسط دكتر علی مطهری انجام شده و از سوی انتشارات صدرا منتشرشده است. مقاله حاضر شرحی است براین دو كتاب.
●●●استاد مطهری پس از آنكه از خانه خاموش اما آتش در دل خود، قم، به شهر پرغوغای هفتاد و دو ملت آن روزگار، تهران، قدم گذاشت، چه بسا بسیاری از دوستانش نیز این هجرت را به صلاح نمی دیدند و بهتر می دیدند كه این روحانی فاضل، همان «شیخ مرتضا» ی طلاب جوان در حوزه قم باشد تا این كه «استاد» دانشجویان دانشگاه تهران. اما سال های تهران نشان داد كه دانش و بینش به دست آمده در مجلس «قال الباقر» و «قال الصادق» اگر با آگاهی _ و یا چیزی كه استاد مطهری خود، بعدها آن را «مقتضیات زمان» نامید _ درآمیزد، فیلسوف دستار بر سر ما هم می تواند ذهن و زبان كانت و دكارت خوانان را به خود مشغول كند و از بوعلی و ملاصدرا هم نكته ای بگوید. آن سال ها نشان داد كه میان قم و تهران فاصله ای نیست اگر یكی بتواند با پشتگرمی درد مندی و درس خواندگی، پیش چشم های خیره از شگفتی دلباختگان جزوه ها و كتاب های قرمز، چیزی هم از لطیفه غیبی محمد(ص) علی(ع) بگوید، البته به زبان خود آنها.
به بركت همین حضور در قلمرو فكری جدید بود كه سنت فلسفی اسلام در زمانه مطهری از متن خوانی صرف و درگیری با بحث قوه و فعل و ماده و صورت، به «روش رئالیسم» رسید، ماجرای كربلا از اشك و آه فراتر رفت و «حماسه حسینی» شد و دعوای ایران و اسلام، قدری هم در منزل «خدمات متقابل» درنگ كرد. شناخت زمانه و فرارفتن از مرزهای معمول آن روزگار، زمینه ساز ظهور آثاری به قلم ایشان شد كه از حیث درونمایه و فرم های نوشتاری، نویسنده را چندین درجه بالاتر از اقران اسلام شناسش می نشاند: در معارف عمومی «مسأله حجاب» را نوشت كه تا هنوز بسیاری از برداشت هایش دستمایه ورود پژوهشگران به این مبحث است؛ در «اصول فلسفه و روش رئالیسم» ضمن آن كه به تلاش عقلانی فیلسوفان مسلمان، جلوه ای امروزین و كاربردی بخشید، در برخی مباحث ایده های نو ارائه كرد، به گونه ای كه اینك خوانندگان فارسی زبان این متن را در شمار معدود آثاری می دانند كه سنت فلسفه اسلامی را، از ورای اصطلاحات و چهارچوب ویژه اش، به زبان قوم بیان كرده است.
نكته دیگر، اشاره به حیث نویسندگی استاد مطهری است. مطهری گرچه، بنا بر رسم معمول حوزویان، مرد محراب و منبر بود و تبلیغ آرمان های دینی را با توسل به شیوه گفتار و خطابه شكلی سزاوار به كار می گرفت، اما به تفاوت میان گفتن و نوشتن نیز آگاه بود و هر یك را در مقام خود سزاوار می دانست. یك جا، در مقدمه «داستان راستان» آن جا كه با این ایراد و انكار مواجه شد كه: با این قدر علمی و فلسفی چرا برای بچه ها نوشته ای؟ این تلقی را واپسگرایانه و نمادی از یك «بیماری اجتماعی» می دانست كه تبلیغ را منحصر به خطابه و منبر كنند. قلم ساده و روان و بی پیرایه او، كه آن را برای طرح غوامض فلسفی و كلامی به كار می گرفت، بی تردید یكی از دلایل اقبال كتاب خوانان به آثار ایشان بوده است.
در واپسین ماه های سال گذشته، دو اثر از جدیدترین آثار شهید مطهری منتشر شد. در این مختصر این دو كتاب را مرور می كنیم. «پنج مقاله» شامل پنج نوشته كوتاه در باب دین و اسلام است: «دین و مذهب» ، «احتجاجات قرآن» ، «نقدی بر ترجمه ای از قرآن» ، «نماز» و «اسلام برتر است» . مقاله دین و مذهب (صص۱۳-۳۸) چنان كه ناشر در مقدمه كتاب آورده است، «ظاهراً برای كتاب تعلیمات دینی دوره دبیرستان در حدود سال ۱۳۵۰ نگارش یافته تا به وسیله افرادی مانند شهید دكتر بهشتی و شهید دكتر باهنر كه در آموزش و پرورش دوره قبل از انقلاب اسلامی نفوذ كرده بودند، به چاپ برسد» (ص ۷). به همین دلیل و نیز به دلیل بیان ساده و روان آن، مقاله برای خوانندگان عام مفید است. نویسنده در این مقاله از احتیاج فطری بشر به دین می آغازد و آن گاه سخن را در هشت محور پی می گیرد. خداشناسی، پیغمبران، اسلام، پیغمبر اسلام، قرآن مجید، علی(ع)، ائمه اطهار(ع) و معاد. نویسنده در این هشت محور، اسلام را در زمینه ای از مباحث تاریخی، معارفی و گاه كلامی معرفی می كند و به این منظور از آیات، روایات و نقل های شعری _ به د لیل تناسب با مخاطب عام _ بهره می برد. مقاله «احتجاجات قرآن» قسمتی ازدرس استاد شهید در دانشكده الهیات دانشگاه تهران تحت همین عنوان بوده است كه البته ادامه آن در حال حاضر دراختیار شورای نظارت بر آثار استاد نیست. این نوشته به استدلال های عقلی قرآن می پردازد. نویسنده، با استناد به قرآن، از نقد این ایده آغاز می كند كه «در برخی روش ها و آیین ها حوزه معتقدات دینی را صرفاً قلمرو تسلیم و ایمان می دانند و دستگاه عقل و استدلال را از دستگاه تسلیم و ایمان، جدا و بی ارتباط فرض می كنند.» (ص ۴۲) نویسنده در مقام نقد به چهار نكته اشاره می كند: ۱- قرآن همواره دم از تعقل و تفكر می زند؛ ۲- قرآن بسیاری از مطالب را با دلایل عقلی اثبات می كند؛ ۳- قرآن تاریخ بشر را با طرز منطقی مبنی بر روابط علی و معلولی قضا یا تفسیر می كند؛ ۴- قرآن معمولاً برای احكام خود، فلسفه و حكمت ذكر می كند. نویسنده سپس با بیان این نكته كه تأیید عقل از سوی قرآن به معنای اعتبار دادن تام و تمام به آن نیست، بلكه «افق اشراق و الهام از افق عقل، وسیع تر و فصیح تر است» به موضوع «راهبری عقل» می رسد (صص ۵۱-۶۳) و به پنج مورد از مواردی كه در آموزه قرآنی «لغزش های عقل محسوب می شود می پردازد:
مقاله« نقدی بر ترجمه ای از قرآن »نقد استاد مطهری بر ترجمه مرحوم ابوالقاسم پاینده از قرآن است كه برای نخستین بار در حدود ۱۳۴۰ در مجله یغما به چاپ رسیده است. نقد استاد مطهری بر این ترجمه، فقط شامل سوره یاسین است كه در پنج محور مرتب شده است. این نقد هم شامل ملاحظات ادبی و زبانی است و هم ملاحظات روشی. برای نمونه استاد مطهری در نقد ترجمه پاینده از آیه سی ام سوره یاسین (یا حسره علی العباد...) از جمله می گوید:معانی را در قالب كلمات فارسی باید ریخت و در سیاق فارسی هیچ گاه در مقام اظهار و تأسف و پشیمانی گفته نمی شود: «ای افسوس من» (ص ۷۲) نویسنده در پایان و در اشاره به «یكی از بزرگترین عیب های ترجمه آقای پاینده» به این نكته اشاره می كند كه او در برخی موارد، ترجمه خود را برپایه قرائتی شاذ از قرآن سامان داده است. مقاله «نماز» (۸۷-۹۷) در حدود ۱۳۵۶ و در سال های نزدیك به پیروزی انقلاب اسلامی كه ماركسیسم زدگی و تأویل مادی مفاهیم دینی بر برخی محافل حاكم بود، نوشته شده است. عنوان اصلی این مقاله «حركتی بر ضد سیر آب» است، «كنایه از این كه نوشتن كتابی درباره نماز در آن دوره [منظور كتاب« پرواز در ملكوت »نوشته حجت الاسلام فهری درباره نماز است] حركت برضد مسیر آب است.» (ص ۸۷) استاد مطهری در نقل عقیده رایج در برخی محافل آن زمان، با لحنی از طعن و انكار، می گوید: «آخر این دو دقیقه خم و راست شدن و چند جمله تكراری را بازگو كردن كه از هر پیرزن مفلوكی هم ساخته است این همه ارزش دارد كه قائمه و سراپرده دین خوانده شود؟!» (ص ۹۳) و سپس چندین برداشت قرآنی را در نقد این سخن، مطرح می كند.
مقاله پایانی كتاب عنوان «اسلام برتر است» را بر خود دارد. عنوان اصلی مقاله حدیث نبوی «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه» است. استاد مطهری در باب معنای این حدیث، این پرسش را مطرح می كند كه «آیا این حدیث در مقام تشریع و انشاء قانون است، آن چنان كه فقها استنباط كرده اند یا در مقام اخبار و بیان یك جریان تكوینی است؟» (ص ۱۰۵). معنای موردنظر استاد این است كه «هیچ كالای معنوی و روحی قادر به رقابت با اسلام نیست؛ زیرا قادر نیست مانند اسلام همه خلاءهای احتیاجات را پر كند...» (ص ۱۰۹) اگرچه استاد مطهری این معنا را با معانی دیگر مانعه الجمع نمی داند (ص ۱۱۰).
●●●كتاب «آشنایی با قرآن» نیز یازدهمین مجلد از مجموعه آشنایی با قرآن است و شامل تفسیر سوره های دهر، مرسلات، بنأ و نازعات است. این مجموعه از جلد پنجم تا مجلد حاضر «تنظیم شده جلسات تفسیر قرآن توسط استاد شهید آیت الله مطهری است كه طی سال ها و تا نزدیك به پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه قلهك تهران برقرار بوده است» ( ص ۷). روش استاد در این كتاب، آمیزه ای از تاریخ، استفاده های فلسفی و شرح لغات و مفاهیم و گاه نیز استشهاد به آیات قرآن در ذیل عناوینی چون «آیات مؤید» است. سوره دهر در پنج مجلس، تفسیر شده است. مفاهیم مطرح شده در تفسیر این سوره را می توان ذیل مفهوم انسان شناسی و جهان شناسی اسلامی جای داد كه در آن در باب موضوعاتی چون خلقت، روح، اختیار، امتحان الهی، وصف بهشت، صبر و آخرت بحث شده است. از جمله استنادات استاد شهید به آیات دیگر قرآن در استفاده های تفسیری او را می توان در صفحات ۹۳ تا ۹۹ پی گرفت كه در آن به برخی آیات سوره های مزمل، قمر و صافات ارجاع داده شده است. تفسیر سوره مباركه مرسلات در ۳ مجلس پی گیری شده است و مباحث آن عبارت است از «معاد و قیامت در قرآن» و «اوصاف اهل تقوا در بهشت» . تفسیر سوره نبأ در دو مجلس برگزار شده و شامل مباحثی چون قیامت، تقوا، شفاعات و پاداش اخروی پارسایان است.
تفسیر سوره نازعات به بحث مبدأ و معاد و ایمان به غیب می پردازد. استاد در تفسیر این سوره نیز، به مناسبت، به مباحث روز نیز توجه دارند؛ از جمله در ذیل عنوان «آیا ایدئولوژی ها جبراً طبقاتی هستند؟» (ص ۲۳۰) و «فلسفه ماركسیسم» (ص ۲۴۹). یكی از همین مباحث روز آمد، بحث افراط در تفسیر علمی از قرآن و تأویل های نابه جا است كه استاد مطهری از آن با تعبیر «تأویل بردن تمام غیب ها به شهادت» نام می برد (ص ۲۱۲): «... این ها بازی گرفتن وحی الهی است. قرآن آمده ما را بالا ببرد. ما قرآن را در حد خودمان پایین می آوریم. در این حد كه دیگر قرآن و پیغمبر نمی خواست. اگر بنا بود در حدودی كه بشر با مساعی علمی و فكری و حسی خودش مسائل را درك كند [وحی نازل شود] این كه حد خود بشر است. مسئولیت درك مسائلی مانند قوه جاذبه عمومی و قوه مغناطیس با خود بشر است كه با فكر خودش این ها را درك كند... انسان باید چشم بصیرتی در این دنیا باز كند و به حقایقی ایمان بیاورد كه حقایق ایمانی، حقایق نبوی و معارف الهی است.» (ص ۲۱۲)
بازمانده میراث فكری كسی كه «در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان كم نظیر بود» ، چنان كه استادش امام خمینی(ره) به مناسبت فقدان او گفته است «بی استثنا آموزنده و روان بخش است و مواعظ و نصایح او كه از قلبی سرشار از ایمان و عقیده نشأت می گرفت، برای عارف و عامی سودمند و فرح زاست... خدایش رحمت كند و در جوار خدمتگزاران بزرگ اسلام جایگزین فرماید»
سید باقر عبداللهی
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید