سه شنبه, ۱۱ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 30 April, 2024
مجله ویستا

اشاعره و دغدغه دینداری


اشاعره و دغدغه دینداری
نگارش كتاب «تهافت الفلاسفه» توسط امام محمد غزالی یكی از رخدادهای بزرگ تاریخ فلسفه اسلامی‌است. ظهور و به قدرت رسیدن اشاعره از سویی همراه شد با رانده شدن فكر فلسفی به غرب اندلس و از سوی دیگر دگردیسی این اندیشه به عرفانی‌گری و تفكرات درون‌نگرانه. از این رو شناخت زمینه‌ها و آبشخورهای فكر اشعری با اهمیت است.دكتر صدرالدین طاهری، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی، در سخنانی درباره «نمودهای كلامی‌و قرآنی انكار علیت توسط اشاعره» سخن گفت.
دكتر طاهری در ابتدا به اهمیت موضوع بحث از چند جهت اشاره كرد و گفت:
▪ دلیل اول، اهمیت بحث علیت و موقعیت فلسفی آن است،
▪ نكته دوم چگونگی طرح این مساله در قرآن و نحوه استفاده اشاعره از آن است.
اما موضوع مهم‌تری كه باعث اهمیت بحث می‌شود خود اشاعره هستند. متاسفانه ما اشاعره را در نمای خیلی دور و افرادی محدود در تاریخ اسلام می‌شناسیم، در حالی كه از زمان ظهور اشاعره تا كنون، اكثریت مسلمانان و حتی عرفا اهل تسنن و اشعری مسلك بوده‌اند. بنابراین دیدگاه‌های كلامی ‌و فلسفی كه مورد انكار اشاعره بوده بر تاریخ اندیشه اسلامی‌ تاثیر فراوان گذاشته است.ظهور اشاعره در واقع بازتاب عاطفی - اعتقادی بخشی از مسلمانان برابر قدرت گرفتن معتزله و شیوع افكار فلسفی نزد آنها بود. مشهور است ابوالحسن اشعری (۲۶۰-۳۲۴ هجری) كه ابتدا رسما عضو معتزله بود، پس از چند روز خانه نشینی، یك روز در نماز جمعه در میان مردم مخالفت خود را با اندیشه‌های معتزله بیان كرد و قول داد كه نهایت تلاش خود را در كوبیدن افكار ایشان به كار ببرد و چون مواضع او به واسطه و خود به خود مقابل فلاسفه قرار می‌گرفت، پیروان او چون غزالی بزرگ‌ترین مخالفان فلسفه شدند. از میان شاگردان و پیروان بزرگ اشعری می‌توان به قاضی ابوبكر باقلانی (۴۰۳)، امام الحرمین جوینی (۶۰۶)، امام فخر رازی (۶۰۶)، امام محمد غزالی(۵۰۵) جرجانی(۸۱۶) و سعدالدین تفتازانی (۷۹۱) اشاره كرد.
استاد دانشگاه طباطبایی با اشاره به زمینه‌های رشد تفكرات اشعری در تاریخ اندیشه اسلامی‌ گفت: تنها خلیفه‌ای كه در میان خلفا به فلسفه و عقل‌گرایی بها داد مأمون بود، او بود كه بیت‌الحكمه را تاسیس كرد و مشهور است كه به مترجمان هم وزن كتابشان طلا می‌داد. پس از او دیگران چون متوكل و ‌هارون به شدت با فلسفه مخالف بودند و به عقاید اشعری گرایش داشتند، زیرا معتزله به عدل الهی معتقد بودند و طبق نظر آنها حاكم نباید ظالم باشد.
دلیل دیگر رشد اشعری‌گری قدرت فقها بود كه با معتزله و فلاسفه مخالف بودند. مثلا در كتاب «عروه‌الوثقی» سید كاظم یزدی، كه از فقهای بزرگ زمان خود بود، كسانی را كه به وحدت وجود قائل بودند در زمره نجاسات می‌دانست.
▪ عامل سوم راحت‌طلبی و عافیت‌طلبی مردم بود، یعنی مردم دین را برای آسایش می‌خواهند و در زمینه مسائل فكری و حتی اقتصادی اندیشه‌های اشاعره خیلی راحت است. بنابراین این سه قطب یعنی سیاست، فقاهت و عوام‌گروی عامل اصلی گرایش مردم به تفكرات اشعری شد ، به گونه‌ای كه كتاب‌های ابن سینا را در شهر خودش سوزاندند.
دكتر طاهری سپس به بازتاب‌های مخالفت اشاعره با اصل علیت اشاره كرد و گفت: از دیدفلسفی «علیت» یعنی موجود ممكن در وجود و ادامه خود نیاز به علت دارد.
این قاعده دو فرع مهم دارد كه عبارتند از:
▪ اول ضرورت یعنی معلول بالضروره باید بعد از علت به وجود بیاید
▪ دوم سنخیت یعنی كه هر معلولی از هر علتی پدید نمی‌آید و باید میان علت و معلول سنخیت باشد.
وی در پایان به بحث علیت در قرآن اشاره كرد و گفت: در تفسیر اشاعره اصل علیت با قدرت خدا منافات دارد و آنها در اثبات این اندیشه به آیاتی چون «ان‌الله علی كل شی ء قدیرا» استناد می‌كنند. به اعتقاد ایشان آیاتی این چنین خدا را فوق سنت قرار می‌دهد. اشاعره درد دین داشتند و انكار علیت از دید آنها خیلی مهم بود.
منبع : روزنامه تهران امروز


همچنین مشاهده کنید