دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

وحشت سران مرتجع عرب از موج بیداری اسلامی در منطقه


وحشت سران مرتجع عرب از موج بیداری اسلامی در منطقه
شاید سوالی که این روزها اذهان خیلی از اندیشمندان و افکار عمومی داخل و خارج از کشور را به خود مشغول کرده این باشد که چرا بعضی از سران مرتجع عرب هماهنگ با غرب و آمریکا رژیم صهیونیستی را در کشتار مردم مظلوم فلسطین در نوار غزه همراهی می کنند آنهم با این صراحت و وقاحت بی سابقه تا جایی که شیمون پرز رئیس جمهور جایزه صلح نوبل گرفته ی ! رژیم اشغالگر قدس در اظهاراتی عجیب از ترغیب و درخواست بعضی از کشورهای عربی از رژیم صهیونیستی برای ادامه فشار و حمله نظامی تا نابودی کامل دولت منتخب حماس خبر می دهد!
شاید در نگاه اول هضم این موضوع خیلی راحت به نظر نرسد اما اگر گذرا به سیر تاریخی مبارزات ۶۰ ساله مردم فلسطین و به نقش و عملکرد دولتهای مزبور بخصوص در جنگ شش روزه که به شکست تحقیرآمیز آنها (آنهم در زمانی که دولت صهیونیستی قدرت توان و تجهیزات فعلی را نداشت ) منجر شد نظری بیندازیم و آن را با جنگ ۳۳ روزه لبنان که با شکست تاریخی دولت صهیونیستی و پیروزی قاطع و استراتژیک حزب الله لبنان همراه بود مقایسه کنیم و به ارزیابی واقع بینانه دلایل آن شکست تحقیرآمیز و این پیروزی افتخارآمیز بپردازیم شاید بتوانیم تحلیل دقیق تری از رفتار امروز دول مرتجع عرب برای اذهان پرسشگر افکار عمومی ارائه دهیم .
به این منظور ابتدا بطور خلاصه و اشاره عمده ترین و مهم ترین و دلایل شکست و عقب نشینی جهان عرب از آرمانهای مردم فلسطین و جهان اسلام از شکست در جنگ شش روزه گرفته تا عقب نشینی و رویکرد سازشکارانه و بی نتیجه پیمانهای ننگین کمپ دیوید و اسلو و... را می توان این طور ارزیابی و تبیین نمود :
۱ ) سکولار بودن اکثر حکومتهای عربی (که شاید بتوان از آن به عنوان مهمترین و کلیدی ترین عامل فروپاشی تمدن اسلامی در گذشته یاد کرد) و تاکید آنها بر تعصبات کور و سطحی پان عربیسم و قومیت محوری به جای اسلام محوری به عنوان مهمترین عامل مقاومت انسجام و اتحاد جهان اسلام در برابر تهدیدات و مطامع استعمار.
۲ ) دست نشانده بودن و عدم خاستگاه و جایگاه مردمی اکثر حاکمان این کشورها و اتکای آنها به حمایت قدرتهای استعماری
۳ ) استحاله فرهنگی جوامع اسلامی در اثر تهاجم دراز مدت فرهنگی غرب و دوری از ارزشهای واقعی دینی که به تبع آن از خودبیگانگی عقب افتادگی و ضعف در زمینه های علمی فرهنگی اجتماعی و سیاسی این کشورها را رقم زد.
۴ ) وابستگی اقتصادی کشورهای مذکور به تولیدات و کمکهای کشورهای غربی و استعماری و ...
اما در ماقبل تحلیل و ارزیابی عوامل پیروزی یک گروه کوچک شیعی با آن امکانات محدود و نیروی اندک به لحاظ کمی در جنگی نابرابر مقابل ارتشی که به اصطلاح چهارمین ارتش دنیا به حساب می آید حکایتی دیگر است که به تایید اکثر اندیشمندان و صاحب نظران سیاسی جهان ریشه در آموزه های انقلاب اسلامی ایران دارد; انقلابی که با اتکا به مبانی اصیل اسلامی و تاکید بر احیای حکومت دینی مبتنی بر فقه شیعی و الهام از آموزه های عاشورایی به عنوان الگویی در برابر الگوهای شرق سوسیالیستی و غرب لیبرالیستی قد علم کرد و پایه گذار نهضت و جریان فکری در منطقه شد که از آن به عنوان « موج بیداری اسلامی » نام برده می شود آنهم در دوره ای که مسلمانان به عنوان آخرین وارثان افول تمدن اسلامی در غفلت و ذلت عمیقی دچار بودند و می رفت تا جهان اسلام بطور کامل بلعیده و در دستگاه گوارشی استعمار هضم شود.
بدون شک آنروزی که استعمار شرق و غرب در همراهی بی سابقه از انقلاب ایران به عنوان خطری بالقوه و بزرگ برای منافع نامشروع و دراز مدت خود یاد می کردند و با طرق مختلف درصدد مقابله با آن بر آمدند این روزها را پیش بینی می کردند و چه درست پیش بینی کرده بودند. شاید آنروزی که سران مرتجع عرب با هماهنگی قبلی و سفارش استعمار دست به ربودن و حذف امام موسی صدر از صحنه سیاسی لبنان زدند خطر انتشار این موج بیداری را از شیعیان لبنان به سایر مناطق اسلامی و نفوذ آن در بدنه مردمی جهان عرب را پیش بینی می کردند اما غافل از اینکه این حرکت پویا قائم به شخص نیست و البته زحمات بزرگانی همچون امام موسی صدر و شهید چمران که خود شاگرد مکتب امام خمینی (ره ) بودند هم عقیم نماند و تربیت نسلی از جوانان آگاه آزاداندیش و ولایت مدار همچون سید حسن نصرالله که به نوبه خود جریان فکریی در جهان عرب بوجود آوردند که روز به روز درحال گسترش است و شاید اولین و کمترین دستاورد آن پیروزی غرورانگیز و حیرت آور در جنگ ۳۳ روزه باشد که برخلاف جنگ شش روزه ریشه در مولفه های سطحی قومیت گرایی پان عربیسم نداشت و بلکه با ماهیت دینی و مبتنی بر آموزه های نهضت عاشورایی امام حسین (ع ) شکل گرفت و نتیجه آن شد که شد و در آینده نزدیک هم باید در انتظار حرکت و جنبشی فراگیر بود که صاحب نظران از آن به عنوان اوج گیری بیداری اسلامی و رشد اسلامی سیاسی در منطقه یاد می کنند. جریانی که به شدت غرب و سران مرتجع عرب را به وحشت انداخته است چون آنها و بخصوص حاکمان خودکامه و دست نشانده عرب به خوبی می دانند که با رشد گرایشات اسلامی و اسلام سیاسی در بین ملتهای مسلمان حکومت و حاکمیت آنها علاوه بر عدم مقبولیت دچار عدم مشروعیت هم خواهد شد و بیم آن می رود که با قوت گرفتن اعتراضات و مخالفتهای داخلی انقلابهایی اما این بار دیگر با ماهیت دینی و غیرقابل کنترل مشابه و یا نزدیک به آنچه که در ایران ۵۷ اتفاق افتاد در این گونه کشورها هم رخ دهد که در درجه اول به منافع نامشروع غرب و در درجه دوم به حاکمیت دست نشانده و کمپرادور (مستخدم به زبان هندی ) عرب پایان دهد تا جایی که بسیار از تحلیل گران سیاسی یکی مهمترین اهداف طرح خاورمیانه بزرگ آمریکا را مقابله با رشد سریع اسلام گرایی در خاورمیانه و نگرانی از وضعیت بقای حکومتهای وابسته عربی ارزیابی می کنند که البته این طرح هم با مقاومت دلیرانه حزب الله در جنگ ۳۳ روز قبل از زایمان نوزادش مرده به دنیا آمد و با شکست روبرو شد .
حال با این تفاسیر بهتر می توان به این سوال پاسخ داد که چرا سران مرتجع عرب تا این حد آشکارا و بدون پرده پوشی در کنار غرب و رژیم صهیونیستی علیه دولت منتخب مردم فلسطین موضع گیری می کنند و علاوه بر همکاری در محاصره مردم مظلوم غزه پا را از آنهم فراتر گذاشته و حتی خواستار ادامه حملات تا نابودی کامل حماس می شوند. وقتی مردم فلسطین پس از سالها مبارزه با شعارهای تو خالی ناسیونالیستی بی نتیجه و قبول شکستهای متمادی و عقب نشینی های متوالی و صرف هزینه های جانی و مالی فراوان در دستیابی به حقوق حقه خود از جانب حکام سازشکار عرب و همچنین رهبران به اصطلاح میانه رو فلسطینی خسته و ناامید شدند با الگو قرار دادن مبارزات آزادی بخش حزب الله لبنان در بیرون کردن رژیم اشغالگر صهیونیستی از جنوب لبنان و بدنبال آن پیروزی در جنگ ۳۳ روزه در رویکردی تاریخی و انقلابی ماهیت مبارزه خود را از ماهیت سکولار به ماهیت دینی و اسلامی تغییر دادند و در انتخابات سال ۸۵ به گروه هایی روی آوردند که از این الگو پیروی می کردند و همانطور که قبلا هم اشاره شد این یعنی همان رشد و نفوذ بیدار اسلامی که غرب و حکام مرتجع عرب از آن به شدت وحشت داشتند و از آن مهمتر اینکه این مسئله دیگر محدود به یک گروه شیعه و در کشوری خاص نبود بلکه این بار یک گروه سنی مذهب (حماس ) و آنهم در جایی مثل فلسطین که به عنوان قبله اول مسلمین تحولات آن در کانون توجه افکار عمومی جهان اسلام قرار دارد و غرب و بخصوص سران مرتجع عرب به خوبی می دانند که پیروزی حماس در این جنگ به اوج گیری هرچه سریعتر موج بیداری اسلامی در بین ملتهای منطقه دامن زده و بقای حکومت آنها را با چالشی جدی مواجه خواهد کرد.
سید ابراهیم علوی
منبع : روزنامه جمهوری اسلامی


همچنین مشاهده کنید