دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


زنانه شدن اقتصاد


زنانه شدن اقتصاد
“چرا یك زن نمی تواند كاملاً شبیه یك مرد باشد؟” این عبارتی است كه هنری هیگینز در یكی از تألیفات خود تحت عنوان “بانوی امیدبخش من،” به آن اشاره می كند. احتمالاً نسل های آینده این سؤال را بیشتر از خود خواهند پرسید. هم اكنون در كشورهای ثروتمند جهان، دختران در مدارس از پسران پیشی گرفته، زنان بیشتر از مردان در تحصیلات دانشگاهی موفق بوده و مهمتر اینكه، زنان راحت تر از مردان جذب بازار كار می شوند. شاید به جرا‡ت بتوان گفت كه زنان در حال حاضر قدرتمندترین موتور محركه رشد اقتصاد جهان به حساب می آیند. در دهه ۵۰ میلادی، تنها یك سوم از زنان آمریكایی كه به سن اشتغال رسیده بودند، در بازار كار به صورت تمام وقت حضور داشتند. ولی امروزه این رقم به دو سوم ارتقاء یافته است، به طوری كه اكنون زنان آمریكایی تقریباً نیمی از نیروی كار این كشور را به خود اختصاص داده اند. در مقابل، از دهه ۵۰ به بعد، میزان اشتغال پذیری مردان آمریكایی با ۱۲ درصد اُفت، به ۷۷ درصد رسیده است. البته این اتفاق در همه كشورهای صنعتی یكسان رخ نداده و جریان زنانه شدن بازار كار، فعلاً راه طولانی را در پیش رو دارد. برای مثال، سهم زنان ژاپنی و ایتالیایی در بازار كار كشورشان فعلاً در سطح ۴۰ درصد قرار دارد.
● زنان و خدمات
افزایش اشتغال پذیری زنان در بازار كار كشورهای توسعه یافته، به دلیل معرفی نوع مشاغل جدیدی است كه هر روز به بازار كار وارد می شوند. به عبارت دیگر، اكنون برخلاف سابق از حجم كارهای تولیدی- كه بیشتر انجام آنها از عهده مردان برمی آید- كاسته شده و در عوض، مشاغل خدماتی كه مناسب بانوان می باشند، گسترده تر شده اند. لذا، تقاضا برای نیروی كار فیزیكی در بازار كار كمتر شده است. این امر به نوبه خود زنان و مردان را در بازار كار كشورهای غربی به طور مساوی در كفه ترازو قرار داده است. به همین دلیل، هم اكنون در كشورهای در حال توسعه زنان با موفقیت و شانس بیشتری جذب بازار كار می شوند. در همین راستا، در بازارهای نوظهور آسیای شرقی در برابر هر ۱۰۰ نفر نیروی كار مرد، حدود ۸۳ نفر نیروی كار زن قدعلم كرده كه میزان آن از حد متوسط كشورهای عضو سازمان توسعه و همكاری های اقتصادی )OECD( نیز بیشتراست. در حقیقت، راز موفقیت اقتصادهای شرق آسیا در بخش صنایع صادراتی به ویژه بخش منسوجات، در بكارگیری زنان در این صنایع نهفته است، زیرا هم اكنون ۶۰ تا ۸۰ درصد مشاغل این بخش ها در انحصار زنان قرار دارد.
ادامه ذكر این نكته ضروری است كه صحبت از ورود زنان به جرگه نیروی كار، یك بحث انحرافی و اشتباه است، زیرا زنان در كنار كار و اشتغال رسمی، از قدیم الایام در كار خانهداری و مراقبت از كودكان مشغول بوده اند و چون برای انجام این قبیل فعالیت ها هیچ مزدی دریافت نكرده اند، لذا این بخش از فعالیت آنان در آمارهای رسمی به حساب نمی آید. از سوی دیگر، می توان تاحدودی ادعا كرد كه افزایش حضور رسمی زنان در بازار كار، از ساعات كاری بدون اجرت و دستمزد آنان در خانه می كاهد.
اگرچه حالا دیگر لوازم برقی خانگی نظیر ماشین لباس شویی، ماشین ظرف شویی، جارو برقی و لوازم مشابه به كمك خانم ها شتافته و از ارزش واقعی كار آنان در منزل، تا حد زیادی كاسته است. براساس آمارهای رسمی، در اقتصادهای توسعه یافته جهان، زنان موجد كمتر از ۴۰ درصد محصول ناخالص داخلی )GDP( این كشورها می باشند. البته اگر ارزش كار آنان در منزل نیز به این جمع افزوده شود، در آن صورت سهم زنان از نصف فراتر خواهد رفت. به علاوه، در چند دهه اخیر افزایش ورود زنان به بازار كار كمك قابل توجهی به رشد اقتصادی جهان كرده است. همان طوركه می دانید، سه منبع عامل رشد GDP به شمار می روند كه عبارتند از بكارگیری و استخدام هرچه بیشتر افراد جامعه در بازار كار، استفاده بیشتر از سرمایه به نسبت نیروی كار و افزایش بهره وری نیروی كار و سرمایه به واسطه بكارگیری فن آوری های جدید. جالب است بدانید كه از دهه ۷۰ بدین سو، زنان از هر دو زمینه شغلی جدید، یكی را از چنگ مردان ربوده اند. بدین ترتیب و با یك حساب سرانگشتی می توان چنین نتیجه گیری كرد كه در خلال یك دهه گذشته، مشاركت فزاینده زنان در بازار كار و اشتغال در كشورهای توسعه یافته جهان خیلی بیشتر از جهش اقتصادی چین به رشد و توسعه اقتصاد جهانی كمك كرده است.
منبع : ماهنامه اقتصاد ایران


همچنین مشاهده کنید