سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا


مشارکت زنان موجب افزایش بیکاری نمی‌شود


مشارکت زنان موجب افزایش بیکاری نمی‌شود
در طول تاریخ جهان، زنان همواره به حوزهٔ خصوصی و مردان به حوزهٔ عمومی تعلق داشته‌اند. هرچند در برخی فرازهای تاریخی، زنان هم بخش‌هایی از تاریخ را به خود اختصاص داده‌اند، اما تاریخ تمدن بشر از عرصه‌های فعالیت و حضور مستقیم مردان بسیار نگاشته است. فعال شدن زنان در حوزهٔ عمومی (سیاست، اقتصاد و فرهنگ) در نتیجهٔ تحولات سدهٔ اخیر است، هرچند در مقاطعی از تاریخ، ازجمله تاریخ اسلام و ایران، زنان حضور فعالی در عرصهٔ عمومی داشته‌اند.
در جامعهٔ ایران، مانند دیگر جوامع، این تلقی عام وجود دارد كه زنان باید به امور خانه بپردازند. البته در همین جوامع تكالیف سخت زنان روستایی و كشاورز را در انجام مشاغل متعدد در خارج و داخل خانه شاهدیم كه معمولا ً به‌حساب نمی‌آید. در محیط‌های روستایی، زنان در كنار لوازم منزل یا ابزارهای تولید تلقی می‌شوند و صاحب حقوق خود از محصول كار نیستند؛ برخلاف آنچه در صدر اسلام و در یكی از بی‌نظیرترین جهت‌گیری‌ها دربارهٔ حقوق انسانی زن صورت گرفت و مانند جرقه‌ای پس از رحلت پیامبر از بین رفت و آثار آن در زیر انبوه عوارض فرهنگ جاهلی ناپدید شد.
استقلال اقتصادی زنان و اعطای حق رأی سیاسی به آنها در دوران صدر اسلام پس از رحلت پیامبر به حاشیه رفت و در تاریخ جوامع اسلامی زن به حوزهٔ خصوصی تعلق یافت و نقش‌های خانگی به او محول شد.
همزمان با ورود زنان به حوزهٔ عمومی و عرصه‌های كار و تولید در سدهٔ اخیر با نوعی تحول جدی در جوامع اسلامی مواجه شده‌ایم و در ایران نیز، در شرایط پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ و در نتیجهٔ سیاست‌های اقتصادی سال‌های اخیر، جامعه با افزایش تقاضای اشتغال زنان روبه‌روست.
در اولین برخورد با این تقاضا و در ساده‌ترین و سطحی‌ترین شكل ـ كه متأسفانه اساس بسیاری از تحلیل‌ها در جامعهٔ ماست و با پدیده‌ها سطحی و ظاهری برخورد می‌شود ـ مشكل بیكاری در جامعه به افزایش تقاضای زنان برای حضور در فعالیت‌های اقتصادی نسبت داده می‌شود. افرادی كه عادت دارند زنان را در نقش‌های خانگی ببینند در برابر بروز بحران بیكاری در سال‌های اخیر فوراً مسئله را به تقاضای زنان تقلیل داده و مجموعهٔ عوامل دیگر را نادیده می‌انگارند؛ تحلیلی كه ساده و غیرواقعی است.
در واقع، دلیل مشكل اصلی انفجار جمعیتی است كه در نیمهٔ اول دههٔ ۱۳۶۰ روی داد. آنان كه فكر می‌كردند مشكلات كشور را می‌توان با ازدیاد جمعیت حل و فصل كرد و بر این باور بودند كه هركس با زاده شدن نان خود را هم می‌آورد، به معضل عمومی افزایش جمعیت در كشورهای توسعه‌نیافته توجهی نداشتند.
با این ساده‌سازی در مواجهه با پدیده‌های پیچیدهٔ اجتماعی بود كه جمعیت كشور در مدت ۲۵ سال ۲ برابر شد و اكنون با انفجار در تقاضای اشتغال و ورود به بازار كار، كه بخشی از آن خواستهٔ زنان تحصیلكرده است، مواجهیم. باید در نظر داشت مسائل ناشی از جنگ، سازندگی و فقدان تعامل سازنده با جهان در سال‌های پس از انقلاب، تحت تأثیر غلظت اندیشه‌های آرمانی، امكان رشد و توسعه را، كه لازمهٔ پاسخگویی به نیاز اشتغال است، از میان برد. ناتوانی در جذب سرمایه‌های خارجی و ارتباط سازنده با اقتصاد جهانی باعث شد تا استفاده از ظرفیت‌های اقتصادی كشور برای توسعه در حد قابل قبولی نباشد.
معضل بیكاری در برابر تقاضای عظیم اشتغال را نمی‌توان صرفاً به تقاضای زنان برای ورود به بازار كار تقلیل داد، چون این روند مختصِ ایران نیست و تقاضای زنان برای حضور گسترده در بازار كار پدیده‌ای جهانی است.
در سیاست‌های دولتی مانند چین هم شاهدیم كه حاكمان این كشور توانستند با كنار گذاشتن ایدئولوژی‌های خاص خود در سیاست داخلی و خارجی و با پیش گرفتن رفتاری قاعده‌مند در قبال جامعهٔ جهانی به موفقیت‌های عظیم اقتصادی و ایجاد فرصت‌های اشتغال برای زنان و مردان كشور خود دست یابند.
توجه به تقاضای زنان برای ورود به بازار كار به‌عنوان عامل اصلی ممانعت از اشتغال مردان، فقط ساده كردن یك پدیدهٔ كوچك اجتماعی و اقتصادی و تقلیل آن به یك وجه بدون بررسی وجوه دیگر آن است.
فراموش نكنیم كه توسعه به معنی استفاده از همهٔ ظرفیت‌های یك كشور برای تأمین شرایط بهتر و وضع مطلوب برای مردم است و امكان ندارد توسعهٔ یك كشور بدون نقش‌آفرینی زنان محقق شود، نه‌فقط برای آنكه زنان نیمی از جامعه هستند بلكه به این دلیل كه خداوند استعدادهای مختلفی را در وجود زنان و مردان به ودیعه گذاشته و این حق جامعه است كه از بهترین توان انسانی در مسیر اعتلای خود بهره گیرد. مفهوم واقعی توسعه هم این است كه جامعه بتواند از بهترین توانمندی‌های خود برای پیشرفت بهره‌مند شود.
تجربهٔ كشورهای مختلف جهان نشان می‌دهد كه با حضور زنان در عرصه‌های تولید، كار و تلاش می‌توان از رشد و سرعت بیشتری در تأمین اهداف توسعه برخوردار شد. در مناطق گوناگون جهان، پاسداشت كار زنان در اقتصادهای معیشتی مورد توجه قرار گرفته كه در این زمینه هم ظرفیت‌های بسیار مناسب و گسترده‌ای را در اندیشه‌های دینی برای تأمین حقوق زنان در عرصهٔ اقتصاد شاهدیم. در دین اسلام، كار انسان حرمت بسیار دارد چنانكه حتی برای زنان، در نگهداری و شیر دادن فرزند و روابط زناشویی، حق دریافت اجرت در نظر گرفته شده است. این رویكرد هم نشان می‌دهد كه تلاش زنان و نقش تولیدی آنان در هر عرصه‌ای مؤثر و ارزشمند است.
امروزه، حتی در اقتصادهای معیشتی كه تلاش و كار زنان به‌حساب نمی‌آید، مسئلهٔ محاسبهٔ تلاش‌های خانگی زنان مورد استقبال قرار گرفته و ما را ملزم می‌كند كه از اندوخته‌های دینی خود به‌عنوان ظرفیت‌هایی برای احترام به حقوق زنان و نه تضییع آن بهره گیریم. این مسئله از آن جهت اهمیت دارد كه در جامعهٔ روستایی ایران قرن‌هاست زنان هم كشاورز، هم دامدار، هم همسر و هم مادر بوده و هستند اما هنگام تعیین سهم‌الارث چنان به حاشیه می‌روند و سهمی ناچیز به‌دست می‌آورند كه گویا نقشی در تولید و گردآوری ثروت خانواده نداشته‌اند. این مشكل از آنجا ناشی می‌شود كه در طول تاریخ كشور ما، حقوق زنان در بخش‌های تولیدی و اقتصادی به اشكال گوناگون تضییع شده و بسیاری از زنان حتی نتوانسته‌اند از حقوق مورد تأیید باورهای دینی دربارهٔ استقلال اقتصادی زن استفاده كنند.
آنچه امروزه و متناسب با نقش‌های مدرن زنان مطرح است موضوعی بسیار پیچیده و چندوجهی است كه ساده‌ترین و غیرعلمی‌ترین پاسخ دربارهٔ مشكل بیكاری، همان ارجاع موضوع به تقاضای روزافزون زنان برای اشتغال است. بررسی‌ها نشان می‌دهد كه برخلاف این تحلیل سطحی و ساده‌سازانه، در كشورهای شمال اروپا كه زنان سهم بسیاری در بازار كار دارند میزان بیكاری كمتر از كشورهای جنوب اروپا مانند پرتغال است كه زنان سهم كمتری در بازار كار دارند. بررسی‌ها در این كشورها مشخص می‌كند كه هیچ ارتباط مستقیمی بین تقاضای اشتغال زنان و پدیدهٔ بیكاری وجود ندارد. تحلیلی كه اشتغال زنان را مانع اشتغال مردان می‌داند بازار كار را به كیكی با سطح و حجم ثابت شبیه می‌داند كه تقاضای زنان به كاهش فرصت‌های شغلی مردان می‌انجامد درحالی‌كه به‌تجربه ثابت شده حضور زنان در خارج از خانه به ایجاد مشاغل جدید كمك می‌كند.
اشتغال زنان در خارج از خانه به گردش فعالیت اقتصادی كمك و نیازها و تقاضاهای جدید ایجاد می‌كند كه پاسخ به این تقاضاها به تحرك اقتصادی و ایجاد مشاغل بیشتر می‌انجامد. زنی كه ناچار است هر روز در محیط كار خود حاضر شود، برای رفع نیازهایش در ایفای وظایف همسری، مادری و شغلی، تقاضاهایی را ایجاد می‌كند كه به نوبهٔ خود به اشتغال گروه‌های دیگری از زنان و مردان می‌انجامد.
در یك نگاه ارگانیك به این تحول اقتصادی‌ـ‌اجتماعی درمی‌یابیم كه حضور زنان در بازارهای اقتصادی امواجی كارآفرین را در عرصهٔ اشتغال موجب می‌شود.
به علاوه، وقتی جامعه‌ای برای آموزش و مهارت‌یابی زنان در عرصه‌های گوناگون سرمایه‌گذاری می‌كند، خسارت و زیان جبران‌ناپذیر خواهد بود اگر برای استفاده از این سرمایه‌ها برنامه‌ریزی نشود و فرصت گزینش بهترین‌ها با نگاه جنسیتی دریغ شود.
جامعه باید برای رفع احتیاجات خود از بهترین‌ها، كارآمدترین‌ها و شایسته‌ترین‌ها بهره‌مند باشد و بتواند به نحو احسن مشكلات خود را حل و فصل كند. اگر در انتخاب‌هایی كه برای اشتغال صورت می‌گیرد نگاه جنسیتی و گزینشی مردان حاكم شود، بیشترین ضرر را جامعه متحمل خواهد شد. گذشته از این مسئله، ضرورت خودكفایی و تأمین نیازهای گوناگون زندگی برای بسیاری از دخترانی كه فرصت ازدواج نمی‌یابند و خود باید نیازهای اقتصادی‌شان را مرتفع سازند، برای زنانی كه به هر دلیل همسران خود را از دست می‌دهند یا برای زنانی كه سرپرستی فرزندان و خانوادهٔ خود را به عهده دارند، ضرورتی اساسی است. مسائل این دسته از زنان و دختران با ساده‌سازی در برداشت مسئولان از اشتغال آنها به‌حساب نمی‌آید و قطعاً به بحران‌های اجتماعی و فرهنگی می‌انجامد.
با تغییر در الگوهای اقتصادی و فرهنگی بسیاری از زنان ناچارند به تأمین معاش خود بپردازند و تا پایان عمر شخصاً هزینه‌های زندگی خود را تأمین كنند. اما استناد صرف به نفقه‌پردازی مرد و نفقه‌گیری زن ساده‌سازی و برخورد غیرعلمی با پدیده‌ای بسیار پیچیده و دارای تبعات متعدد اجتماعی و فرهنگی است.
اشتغال زنان نیازی است كه جامعه و دولت را ملزم می‌سازد به اتخاذ سیاست‌‌های مناسب و نگاهی چندوجهی به عوامل مختلف آن تا زمینه‌های حضور همه‌جانبهٔ زنان را فراهم سازند، چرا كه زنان اندوخته‌ها و ذخایر تحقق توسعه‌اند و فقدان برنامه‌ریزی مناسب در این زمینه به اتلاف عظیم منابع منجر خواهد شد كه با همهٔ تجارب امروز بشری در تقابل آشكار قرار دارد.
▪دولت نهم خیر و صلاح زنان را در بازگشت به خانواده و ایفای شغل مقدس و معتبر خانه‌داری می‌داند.
▪تحصیلات زنان و حضور اجتماعی آنها خیلی‌ جاها مشكل‌ساز شده است. زنان نمی‌توانند این نوع تحصیلات را با زندگی‌شان جمع كنند. اساساً جمع كردن تحصیل و اشتغال با زندگی خانوادگی مشكل است!
▪دكتر ژاله شادی‌طلب: «درحالی‌كه یكی از معیارهای ارزیابی كشورها از نظر توسعه، میزان حضور و مشاركت زنان در فعالیت‌های اقتصادی و اجتماعی است، میزان مشاركت زنان در اقتصاد ایران نسبت به سایر كشورهای درحال‌توسعه هنوز بسیار اندك است.»
ز آخرین اطلاعات مربوط به میزان مشاركت زنان و مردان نشان‌دهندهٔ ۱۳ درصد مشاركت زنان در مقایسه با ۶۲ درصد مشاركت مردان است كه به‌وضوح مشخص می‌كند در بازار كار ایران تعادل جنسیتی وجود ندارد.
▪ برخلاف تصور ابتدایی و رایجی كه اشتغال زنان را مانع اشتغال مردان می‌داند و نفقه‌دهی مرد را برگ برندهٔ او برای كسب فرصت شغلی برابر با زن رو می‌كند، مستندات تجربی و آماری كشورهای مختلف آشكار می‌سازد كه اشتغال زنان باعث اشتغال‌زایی بیشتر در جامعه می‌شود.
▪دكتر الهه كولایی: «هیچ ارتباط مستقیمی بین تقاضای اشتغال زنان با پدیدهٔ بیكاری وجود ندارد.»
ز دكتر الهه كولایی: «افرادی كه عادت دارند زنان را در نقش‌های خانگی ببینند در برابر بروز بحران بیكاری در سال‌های اخیر فوراً مسئله را به تقاضای اشتغال زنان تقلیل می‌دهند كه تحلیلی ساده و غیرواقعی است.»
دیدگاه كارشناس، دكتر الهه كولایی، استاد دانشگاه تهران


همچنین مشاهده کنید