یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


شأن و کرامت روزنامه نگاری


شأن و کرامت روزنامه نگاری
روزنامه نگاری حرفه شریفی است که عاشق می طلبد تا چون سالکی در گذر از بیابان پرخوف و هراس زندگی به سراب های رخشان و پرفریب امیال و هوس ها دل نبندد، در چشمه حق و حقیقت تن بشوید تا وقتی برای نوشتن قلم به دست می گیرد، از هر اندیشه ناصوابی که «رنگ تعلق» بپذیرد، آزاد و رها باشد. بگذریم از عده اندکی که از سر مصلحت و فرصت جویی یا بد حادثه و ناگزیری مادی به این عرصه روی می آورند که عرض خود می برند و... اما نسل جوانی که با عشق و علاقه به روزنامه نگاری روی آورده اند یا مردانی که با همه مشکلات و سختی های زندگی در این وادی تاب آورده اند، محرومیت ها را به جان خریده اند و در قلم زدن ها موی سفید کرده و می کنند، واقعاً عاشقند وگرنه کدام آدم عافیت طلب مشتاق مال و رفاه و بدون اطمینان از حال و آینده شغلی با کمترین دستمزد (پایین تر از دستمزد یک کارگر ساختمانی) می تواند در یک واحد مطبوعاتی دوام بیاورد؟ آن هم در نشریه یی که با تعطیلی ناگهانی اش هیچ مقام و سازمانی دغدغه تامین معاش کارکنان بیکارشده اش را ندارد؛ بیکارشدگانی که باید به خاطر یافتن کار به این و آن نشریه سر بزنند و از سر ناچاری به موقعیت شغلی پایین تری و حقوق اندکی تن بدهند یا گوشه عزلت بگیرند و شرمنده اهل و عیال شوند. خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات با چنین دغدغه هایی و با تحمل همه سختی ها و فشارهای اقتصادی و سیاسی حاضر شده اند به قلمزنی ادامه دهند و سعی دارند با عزت نفس و حفظ کرامت انسانی، خود را از هرگونه کژی مصون بدارند و قلم را از کجروی های فکری دور نگه دارند. همیشه پیران قلمزن به جوان هایی که وارد این عرصه می شوند، نصیحت می کنند؛ وقتی برای نوشتن قدم در تحریریه می گذارید، عقاید و احساسات و گرایش های فکری تان را مثل شال گردن تان به رخت آویز پشت در بیاویزید و با ذهنی پاک چو یک قاضی عادل وارد شوید.
هیچ گاه با وعده و هدیه یی بر شخصیت حرفه یی تان خدشه یی وارد نکنید و سلامت نفس تان و قلم تان را با جیفه دنیوی نیالایید. یکی از موسفیدان مطبوعات می گفت؛ در نوشتن باید همچون یک قاضی طالب حقیقت بود. وقتی یکی از مسوولان حتی یک خودکار ساده به شما هدیه می دهد، ممکن است توقع و انتظاری از شما نداشته باشد ولی احتمال دارد قلم تان در نقد و بررسی عملکردش یا در نقل گفته های این مسوول به طور ناخواسته دچار لغزش شود. همکاران قدیمی ام در مطبوعات به یاد دارند در گذشته گرفتن هدیه توسط خبرنگاران عملی مذموم بود و کمتر خبرنگاری حاضر به دریافت هدایایی از مسوولان دولتی و غیردولتی می شد ولی امروزه می بینیم مسوولان برخی از نهادها و سازمان ها این بدعت ناپسند را باب کرده اند. در چند مصاحبه مطبوعاتی که همراه خبرنگاران جوان بوده ام، دیده ام مسوول سازمان پس از مصاحبه اش به مسوول روابط عمومی اش دستور داده یک کیف با چند خودکار به هر خبرنگاری هدیه بدهد ولی خوشبختانه خبرنگاران با مناعت طبع از پذیرفتن هدیه خودداری کرده اند. به هرحال می پذیرم من و همکاران قدیمی ام ناپسند بودن عمل هدیه دهی مقامات و مسوولان را در عرصه مطبوعات توجیه نکرده ایم به همین لحاظ نمی توانم به برخی از همکاران جوانم که هدیه رئیس جمهوری را پذیرفته اند خرده بگیرم.
(جای شکرش باقی است که کارگزاران دولتی ضرورتی ندیدند که از خبرنگاران بابت هدیه رسیدی دوگانه بگیرند.) با خواندن گزارشی از برنامه پرداخت هدیه ۳۰۰ هزار تومانی رئیس جمهور و نحوه رفتار ناپسند عوامل دولتی با خبرنگاران، اعلام دم به دم شرایط دریافت کنندگان و کشاندن آنان در یک صف انتظار برای دریافت هدیه، بغض گلویم را گرفت و با همه کناره گیری از مطبوعات ناگزیرم کرد درباره برخوردی که با برخی از همکاران جوانم شد، چیزی بنویسم تا از بار سنگینی که روی دلم نشسته کم شود. باید پرسید هدف و انگیزه از دادن هدیه ۳۰۰ هزار تومانی و ترتیب این «بار عام» دولتی چیست و چه رابطه و آشنایی برای دادن هدیه به خبرنگارانی که آقای رئیس جمهوری با آنان سابقه دوستی ندارد و تنها با تعیین شرایطی انتخاب شده اند، چیست؟ معمولاً هدیه به دوست و آشنا، به مناسبت خاصی یا در قبال انجام خدمتی داده می شود در صورتی که اگر مردان رئیس جمهوری در واکنش به تحلیل عملکرد دولت توسط روزنامه ها از ارسال تکذیبیه های عتاب آمیز و اخطارکننده صبوری به خرج دهند و تحمل نقد و انتقاد داشته باشند در این صورت هدیه بزرگ و ارزشمندی به خبرنگاران و نویسندگان مطبوعات می بخشند. اگر نیت رئیس جمهوری از پرداخت هدیه نقدی ۳۰۰ هزار تومانی گوشه چشمی به وضع معیشتی خبرنگاران بوده، این مبلغ ناچیز چه تاثیری می تواند در زندگی آنان داشته باشد. و اگر دولت با نیازهای خبرنگاران آشناست، باید با بهره گیری از شیوه های قانونی، در حل مشکلات عدیده خبرنگاران مانند مشکل مسکن، رفاه اجتماعی و اقتصادی و ناایمنی های شغلی، قدم بر می داشت.
دادن هدیه نقدی یک دانش آموز به معلم خود که باید درباره او داوری کند و اندوخته های علمی اش را مورد سنجش قرار دهد، همانگونه شائبه برانگیز است که دولتمردان چنین شیوه یی را برابر اهل قلم به کار می برند. مگر جز این است که عملکرد مسوولان باید برای آگاهی افکار عمومی در آینه رسانه ها انعکاس یابد و این خبرنگاران هستند که همچون معلمانی دلسوز،سلیم النفس و قضاتی عادل به نقد عملکردهای آنان بپردازند و با انتقاد از مشکلات و نارسایی های ناشی از تصمیمات مسوولان وظیفه خطیر اجتماعی خود را انجام دهند. با توجه به این ارتباط بین اهل قلم و مسوولان، پرداخت وجه نقد یا هر چیز غیرنقدی به خبرنگاران شبیه اعانه یی است که آقای احمدی نژاد در دیدار از روستاهای محروم به افراد نیازمند می پردازد. در پایان گله یی از انجمن صنفی خبرنگاران باید داشت که برای حفظ حرمت قلم و رعایت شأن و کرامت حرفه روزنامه نگاری، باید قلمزنان جوان و پاک نهاد را از دریافت چنین هدایایی بر حذر می کردند.
محمد بلوری
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید