چهارشنبه, ۱۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 8 May, 2024
مجله ویستا


کلید اقتصاد در دست های ظریف


کلید اقتصاد در دست های ظریف
حتی امروزه در دنیای مدرن والدین هنوز ترجیح می‌دهند که پسر داشته باشند تا دختر.
یک دلیل دیرین که چرا پسران مورد مرحمت بیشتری قرار می‌گیرند این است که آنها می‌توانند منبع درآمدزای بهتری برای والدین پیر خود باشند، اما امروز با توجه به افزایش اشتغال و پیشرفت‌های علمی و شغلی فراوان زنان در عرصه‌های اقتصادی، والدین احتیاج به بازنگری در ایده‌های خود دارند و به همین دلیل دختران برای سرمایه‌گذاری ممکن است بسیار بهتر از پسران باشند.
در مدارس دختران نمرات بهتری کسب می‌کنند و بیشتر از پسران موفق به ورود به دانشگاه می‌شوند و بنابراین برای شغل‌های جدید در قرن بیست‌ویکم که از فکر (Brain) نسبت به زور و بازو (Brawn) بیشتر استفاده می‌شود، لیاقت بیشتری از خود نشان می‌دهند. این وضعیت در کشورهای توسعه یافته و در اکثر کشورهای در حال توسعه یکسان است.
در کشورهای توسعه یافته بیشتر از نصف مدارج بالای دانشگاهی به زنان اعطا می‌شود. در آمریکا در مقابل هر ۱۴۰ زن که موفق به ورود به دانشگاه می‌شوند ۱۰۰ مرد وجود دارد در سوئد این رقم به ۱۵۰ زن افزایش پیدا می‌کند (در ژاپن ۹۰ زن نسبت به ۱۰۰ مرد می‌باشد که این هم خود جای سوال دارد.)
در سال ۱۹۵۰ یک سوم از زنان آمریکایی شاغل بوده‌اند امروزه دو سوم از این قشر شاغل هستند و نصف نیروی کار آمریکا را اشغال کرده‌اند این در حالی است که درصد اشتغال مردان در همان سال ۱۲ درصد افت پیدا کرده و به ۷۷ درصد می‌رسد. گرچه هنوز در کشورهایی مانند ایتالیا و ژاپن درصد اشتغال با روند بسیار آهسته‌تری (۴۰ درصد) رو به افزایش است، لیکن در سایر کشورها درصد اشتغال زنان رو به افزایش است.
نحوه اشتغال زنان نه‌تنها از لحاظ کمی بلکه از نظر نوع شغل (کیفی) تغییر قابل ملاحظه‌ای داشته است. کارهای تولیدی و صنعتی که به طور سنتی به مردان مربوط می‌شده امروزه در کشورهای توسعه یافته افت پیدا کرده در مقابل فعالیت‌های خدماتی رشد چشمگیری داشته است. به همین دلیل تقاضا برای نیروی کار یدی مردان کاهش یافته و موقعیت شغلی برای هر دو جنس به تساوی کشیده است.
در کشورهای در حال توسعه نیز بیشتر زنان شاغل هستند در اقتصاد در حال شکوفا آسیای شرقی برای هر ۱۰۰ مرد شاغل ۸۳ زن نیز مشغول به کارند این نسبت در کشورهای OECD حتی بالاتر زنان آسیایی سهم مهمی در صادرات کشورهای خود داشته‌اند در صنعت نساجی و پوشاک ۶۰ الی ۸۰ درصد از نیروی کار را زنان تشکیل داده‌اند.
البته صحبت از «ورود» زنان به دنیای کار حرف گمراه‌کننده‌ای است زیرا در کنار کارهای رسمی درآمدزا، زنان همواره در خانه فعال بوده‌اند، مراقبت از کودکان و تمیز کردن و پخت پز همواره بر دوش زنان بوده است ولی متاسفانه هیچ‌گاه این مشاغل درآمدزا نبوده و در آمارهای رسمی نیز محسوب نمی‌شود.
افزایش اشتغال در کارهای درآمدزا برای زنان به معنای کاهش ساعات فعالیت در کارهای غیردرآمدزای منزل نیز می‌باشد وجود وسایلی مانند ماشین لباسشویی، ماشین ظرفشویی و خدماتی نظیر مهدکودک‌ها، پرستاران بچه، کارگران نظافتچی به عنوان نیروهای کمکی برای زنان شاغل قسمتی از وظایف سابق آنها را به دوش می‌کشند.
با این حال زنان هنوز هم به کار داخل منزل احساس مسوولیت می‌کنند. به‌طور مثال در کشورهای با اقتصاد پیشرفته زنان فقط تا ۴۰ درصد در رشد ناخالص داخلی نقش دارند ولی اگر فعالیت در منزل به این رقم اضافه شود (محاسبه ساعات کار انجام شده در خانه به نسبت دستمزد یک مستخدم یا کارگر در منزل)، زنان شاید کمی بیشتر از نصف در رشد ناخالص داخلی نقش داشته باشند.
جایگاه زنان در بازار کار نه تنها به عنوان نیروی کار بلکه به عنوان مصرف‌کننده مدیر و سرمایه‌گذار نیز بسیار مهم است. زنان به‌طور سنتی بیشترین خرید مربوط به منزل را انجام می‌دهند و علاوه بر این به خاطر داشتن شغل نیز پول بیشتری برای خرج کردن دارند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد که زنان حدود ۸۰ درصد از تصمیم‌گیری‌های مربوط به امر خرید را انجام می‌دهند. رئیس یک شرکت ژاپنی به‌نام GOLD MAN SACHS در توکیو، مجموعه‌ای (basket) از ۱۱۵ شرکت ژاپنی را گردآوری کرده است، که از بالا رفتن قدرت خرید زنان و تغییر در نحوه زندگی و افزایش اشتغال آنها نفع زیادی برده‌اند.
این شرکت‌ها شامل صنایعی مانند پوشاک، غذاهای آماده، فرآورده‌های مربوط به زیبایی و خرید و فروش‌های اینترنتی بوده‌اند.
بررسی‌ها نشان می‌دهد در دهه گذشته ارزش در سبد GOLD MAN تا ۹۶ درصد رشد پیدا کرده است درحالی که افزایش بورس سهام توکیو فقط تا ۱۳ درصد رشد داشته است.
مطالعه دیگری در کشور آمریکا نیز یافته جدید دیگری نشان می‌دهد، شرکت‌های آمریکایی با مدیران ارشد زن پرداخت‌های عادلانه‌تری نسبت به سایر شرکت‌ها دارند علت این است که گروه‌های مرکب از هر دو جنس زن و مرد در رفع مسائل اجتماعی و برخوردهای خارجی موفق‌ترند.
استفاده هر چه بیشتر از مهارت‌های زنان تنها مساله رعایت عدالت و انصاف نیست بلکه برای تجارت و بازار نیز بهتر است.
علی‌رغم مطالعات و یافته‌های زیاد در زمینه قابلیت زنان این قشر همواره از کمترین امکانات و خدمات برخوردار هستند. بسیاری از آنها محروم از درآمد به‌خاطر پرداختن به کار منزل هستند و بسیاری دیگر نیز استفاده کافی از مهارتشان نمی‌کنند.
در کشورهای فقیر نیز به‌خاطر به‌کارگیری اندک از نیروی کار زنان،‌رشد اقتصادی با کندی مواجه شده است.
مطالعات انجام شده توسط برنامه اقتصاد جهانی (World Economic Forum)، ارتباط نزدیک بین تساوی جنسی (این عامل با میزان مشارکت اقتصادی، تعلیم و تربیت، بهداشت و تقویت سیاسی) و رشد ناخالص داخلی را برحسب نفر نشان می‌دهد.
بنابراین می‌توان گفت بهترین نوع سرمایه‌گذاری در کشورهای در حال توسعه،‌افزایش تحصیل دختران در آن کشورها است زیرا بیشترین بازخورد را از لحاظ اقتصادی ـ اجتماعی دارد.
نه‌تنها زنان تحصیلکرده مفیدتر و موثرتر در خارج از منزل هستند بلکه مولد بچه‌های سالم‌تر و تحصیلکرده نیز هستند. باید توجه داشت پتانسیل عظیمی از افزایش سرانه درآمد در کشورهای در حال توسعه به‌خاطر بی‌سوادی یا کم‌سوادی دختران در این کشورها راکد مانده است بیشتر از دو سوم افراد بی‌سواد در دنیا را زنان تشکیل می‌دهند.
مهم‌تر آنکه محاسبات نشان داده که افزایش بیشتر اشتغال زنان در افزایش رشد ناخالص داخلی سهم بیشتری دارد تا ایجاد فرصت‌های جدید شغلی برای مردان.
عقاید کوته‌بینانه‌ای از بیرون رفتن و اشتغال به کار زنان وجود دارد مثلا گفته می‌شود تحصیل و کسب درآمد زنان باعث کاهش رشد جمعیت شده و همین کاهش در درازمدت رشد کمتر را سبب می‌شود. در جواب باید گفت که واقعیت عکس این قضیه را نشان می‌دهد.
در کشورهای با نرخ بالای اشتغال زنان مانند سوئد میزان زاد و ولد نیز بیشتر است و در سایر کشورها مانند آلمان،‌ ایتالیا و ژاپن که اشتغال زنان کمتر است زاد و ولد نیز کاهش می‌یابد. در واقع کاهش رشد جمعیت در کشورهای با درصد اشتغال پایین زنان بیشتر دیده می‌شود.
به‌نظر می‌رسد که اگر زنان در فعالیت‌های اجتماعی با خط مشی و سیاست صحیح حمایت شوند تاثیری در میزان زاد و ولد به وجود نخواهد آمد. سیستم‌های حمایتی اجتماعی مانند ایجاد مهد کودک‌ها، اجازه کار با ساعات متغیر و مالیات‌های اصلاح شده وسیله‌ای برای بهره‌گیری هر چه بیشتر از تخصص و توان زنان را فراهم می‌آورد و بدین‌ترتیب درصد اشتغال زنان نیز افزایش می‌یابد. به طور مثال در کشور ژاپن تنها ۱۳ درصد از بچه‌های زیر سه سال در مهد کودک‌ها هستند، ولی این رقم در آمریکا ۵۴ درصد و در بریتانیا ۳۴ درصد است.
در پایان باید گفت که اگر زنان با حضور هر چه بیشتر در جامعه بتوانند به تقویت اقتصاد کشورشان کمک کنند کاملا منصفانه خواهد بود که مردان نیز حضور و نقش خود را در فعالیت‌های منزل بیشتر کنند.
نزهت منتظری
منبع : روزنامه تهران امروز