پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا


گرایش‌های جهانی اشتغال زنان


گرایش‌های جهانی اشتغال زنان
تغییر ساختار نیروی كار و ورود زنان به عرصه‌های مختلف كار و تلاش علاوه بر افزایش مشاركت اجتماعی این قشر از افراد جامعه و كاهش بین سطح مشاركت آنان با مردان موجب تغییر نگرش سیاستگزاران و برنامه‌ریزان نسبت به چالشهای اشتغال زنان شده است. مواردی نظیر موفقیت زنان در دستیابی به فرصتهای شغلی مناسب، ویژگیهای كار زنان و مشكلات فراروی آنها، لزوم توسعه شغل شایسته برای زنان، ایجاد امنیت و حیثیت انسانی، رعایت حقوق زنان در بازار كار، اشتغال زنان و نقش آنان در خانواده و پرورش نیروی انسانی آینده، وجود فعالیتهای اقتصادی غیر رسمی، عدم نظارت و حمایت قانونی از كار زنان و بالأخره كسب درآمد و مشاركت زنان در گروههای اجتماعی و كارورزی و ارتقاء توانمندی آنها از جمله مسائل مهم در زندگی زنان است كه این امر تغییرات ساختاری به دنبال داشته و جامعه را با چالش‌های متعددی روبرو خواهد ساخت.
نخستین پرسشی كه در این زمینه مطرح می‌شود این است كه آیا شكاف بین مشاركت مردان و زنان در بازار كار در حال كاهش است یا خیر؟ در طول ده سال گذشته شكاف بین نرخ مشاركت نیروی كار مردان و زنان در تمام مناطق كاهش یافته است اما به استثناء اقتصادهای در حال گذار و شرق آسیا در تمام مناطق دیگر هنوز سهم زنان به نسبت كمتر از ۸۰ نفر در مقایسه با هر ۱۰۰ مرد است. بطور مثال در خاورمیانه و منطقه شمال آفریقا و همچنین در جنوب آسیا به ازای هر ۱۰۰ مرد در نیروی كار فقط حدود ۴۰ زن از لحاظ اقتصادی فعال هستند.
پرسش دوم اینكه آیا زنان كارجو در یافتن شغل موفق هستند؟ در طول ۱۰ سال گذشته به استثناء سه منطقهٔ صنعتی جهان، وضعیت بیكاری زنان در خاورمیانه، شمال آفریقا و جنوب آسیا بهبود پیدا نكرده است. بطور مثال بر اساس تحقیقات صورت‌پذیرفته در فاصله سالهای ۲۰۰۳- ۱۹۹۳ میلادی نرخ بیكاری زنان در اكثر مناطق مذكور یا هیچ تغییری نداشته و یا تغییرات اندكی داشته است و حتی زنان جوان (۱۵ تا ۲۴ سال) برای یافتن كار با مشكلات بسیار زیادی مواجه بودند.
● ویژگیهایی كار زنان
به طور معمول زنان كمتر از مردان در كارهایی استخدام می‌شوند كه دارای دستمزد و حقوق منظم است. نتایج پژوهش‌‌های موجود نشان می‌دهند كه تقریباً در تمام اقتصادها سهم مشاركت زنان در انجام كارهای خانگی بیشتر از مردان است. در اقتصادهای متكی بر كشاورزی زنان اغلب بیشتر از مردان در این بخش كار می‌كنند. همچنین سهم زنان در بخش خدمات بیش از مردان است. اما متأسفانه حتی در مشاغلی كه به طور سنتی مختص ایشان است دستمزد كمتری نسبت به مردان دریافت می‌كنند.
نتایج تحلیل سه شاخص: وضعیت، بخش و دستمزدها و درآمدها- بیانگر این واقعیت است كه احتمال اشتغال زنان در اقتصاد غیر رسمی فاقد چارچوبهای قانونی و نظارتی، بیشتر از مردان و مزایای تأمین اجتماعی آنان كمتر است و یا اینكه هیچ مزایایی ندارند. همچنین میزان آسیب‌پذیری آنان زیاد است. در نتیجه زنان نسبت بالایی از شمار كارگران كم‌درآمد دنیا را تشكیل می‌دهند. یعنی این افراد كار می‌كنند ولی درآمد آنها به اندازه‌ای نیست كه زندگی آنها و خانواده‌هایشان را تأمین كند. ایجاد شغل مناسب و كافی برای زنان فقط در صورتی امكان‌پذیر است كه سیاستگزاران نه تنها باید اشتغال را در كانون سیاستهای اجتماعی و اقتصادی قرار دهند، بلكه همچنین باید دریابند كه حتی مشكلات زنان در دنیای كار چشمگیرتر از مشكلات مردان است. بررسی‌های اخیر نشان می‌دهد كه بدون پیشرفت در زمینه ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان به منظور كمك به آنان در دستیابی به شغلی مفید و مزدآور در شرایط آزاد، برخورداری از امنیت و حیثیت انسانی و در نتیجه كار در شرایطی آبرومندانه، به نصف رساندن فقر تا سال ۲۰۱۵ در بیشتر مناطق دنیا تحقق نخواهد یافت.
● بیكاری زنان و دختران:
دشواری یافتن كار برای زنان جوان (۱۵ تا ۲۴ سال) خیلی جدی‌تر از دیگر زنان است. زن بودن و جوانی می‌تواند میزان تبعیض را دو برابر كند زیرا به نظر می‌رسد كه در دوره‌های ركود اقتصادی زنان برای ورود به بازار كار و حفظ مشاغل خود با بیشترین میزان دشواری مواجه هستند. در تمام مناطق دنیا نرخ‌های بیكاری پسران و دختران جوان بالاتر از نرخ‌های بیكاری افراد بالغ است. بنابراین لازم است كه در تفسیر گزارشهای مربوط به كاهش بیكاری زنان محتاط باشیم زیرا چنین گرایشی می‌تواند نشانگر آن باشد كه زنان با چشم‌پوشی از بازار كار و یا پذیرش ساعات كاری كمتر، با شرایط بد اقتصادی بسوزند و بسازند.
● گرایش‌های موجود در شاخص‌های اشتغال نسبت به جمعیت:
نسبت اشتغال بر جمعیت نشانگر ظرفیت اقتصادها در ایجاد فرصتهای شغلی برای افراد است و در نتیجه نسبت بالاتر اشتغال بر جمعیت بیانگر این است كه شمار بیشتری از افراد آماده كار، شاغل هستند. لازم به ذكر است كه در طول ده سال گذشته نسبت‌های مربوط به زنان در تمام مناطق افزایش پیدا كرده‌اند ولی شكاف بین زن و مرد هنوز وجود دارد. ممكن است استدلال شود كه تمام زنان آماده كار نمی‌خواهند شاغل بشوند ولی واقعیت غیرقابل تردید این است كه بیكاری موجود نشان می‌دهد زنانی وجود دارند كه می‌خواهند كار كنند ولی قادر به یافتن شغلی نیستند. و از آنجا كه میزان كلی بیكاری برای زنان بیشتر از مردان است در نتیجه به فرصتهای شغلی بیشتری نیاز است تا تمایل زنان را برای كار كردن تأمین كند. به علاوه برخی شكافهای اشتغال موجود در اقتصادهای صنعتی از این واقعیت حكایت دارند كه برخی زنان بیكار ماندن در خانه را انتخاب می‌كنند زیرا از توانایی مالی لازم برخوردار هستند ولی به احتمال زیاد در سایر مناطق دنیا اگر فرصتهایی برای زنان وجود داشته باشد، آنها برای انجام كار تمایل دارند. البته فراهم‌سازی دسترسی برابر به تحصیل برای زنان و فرصتهای یكسان آنان در دستیابی به مهارتهای لازم برای رقابت در بازار كار اولین گام در زمینه جذب بیشتر زنان به بازار كار است.
● گرایش‌های اشتغال بر حسب بخشهای كاری و دستمزدها / درآمدها و كارهای كم‌درآمد
برای ارزیابی شرایط اشتغال هیچ شاخص واحد مورد توافقی وجود ندارد. با این وجود می‌توان با ارزیابی سه شاخص وضعیت اشتغال، اشتغال بر حسب بخش و دستمزدها / درآمدها به یك شناخت و آگاهی نسبی دست یافت. ارزیابی اولیه این شاخص‌ها نشان می‌دهد كه هر چند در زمینه مشاركت زنان در نیروی كار توفیق حاصل شده است ولی این توفیق لزوماً به معنای ایجاد فرصتهای شغلی مناسب برای زنان نیست. البته شاخص‌های قابل توجه دیگری نیز وجود دارند كه از جمله می‌توان به ساعت كار و حضور نیروی كار در اقتصاد غیررسمی فاقد نظارت اشاره كرد.
متأسفانه بسیاری از اقتصادهای در حال توسعه در زمینه وضعیت اشتغال بر حسب جنسیت، آمارهای قابل اعتمادی را در اختیار ندارند. اطلاعات قابل دسترسی هم حاكی از آن است كه در فقیرترین مناطق دنیا سهم كارگران زن در كارهای خانوادگی از كل اشتغال خیلی بیشتر از سهم مردان است و كمتر احتمال دارد كه برای این كار زنان، مزد و حقوقی دریافت كنند. احتمال می‌رود كه چنین گرایشی در بیشتر بخشهای دنیای در حال توسعه تداوم داشته باشد به خصوص در زمان بحران یا ركود اقتصادی، زنان اولین كسانی هستند كه از كار دارای دستمزد و حقوق كنار می‌روند. بدین ترتیب است كه آنها به عنوان كارگران خانوادگی متكی به خود یا فاقد حقوق، ناچار در اقتصاد غیر رسمی وارد می‌شوند.
احتمالاً حتی در میان كارگران مزدبگیر و حقوق‌بگیر نیز زنان زیادی وجود دارند كه دارای اشتغال نامنظم و یا نامناسب هستند. از آنجا كه احتمال استخدام مردان در مشاغل مهم، منظم و دارای دستمزد بهتر، بیشتر است، تعداد زنان فعال در مشاغل حاشیه‌ای، ناامن و كم‌ارزش نظیر كارهای خانگی، اتفاقی یا موقت افزایش پیدا می‌كند. معمولاً چنین مشاغلی دارای دستمزد خیلی پایین، درآمد نامنظم، امنیت شغلی یا درآمدی اندك بوده و فاقد حمایت اجتماعی كافی می‌باشند.
● اشتغال بر حسب بخش فعالیت زنان
تحلیل داده‌های مربوط به بخش فعالیت زنان نشان می‌دهد كه كار زنان موجب ارتقاء یا تقویت وضعیت آنان می‌شود. مناطق پردازش صادرات در مقایسه با بخش‌های كشاورزی و خدمات داخلی، درآمد قابل ملاحظه و دستمزدهای بهتری را برای فعالیت زنان در اقتصاد رسمی به همراه داشته‌اند ولی شواهد نشان می‌دهد كه با تحول ماهیت اشتغال در مناطق پردازش صادرات و ورود فناوری برتر تركیب جنسیتی نیروی كار نیز تغییر می‌كند.
در بخش خدمات، زنان هنوز در بخشهایی كه به طور سنتی با نقش‌های جنسیتی آنان به خصوص در زمینه خدمات اجتماعی و شخصی مرتبط هستند، تمركز دارند. در حالی كه مشاغل با دستمزد بهتر در بخش خدمات مالی و تجاری همچنین معاملات ملكی در كنترل مردان است. تفكیك جنسیتی مشاغل در حال تغییر است ولی این تغییر به كندی صورت می‌گیرد و هنوز مشاغلی از قبیل مراقبت و كار در خانه متعلق به زنان است. در صورتی كه فرصتهای اندك بازار كار برای زنان، منجر به سرمایه‌گذاری پایین در زمینه تحصیل، آموزش و كسب تجربه زنان تداوم پیدا كند ممكن است چنین مشاغلی به نسل بعدی آنها نیز منتقل شود.
● دستمزدها و درآمدها:
برابری دستمزد در كوتاه مدت قابل تحقق نمی‌باشد. بطور مشخص زنان در همه جا كمتر از مردان دستمزد می‌گیرند. بخشی از دلایل چنین موضوعی به این خاطر است كه مشاغل مربوط به زنان اغلب دارای سطح پایین و پرداختی اندك هستند. حتی در مشاغل زنانه مانند پرستاری و تدریس هنوز برای زنان برابری جنسیتی در زمینه دستمزد حاصل نشده است. برای مثال، در سنگاپور معلمان مرد پایه ابتدایی، تقریباً ۶ درصد بیشتر از معلمان زن حقوق می‌گیرند و حقوق پرستاران مرد نیز ۱۲ درصد بیشتر است.
نویسنده :پریسا غفاری
منبع : روزنامه تفاهم