جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا


آثار نقدی کردن یارانه ها بر ارزش پول و تورم


آثار نقدی کردن یارانه ها بر ارزش پول و تورم
بدون تردید یارانه ها جزء بزرگ ترین نگرانی ها است. آنچه آسیب پذیری خاصی برای کشور دارد و ما را در آینده گرفتار خواهد کرد همین بحث یارانه ها است زیرا بودجه دولت هر سال در این بحث دچار مشکل است و به بانک مرکزی ارجاع داده می شود. درنهایت به طرق مختلف(آشکار و پنهان) از طریق شرکت های دولتی یا خود دولت حل می شود. یارانه پنهان و آشکار حداقل سالیانه معادل ۱۶ میلیارد دلار است. این رقم برای هر ایرانی و هر اقتصاددانی نگرانی ایجاد می کند. در برنامه دوم، مقداری یارانه نقدی تصویب شد. در برنامه سوم نیز تصویب شد که میزان یارانه نباید کمتر از یارانه برنامه دوم باشد، در حالی که جمعیت رو به افزایش است و این همانند بهمن است که همین طور می غلتد و بزرگ تر می شود و دولت ها از آن فرار می کنند و بالاخره بر سر یکی از این دولت ها فرود خواهد آمد. فعلاً با حساب ذخیره نفتی مساله حل می شود ولی زمانی می رسد که دیگر نفتی نیست و لذا تحمل نبود این یارانه ها در سال هایی که درآمد نفت پایین است بسیار دشوار خواهد بود. یارانه برای مردم بسیار شیرین و خوب است، من نیز مخالف با آن نیستم.
در ضرب المثلی گفته می شود که هیچ چیز مجانی وجود ندارد در حالی که ما می خواهیم بگوییم که از همه چیز رایگان آن وجود دارد. به هر حال همه کشورهای دنیا اقتصاددان و مجلس و دولت دارندغحدیث نبوی است که (التجارب علم المستفاد) تجربه، علم مورد استفاده استف . ما باید روش های آزموده شده آنها را مورد استفاده قرار دهیم. نکته دوم این است که بدون شک باید عده یی از مردم مشمول حمایت های یارانه یی باشند. اینکه یارانه نباشد حرفی غیرمنطقی است. تجربه غنی ترین کشورهای دنیا نیز نشان می دهد که به گروه های نیازمند یارانه داده می شود. مثلاً امریکا به جامعه اش یارانه می دهد و حتی مالیات را به افرادی که از یک مقدار درآمد کمتری داشته باشند، برگشت می دهد. از لحاظ بهداشت حمایت های خوب بیمه یی دارند که باید هم باشد و این طور نیست که ما فقط آن را کشف کرده باشیم. به نظر من یک عده قطعاً نباید یارانه بگیرند، بنابراین اگر کسی بگوید که به همه جامعه باید یارانه داد، در اشتباه است زیرا هیچ کشوری این کار را نمی کند. کشورهایی مثل کشور ما به لحاظ توزیع یارانه هنوز سامان یافته نیستند، مثلاً در مصر هم قیمت نان ارزان است. اگر شما به کشورهای همسایه سفر کنید متوجه می شوید که چند کشور هستند که مانند ما یارانه می دهند.بنابراین توجه به سه نکته ضرورت دارد. اول اینکه یارانه مطلب مهمی است و ما نمی توانیم این همه بار را در آینده به دوش بکشیم. دوم یک عده حتماً باید یارانه بگیرند. سوم یک عده نباید یارانه بگیرند.
انجام این کار یک حسن بزرگ خواهد داشت که اگر یک عده یارانه نگیرند، شما می توانید به آن عده که لازم است به اندازه کافی یارانه بدهید. در مورد بعضی از کالاها حتماً باید قشرهایی حمایت شوند اما در بعضی از کالاها لازم نیست. ممکن است لازم باشد از ۵۰ یا ۳۰ درصد جامعه حمایت کنید، هیچ اشکالی ندارد. من با رئیس بانک مرکزی پاکستان در مورد بنزین صحبت می کردم. ایشان می گفت که ایالت بلوچستان قسمتی از سوخت خود را از کانال غیررسمی یا قاچاق از ایران به دست می آورد. در بحث مصرف بنزین اولاً روستایی ها که ۴۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل می دهند بنزین زیادی مصرف نمی کنند. آنها نجیب ترین و فقیرترین اقشار هستند. ثانیاً بیشتر اقشار بالا به لحاظ درآمدی ۲۰ برابر اقشار پایین از بنزین استفاده می کنند، لذا اگر بخواهیم به این وضع ادامه بدهیم عادلانه نخواهد بود. عدل، یعنی اینکه هر چیزی سر جای خودش قرار بگیرد. مثلاً آیا گازوئیل را به کسی که می خواهد آب استخرش را در زمستان گرم کند باید به همان قیمتی داد که فردی می خواهد خانه اش را گرم کند؟ این درست نیست اگر ما بخواهیم این طور یارانه بدهیم، باید اذعان کنیم که توان ساماندهی نداریم. باید این مشکل را رفع و یک بار برای همیشه معالجه کرد، بنابراین این بحث که مردم از نظر اقتصادی مردمی ضعیف هستند، این مردم انقلاب کردند و مانند آن را همه می دانیم و قبول داریم. همین مردم شریف باید زحمت بکشند(لیس للانسان الا ما سعی). در تولید ملی هر کس همان قدر که در ایجاد آن نقش دارد، سهم دارد(غیر از افراد بیچاره و نیازمند)، این قانون اقتصادی است و باید دید که فرد چقدر تولید می کند و چقدر حق دارد. اکنون باید دو موضوع یارانه و مالیات را مورد توجه قرار داد. این دو موضوع از مبانی تحقق عدالت است. اصولاً یارانه ها نقش مالیات منفی را دارند یعنی از نظر سنخیت یکی هستند. دولت برای توزیع بهتر ثروت از کسانی مالیات می گیرد و به آنهایی که درآمد کمی دارند و نمی توانند کار کنند و باید حمایت شوند، می پردازد. در حالی که در بودجه دولت سه میلیارد دلار از بودجه ذخیره ارزی برای واردات بنزین برای همین افراد مرفه قرار است کنار گذاشته شود. (بودجه ۸۴) کدام عقل سلیم این را می پذیرد؟
یارانه ها از زمان های قدیم وجود داشته است. از زمان صفویه نوعی یارانه بوده و در سال ۱۳۱۱ (زمان رضاخان) در مورد خرید و ذخیره سازی گندم و نان، یارانه پرداخت می شده است. همچنین در سال ۱۳۱۵ دوباره به نان یارانه می دادند و بعداً درحکومت محمدرضا پهلوی یارانه سهم عمده یی در بودجه داشت و از دهه ۱۳۵۰ که درآمد نفت زیاد شد، یارانه ها افزایش یافت. پس از انقلاب در سال ۱۳۵۸ قانون سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان و ستاد بسیج اقتصادی مسائل پرداخت کالابرگ و حمایت مطرح شد و شکل گرفت. یارانه چندین نوع است. گاهی به تولید یارانه می دهیم و گاهی به مصرف. گاهی هدفمند یا غیرهدفمند است، پنهان یا آشکار و نظایر آن. حدود ۳۳ هزار میلیارد ریال در سال ۸۱ یارانه داده شده و همین حدود هم در سال ۸۲ (سخنرانی در سال ۱۳۸۳ انجام گرفته است)تخصیص داده شده است. براساس گزارش وزارت امور اقتصادی و دارایی در سال ۸۲، حدود ۱۱۷۲۸۵ میلیارد ریال یارانه پنهان حامل های انرژی بوده که اگر این رقم را به دلار برآورد کنید حدود ۵/۱۴ میلیارد دلار می شود. بخش عمده یارانه پنهان مربوط به انرژی است. مجموع یارانه کالاهای اساسی و یارانه حامل های انرژی در سال ۱۳۸۲ ، ۱۴۹۴۹۵ میلیارد ریال بوده و تقریباً ۱۵۰ هزار میلیارد ریال می شود. ما از بهمنی که هر لحظه بزرگ تر می شود و به پایین می آید فرار می کنیم ولی تا خیلی بزرگ نشده باید فکری برای آن کرد. این بحث از نظر توزیع درآمد اهمیت زیادی دارد. اقشار با درآمد بالا تقریباً ۲۰ برابر گروه های پایین درآمدی هزینه می کنند، یعنی تا این اندازه تفاوت وجود دارد. این نکته را هم عرض کنم که توزیع درآمد در دوره بعد از انقلاب به شدت بهتر از قبل از انقلاب است ولی با اینکه بهتر شده هنوز هم در این زمینه عقب هستیم. این موضوع یارانه به توزیع بهتر درآمد کمک می کند یعنی اگر از اقشار مرفه تر بگیرید و به افراد ضعیف بدهید، توزیع درآمد بهتر می شود. براساس نتایج یک بررسی انجام شده درخصوص سهم دهک های درآمدی از مصرف کالاهای یارانه یی در مورد بنزین و برق سهم ۲۰ درصد بالای جامعه از کل مصرف بنزین ۵۰ درصد است، در حالی که ۸/۲ درصد را دو دهک پایین جامعه مصرف می کنند. در مورد برق ۸/۳۴ درصد را همان ۲۰ درصد مرفه استفاده می کنند و ۴/۱۱ درصد را ۲۰ درصد با درآمد پایین. از این وضع چه نتیجه یی گرفته می شود؟ اگر ما این روش را ادامه دهیم شکاف درآمدی بدتر خواهد شد. یارانه ها باید طوری توزیع شود که سهم ها را جابه جا کند نه اینکه همان وضع را حفظ کند. به وسایل حمل و نقل عمومی در همه جای دنیا یارانه داده می شود. زیان یارانه های کنونی چیست؟ تشدید اختلاف طبقاتی، تشدید مصرف. این جزء قواعد اقتصاد است و هر چه کالا ارزان تر شود مصرف بیشتر می شود. در این مورد سوال می شود وقتی که بنزین گران شد مگر اثری هم در مصرف بنزین داشته است؟ باید گفت که اینجا بحث قیمت نسبی مطرح است. اثر قیمت بنزین را روی قیمت اتومبیل در نظر بگیرید، آیا این اثر معنی دار است یا خیر؟ محاسبه کنید که قیمت یک اتومبیل در ایران مساوی قیمت چند لیتر بنزین در ایران است و قیمت چند لیتر بنزین در امریکا معادل قیمت یک اتومبیل است؟
در امریکا تقریباً قیمت هر ۲۵ هزار لیتر بنزین معادل قیمت یک اتومبیل است، در ایران شاید قیمت هر ۱۰۰ هزار لیتر معادل قیمت یک اتومبیل باشد. زمانی که تفاوت قیمت نسبی اندک باشد، اثر خاصی ندارد ولی اگر این تفاوت معنی دارتر شود قطعاً آثار اقتصادی دارد. اگر قیمت بنزین از ۶۰ تومان به ۸۰ تومان افزایش یابد، قیمت خودرو هم از ۱۰ میلیون تومان به ۱۲ میلیون تومان خواهد رسید. اگر در یک مسافرت، هزینه های مختلف یک خودرو ۵۰ هزار تومان شود باید دید بنزین چه میزانی از این رقم را شامل می شود. به هر حال این امر با منطق اقتصاد هماهنگ نیست و باعث مصرف بی رویه می شود و بر سرمایه گذاری و اشتغال اثر معکوس می گذارد. شرکت نفت موقعی که نتواند اکتشاف و سرمایه گذاری کند طبعاً تولید هم نمی کند. مثلاً بنزین سر ب دار را در زمان جنگ ارائه می دهد، یعنی اولاً منابع مالی برای سرمایه گذاری ندارد و ثانیاً چرا سرمایه گذاری کند؟ انگیزه اش چیست؟ اثر دیگرش این است که باعث افزایش واردات می شود. قاچاق کالاهای یارانه یی نیز از زیان های دیگر آن است، بنابراین هدفمند کردن یارانه ها باید صورت بگیرد. این امر از دو راه صورت می پذیرد که این هدف هم مشخص است؛ «عده یی باید یارانه بگیرند عده یی نباید یارانه بگیرند.» بحث نقدی کردن یارانه ها، یک گام در جهت هدفمند کردن است و حسن آن شفاف شدن مساله است.
مطلب دوم که باید اشاره شود این است که از کجا و از چه منبعی یارانه پرداخت شود. اگر از حساب ذخیره ارزی برداشت کنیم یا استقراض کنیم یقیناً به مصلحت عمل نکرده ایم چرا که اولاً ارز نداریم و ثانیاً به ریال فشار می آید و منجر به چاپ اسکناس می شود و اشکال ایجاد می کند. اگر بتوانیم به فرض از طبقاتی بگیریم و به طبقاتی دیگر بدهیم عالی است. اما این کار در زمان فعلی یک مشکل و خطر می تواند داشته باشد. در بعضی کشورها به کالایی یارانه می دهند تا مطمئن باشند که در مورد مشخص و معینی مصرف می شود. اگر یارانه نقدی شود و مثلاً پسر یک خانواده با آن به تئاتر و سینما برود و خانواده او گرسنه بمانند، این نحوه پرداخت یقیناً دچار مشکل است. یارانه طبقات دو دهک پایین را نمی توان نقدی داد چون ممکن است آن موقع مرگ و میر ناشی از گرسنگی هم تجربه شود. باید به این دو دهک غذا رساند و امنیت غذایی آنها را تامین کرد. یارانه فقط در مورد کالاهای اساسی نیست. بنده در اینجا به بعضی از مواردی که یارانه می دهیم اشاره می کنم. مثلاً به شرکت سهامی خدمات کشاورزی برای کود شیمیایی، به سازمان غله کشور برای خرید گندم، به شرکت سهامی صنایع شیر ایران برای پنیر و شیر، به سازمان گسترش خدمات بازرگانی برای قند و شکر، به سازمان دامپزشکی برای واکسن و داروهای دامی و خیلی موارد دیگر یارانه پرداخت می شود.
بعضی افراد فکر می کنند پرداخت یارانه فقط برای نان و شکر و بنزین است، در حالی که موارد آن خیلی بیشتر است، از قبیل چای، دارو، فروش بلیت مترو، طرح طوبی و نظایر آن. در بانک مرکزی براساس مطالعات صورت گرفته از دو مدل برای نشان دادن آثار حذف یارانه های فرآورده های نفتی بر افزایش نرخ تورم استفاده شده است. اول مدل «داده- ستانده»۱ که نشان می دهد اگر قیمت فرآورده های نفتی به قیمت جهانی برسد، چه میزان تورم ایجاد می کند؟ دیگری «مدل تعادل عمومی»۲ است. در مدل اول، تورم ۲۶ درصد و در مدل دوم، ۳۰ درصد محاسبه شده است. اگر فقط بنزین مورد نظر باشد، در مدل اول ۳/۲ درصد و در مدل دوم ۲/۶ درصد تورم ایجاد می شود ولی اگر این کار طی مدت ۵ سال اجرا شود در اولی ۴۷/۱ درصد و در دومی ۲۶/۲ درصد تورم ایجاد می شود. طی همین مدت اگر فقط بنزین مورد نظر باشد در مدل داده- ستانده ۲۹/۰ درصد و در مدل تعادل عمومی ۸۲/۰ درصد تورم ایجاد می شود. به هر حال اولاً کار بزرگی شروع شده است و باید ادامه پیدا کند و ثانیاً مطبوعات باید به طرح مسائلی بپردازند که قابل درک باشد. این مسائل باید در مجامع علمی و به صورت علمی بررسی و روشن شود که مثلاً یارانه چه بوده و برای چیست؟ باید در نظر داشت که عدل به معنی تساوی نیست. یارانه ها را باید هدفمند کرد و به نیازمندان داد و اضافه آن نیز نباید به غیرنیازمندان برسد چرا که بار آن برای اقتصاد ما طبق محاسبات، قابل تحمل نخواهد بود.
دکتر ابراهیم شیبانی
متن سخنرانی رئیس کل سابق بانک مرکزی
پی نوشت ها؛
O(Input-Output)-۱-I
۲-C.G.E
(Computable General Equilibrium)
فشار به ریال
مطلبی که باید اشاره شود این است که از کجا و از چه منبعی یارانه پرداخت شود. اگر از حساب ذخیره ارزی برداشت کنیم یا استقراض کنیم یقیناً به مصلحت عمل نکرده ایم چرا که اولاً ارز نداریم و ثانیاً به ریال فشار می آید و منجر به چاپ اسکناس می شود و اشکال ایجاد می کند. اگر بتوانیم به فرض از طبقاتی بگیریم و به طبقاتی دیگر بدهیم عالی است. اما این کار در زمان فعلی یک مشکل و خطر می تواند داشته باشد.
منبع : روزنامه اعتماد