سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

امنیت ملی و مسئله‌ هسته‌ای


امنیت ملی و مسئله‌ هسته‌ای
در تعاریف امنیت دیدگاههای متفاوتی وجوددارد و هر مکتبی برای خود تعریفی خاص از امنیت دارد. اما ساده‌ترین تعریفی که از امنیت وجود دارد، “احساس آسایش نسبی در مقابل خطرات می باشد.” زمانی که همین مسئله امنیت را در سیستم‌های مختلف مورد ارزیابی قرار می‌دهیم بادیدگاههای مخالف و متفاوتی روبرو می‌شویم. در یک سیستم داخلی یا ملی مسئله امنیت از نگاه گروهها، احزاب، سندیکاها، قومیت‌ها و مذاهب مختلف در یک محدوده جغرافیایی معین کار را دشوار و پیچیدگی را دوچندان می‌نماید. گرچه احساس آرامش نسبی یک مجموعه یا یک سیستم از خطرات داخلی و خارجی می‌تواند تا حدی این پیچیدگی را برطرف نماید. اما دیدگاههای فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی، اجتماعی هر کدام نظرات خود را در اولویت قرار می‌دهند و به طور مثال عده‌ای در بحث امنیت اقتصادی اعتقاد دارند که اگر یک سیستم پویای اقتصادی بتواند تولیدات داخلی را افزایش بدهد و در بازارهای خارجی موقعیت ویژه‌ای کسب نماید اقتدار ملی و قدرت ملی را فراهم می‌آورد.
طرفداران امنیت نظامی نیز اعتقاد دارند که بالا بردن توان ملی و رفع خطرات برای امنیت ملی نیازمند اختصاص بودجه کلان به فناوری‌های پیشرفته نظامی است. امنیت فرهنگی نیز در نوع خود جالب است، حفظ هویت یک ملت و تقویت پایه‌های تاریخی آن می‌تواند آینه تمام نمای نسل آینده باشد. این امر در صورتی که یک نظام سیاسی بتواند کارکردهای ویژه خود را اجرا نماید، تقویت باورهای اسلامی و ملی در کشورهای اسلامی بویژه خاورمیانه می‌تواند به امنیت فرهنگی کمک نماید.
در مسئله هسته‌ای ایران گاه‌گاهی مسئله امنیت مطرح می شود. بلافاصله ذهن منحرف عده‌ای از غربی‌ها متوجه امنیت نظامی می‌شود. به باور اینان تقویت وافزایش قدرت هسته‌ای ایران موجب دستیابی این کشور به سلاح هسته‌ای می‌شود و می‌تواند معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی راتغییر نماید. اما همین عده بویژه خانم کاندولیزا رایس نمی‌گویند که با پایان یافتن نفت وگاز وسایر منابع تولید انرژی الکتریکی ایران در تولید انرژی الکتریسته و برق امنیت ندارد و حتی آینده یک ملت را با بی‌شرمی تهدید می‌کند. در بعد داخلی همین تفکرات خانم رایس تا حدی پیروانی دارد. اینان می‌گویند ایران به اندازه کافی از نفت وگاز فراوان برخوردار است و بنابراین نیازی به انرژی هسته‌ای ندارد. اعضای سازمان مجاهدین خلق که میهن فروشی آنان برکسی پوشیده نیست جمهوری اسلامی را متهم می‌نمایند که فرصت‌های اقتصادی را از دست می‌دهد و با سرمایه گذاری در بخش انرژی هسته‌ای امنیت ملی کشور را با خطر مواجه می‌کند.
در بحث امنیت اقتصادی عده‌ای دیگر بر این عقیده‌اند که اگر جمهوری اسلامی ایران بتواند از الگوی کره جنوبی، سنگاپور و مالزی پیروی کند، امنیت اقتصادی کشور تامین می‌شود و توجه صرف به امنیت اقتصادی را در دستور کار خود قرار دادند. اینان امنیت ملی را امنیت اقتصادی تعریف می‌نمایند. بنابراین در دیدگاههای اینان نیازی به انرژی هسته‌ای نیست و حتی در صورت دستیابی به انرژی هسته‌ای جمهوری اسلامی باید هزینه‌های سنگینی را برای نابودی آن سرمایه‌گذاری کند.
امامقایسه و تطبیق دو الگوی متفاوت یا به عبارت علمی‌تر دو متغیر متفاوت از اشتباهات ذهن آن عده است ایران برخلاف کشورهای اندونزی، مالزی، کره جنوبی و سنگاپور در منطقه‌ای واقع شده است که نمی‌تواند الگوی اقتصادی صرف را مدنظر قراردهد. منطقه‌ای که بزرگترین منبع ذخایر انرژی جهان در آن واقع شده باشد نیازمند بررسی محیطی خاص خود می‌باشد. کشوری که بدون هیچ دلیل موجهی ۸ سال در معرض تجاوز قرار گرفت و با حمایت امپریالیسم سالها درگیر جنگ داخلی بود متفاوت از کشوری است که در محیطی قرار دارد که منبع انرژی جهان نیست و حتی خود از واردکنندگان منابع نفت و گاز است.
مسئله هسته‌ای ایران که امروزه به صورت یک اجماع بین‌المللی در محافل خبری از آن بر علیه جمهوری اسلامی ایران یاد می شود و شورای امنیت قطعنامه‌های ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ را در رابطه با این اقدامات ایران به تصویب رسانده است از زاویه امنیت ملی قابل بررسی است. برای اثبات بی‌اثر بودن سلاح هسته‌ای که غرب جمهوری اسلامی ایران را متهم به تولید آن می‌کند در چارچوب یک پیشفرض محال آن را بیان می‌کنم. این فرضیه عبارت است از “جمهوری اسلامی ایران سلاح هسته‌ای دارد و در منازعات جهانی از آن بهره می‌گیرد بنابراین امنیت ملی ایران تضمین شده است.”
رد این فرضیه خیلی واضح به نظر می‌رسد به دلایل زیر:
۱) اولا سلاح هسته‌ای خاصیت بازدارندگی دارد و جمهوری اسلامی ایران در منطقه‌ای قراردارد که کشورهایی که آن را تهدید می‌کنند و یا درصددند که برضد جمهوری اسلامی ایران فعالیت نمایند هیچ‌وقت توان به کارگیری آن را نخواهند داشت چرا که اولا جامعه جهانی استفاده از این سلاح‌ها را محکوم می‌نماید در ثانی در معادلات قدرت نظامی امروز سلاح هسته‌ای جایی ندارد و تنها به صورت یک رقابت نمادین بین قدرت‌های بزرگ درآمده است.
۲) در بحث تضمین امنیت ملی ایران هم باید گفت آنچه که جمهوری اسلامی را روی پا نگه داشته است احساس تعلق به گرایشات اسلامی- ایرانی است تا زمانی که این احساسات ایرانی- اسلامی در میان اقشار ایران باشد امنیت تضمین در غیر این صورت امنیت ملی مفهومی نخواهد داشت. غیر از احساس تعلق به ایرانیت و اسلامیت جمهوری اسلامی ایران از سلاح‌های پیشرفته‌ای برخوردار است که حتی توان صادر نمودن آن به خارج را خواهد داشت و حداقل اگر به صورت تهاجمی عمل ننماید به صورت تدافعی توان بهره برداری از آن را خواهد داشت. بنابراین نیازی به رقابت و ماجراجویی در عرصه بین‌الملل نمی‌بیند. این را غرب بهتر از هر ایرانی مسلمان می‌داند که جمهوری اسلامی ایران توان خود را بر سلاح هسته‌ای بنا نگذاشته است. چون می‌داند که در صورت حمله هسته‌ای به ایران، غرب حوزه منافع خود را در منطقه از دست می‌دهد.بنابراین آنچه که از آن به عنوان تهدیدات بین‌الملل از آن یاد می‌شود چیزی نیست جز یک جنگ روانی به منظور پایین آوردن قدرت ملی ایران.
حال امنیت ملی ایران در استفاده صلح آمیز از انرژی هسته‌ای یا عدم امنیت ملی ایران ناشی از انرژی هسته‌ای در چیست؟ همان طور که در تعریف امنیت گفتیم امنیت ملی عبارت است از احساس آرامش نسبی از خطرات داخلی و خارجی در یک سیستم ملی. در اینجا برای همگان یک سوال پیش می‌آید این خطر کجاست که جمهوری اسلامی و توده‌های میلیونی احساس می‌کنند؟ جواب واضح است. برحسب برآورد دقیقی که کارشناسان وزارت نفت از میزان ذخایر نفت و گاز ایران دارند انرژی نفت و گاز حداکثر تا چند دهه آتی‌خواهد بود. آیا این خطر برای امنیت ملی یک کشور نیست و آن هم در شرایطی که جمعیت ایران در حال افزایش است. توجه ایران به تولید صلح آمیز انرژی هسته‌ای تنها یک جنبه از فعالیت دستگاه تصمیم‌گیرنده جمهوری اسلامی است.
امنیت ملی زمانی معنای واقعی خود را پیدا می‌کند که تصمیم‌گیرندگان جمهوری اسلامی یک نوع تعادل در شاخص‌های امنیتی برقرار نمایند به همان اندازه به انرژی هسته‌ای بها می‌دهیم به توسعه اقتصادی هم باید بها بدهیم. این امر هم نیازمند برقراری تعادل میان خصوصی سازی و دولتی سازی خواهد بود و نظارت دولت و نقش نظارتی دولت در این راستا مهم و تعیین کننده خواهد بود.
در یک ارزیابی دیگر از مفهوم امنیت ملی و انرژی هسته‌ای باید گفت زمانی که یک سیستم بیش از یک دهه افکار عمومی خود را متوجه حقوق صلح‌آمیز انرژی هسته‌ای، نموده است و توده‌های میلیونی را برای احقاق حق خود همراه نموده است، هرگونه عدول از افکار عمومی و دست کشیدن از برنامه صلح‌آمیز یا به عبارتی بی‌توجهی به حقوق ملت ایران در انرژی هسته‌ای امنیت ملی را با بحران مواجه خواهد نمود. در صورت نادیده گرفتن حقوق ملت ایران شاهد جنبش‌های احتمالی خواهیم بود که پیگیر حقوق ملی خود هستند و این یک تهدید نه برای امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بلکه برای هر سیستمی خواهد بود. بنابراین آنچه که مسئولین کشور جمهوری اسلامی ایران و تصمیم‌گیرندگان نظام باید مورد توجه قرار دهند حق مسلم ملت ایران است و تنها پشتوانه جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقه‌ای و بین‌المللی در رابطه با انرژی هسته‌ای همین حمایت توده‌هاست. پس از دوران ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی‌نژاد و سفرهای استانی ایشان اراده ملت ایران برای احقاق حقوق خود به طور قابل ملاحظه‌ای تقویت شد.
در عرصه بین‌المللی نیز امنیت بین‌المللی را نه توان بالای کاربرد سلاح هسته‌ای تعریف می‌کند بلکه امنیت ملی امروز در حوزه‌هایی مانند محیط زیست، فناوری ارتباطات، توسعه تکنولوژی و قدرت بالای اقتصادی تعیین می‌کند. آمریکا شاهد و دلیل محکمی بر ناکارآمدی توان سلاح هسته‌ای این کشور در معادلات جهانی و منطقه‌ای می‌باشد. عراق که سالهاست در اشغال ارتش آمریکاست هنوز امنیت ندارد به عبارت بهتر اشغالگران هنوز نتوانسته‌اند امنیت در عراق را برقرار نمایند. با اینکه این کشور دارای پیشرفته‌ترین تسلیحات هسته‌ای است. به گمان بعضی از ناظران روابط بین‌الملل ، صدام حتی اگر به سلاح هسته‌ای هم دست پیدا می‌کرد توان استفاده از آن را نمی‌داشت. زیرا کارکرد این سلاح‌ها فقط و فقط خاصیت بازدارندگی آن بود و سلاح هسته‌ای فقط بهانه‌ای بود برای سقوط صدام. کشف نشدن سلاح هسته‌ای یا به عبارتی بهتر نبود دلایل کافی در اثبات و تصمیم عراق برای سلاح هسته‌ای پس از اشغال، ادعای فوق را ثابت می‌کند.
در ارزیابی نهایی باید گفت که تحول مفهوم امنیت از حوزه‌های سخت افزاری به نرم افزاری موجب شده است که کشورها بیشتر دنبال حوزه‌های نرم افزاری امنیت باشند. دستیابی جمهوری اسلامی ایران به انرژی هسته‌ای هم در چارچوب حوزه‌های نرم افزای قابل ارزیابی است. زیرا نسل آینده ایران اسلامی هیچ تضمینی ندارد و نسل کنونی وظیفه خطیری بر عهده دارد و نمی‌تواند به آینده “مام میهن”‌بی‌تفاوت باشد. آن هم در جهانی که قدرت‌های بزرگ هیچ تضمینی به نسل آینده ایران اسلامی نمی‌دهند.
قدرت‌هایی که خود زمانی با خلق بزرگترین فاجعه انسانی در هیروشیما و ناکازاکی اولین قاتلین جانی هزاران انسان بی‌گناه شدند. اکنون آنان امنیت خود را این‌گونه ترسیم می‌کنند که دیگران نیز قاتل جانی هستند.
هادی محمدی‌فر
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید