یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

برنامه هسته‌ای ایران و شورای همکاری خلیج فارس


برنامه هسته‌ای ایران و شورای همکاری خلیج فارس
در این نوشتار برانیم تا ضمن بررسی و ارزیابی موضع‌گیری شورای همکاری خلیج فارس نسبت به فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، دلائل چیستی و چرایی رویکرد کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در قبال فناوری هسته‌ای ایران را واکاوی نمائیم.
تجزیه و تحلیل آماری موضوعات سیاسی، بین‌المللی مرتبط با جمهوری اسلامی ایران در پنج سال اخیر نشان می‌دهد که موضوع دستیابی کشورمان به مراحل پیشرفته فناوری صلح‌آمیز هسته‌ای، به لحاظ میزان حجم و فراوانی، بالاترین رتبه خبری- تحلیلی رسانه‌های گوناگون نوشتاری، دیداری و شنیداری در سطوح داخلی، منطقه‌ای و جهانی را به خود اختصاص داده است. صرف نظر از چرایی این موضوع که مجالی به فرصت نوشته‌ای جدید می‌طلبد، این امر نشان دهنده اهمیت موضوع برای ایران، منطقه و کشورهای غربی است که به دروغ خود را نماینده جهان معرفی می‌نمایند.
مسأله انرژی هسته‌ای ایران به زودی به محور و معیاری برای بسط ارتباطات دیپلماتیک با ایران تبدیل شد. هم از سوی ایران و هم از سوی سازمانها، کشورها و مجامع بین‌الملل. و لذا هر کدام از منظر حفظ منافع ملی خود به نسبت سنجی آن منافع با موضوع چالشگر هسته ای ایران پرداختند. عمده این نگاه‌ها از دو رهیافت "تهدید" و " فرصت" خارج نیست. یکی از این مجموعه‌های منطقه‌ای که همواره نسبت به موضوع هسته‌ای ایران حساس و پیگیر بوده‌ است، شورای همکاری کشورهای حاشیه خلیج‌فارس است.
در این نوشتار برانیم تا ضمن بررسی و ارزیابی موضع‌گیری شورای همکاری خلیج فارس نسبت به فعالیت‌های صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، دلائل چیستی و چرایی رویکرد کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس در قبال فناوری هسته‌ای ایران را واکاوی نمائیم.
● سطح تحلیل نخست
در تحلیل نخست ما بر اساس الگوی موازنه قوا به دنبال دست‌یابی به این نکته هستیم که شورای همکاری خلیج فارس از آن جهت که هسته‌ای شدن ایران در بعد فناوری قدرت مضاعفی را به جمهوری اسلامی ایران خواهد داد لذا واکنش‌های منفی از خود نشان دادند. در ذیل برخی از مواضع شورای همکاری و برخی از کشورهای تاثیرگذار عرب را مرور می‌کنیم:
۱) وزرای خارجه در نشست دوره‌ای شورای همکاری خلیج فارس در جده (۱۳ سپتامبر ۲۰۰۴) خواستار عاری نمودن منطقه خاورمیانه از همه انواع تسلیحات کشتار جمعی شدند.
۲) شورای همکاری خلیج فارس در بیانیه پایانی بیست و پنجمین اجلاس سران شورای همکاری در "منامه" برنامه هسته‌ای ایران را نظامی توصیف کردند.
۳) در اجلاس سران شورای همکاری در ابوظبی که در بیست و هفتم و بیست و هشتم آذر ۱۳۸۴ برگزار شد، این کشورها از برنامه‌های ایران ابراز نارضایتی کردند و خواستار به کار بستن شیوه مسالمت‌آمیز یعنی دیپلماسی اروپایی جهت بازداشتن ایران از دستیابی به فناوری هسته‌ای شدند.
۴) "عزیز جبر شیال" استاد عراقی دانشگاه بغداد در یک سخنرانی در شانزدهمین همایش بین‌المللی خلیج فارس در دانشگاه تهران اظهار داشت که مسئله هسته‌ای ایران می‌تواند توازن سنتی قوا در منطقه خلیج فارس را تغییر و ترتیبات امنیتی نوینی را برای آینده با محوریت ایران ایجاد نماید. البته وی بیان داشت که این تغییر موازنه، واکنش تند اعراب حوزه خلیج فارس را در پی دارد.
۵) در ماه می ۲۰۰۵ وقتی که دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران آقای حسن روحانی به کشورهای شورای همکاری سفر نمودند، "ریچارد لبارون" سفیر آمریکا در کویت از دستیابی ایران به فناوری هسته‌ای غیرمتعارف انتقاد کرد.
۶) در ژانویه سال ۲۰۰۵ عبدالرحمن العطیه دبیر کل شورای همکاری خلیج‌فارس اظهار داشت که عربستان سعودی و دیگر کشورهای عضو شورا هیچ‌گونه توجیهی برای فعالیت‌های هسته‌ای‌ ایران نمی‌بینند و این اقدامات ایرانی‌ها نوعی ماجراجویی برای همه مردمان منطقه خلیج‌فارس قلمداد می‌شود.
۷) سعود الفیصل وزیر خارجه سعودی در سخنرانی در شورای روابط خارجی آمریکا خواستار دخالت این کشور در برابر خواست ایران که موازنه قدرت را در منطقه به هم زده، شد.
۸) کشورهای شورای همکاری خلیج فارس برنامه‌های ایران را در وهله نخست در قالب تهدیدی زیست محیطی ارزیابی نمودند. مثلا یک روزنامه‌نگار سعودی خاطرنشان ساخت که راکتور هسته‌ای بوشهر بیشتر به منامه و دوحه نزدیک است تا تهران.
۹) با هدف نشان دادن خطر زیست محیطی فعالیت‌های هسته‌ای ایران وزیر کشور امارات متحده عربی قبل از دیدار رایس از منطقه و در راستای اظهارات مقامات کویتی و عربستانی، کمک جامعه بین‌المللی در برابر خطر فعالیت‌های هسته‌ای ایران و هشدار نسبت به خطر زیست محیطی نیروگاه بوشهر را خواستار شد.
۱۰) بعد از مرحله زیست محیطی به مرحله امنیتی شدن مسئله هسته‌ای ایران می‌رسیم. مثلا در راستای مطرح شدن دستیابی ایران به چرخه کامل سوخت هسته‌ای، فرمانده هوایی و دفاعی امارات متحده عربی در آغاز سال ۲۰۰۵ در سخنانی در مجله نیوزویک اظهار داشت «سپر موشکی شورای همکاری برای اجرا به دو مرحله نیازمند است، مرحله اول گسترش سامانه دفاعی موشکی در سطح ملی و مرحله دوم که در آینده خواهیم دید تکامل این سامانه در چارچوب شبکه دفاعی منطقه‌ای است».
۱۱) در خصوص امنیتی جلوه دادن مسئله هسته‌ای ایران وزیر دفاع بحرین در سخنانی در مجله نیوزویک مدعی شد که ایالات متحده بایستی نقش عملی و آشکار را در سامانه دفاع موشکی آینده در خلیج فارس به عهده گیرد.
۱۲) با اقدام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در فوریه ۲۰۰۶ به ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت دبیر کل شورای همکاری خلیج فارس گفت که ما با این اقدام مخالف نیستیم. وی پس از تصویب قطعنامه ۱۷۳۷ علیه ایران و رای مثبت قطر در شورای امنیت به قطعنامه مزبور ابراز خرسندی کرد.
● نتیجه سناریوی نخست
به نظر می‌رسد در سناریوی نخست، ایران و عربستان دو بازیگر مهم در این حوزه به شمار می‌روند. طبق این وضعیت و مطابق نظریه توازن قوا، سامانه خلیج فارس و مسائل مربوط به ترتیبات امنیتی خلیج فارس محیطی مناسب برای فهم مخالفت کشورهای عربی با فعالیتهای ایران هسته‌ای می‌باشد.
نتیجه اینکه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس متاثر از الگوی سنتی موازنه قوا بهره‌مند شدن جمهوری اسلامی ایران را باعث به هم ریختن وضعیت سیاسی و امنیتی به نفع ایران تلقی می‌کنند. از اینرو سعی آنها بر این است تا به اشکال مختلف مانع بوجود آمدن ایران هسته‌ای شوند. در نتیجه نگاه به محیط پیرامون براساس الگوی موازنه قوا ـ به جای نگاه کارکردگرایانه ـ از قرار گرفتن کشورها در مسیر همگرایی جلوگیری می‌کند.
● پرسش جدید و سطح تحلیل دوم
به نظر می‌رسد شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا درباره موضوع هسته‌ای ایران دارای موضع مشترکی هستند و کشورهای حوزه خلیج فارس با آمریکا در خصوص مسئله هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران در یک جبهه قرار گرفته‌اند. حال سئوال این است که مخالفت کشورهای عربی خلیج فارس برای متوقف کردن ایران هسته‌ای ناشی از چه عوامل و نگرانی‌هایی می‌باشد و همسویی شورای همکاری خلیج فارس با آمریکا و غرب برای مهار فناوری هسته‌ای ایران چرا و چگونه شکل گرفته است؟
در این سناریو با مداقه بیشتر و نگاهی عمیق‌تر درصدد واکاوی چیستی و چرایی همسویی شورای همکاری خلیج فارس و آمریکا در خصوص برنامه‌های هسته‌ای ایران خواهیم بود. با تاکید بر اینکه تحولات چند سال اخیر در منطقه خاورمیانه و مشخصا اشغال عراق و حاکمیت شیعه، شرایط و موقعیت‌های تازه‌ای را برای کشورهای سامانه خلیج فارس فراهم ساخته است. بر این اساس برخی از داده‌های اطلاعاتی برای تبیین سناریوی دوم را از نظر می‌گذرانیم:
۱) کشورهای حوزه خلیج فارس در ۲۷ و ۲۸ آذرماه ۸۴ در بیانیه پایانی خشم و نارضایتی خود را از دخالت ایران در امور داخلی عراق اعلام کردند.
۲) اشغال عراق توسط آمریکا در سال ۲۰۰۳ تبعات و تغییراتی را در برخی کشورهای عربی در پی داشت. به عنوان مثال در عربستان برای اولین بار انتخابات شهرداری‌ها برگزار شد. و در بحرین شیعیان توانستند به رهبری شیخ علی سلمان در انتخابات مجلس پیروز شوند.
۳) وضعیت سیاسی جدید که در عراق بوجود آمد و در نتیجه آن شیعیان مناصب سیاسی را در دست گرفتند، کشورهای عربی نارضایتی خود را مخفی نکردند. مثلا در دسامبر ۲۰۰۴ عبدالله دوم پادشاه اردن هاشمی از تهدید یک هلال شیعی سخن گفت. همچنین حسنی مبارک در آوریل ۲۰۰۶ اعلام کرد که وفاداری شیعیان خاورمیانه به ایران بیش‌تر از وفاداری آنها به دولتهایشان است. این موضع مورد تایید کشورهای عربی خلیج فارس نیز قرار گرفت و از سوی آنها نیز تکرار شد.
۴) عربستان از گزارش کمیته بیکر همیلتون که خواسته بود آمریکا برای حل مسئله عراق با ایران مذاکره شود نگرانی خود را اعلام کرد. در سفر دیک چنی به عربستان امیر عبدالله صراحتا به او فهماند که اگر آمریکا بخواهد درباره عراق با ایران گفتگو کند، سعودی‌ها از مقاومت سنی‌ها علیه نیروهای اشغالگر حمایت خواهند کرد.
۵) تاکنون کشورهای عربی به دلیل اینکه شیعه در عراق حاکمیت را بدست گرفته است، نه به عراق سفر رسمی داشته‌اند و نه سفارتخانه افتتاح کرده‌اند.
۶) عربستان اعلام کرد که قدرت گرفتن شیعیان در عراق مرزهای شرقی این کشور را تهدید خواهد نمود. همچنین سعودی‌ها مخالفت خود را با طرح پیشنهادی عراق برای ورود به ترتیبات امنیتی خلیج فارس اعلام کردند.
۷) کشورهای شورای همکاری خلیج فارس رسما از ایران به دلیل حمایت از حزب‌الله لبنان به دلیل ماهیت شیعی انتقاد کردند. وزیر خارجه عربستان در حوادث اخیر لبنان از ایران به دلیل حمایت از حزب‌الله مطالبی را بیان کرد که واکنش تهران را در پی داشت.
● نتیجه سناریوی دوم
به نظر می‌رسد عربستان و ایران همچنان بازیگران فعال این حوزه هستند که ورود یک بازیگر جدید با نام آمریکا و اشغال عراق و افغانستان و دخالت در امور لبنان باعث شد تا آمریکا و عربستان با مواضع مشترک و یکسان در صحنه‌های مختلف به عنوان قدرت هماهنگ عمل کنند. در وضعیت جدید به نظر می‌رسد نگرانی‌های موجود بین ایران و کشورهای عربی باید در محیط جغرافیایی و ذهنی گسترده‌تری مورد توجه قرار گیرد و دغدغه‌های کشورهای عربی از به هم ریختن توازن قوا در منطقه و مخالفت با ایران هسته‌ای معلولی است که باید علت واقعی را در جای دیگری جستجو کرد. به همین دلیل تحولات به وقوع پیوسته در عراق از سال ۲۰۰۳ و تحولات سیاسی لبنان با آغاز جنگ ۳۳ روزه نشان داد که محیط مورد نیاز برای تحلیل مسئله فراتر از محیط سرزمینی خلیج فارس می‌باشد.
از زمان سقوط رژیم بعثی، با توجه به پیش‌زمینه وقوع عملیات یازدهم سپتامبر و اقدام آمریکا به قرار دادن ایران در محور شرارت و ادعای وزیر دفاع سابق آمریکا رامسفلد مبنی بر این که تهران به برخی از اعضای القاعده و دوستانش برای فرار از افغانستان به ایران کمک کرده است، روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس وارد مرحله تازه‌ای شد. همچنین خانم رایس، وزیر امور خارجه کنونی و مشاور امنیت ملی پیشین آمریکا نیز تاکید کردند که کشورش همه تلاش خود را در دوره آینده برای جلوگیری از گسترش تسلیحات کشتار جمعی توسط دولت‌هایی که درصدد دستیابی بدان هستند، متمرکز خواهد کرد، و این بدان معنی بود که ایران هدف آینده آمریکاست. اما در منازعه سیاسی جدید، شرایط به نفع ایران در منطقه خاورمیانه و خلیج فارس تغییر کرد، موضوعی که آمریکا و برخی کشورهای منطقه هرگز آن را پیش‌بینی نمی‌کردند.
جنگ آمریکا علیه عراق و فعل و انفعالات پس از آن و اتهامات واشنگتن به ایران مبنی بر تلاش این کشور برای بی‌ثبات کردن عراق، روابط ایران و آمریکا را بیش از پیش بحرانی ساخت. این امر کشورهای عربی منطقه را تشویق کرد تا با در نظر گرفتن برخی اهداف مشخص شده، خود را با سیاست‌های آمریکا هماهنگ سازند. کشورهای عربی نگران بودند که پس از اشغال عراق و حاکم شدن دولت جدید شرایط راهبردی منطقه به نفع ایران تغییر پیدا کند. لذا حاکمیت گفتمان شیعه و پیام الهام‌بخش انقلاب اسلامی کشورهای خلیج فارس را بر آن داشت تا با بهانه ساختن برنامه هسته‌ای ایران، نگرانی‌های امنیتی خویش را از سطح منطقه‌ای به سطح بین‌المللی منتقل و خود را با سیاست‌های آمریکا در مقابل ایران همراه سازند.
بنابراین با توجه به دغدغه‌های شورای همکاری خلیج فارس می‌توان به روشنی موضع دول جنوبی خلیج فارس مبنی بر تعطیل نمودن یا از بین بردن برنامه هسته‌ای ایران را درک نمود و نکته مهم اینکه شورای همکاری خلیج فارس به علاوه دیگر قدرت‌های منطقه‌ای مانند اردن و مصر علی‌رغم اختلاف مواضع و تعارض منافع در برخی موضوعات، منفعت و مصلحت مشترک خویش را پشتیبانی از سیاست دول غربی که هدف آن محروم نمودن ایران از توانمندی‌های هسته‌ای است، می‌بینند.از اینرو طبق این سناریو و در این سطح تحلیل، کشورهای حاشیه خلیج فارس که از روند تغییر و تحولات در فلسطین، عراق و لبنان نگران بودند، تصمیم گرفتند تا حمایت از غرب در خصوص مقابله با ایران هسته‌ای را با هدف مهار نمودن جمهوری اسلامی ایران پی‌گیری کنند. به نحوی که ایران نتواند تاثیرات منطقه‌ای خود را در عراق و لبنان به جای بگذارد. با این توضیحات به نظر می‌رسد که کشورهای عربی به خاطر مخالفت با موج بیداری اسلامی در منطقه، برنامه هسته‌ای را موضوع مناسبی برای از رمق انداختن قدرت الهام‌بخش جمهوری اسلامی ایران تلقی کرده‌اند.
منبع : خبرگزاری فارس


همچنین مشاهده کنید