دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

بازگشت اعراب به بغداد


بازگشت اعراب به بغداد
۵ سال قهر سیاسی اعراب با بغداد این هفته پایان گرفت. اکنون نوری مالکی می تواند توفیقی دیگر را در کارنامه دیپلماسی خویش ثبت کند. همه طرف هایی که در این مدت به عنوان حامی اپوزیسیون عراق یا منبع پشتیبان شورش های این کشور مطرح بودند اکنون در صف انتظار گشودن سفارت یا امضای پیمان های مودت ایستاده اند.
صحنه دیپلماسی عراق به اندازه صحنه جنگ آن حکایت های شگفت از قهرو آشتی همسایگان این کشور دارد. روزی دولت های عربی به صورت دسته جمعی تصمیم به ترک بغداد گرفتند و اکنون برای بازگشت به این کشور از همدیگر سبقت می گیرند. جالب تراین است که در صف اول کاروان بازگشت اعراب دولت هایی مثل اردن و امارات ایستاده اند که زمانی نام شان در صدر لیست حامیان مالی و سیاسی مخالفان عراق بود.
آن گونه که هوشیار زیباری رئیس دیپلماسی عراق گفته است اغلب کشورهای منطقه برای حضور در صحنه این کشور اعلام آمادگی کرده اند حتی اسامی سفرای آنها نیز تقدیم دفتر نخست وزیری شده است. تاکنون وزرای خارجه امارات عربی متحده، بحرین و کویت اعلام کرده اند در نخستین فرصت سفیران خود را عازم بغداد می کنند و عربستان نیز اگر چه تاکنون سفارت خود را در بغداد بازگشایی نکرده اما هیأتی را روانه بغداد کرده است تا امکان بازگشایی سفارت در این کشور را بررسی کند.
وقتی از قهر اعراب با دولت جدید عراق سخن گفته می شود مقصود آن دسته از دولت ها هستند که زمانی متحد دولت بغداد بودند و پس از سقوط نظام بعث رودرروی دولت شیعه این کشور ایستادند. در این جرگه شش کشور شیخ نشین به اتفاق دولت های اردن ومصر قرار می گیرند یعنی همان جمعی که زمانی به عنوان شرکای صدام مطرح بودند. مابقی کشورهای عربی این گونه مرزبندی خصمانه را با دولت مالکی ندارند کما این که هم اکنون سفارت برخی کشور های عربی مانند؛ سوریه، فلسطین، یمن، لبنان و تونس در بغداد فعال هستند.
در حال حاضر از دو کشور امارات و قطر باید به عنوان خط شکن آشتی با دولت مالکی یاد کرد. امیر قطر می کوشد همانند تجربه پیمان صلح لبنان در صحنه عراق نیز تصویری
صلح طلبانه از دیپلماسی دوحه به نمایش بگذارد. به همین دلیل اعلام کرده است که شخصاً در بغداد حاضر خواهد شد. اماراتی ها نیز به جز گشایش سفارت، قراردادهای مهم مشارکت اقتصادی و سرمایه گذاری در عراق را امضا کرد ه اند و قرار است پشت سر سفیر جدید این کشور کاروان بزرگی از تجار و سرمایه گذاران به شمال عراق گسیل شوند. دولتمردان امارات برای دستیابی به چنین فرصتی در پایان هفته ضیافتی تاریخی برای نوری مالکی ترتیب دادند در این ضیافت بود که آنها از بخشش بدهی ۷ میلیارددلاری عراق خبر دادند. چشم پوشی از این بدهی کلان هر چند بخشی از تعهد دسته جمعی اعراب در اجلاس شرم الشیخ بود اما در وضعیت فعلی این حرکت سمبلیک دروازه سرمایه گذاری عراق را به روی تجار اماراتی گشود.
به هر حال همه این اتفاقات حکایت از آن دارند که سال جدید برای دولت مالکی سال رونق دیپلماسی خواهد بود و دوران بی مهری و بایکوت حکومت جدید عراق در منطقه و جهان به سرآمده است. می توان انتظار داشت هر اندازه دامنه تسلط دولت مالکی بر حوزه امنیت عراق گسترش یابد و ناامنی ها فروکش کند بر خیل استقبال کشورهایی که برای حضور در آینده عراق مهیا شده اند افزوده خواهد شد.
بغداد روزهای آینده علاوه بر میزبانی هیأت های بلند پایه عربی پذیرای دولت اردوغان خواهد شد. در تکمیل این سلسله تحرکات دیپلماسی نوری مالکی راهی پایتخت های غربی و کشورهای امریکا، آلمان و ایتالیا و احتمالاً استرالیا شده است.
بی شک چنین تحولاتی فضایی از رقابت بر سر آینده عراق را خواهد گشود و از هر جهت این رویدادها نیازمند تأمل و تحلیل است. با این حال در کانون همه این رخدادها چرخش نگاه اعراب قرار دارد زیرا در این چرخش و فرایند تبدیل دشمنی دیروز دولت های عربی به دوستی نکته های بسیار نهفته است که بدون ملاحظه آنها نمی توان چشم انداز درستی از آینده دیپلماسی بغداد ترسیم کرد.
● ریشه های پنچ سال تضاد
قصه رویگردانی دولت های عربی از حکومت نوین عراق فراتر از یک قهر سیاسی بود. همه چیز درباره این تضاد پنچ ساله به روزهای انتقال قدرت از نظام بعثی به نظام منتخب مردم عراق برمی گردد. پروسه انتقال قدرت در بغداد برای اعراب منطقه یک شوک تاریخی بود. واقعیت این است که سران عرب تصور این درجه از تغییر در ساختار حکومت عراق را نداشتند. این که همراه با سقوط صدام، عراقی ها و امریکایی ها بنیان های ارتش و حزب بعث را نیز که دارای پیوند های قومی و سیاسی با دولت های عربی بود به هم بریزند واقعه ای فراتر از هاضمه سیاسی اعراب بود. بنابراین اعراب منطقه در فروریختن شالوده نظام بعثی، پایگاه های سنتی خویش در بغداد را از دست رفته دیدند.
دولت های عربی منطقه بویژه شش کشور شیخ نشین در طول سه دهه حاکمیت نظام بعث بر عراق علی رغم برخی تنش ها با شخص صدام این سیستم حکومتی را امری ایده آل برای خود می پنداشتند. ویژگی های نظام بعث نظیر ماهیت سکولاریستی آن، تعلقات شدید قومی و ناسیونالیستی و رقابت ستیزه جویانه آن با ایران و جریان شیعه همگی مورد قبول حکومت های منطقه بود شالوده این اتحاد بر تفکرقومی یا همان اصل عروبت پایه گذاری شده بود. این اندیشه حاکمان عرب را وادار کرد که در این نیم قرن همواره از انحصار قدرت در دست اقلیت تسنن و حذف جریان ها و قومیت های دیگر عراقی یعنی کردها، شیعیان و ترکمن ها حمایت کنند.
به همین دلیل اعراب دارای اتحاد استراتژیک با سیستم حکومتی عراق بودند. این اتحاد به وضوح در جریان جنگ تحمیلی هشت ساله ایران و عراق نمایان شد و بسیارطبیعی بود که با این نگرش تاریخی اعراب از قدرت گرفتن حکومت ائتلافی شیعه و کرد عراق در فردای سقوط صدام سر به اعتراض بردارند.
در فاصله سقوط صدام تا تثبیت دولت ائتلافی مالکی، حکومت های عربی در دو مرحله برای تغییر موازنه قدرت و بازگرداندن اقلیت بعثی ها به قدرت تلاش کردند. بار اول در جریان انتخابات و مراحل انتقال قدرت که آنها به صورت همه جانبه و با اهرم های مالی وسیاسی برای تقویت جریان تسنن عراق تلاش کردند اما این رشته از تلاش ها راه به جایی نبرد و نتیجه انتخابات عراق به پیروزی ائتلاف شیعیان و کردها منجر شده و یک شکست بزرگ را برای جناح متعصب عربی رقم زد.
مرحله دوم بعد از ناکامی در میدان رقابت انتخابات بود که شماری از دولت های عربی طرح سازماندهی و پشتیبانی از هسته های شورش و براندازی را ریختند. اعراب از ابتدا اعلام کردند که دولت شیعه بغداد را نخواهند پذیرفت و ۵ سال تمام برسر این «نه» ایستادند و نیم دهه طول کشید تا آنها با این نظام سیاسی منتخب در عراق کنار بیایند.
برایند سیاست تحریم جبهه عربی، شکل گیری اتحاد مثلث اپوزیسیون در داخل عراق بود که سه ضلع آن را سلفی ها، تکفیری ها و صدامیان تشکیل دادند. این مثلث به واسطه ارتباطاتی که در خارج وداخل برقرار کرد رفته رفته قدرت اختاپوسی پیدا نمود واز سال ۲۰۰۳ تاکنون سیلی از دلارها و سلاح های اعراب را صرف مبارزه خونین با حکومت عراق بویژه اقوام شیعه و کرد این کشور کرد.
در این مدت اعراب کتمان نمی کردند که خواهان تغییر حکومت ائتلافی حاکم بر بغداد هستند. آنها به اندازه ای در موضع اپوزیسیونی خویش علیه مالکی مصر بودند که حتی چند مرحله پادرمیانی امریکا را برای تفاهم با بغداد نپذیرفتند و در نتیجه اعمال فشارهای سیاسی آنها بود که جناح اعراب سنی کابینه مالکی را چند بار بایکوت کرد و با خروج پی در پی وزیران این جناح دولت نوپای عراق چند بار تا مرز انحلال پیش رفت.
هر چند پیدا بود که دیوار خصومت اعراب و دولت نوین عراق زمانی برچیده خواهد شد و گذشت زمان و واقعیت های سیاسی جدید عراق نگاه اعراب را دگرگون خواهد کرد با این حال عراقی ها تاوان سنگینی را برای این قهر و خصومت پرداختند. این واقعیت تلخ را بارها دولتمردان بغداد کتبی و شفاهی اعلام کردند که اپوزیسیون بی رحم این کشور از منبع حمایت دولت های ناراضی عرب تغذیه می کنند.
● امتیاز سیاسی در ازای منافع اقتصادی
بازگشت اعراب به صحنه عراق بیش از آن که یک حرکت سیاسی باشد ماهیت اقتصادی دارد بنابراین رویداد فوق بیشتر با منطق اقتصادی و اصل سود وزیان قابل تحلیل است تا معیارهای ایدئولوژیک. مسئله اصلی اعراب، سهیم شدن در آینده عراق است و این که آنها از این تصمیم یعنی آشتی ملی به عنوان پلی برای رسیدن به فردای عراق و مشارکت در پروسه بازسازی بهره می جویند. به همین دلیل پیش از آن که دیپلمات های عربی راهی بغداد شوند تجار و بخش های اقتصادی آنها به این سو گسیل شده اند. یا هنوز قراردادهای گشایش سفارت میان بغداد و دولت های عربی منعقد نشده که صاحبان سرمایه این کشورها چندین پروژه را کلید زده اند.
برای مثال پیش از عزیمت مالکی مسئولان حکومت خودمختار کردستان عراق از تلاش برای امضای قراردادهای چند میلیارد دلاری در زمینه های مختلف با امارات متحده عربی خبر دادند. حکومت کردستان عراق می گوید اماراتی ها واعراب درصدداند تا شبکه ای از هتل ها و تفریحگاه های گردشگری به ارزش چهار میلیارد دلار در کردستان عراق احداث کنند. جمال عبدالله سخنگوی اقلیم کردستان گفته است که نیچروان بارزانی برای امضای چند قرارداد با شرکت اماراتی «داماک» به ارزش چهار میلیارد دلار راهی این کشور شد. چنین مذاکراتی با چند شرکت عربی دیگر در زمینه سرمایه گذاری احتمالی در عراق انجام شده تا راه برای سرمایه گذاری در نقاط مختلف قبیله ای این کشور هموار شودکما این که در حال حاضر چند شرکت از منطقه خلیج فارس در بخش استخراج گاز طبیعی در نقاط نفت خیز عراق فعالیت می کنند.
س. حیدرپور
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید