سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

گفتمان حاکم بر مسئله هسته ای


گفتمان حاکم بر مسئله هسته ای
پرواضح است مهمترین مولفه در پدیدار شناختی رفتار اعضای نظام بین الملل در مناسبات جهانی مدنظر قرار دادن گفتمان حاکم بر فضای سیاسی داخلی و بایسته های اعتقادی هر کدام از این اعضا است.در واقع نقشی که هر عضو در نظام بین الملل ایفا می کند در ذیل زنجیره ای کاری است که آن عضو برای تحقق اهداف و آرمان های خود برگزیده.در میان کشورها نحوه نیل به اهداف از قرائت های فلسفی آنان از محیط پیرامون نشات می گیرد.
سیاست جهانی برخی از کشورها و یا بهتر بگوییم جریان سلطه همواره به دلیل خواص استکباری و استعماری این سیاست ملتزم با نادیده گرفتن حقوق و منافع دیگر کشورهاست.در واقع این کشورها برای رسیدن به اهداف خود هزینه های گزافی را بر سایر اعضا تحمیل می کنند.متاسفانه این گفتمان امروز فلسفه حاکم بر مناسبات جهانی قرار گرفته است.اما در این بین ایران به عنوان رادیکال ترین عضو نظام بین‌الملل و با داشتن عقبه اعتقادی الهی علاوه بر داشتن آرمان هایی متضاد با این گفتمان نحوه متفاوتی را نیز در راه رسیدن به این آرمان ها برگزیده است.ایران نه تنها در پروسه های بین المللی پراگماتیسمی عمل نمی کند بلکه همواره سعی دارد اصول خود را حفظ کند و طبق این اصول حرکت کند.به عبارت دیگر نقش و تئوری ایران در عرصه مناسبات جهانی تکوین نمی یابد بلکه این تئوری اسلامی است که خواهان تغییر مناسبات نظام بین الملل متناسب با ایده آل های الهی است.همین تفاوت و تضاد در آرمان ها و کارکرد ها موجب تصادم و رویارویی این دو نگرش متفاوت در مناسبات جهانی می شود.امروز به خوبی نمود عینی این واقعیت بروز یافته است.اختلاف نظرها بین ایران و غرب بر سر مسئله هسته ای در واقع متاثر از تضاد ماهوی نگرش هاست.از یک سو غرب دستیابی ایران به فناوری هسته ای را به منزله جهش علمی ، فرهنگی ، اقتصادی و در نتیجه عدم وابستگی ایران آینده به غرب و اقتدار این کشور می پندارد و از سوی دیگر ملت و نظام مقدس اسلامی عقب نشینی در این ساحت را به منزله عدول از حق و کوتاه آمدن در قبال طاغوت می پندارند.در اوایل شروع مسئله هسته ای بعضا برخی قصور ها از اصول و مبادی اصلی نظام دیده شد اما پس از آن دوره ایران به خوبی نشان داد که حاضر نیست راهبرد خود را جز در ساحت مبانی اسلامی تعریف کند.
ایران پس از دوره اصلاحات و حاکمیت گفتمان اصولگرایی در قوای اجرایی و تقنینی به خوبی با در دستور کار قرار دادن دیپلماسی تهاجمی مانع از پایمال شدن حقوق حقه ملت ایران شد.دولت نهم به خوبی نشان داد که سیاست بنیادین ایران در جریان هسته ای تغییر ناپذیر است.ایران پس از حاکمیت گفتمان اصولگرایی به خوبی نشان داد که خواهان انرژی صلح آمیز هسته ای است ، در این راه برای شفافیت کار با همه مذاکره می کند و به هر گونه تهدیدی در قبال منع ایران از دستیابی به فعالیت صلح آمیز هسته ای پاسخ می دهد و اگر تغییری می بایست در سیاست طرفین انجام پذیرد این طرف غربی است که باید در اهداف خود بازنگری کند نه ایران.
این سیاست تا به امروز نتایج و هزینه هایی داشته است.شورای امنیت تاکنون سه قطعنامه در قبال فعالیت های صلح آمیز هسته ای صادر کرده است و برخی از کشورها نیز مناسبات سیاسی خود را با تهران کاهش داده اند اما به زعم نگارنده این سیاست که در راستای منطق اسلامی تدوین شده تاکنون نتایج مهمتری در بر داشته است.
هفته پیش شش کشور به اصطلاح قدرتمند جهان در لندن تشکیل جلسه دادند.این کشورها در طی این نشست توافق کردند که بسته ای حاوی مشوق‌های سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و ... را به ایران پیشنهاد کنند.این کشورها در ازای ارائه این بسته از ایران خواسته اند که از غنی سازی اورانیوم دست بکشد و فعالیت های هسته ای خود را به حالت تعویق درآورد.بدون در نظر گرفتن پاسخ ایران به این بسته می توان گفت که این حرکت غرب یک پیروزی بزرگ برای ایران تلقی می شود.غرب با این حرکت نشان داد که به این سطح از درک سیاسی رسیده است که هیچ راهی جز انعطاف در قبال ایران نمی تواند کارساز باشد.غرب که روزی ایران را تهدید به حمله نظامی می کرد امروز ملتمسانه از ایران می‌خواهد تا به سر میز مذاکره بازگردد.حتی با اغماض از دو گزارش آژانس بین المللی انرژی اتمی امروز برای هر عقل سلیمی ثابت شده است که ایران در پی سلاح های هسته ای نیست و این غرب ستیزه جو ست که خواهان تنش در عرصه جهانی است .
در پایان و به عنوان سخن آخر باید گفت در جهانی که گفتمان حاکم بر آن تبعیض و آپارتاید علمی ، اقتصادی و فرهنگی است ایران اسلامی راه دشواری را در گذار از مفروضات نظام سلطه دارد.راه پیش رو سنگلاخ است اما نتایج استقامت در این راه بسیار شیرین و جذاب می نماید .اخیرا و پس از اعلام ایران مبنی بر اینکه تعلیق غنی سازی مرز ممنوعه ایران است گروه ۱+۵ تصمیم گرفته است تا نمایندگانی را برای مذاکره با ایران به تهران بفرستد.با صرف نظر از اینکه این سفر انجام پذیرد یا خیر باید گفت نهال استقامت ایران جوانه تازه ای زده است.در واقع این اظهارات حکایت از آن دارند که غرب به ناچار می خواهد زندگی در کنار ایران هسته ای را تمرین کند و دیگر فکر اینکه مانع از فرآیند هسته ای در ایران شود را از ذهن خود دور کرده است.‌
محمد اسکندری
منبع : روزنامه رسالت


همچنین مشاهده کنید