دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بررسی اندیشه سیاسی ابن سینا


بررسی اندیشه سیاسی ابن سینا
با این همه این امر نمی تواند ما را از بررسی اندیشه سیاسی فیلسوف برجسته ای چون ابن سینا بری سازد. دغدغه ابن سینا آشتی فلسفه یونان و شریعت اسلامی است و برای این منظور، وی به دو وجه در درون انسان متوسل می شود؛ یكی عقل فعال كه مختص نبی است و دیگری مدنی الطبع بودن آدمی. مقاله حاضر حول این دو محور نگارش یافته است.
زندگی ابن سینا
حسین بن عبدالله بن سینا در عهد دولت نوح بن منصور، یعنی به سال ۳۷۰ هجری، در دیه افشنه در نزدیكی بخارا به دنیا آمد. در آن زمان شهر بخارا پایتخت و مركز فرهنگی و علمی سلسله سامانیان بود كه در شرق ایران بر خراسان و ماوراءالنهر حكمرانی می كردند. وی تعلیمات فكری و دینی را در خانه پدرفراگرفت، فلسفه و پزشكی را در بخارا آموخت و در شانزده سالگی در همه علوم زمان خود استاد شد. مهارت ابن سینا در علم پزشكی او را، همواره مورد توجه فرمانروایان محل قرار داده بود. وی در سال ۳۷۸ هجری با معالجه نوح بن منصور سامانی، شهرت فراوانی كسب كرد و همین مسئله باعث گشایش باب نوینی در زندگی علمی و فعالیت سیاسی او شده بود.
زندگی ابن سینا، آكنده از سوانح سیاسی است. وی در زندگی پربار علمی و فكری خود، همواره با مشكلات سیاسی و با تحولات سیاسی دولت های كوچك آن زمان روبه رو بود. در واقع ابن سینا پیوسته از دربار امیری به دربار امیری دیگر انتقال می یافت. گاه منصب دیوانی می پذیرفت و به خدمات دولتی سرگرم می شد و گاهی هم به تدریس، تعلیم و تصنیف كتاب می پرداخت. ابن سینا در نهایت به سال ۴۲۸ هجری در شهر همدان چشم از دنیا فروبست.
اندیشه سیاسی ابن سینا
ابن سینا یكی از شخصیت های برجسته فكری در جهان اسلام است. در تفكر فلسفی، ابن سینا همواره تلاش كرده است تا نظریات مختلف را با طرز نگرش اسلامی سازگار كند و در واقع در بسیاری از عقاید فلسفی كه مطرح كرده، دین اسلام الهام بخش وی بوده است. دكتر سیدحسین نصر بر این عقیده است كه ابن سینا در صدد تلفیق فلسفه یونانی و حكمت مبتنی بر وحی بوده است.(۱) در مجموع می توان گفت كه نظام فلسفی ابن سینا، در راستای سنت فلسفه یونان و شریعت اسلامی و سازش میان آن دو شكل گرفته است. به تعبیر نویسندگان كتاب «تاریخ فلسفه در اسلام» ، ابتكارات و روح نابغه وار ابن سینا سبب شده كه نظام فلسفی او «نشان اشتباه نشدنی شخصیت» (۲) او را با خود داشته باشد. در واقع با ظهور ابن سینا، «فلسفه مدرسی» در جهان اسلام به اوج كمال خود رسید و در یك كلمه، او: خلاصه معرفت علمی عصر خود شد.
اما علی رغم این كه ابن سینا دارای نظام فلسفی مستقل و خاصی است ولی كتاب مستقلی در باب «سیاست» به رشته تحریر درنیاورد. در حقیقت در نظام فلسفی او، عناصر غیرسیاسی بر تفكر سیاسی آن، تفوق و ارجحیت دارد. لیكن در ارتباط با سیاست و زندگی جمعی و مدنی انسان ها، آراء و عقایدی را مطرح كرده كه جامع ترین آنها در آخر كتاب «الشفاء» آمده است. برخی از شارحان آثار ابن سینا، او را در حوزه اندیشه سیاسی، شاگرد فارابی و شارح آراء و نظریات وی دانسته اند و از دید ایشان ابن سینا بدون هیچ ابتكاری، اندیشه سیاسی خود را بر مبنای آراء ابن مقفع و فارابی بنا نهاده است.(۳) ابن سینا اندیشه سیاسی خود را پیرامون نبوت و پیوند آن با زندگی اجتماعی انسان ها بیان كرده است. ابن سینا همانند استادش فارابی، معتقد است كه سعادت و فضیلت جز زندگی در اجتماع حاصل نمی شود، زیرا آدمی مدنی الطبع است. او می گوید: «همه می دانند انسان با سایر حیوانات تفاوت دارد و به تنهایی نمی تواند زندگی مطلوبی داشته باشد؛ به گونه ای كه (بتواند) امور مربوط به نیازهای ضروری خود را بدون همكاری و شركت دیگران، انجام دهد.» (۴) بنابراین از نظر ابن سینا، اگر انسان به تنهایی زندگی كند و بخواهد بدون معاونت دیگران به زندگی خود ادامه دهد به سعادت واقعی دست پیدا نخواهد كرد. پس بدین ترتیب، باید از افراد دیگر، كمك بگیرد و خود نیز با آنان همكاری كند. لذا انسان ها برای رسیدن به سعادت حقیقی، باید به نوعی زندگی جمعی گردن نهند و خود را با مردمان اجتماعی و متمدن همانند سازند.
موضوع اصلی در اندیشه سیاسی ابن سینا، مسئله «نبوت» است. وی ضرورت نبوت را از یك سو بر اساس نظریه «فیض» یا «صدور» و از سوی دیگر بر اساس نیاز انسان ها به زندگی اجتماعی تبیین می كند. به این بیان كه اولاً انسان به تنهایی قادر به رفع نیازهای زندگی اش نیست. در نتیجه، رفع این نیازها، تنها در اثر تعاون و همیاری ممكن است. دوم این كه جامعه و زندگی جمعی انسان ها نیازمند عدالت و قوانین عادلانه است كه رفتار افراد را بر اساس حق و استحقاق تنظیم كند و سوم این كه این قوانین عادلانه، به قانونگذاری نیازمند است و این قانونگذار كسی جز نبی نیست كه در سایه برخورداری از «عقل قدسی» همواره در اتصال با عقل فعال به سر می برد.ابن سینا همانند فارابی، همان سلسله مراتبی را كه در جهان هستی وجود دارد در ساختار مدینه و سلسله مراتب موجودات صادق می داند و بر اساس جریان فیض الهی به بررسی ساختار مدینه و سلسله مراتب موجودات می پردازد كه برای درك اندیشه سیاسی او پیرامون نبوت، بسیار حائز اهمیت است. ابن سینا معتقد است كه خداوند مردم را از حیث عقول و آراء متفاوت خلق كرده است. بعضی از آنها دارای استعداد قوی هستند چنان كه برای اتصال به عقل فعال حاجت به تحقیق و تعلیم بسیار ندارند و در واقع اینها كسانی هستند كه از عقل قدسی برخوردارند كه فقط پیامبران از آن بهره مند هستند. بنابراین از حیث اختلاف در عقول و استعدادهاست كه اختلاف در طبقات اجتماع حاصل می شود. اگر همه مردم از زمره ملوك و فرمانروایان و یا همگی از فقیران بودند جامعه قوام نمی یافت و نظام آن از هم می گسیخت. بنابراین برای مسئولیت اجتماعی، اشتراك و تفاوت لازم است.تلاش عمده ابن سینا در طرح اندیشه سیاسی خود متوجه رهبری جامعه است و مسئله اصلی برای او این است كه چه كسی باید حكومت كند. از این جهت اندیشه سیاسی ابن سینا در راستای تبیین «نبوت» ، تمركز یافته و دارای دو وجه اساسی است. به عبارت دیگر اندیشه سیاسی ابن سینا از یك سو با عقل و توضیح جایگاه نبوت در پیوند است و بر همین اساس، پیامبر یا نبی از دیدگاه او كسی است كه به لحاظ فطرت و استعداد طبیعی به عقل فعال متصل است و از سوی دیگر اندیشه سیاسی او با مسئله «مدنی الطبع بودن آدمی» مرتبط است. به عبارت دیگر، در اندیشه سیاسی او، هم ارتباط انسان با عالم قدسی و متعالی برقرار می شود و هم خصلت اجتماعی انسان و نیاز به همكاری و همزیستی مورد تأكید قرار می گیرد.بنابراین در اندیشه سیاسی، ابن سینا كوشیده است تا یك نظریه فلسفی موافق با شریعت اسلامی مطرح كند كه در عین حال با نظر كلی وی درباره جهان سازگار باشد.(۵) به نظر ابن سینا «اتصال» به عقل فعال نه تنها كلید راز تحول انسان است، بلكه مشكل گشای كل جریان معرفت نیز محسوب می شود. وی اتصال به عقل فعال را در همه انسان ها یكسان نمی داند. استعداد ادراك در بعضی از آنان چنان زیاد است كه چندان محتاج به فراگیری نیستند، چرا كه آنان در سایه نیروی فطری و خدادادی، قادرند كلیات را بدون مقدمه درك كنند. ابن سینا این قوه فطری را «عقل قدسی» می نامد و این موهبت الهی به افراد نادری اختصاص یافته است. بدین ترتیب برداشت ابن سینا از عقل قدسی در نظریه وی درباب «نبوت» بسیار تأثیر گذاشته است. وی نبوت را به این عقل قدسی نسبت می دهد و آن را عالی ترین درجه ای كه برای عقل بشری قابل دستیابی است توصیف می كند.در حقیقت ابن سینا برای نبوت و وحی، بعد سیاسی قائل است و همواره در نوشته های خود، به نقش سیاسی نبوت پرداخته و قانون و سیاست را به عنوان دو ركن اصلی یك جامعه متمدن، به انبیاء اختصاص داده است. به عقیده وی پیامبر قانونگذار و سیاستمدار برجسته به شمار می رود و تنها اوست كه می تواند این دو مسئولیت را بر عهده داشته باشد. ابن سینا در كتاب «فی اثبات النبوه» می نویسد كه پیامبران به مدد فن سیاست امور مادی مردم را سامان می دهند و به یاری فلسفه، زندگی معنویشان را كمال می بخشند و این درست همان ویژگیهایی است كه افلاطون از شهریار فیلسوف چشم داشت(۶). به این ترتیب می توان نتیجه گرفت كه نبی یا پیامبر با توجه به تمام خصوصیات مطرح شده، سیاستمداری راستین است.بنابراین رسالت پیامبران دو جنبه دارد: كه یكی جنبه نظری كه غایت آن این است كه نفس آدمی را از طریق اصول ایمان به وجود خدا و حقیقت وحی و نبوت و جهان دیگر به طرف سعادت ابدی رهنمون سازد چون مردم در فهمیدن این حقایق متفاوتند، چاره ای نیست كه نبی آن حقایق را در قالب «تشبیهات» و «صورت های افسانه ای» و «قصص» بریزد تا برای عامه مردم قابل فهم باشد. دیگری جنبه عملی است و آن امری است كه جز نبی هیچ كس نمی تواند انجام دهد، زیرا تنها اوست كه به عالم افلاك سماوی و جهان بالا اتصال دارد. در واقع جنبه عملی رسالت نبی ناظر بر این است كه آداب و شعایری را كه مؤمن باید به انجام برساند تعلیم می دهد.همان طور كه گفته شد اندیشه سیاسی ابن سینا، حول مسئله «نبوت» طرح شده است. او همانند فارابی معتقد است كه بر اساس «فیض الهی» ، افراد جامعه از لحاظ استعداد و توانایی به طور فطری متفاوتند و ریاست یكی بر دیگری از همان تفوق در استعداد و توانایی ناشی می شود. لذا نبوت به دلیل اتصال بر عقل فعال، بر مردم آن جامعه تقدم دارد؛ چرا كه بر محور كمال و فضیلت اوست كه كمال و فضیلت جامعه سامان می یابد. از این جهت او افراد جامعه را به سه دسته كلی تقسیم می كند: گروه اول حاكمان (المدبرین) هستند كه اداره كنندگان جامعه به حساب می آیند و فرمانروایی به این گروه تعلق دارد. این گروه با سر در بدن انسان مقایسه شده است. گروه دوم پیشه وران (الصناع) و گروه سوم پاسداران (الحفظه) هستند. هریك از این طبقات در اجتماع كار و شأنی مخصوص خود دارند كه بدان ممتاز شناخته شده اند و به وسیله همین گروه ها، زندگی جمعی انسان ها، انسجام پیدا می كند.ابن سینا در نهایت با اشاره به اندیشه «خاتمیت» در تفكر اسلامی به نحوه جایگزینی نبی پرداخته است. وی در ارتباط با نحوه جانشینی نبوت، طریقه «نص» را مناسب ترین روش ذكر كرده و می گوید: «تعیین جانشین از راه نص به صواب نزدیكتر است زیرا این كار مانع از تفرقه و دوگانگی و نزاع و اختلاف می شود.» (۷) پذیرش «نص» برای امام و خلیفه بعد از «نبوت» از عمده آرایی است كه به باور بسیاری از شارحان اندیشه سیاسی ابن سینا، او را به آموزه های سیاسی شیعی متمایل می سازد. لذا برخی از پژوهشگران از جمله سیدحسین نصر، هانری كربن و شیخ نعمه معتقد هستند كه اندیشه سیاسی ابن سینا، هماهنگی و مناسبت بیشتری با نظریه امامت در اندیشه شیعه دارد.
نتیجه گیری
همان طور كه آورده شد تلاش عمده ابن سینا در طرح اندیشه سیاسی خود، متوجه مسئله «نبوت» بوده است. وی در تدوین اندیشه سیاسی خود، تحت تأثیر فارابی، با این نگرش كه عقل و شرع منشأ و مقصدی واحد دارند به تلازم و سازش فلسفه و نبوت حكم كرده است. اما نسبتی كه فارابی میان «عقل» و «وحی» برقرار كرده بود در فلسفه ابن سینا دستخوش دگرگونی شد و در نهایت الزامات شریعت بر بحث عقلی چیرگی پیدا كرد و سیاست همواره در نزد او از زاویه شریعت تحلیل شد. بنابراین ابن سینا با در خدمت گرفتن فلسفه در راستای فهم و تفسیر شریعت و جایگاه نبوت، هیچ گاه نتوانست همانند فارابی، جایگاهی خاص را به سیاست در فلسفه خود اختصاص دهد.
منابع:
۱- نصر، سیدحسین، نظر متفكران اسلامی درباره طبیعت، تهران، خوارزمی، ،۱۳۵۹ ص ۲۷۵.
۲- میان محمد شریف، تاریخ فلسفه در اسلام، ترجمه زیر نظر نصرالله پورجوادی، تهران، مركز نشر دانشگاهی، ،۱۳۶۵ ج ۱ ، ۶۸۴.
۳- حنا الفاخوری/ خلیل الجر، تاریخ فلسفه در جهان اسلامی، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ،۱۳۷۷ ص ۵۱۳.
۴- شیخ الرئیس بوعلی سینا، الهیات نجات، ترجمه سیدیحیی یثربی، تهران، انتشارات فكر روز، ،۱۳۷۰ ص ۲۸۵.
۵- نصر، سیدحسین، سه حكیم مسلمان، ترجمه احمد آرام، تهران، كتاب های جیبی، ،۱۳۷۱ ص ۴۹.
۶- عنایت، حمید، بنیاد فلسفه سیاسی در غرب، تهران، انتشارات فرمند، ،۱۳۴۹ ص ۵۳.
۷- نعمه، شیخ عبدالله، فلاسفه شیعه، ترجمه سیدجعفر غصبان، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی، ،۱۳۶۷ ص ۱۵۴.

عظیم ایزدی اودلو
منبع : روزنامه همشهری


همچنین مشاهده کنید