جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

مذاکرات هسته ای، مسیر طی شده، چشم انداز پیش رو


مذاکرات هسته ای، مسیر طی شده، چشم انداز پیش رو
۳ دور مذاكره هسته ای میان نمایندگان ایران و اتحادیه اروپا پس از صدور قطعنامه های تحریم شورای امنیت علیه ایران، در شهرهای آنكارا، مادرید و لیسبون در۲ ماه گذشته اگرچه از سوی برخی محافل خبری غرب مذاكره برای مذاكره یا مذاكره فرعی برای ارزیابی این كه بالاخره مذاكرات اصلی می تواند جریان یابد یاخیر؟ و از این رو كم اهمیت تلقی شده، اما میزان اهمیت این مذاكرات چیزی نبوده و نیست كه این دسته از محافل خبری یا دیگر محافل و مجامع سیاسی بین المللی توانسته باشند آن را كتمان كنند.
خارج از كادر نگاه اپوزیسیون یا پوزیسیون جهانی فعالیت های هسته ای ایران هم اگر نگاه كنیم، واقع آن است كه ایران و غرب در ماجرای هسته ای آخر حرف و مقصود نهایی خود را بیان كرده، پای آن ایستاده و در مسیرش حركت كرده اند. ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و حتی صدور قطعنامه تحریم حربه ای بود كه غربی ها در طول ۴ سال كشمكش هسته ای با ایران همواره بدان تأكید كرده بودند، حال آنها این مسیر را رفته و تهدید خود راعملی كرده اند، هر چند شاید از پس چانه زنی های بسیار و كش و قوس با روسیه و چین و حتی میان آمریكا و اروپا بتوانند به یكی دو قطعنامه دیگر هم برسند كه این روند با وجود برقراری مذاكره بین ایران با غرب و نماینده گروه ۱+۵ روالی آسان نخواهد بود.
از طرف دیگر ایران هم ساخت و مونتاژ سانتریفیوژها برای غنی سازی و نصب و راه اندازی آنها را با موفقیت ادامه داده و تحت نظارت بازرسان آژانس اتمی وارد مرحله صنعتی تولید سوخت هسته ای شده و تأییدیه بازرسان آژانس برای فعال بودن ۱۳۰۰ سانتریفیوژ و انجام عمل غنی سازی اورانیوم با غنای پائین و موردنیاز در مصارف صلح آمیز را در اختیار دارد.
اگر قبول داشته باشیم كل اعمال فشار غرب برای ممانعت از دستیابی ایران به دانش و توان استراتژیك هسته ای بوده است، می توان سود و زیان طرف های درگیر در این بازی خاص را سنجید و ارزیابی كرد و نتیجه آن كه تحریم و اعمال فشار در متوقف كردن برنامه هسته ای ایران موفق نبوده است، حتی این اعمال فشارها نتوانسته باعث خروج ایران از معاهده NPT (معاهده منع گسترش سلاح های هسته ای) و قرار گرفتن ایران در موقعیتی غیر از آنچه از ابتدا اعلام كرده است بشود كه همان ادامه فعالیت صلح آمیز در چارچوب NPT و ضوابط بین المللی و تحت نظارت دوربین ها و بازرسان آژانس است.
در چنین شرایطی برخی با استناد به نظر گوریل ها حوصله شطرنج ندارند بر این باورند كه یك گزینه غرب بر هم زدن صفحه بازی و دست یازیدن به اقدام نظامی است كه هر آن باید انتظار آن را داشت، این نظر نیز اگرچه در عرصه جهانی مصداق هایی دارد ولی در مورد ایران با پرسش هایی جدی مواجه است مثل این كه وقتی صحبت از غرب می كنیم كدام غرب مورد نظر است؟ آیا باید همه كشورهای غربی منجمله اروپایی ها را جزو گوریل های قدرتمند بی حوصله تصور كرد؟ مسلماً در ماجرای جنگ عراق، موضع اغلب كشورهای اروپایی مانند فرانسه، آلمان، اسپانیا و دیگران مؤید چنین نظری نیست و صرف نظر از اختلافات موجود در داخل آمریكا اگر آمریكا را عصبانی ترین گوریل بازی هم محسوب كنیم، كل سیاست جنگ افروزانه آمریكا در منطقه در حال حاضر در جامعه جهانی به چالش كشیده شده است و تازه خود آمریكایی ها هم با این هشدار از داخل و خارج مواجه هستند كه علاوه بر قدرت بازدارندگی ایران، حمله ایذایی احتمالی به تأسیسات هسته ای ایران، از كجا معلوم كه نتیجه ای مطابق خواست آنها داشته باشد؟ شاید همین اقدام موجب دور تازه ای از سرعت و شتاب در برنامه هسته ای ایران شود كه احتمال چنین وضعی بسیار زیاد است. در همین حال جریان ها و افراد شناخته شده ای در غرب و جامعه جهانی مانند البرادعی مدیركل آژانس می گویند اصلاً دانش یك ملت قابل بمباران نیست و آنها كه چنین فكرهایی در سر دارند را باید دیوانگان جهان جدید محسوب كرد.
با این اوصاف ساده انگاری خواهد بود كه فكر كنیم به این دلایل روشن ، غرب و در رأس آن آمریكا از خواسته اصلی خود كه بازداشتن ایران از دستیابی به توانمندی استراتژیك فناوری كامل هسته ای است منصرف شود، آنها اصرار خود را ادامه داده و سعی دارند جبهه خویش حول روش های دیپلماتیك اعمال فشار مانند قطعنامه های تحریم را به هر حال سرپا نگه دارند و این یعنی ادامه یك كشاكش و ملتهب نگه داشتن وضعیت بین المللی هسته ای ایران. به زعم ناظران و بازیگران عرصه سیاست وقتی هزینه های یك روش سیاسی بالا رفته و دستاوردها كاهش یافته باشد، می توان راه ها و احتمالات دیگر را هم مورد آزمایش قرار داد. باز شدن باب گفت وگو توسط غرب با ایران آن هم در میانه یك جدال واقعی و سنگین دیپلماتیك دقیقاً از همین روست كه اهمیت پیدا می كند.
این باب از طرف غرب از این رو بازشده است كه چاره ای باشد برراههای بسته و امكانی دیگر موردسنجش قرارگیرد و ازطرف ایران به این علت مورداستقبال است كه از ابتدا روش مذاكره ازسوی ایران به عنوان تنها گزینه حل و فصل موضوع معرفی و تبلیغ و حمایت شده است.
شاید بتوان گفت صحنه روشن تر از آن است كه نیاز به توضیح داشته باشد. در میان یك جدال سنگین دیپلماتیك یك طرف (ایران) برای كاهش هزینه های دستیابی به یك توانمندی استراتژیك از مذاكره استقبال می كند و یك طرف نیز در مسیری ناگزیر به این سمت كشیده می شود. جریانی دراین جبهه (غرب) بیشتر به نتیجه مذاكره امیددارد (اروپا) و طرفی نتیجه را تنها باب میل خود می خواهد (آمریكا). طبیعی است در چنین شرایطی باب باز شده گفت وگو اگرچه بین دو نماینده و تیم های كارشناسی همراه آنها و باعنوان مذاكرات مقدماتی هم باشد خودبه خود بسیاراهمیت پیدامی كند، چون مسیرهای پرطمطراق دیگر برای متوقف كردن ایران، اصالت و كارایی خود را ازدست داده و ایران هم برای روشی دیگر خارج از ضوابط شناخته شده جهانی، اولویت قائل نشده است.
در این وضعیت ۳دوره مذاكره علی لاریجانی و خاویر سولانا مذاكره كنندگان ارشد هسته ای دوطرف در شهرهای آنكارا، مادرید و لیسبون در فاصله كمتر از ۲ ماه همچون حلقات به هم پیوسته یك زنجیره و گام به گام معبر مذاكره را درمیانه جدال دیپلماتیك پیش برده و درنوع خود مذاكراتی موفق ارزیابی می شوند، هرچند این موفقیت به معنای اعجاز و معجزه یك باره نیست. اگرچه برخی محافل رسانه ای غرب سعی دارند این سری از مذاكرات را بی نتیجه و كم اهمیت نشان دهند اما واقع آن است كه لاریجانی و سولانا كه هر سه دور مذاكره خود را سازنده خوانده و در فواصل كوتاه قرار و مدارهای بعدی را گذاشته اند هیچكدام افراد بی كاری نیستند كه ندانند در جبهه هایی كه نمایندگی آنها را برعهده دارند چه می گذرد؟ سولانا در مذاكرات نمایندگی گروه ۱+۵ را هم برعهده دارد، او می داند كه آمریكایی ها هم خواهان شنیدن ایده ها و بحث های مطرح در مذاكرات و فرضیه سازی و حداقل تصور شرایط مختلف ازجمله پذیرش بالاجبار حقوق ایران به شكلی آبرومند برای خود هستند. نوع دیگر این تمرین پذیرش و كنار آمدن را آمریكایی ها خود به طور مستقیم درعراق و درگفت وگو با ایران در دستور كار دارند.
از خانم رایس بعید است تصوركند ایرانی ها امروز دارند برای پذیرش تعلیق و توقف فعالیت های هسته ای مذاكره می كنند، اگر به فرض چنین باشد اساساً باید به هوش و درایت این خانم و دوستانش شك كرد كه البته حتماً آنها هم مثل دیگران دریافته اند مذاكره امروز ایران اصلاً برای تعلیق و توقف نیست و با ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت و پیشرفت های هسته ای كشور كار از این حرف ها گذشته است، با این وجود علی رغم تبلیغات غربی ها درباره توقف فعالیت ها قرار مذاكرات به سرعت تمدید می شود كه این خود خبر از واقعیت های مهمی دارد و در رأس آن این كه بالاخره چگونه می شود به راه حل میانه ای رسید؟ راه حلی كه البته ایران برای آن انواع پیشنهادهای اعلام شده و نشده را درآستین دارد، از كنسرسیوم مشترك غنی سازی درخاك ایران گرفته تا بازگشت موضوع از شورای امنیت به آژانس اتمی و صدور مجدد اجازه بازرسی های بیشتر و هرآنچه باعث اعمال حق هسته ای تهران و رفع نگرانی های آنها باشد.
در این میان مذاكرات سه گانه آنكارا، مادرید، لیسبون بین لاریجانی و سولانا را هم به دلیل قرار ادامه آنها در سه هفته آینده در شهری دیگر و هم بنا به علل متعدد دیگر باید موفق و روبه جلو دانست، البته طرفین تاكنون علی رغم سازنده و موفقیت آمیز خواندن هر ۳ دور مذاكره به عمد نخواسته اند درباره مصداق های موفقیت ها صحبت كنند تا شاید این مصداق ها به قولی سوخت نشوند؛ اما یكی از جلوه های موفقیت این مذاكرات كه خود را نشان داد، توافق تازه ایران و آژانس اتمی در پی ریزی طرح همكاری تازه برای رفع ابهام های باقی مانده در برنامه هسته ای ایران است.
● چرا از سه گانه مذاكراتی موفق صحبت می كنیم
مذاكرات هسته ای سه گانه آنكارا، مادرید، لیسبون از آن رو نگاه همه ناظرین بین المللی را به خود جلب كرده بود كه تلاش برای جست وجوی راه سوم در میانه جدال دیپلماتیك هسته ای بود، این مذاكرات كه ازطرف شركت كنندگان سازنده و رو به جلو توصیف شده است در متن خود ایده و طرحی را پرورش داد كه خود به مثابه كاتالیزوری می تواند دورهای بعدی مذاكره را متأثر كرده و به آن سرعت بخشد.
این ایده به تصمیم تبدیل شده همان گفت وگوی ایران با آژانس و طرح و قرار تازه برای تعیین نقشه كاری برای رفع ابهام های باقی مانده بین ایران و آژانس اتمی است.
با زدوده شدن این ابهام ها و قید آن در گزارشات آتی البرادعی یك مانع مهم در مسیر حصول توافق در مذاكرات هسته ای و به جریان افتادن مذاكرات وسیع تر بین ایران و غرب از بین خواهد رفت. از سوی دیگر این مذاكرات مرحله به مرحله یكدیگر را تكمیل كرده اند و به نظر می آید این روند ادامه پیدا كند، از بین رفتن آمادگی روسیه و چین برای صدور قطعنامه تازه در شورای امنیت علیه ایران تا زمان برقراری مذاكرات و روی میز بودن طرح و ایده ها برای حل وفصل مرضی الطرفین موضوع و همچنین ایجاد تردید نزد اروپایی ها برای ادامه مسیر قطعنامه از دیگر دستاوردهای این مذاكرات است.
خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و نماینده گروه ۱ + ۵ در كنفرانس خبری لیسبون در پاسخ به این سؤال خبرنگار «ایران» كه گفته می شود انگلیس پیش نویس جدید قطعنامه تحریم علیه ایران و بدین ترتیب اخلال در روند مذاكرات را آماده كرده شما چه نظری دارید؟ پاسخ داده است: تمام تلاش ما بر محور ادامه مذاكرات متمركز است و من درباره چنین پیش نویسی چیزی نشنیده و گزارشی دریافت نكرده ام، وی پیش از این و پس از مذاكرات مادرید هم گفته بود: هرگونه اقدام منفی شورای امنیت علیه ایران در مرحله كنونی نباید صورت گیرد. حال اگر دوستان سولانا در گروه ۱+۵ بخواهند از قطعنامه ای دیگر به عنوان چاشنی مذاكرات استفاده كنند، اولاً این اقدام مورد تأیید نماینده آنها در مذاكره با ایران نیست و در ثانی امتحان مسیری آزموده است كه هر تأثیری بر ایران داشته باشد در بخش هسته ای كه هدف آنهاست، بی تأثیر است و شاید تنها به افزایش تعداد سانتریفیوژها در ایران كمك كند.
ادامه یافتن مذاكرات بیش از سه دور نشان از آن دارد كه با وجود اختلاف مواضع حصول تفاهم برای مذاكره كنندگان امری ناشدنی تلقی نمی شود و به نظر آنها هر حلقه زنجیره مذاكرات می تواند با تكمیل و تحكیم حلقات قبل آنها را به سوی نتیجه رهنمون شود.
در این میان حتماً طرح و ایده هایی روی میز مذاكره قرار دارد كه در طول مذاكرات بیشتر پردازش یافته و فربه می شوند، هر چند تیم های مذاكره از آنها در قالب كلی مذاكره سازنده یاد كرده و تا تكمیل نهایی از اعلام آن سرباز بزنند، نباید فراموش كرد كه این اتفاق در بطن یك منازعه سیاسی و دیپلماتیك تمام عیار شكل گرفته و در حال پیشرفت است و دور تازه تعامل ایران با آژانس هم به عنوان تسریع كننده و هم به عنوان یك نتیجه در مقطع فعلی از بطن آن بیرون آمده است. باید توجه داشت كه البرادعی و سولانا و لاریجانی هر یك به نوعی تصریح كرده اند، تعامل تازه ایران و آژانس بخشی از یك فرآیند گسترده تر سیاسی خواهد بود كه بین لاریجانی و سولانا به نمایندگی از ایران و غرب در حال مذاكره است.
این سخن بدان معناست كه با كار به روی نقاط و نظرات مشترك، طرح و فرآیند سیاسی گسترده ای میان طرفین در حال پی ریزی است.
می توان حدس زد در این «طرح گسترده» رفع نگرانی های غرب از برنامه هسته ای ایران و در عین حال حفظ حقوق هسته ای ایران مدنظر قرار دارد. حركت در جهت پی ریزی یك طرح گسترده سیاسی با كار به روی نقاط مشترك ضمن توجه به نگرانی ها و مطالبات طرفین از یكدیگر و آغاز برنامه ریزی برای تدوین نقشه كاری جدید بین ایران و آژانس، ماحصل كلی و ملموس سه دیداركاری دیپلماتیك بین نمایندگان ایران و غرب آن هم در میانه یك منازعه سنگین سیاسی است. همین موارد برای مهم و بی نتیجه قلمداد نشدن این نشست ها و حتی تاریخی و نقطه عطف دانستن آنها كافی نیست؟ البته روشن است اگر در آینده ناشكیبایی برخی باعث ایجاد اخلال در روند مذاكرات شود، از این نشست های كاری و اهمیت آن كمتر یاد خواهدشد، اما حتی اگر چنین شود، غرب باز هم برای آزمودن راهكار مذاكره از مذاكرات آنكارا، مادرید، لیسبون و ادامه های آن یاد و دوباره از آنها آغاز خواهد كرد.
جلال برزگر
منبع : روزنامه ایران