یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا
رابطه پرداخت نقدی یارانه و سرمایه اجتماعی
در ۴۰ سال گذشته طرح تحول اقتصادی در کشور ما همواره مطرح بوده است اما تاکنون کسی نتوانسته این طرح را اجرا کند، هیچ کس نمیگوید که سیستم سراپا خطای پرداخت یارانه غیرهدفمند و به صورت همگانی تداوم یابد. انصافا اگر این طرح توسط دولت نهم ارائه شود و سیستم پرداخت یارانه فعلی را متلاشی کند، حرکتی روبه جلو و بزرگترین خدمت به اقتصاد ایران را پس از پیروزی انقلاب انجام داده است.
اما اجرای هر طرحی بهخصوص که طیف وسیعی از جامعه را متاثر میسازد و کار بسیار عظیم و در عین حال مهمیاست که نباید در اذهان، شائبه انجام آن صرفا برای کوتاه مدت را ایجاد کرده و بار منفی سنگین سرمایه اجتماعی را به دنبال داشته باشد. برای روشنتر شدن موضوع اجمالا ضمن اشاره به طرح تحول اقتصادی (نقدی کردن یارانهها) توضیحی مجمل از سرمایه اجتماعی و رابطه پرداخت نقدی یارانه با آن ارائه میشود.
سرمایه اجتماعی: به تعریف ساده «به میزان اعتماد موجود بین افراد یک شبکه یا گروه اجتماعی» سرمایه اجتماعی اطلاق میشود. سرمایه اجتماعی یعنی اعتماد موجود بین افراد. بنابراین هرچه قدر میزان اعتماد بین افراد یک گروه اجتماعی بیشتر باشد آن گروه از سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار است که این مهم میتواند به تسریع امور کمک کرده و موجبات اجرای طرحهای مدنظر حکومت را فراهم کند. از این رو ایجاد فرصت مشارکت برای افراد، اولین بستر برای تولید سرمایه اجتماعی است. به همین دلیل پرداخت نقدی یارانهها به مردم و بهطور کلی سیاستهایی از این قبیل به جهت اینکه جامعه هدف آن طیف وسیعی از افراد جامعه را در بر میگیرد، فراهم کردن زمینه موفقیت طرح و همچنین رضایت مردم ابزار بسیار مهمی برای ارتقای ارزش سرمایه اجتماعی هر کشوری محسوب میشود. به این ترتیب برخورداری طرح از پشتوانه کارشناسی قوی، ضمن اینکه تقویت سرمایه اجتماعی را فراهم کرده به اجرایی شدن این قبیل طرحهای اصلاحی شتابی مضاعف میبخشد. ارزیابی سرمایه اجتماعی در سطح یک کشور در سه بعد متصور است:
۱) میزان اعتماد موجود بین افراد که در کشور ما متاسفانه این بعد، یعنی میزان اعتماد مردم به یکدیگر پایین است. مصداق آن را میتوان در میزان تضمینها و وثایق مورد نیاز برای به انجام رساندن یک معامله مشاهده کرد.
۲) میزان اعتماد به یک کشور در عرصه جهانی، در این بعد نیز به نظر میرسد، کشور ما با چالشهای اعتمادسازی جدی در عرصه جهانی روبهروست که از نمودهای عینی آن میتوان مواردی همچون تحریم، انرژی هستهای و... نام برد.
۳) میزان اعتماد مردم یک کشور به نهادهای قانونی حاکم برآن (مانند میزان اعتماد مردم به دولت) که اغلب تصمیمگیریهای حساس و کلان کشور به پشتوانه همین بعد از سرمایه اجتماعی است و موضوع هم روشنتر از آن است که نیاز به توضیح داشته باشد.
بهره کلام اینکه با توضیحات ارائه شده بحث اصلی این مقاله به بعد سوم و رابطه آن با موضوع نقدی کردن یارانهها معطوف میباشد. براین سیاق و برای تعیین پیامدهای تهدیدکننده سرمایه استراتژیک کشور یعنی «سرمایه اجتماعی» از ناحیه اجرایی شدن پرداخت نقدی یارانهها نکات زیر در خور توجه است که اگر به درستی عمل نشود به احتمال زیاد بعد سوم سرمایه اجتماعی یعنی میزان اعتماد مردم به دولت را به شدت کاهش خواهد داد.
الف) افزایش میزان نقدینگی و بالارفتن قیمت کالاهای یارانهای که اثرات تورمیحادی را به همراه خواهد داشت و اثرات توزیع درآمد را به ضرر طبقههای آسیبپذیر تغییر میدهد به عبارت دیگر در چنین مواقعی، پرداخت نقدی یارانهها تنها در کوتاه مدت موثر بوده و تاثیری در شرایط درآمدی خانوارها در بلند مدت نخواهد داشت.
ب) هنوز افکار عمومی فراموش نکرده که در سال ۱۳۷۲ طرح پرداخت نقدی یارانهها توسط دولت وقت مطرح شد، اما اولا بهدلیل مناسب نبودن آن و ثانیا مقاومتهای زیادی که در مقابل آن صورت گرفت، طرح با شکست مواجه شد. لذا طرح مستلزم انجام کار کارشناسی دقیق و اجتناب از شتابزدگی در اجرا است تا شائبههایی را در اذهان ایجاد نکرده و طرح قربانی نشود.
ج) براساس آنچه که در سایت کارگروه تحول اقتصادی دولت در مورد هدفمندی یارانهها به عنوان مطالعات پشتیبان ارائه شده، به روشهای مختلف پرداخت یارانه از جمله نظام نقدی، نظام کالایی، نظام همگانی قیمتی و نظام کالابرگی اشاره کرده و مزایا و معایب هریک نیز بررسی شده است، به این ترتیب صرف نظر از بحثهای متعددی که قابل طرح است، سوال این است که آیا هدفمندسازی یارانهها، بهخصوص پرداخت نقدی با توجه به شرایط تورمی موجود و آنچه که به آنها اشاره رفت، میتواند منجر به عدالتگستری شده (یکی از شعارهای محوری دولت نهم) و بعد سوم سرمایه اجتماعی (اعتماد مردم به دولت) را افزایش دهد؟
د) زیاد بودن فاصله میان مرفهترین دهک جمعیتی کشور با فقیرترین دهک آن از جمله عوامل موثر در کاهش اعتماد عمومیبه دولت و نتیجتا مخدوش شدن بعد سوم سرمایه اجتماعی است. در راهکارهای اجرایی طرح میبایست هدف اصلی کاهش فاصله مذکور باشد.
علیاکبر پورکاوه
منبع : روزنامه دنیای اقتصاد
همچنین مشاهده کنید
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
خرید میز و صندلی اداری
خرید بلیط هواپیما
گیت کنترل تردد
ایران حجاب مجلس شورای اسلامی دولت سیزدهم مجلس دولت جمهوری اسلامی ایران رئیس جمهور گشت ارشاد رئیسی پاکستان امام خمینی
تهران پلیس وزارت بهداشت قتل شهرداری تهران سیل کنکور پایتخت بیمارستان زنان آتش سوزی سازمان سنجش
خودرو قیمت خودرو بانک مرکزی قیمت دلار بازار خودرو دلار قیمت طلا سایپا تورم ارز مسکن ایران خودرو
سریال سینمای ایران یمن تلویزیون سینما کیومرث پوراحمد موسیقی سریال پایتخت مهران مدیری فیلم ترانه علیدوستی قرآن کریم
اینترنت کنکور ۱۴۰۳
اسرائیل غزه فلسطین رژیم صهیونیستی آمریکا جنگ غزه روسیه چین حماس اوکراین ترکیه ایالات متحده آمریکا
پرسپولیس فوتبال استقلال بازی جام حذفی آلومینیوم اراک فوتسال تیم ملی فوتسال ایران تراکتور باشگاه پرسپولیس لیورپول سپاهان
تبلیغات هوش مصنوعی ناسا اپل سامسونگ فناوری بنیاد ملی نخبگان آیفون ربات روزنامه
کاهش وزن روانشناسی بارداری مالاریا آلزایمر زوال عقل