سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا
سه سناریوی آمریکا در پرونده هستهای
آمریكا از ابتدای طرح پروندههستهای ایران سه سناریو را طراحی كرده بود كه با تصویب قطعنامههای ۱۷۳۷ و ۱۷۴۷ شورای امنیت به مرحله اجرا درآمد. سناریوی اول تعلیق كامل و دائمی غنیسازی اورانیوم از سوی ایران بود كه با صدور قطعنامه سال ۲۰۰۶ شورای حكام آژانس بینالمللی انرژی اتمی از جنبه اعتمادسازی موقت به توقف دایم تغییر یافت. شورای حكام در اولین قطعنامه خود در سال ۲۰۰۳ درخواست تعلیق غنیسازی اورانیوم تا مسجل شدن مقاصد صلحجویانه فعالیتهای هستهای ایران را مطرح كرده بود.
متعاقب آن ۳ كشور اروپایی (انگلیس، آلمان و فرانسه) طی بیانیهای از ایران خواستند روند غنیسازی را متوقف نماید و برای آغاز مذاكرات با تهران اعلام آمادگی كردند كه نهایتا به پیمان سعدآباد منتهی شد. در پیمان پاریس هم اروپا كمكهایی به ایران پیشنهاد داد و تهران هم تعلیق غنیسازی را حفظ كرد و ادامه داد. پیشنهاد جامع اروپاییان با تحولات سیاسی در ایران و تغییر دولتها مواجه شد آمریكا كه از آغاز مذاكرات ایران و تروئیكای اروپایی موضع خود را بر پایه استقبال از فرایند و تردید در نتیجه استوار كرده بود اما با اعلام مواضع رادیكال از سوی دولت نهم توانست با همراهی اروپا قطعنامه سال ۲۰۰۶ آژانس بینالمللی انرژی اتمی را به تصویب رساند كه در آن تصریح شده بود ایران باید پروسه غنیسازی را بهطور كامل و در تمام جنبههای آن تعلیق نماید.
آمریكا در این سناریو توانست تعلیق را از اقدامی اعتمادساز به الزامی دائمی تبدیل نماید و در گام دوم در جهت افزایش فشار بر ایران طرح پروتكل ۲۲ ) را به پیش برد كه طی آن اعضای NPT مجاز به غنیسازی اورانیوم نخواهند بود، مجاز نیستند از NPT خارج شوند و برنامه هستهای در پیوند با وسایل انتقال بالاخص تولید و كاربرد شركتهای بالستیك قرار میگیرد. این قطعنامه با استقبال روبهرو نشده و برهمین اساس در اجلاس شورای حكام به رای گذاشته نشد. تلاش آمریكا در شورای امنیت به ثمر رسید؛ آن هم زمانی كه قطعنامه ۱۷۳۷ به تصویب رسید كه برمبنای آن فعالیتهای هستهای ایران با ساخت موشكهای بالستیك و تعاملات مرتبط با آن پیوند داده شد و در قطعنامه ۱۷۴۷ بعد جدیدتری یافت و آن اینكه نه تنها امور مرتبط با تكنولوژی هستهای بلكه تعاملات دفاعی، نظامی و مالی نیز مشمول تحریمها قرار گرفت.
سناریوی دوم آمریكا القای برنامه هستهای ایران بهعنوان تهدید صلح و امنیت بینالملل بود؛ تلاشی كه در ابتدا با نظر موافق و همراهی اروپا مواجه نشد اما تحولات رخ داده پس از استقرار دولت نهم، تصویب قطعنامهها ذیل همین نظر ممكن شد. بهواقع هنگامیكه شورای حكام پروندهای را به شورای امنیت گزارش داده و واگذار میكند به منزله آن است كه مساله با صلح و امنیت بینالملل در ارتباط است و قطعنامه سال ۲۰۰۶ آژانس واجد این ویژگی بود.
سناریوی سوم آمریكا بهرهگیری از مشروعیت حاصل از تصویب قطعنامههای شورای امنیت به اتفاق آرا جهت اعمال فشارهای تدریجی علیه ایران است. آمریكا با ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت به این مساله سرشتی سیاسی بخشید و به موازات آن توانست آرایش نظامی خود در خلیج فارس و آرایش سیاسی متحدین عرب خود در منطقه را علیه ایران تغییر دهد. بسیج كشورهای منطقه علیه آنچه تهدید هستهای ایران خوانده میشود، تبلیغات گسترده و بیپایه در خصوص تشكیل هلال شیعی و تقویت نیروهای نظامی آمریكا در خلیج فارس مقدمات سناریوی تدریجی و فشارهای پلكانیای است كه درصدد همسویی افكار عمومی بینالمللی و داخلی آمریكا در جهت اقدامات آتی علیه تهران است.
داوود هرمیداس باوند
منبع : روزنامه اعتماد ملی
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید بلیط هواپیما
ایران مجلس شورای اسلامی بابک زنجانی مجلس دولت سیزدهم اصغر جهانگیر خلیج فارس دولت لایحه بودجه 1403 شورای نگهبان حجاب مجلس یازدهم
تهران هواشناسی قوه قضاییه آموزش و پرورش سیل شهرداری تهران فضای مجازی سلامت شورای شهر تهران پلیس قتل سازمان هواشناسی
خودرو قیمت دلار قیمت طلا قیمت خودرو سایپا کارگران ایران خودرو دلار بازار خودرو چین مالیات بانک مرکزی
تلویزیون سریال سینمای ایران رسانه سینما دفاع مقدس تئاتر موسیقی فیلم رسانه ملی بازیگر کتاب
سازمان سنجش
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه فلسطین آمریکا جنگ غزه حماس نوار غزه روسیه عربستان ترکیه اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان تراکتور باشگاه استقلال تیم ملی فوتسال ایران فوتسال بازی باشگاه پرسپولیس وحید شمسایی لیگ برتر
هوش مصنوعی اینترنت ناسا تبلیغات اینستاگرام فناوری همراه اول ماه گوگل اپل آیفون ایرانسل
داروخانه ویتامین کاهش وزن دیابت خواب طول عمر چاقی سلامت روان فروش اینترنتی دارو بارداری