دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا

تئوریسین های انقلاب مشروطه


«انقلاب ها ساخته نمی شوند، بلكه فرامی رسند.» این تعبیری است كه اریك سلیبن در مقاله ای به نام «انقلاب در جهان واقعی» از محققی به نام وندل فیلیپس نقل می كند. اگر قرار باشد این نگره را بپذیریم باید سكوت پیشه كنیم و جریانات تحول آفرین و شالوده شكنی را كه در یكصد سال پیش، تحت عنوان انقلاب مشروطیت، در این سرزمین رخ داده است، تنها كلافی سردرگم از آشفتگی توده ای انگاریم كه می كوشند به گونه ای لجام گسیخته، پیكره ای به نام حاكمیت را كه عمر و قدمتی چندین هزارساله دارد، به چالش با آنچه حكومت مشروطه نامیده می شد و زاییده دنیایی متحول و نوین بود، بطلبند اما این تنها یك روی سكه است، روی دیگر سكه رد پا های كمرنگی از تئوریسین های نسبتا آگاه و مشروطه خواه را نشانمان می دهد و جست وجوی این رد پا ها ما را به دل بازار می كشاند. آبراهامیان در كتاب خود، «ایران بین دو انقلاب»، به روشنی تصویری از بازار، بازاریان و اساسا طبقه بازرگان جامعه را در برابر نگاه مخاطب خود قرار می دهد. این تصویر كه از تحولی اساسی در پیكره بازار و در آستانه قرن بیستم حكایت می كند، به روشنی نشان می دهد كه چگونه این قشر درهم تنیده توانسته به رهبران جنبشی ملی تبدیل شود:
«بازار از حجره ها، كارگاه ها، بانك ها، محل كار اصناف، فروشگاه ها، مراكز تجاری و اماكن مذهبی تشكیل می شد. در این بازار ها تجار كالای خود را می فروختند، صنعتگران به تولید اشتغال داشتند، بازرگانان مسجد می ساختند، مراجع مذهبی وعظ می كردند، دولت به ذخیره غله می پرداخت، صرافان وام می دادند و اشراف و برخی شاهان نیز بر سر وام چانه می زدند. به رغم این كه بازار ها و بازاریان كاركرد های اقتصادی اجتماعی مهم و حساسی داشتند، به دلیل تفاوت ها و اختلاف های گروهی، نفوذ سیاسی چندانی نداشتند، زیرا عوامل جغرافیایی، شهر ها را از یكدیگر جدا می كرد و رقابت های فرقه ای، سازمانی و زبانی درون شهر ها نیز به چندپارگی بازار شهر می انجامید.
بنابراین طبقه متوسط سنتی نه به صورت یك نیروی سیاسی ملی و گسترده بلكه به مثابه پدیده ای اجتماعی اقتصادی بود. نفوذ و فشار غرب و واكنش شاهان قاجار یا شاید نبود واكنش جامع و مناسب دولتی این وضعیت را كاملا دگرگون كرد. طبقه متوسط، كه در آغاز سده نوزدهم به صورت اجتماعات همبسته كوچك بومی بود، در آغاز سده بیستم به یك نیروی همبسته ملی تبدیل شد كه برای نخستین بار از شخصیت و هویت سیاسی مشترك خود، آگاهی داشت.» ایران بین دو انقلاب یرواند آبراهامیان، نشر نی، ترجمه احمد گل محمدی، محمدابراهیم فتاحی، چاپ ششم، تهران، ۱۳۸۰، صص ۷۵ ، ۷۶ و ۷۷واقعیت این است كه بررسی تحولات آغازین انقلاب مشروطیت ایران، نشان می دهد كه طبقه تجار در برپایی و انگیزش مردم و پیشبرد نهضت مشروطه ایران سهم بسزایی داشتند. نفوذ و مدیریت عمال خارجی به ویژه بلژیكی ها بر تجارت و گمرك ایران باعث شده بود تجارت داخلی ضربه محكمی خورده و كاركرد و نقش خود را در معادلات تجاری از دست بدهد. سیاست بستن مالیات های سنگین بر كالاهای ایرانی و در عوض كاهش بار این مالیات ها بر كالاهای خارجی باعث گسترش و رواج كالا های خارجی و ورشكستگی تدریجی تجار ایرانی شده بود. در نتیجه طبقه تجار ایرانی برای احقاق حقوق از دست رفته خود، در وهله اول و با به دست آوردن نقش و جایگاه محكمی در جامعه، به عنوان تئوریسین هایی انقلابی و یا اپوزیسیونی فعال با تعطیلی بازار ها و نیرو بخشیدن به مردم آنها را برای مبارزه با جو حاكم به میدان آوردند. مطالعه ای عمیق تر در تاریخ تحولات فكری این دوره نشان می دهد كه بیشتر روشنفكران آن روزگار نیز از دل همین طبقه تجار برخاسته بودند. از آنجا كه بازرگانان، بنا به ضرورت های شغلی خویش مجبور به مسافرت هستند، نخستین طبقه ای محسوب می شوند كه با مظاهر تمدن جدید در جهان آشنا شده و دستاورد های آن را به سرزمین خود منتقل كردند. این نقش آفرینی وقتی پررنگ تر شد كه علاء الدوله، حاكم تهران، تنی چند از بازرگانان ایرانی را به چوب و فلك بست دلیل او برای این كار، گرانی قند در بازار بود كه معلول مستقیم شكست روسیه از ژاپن بود. وقتی خبر به چوب و فلك بستن بازاریان و تجار محترمی كه در میان مردم به خوشنامی شهره بودند، به گوش مردم رسید، تكانی عمیق آفریده شد این نخستین جرقه بر انبار باروتی بود كه در آستانه شعله ور شدن قرار داشت.
اهمیت این طبقه برجسته در جامعه آن روز ایران تا بدان حد بود كه با شنیدن این خبر، توده جامعه نیز به آرامی به بدنه مبارزه پیوست. امین الضرب به عنوان مهم ترین بازرگان سده نوزدهم در ایران، رهبری این مبارزه را در میان طبقه تجار برعهده گرفت و توانست این حركت را از حالت یك مبارزه صنفی خارج كرده و به پیشبرد اهداف نهضت مشروطه كمك رساند.
●دو تاجر نامدار
حاج محمدحسن امین الضرب را می توان برجسته ترین بازرگان قرن نوزدهم میلادی در ایران و اولین سرمایه گذار صنعتی ایران به شمار آورد. زندگی او مقارن با سلطنت سه شاه قاجار یعنی محمدشاه، ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه بود. از سوی دیگر حاج امین الضرب از نخستین صنعتگران بخش خصوصی بود كه كارخانه نساجی را با مشاركت سرمایه گذاران خارجی به رشت آورد. امین الضرب را همچنین اولین كسی می دانند كه مجوز تاسیس یك كارخانه برق در كشور را به دست آورد. از سوی دیگر او با سرمایه گذاری مادی و معنوی در جریان نهضت مشروطیت به پدر طیف تجار مشروطه خواه تبدیل شد. او با الهام از این اندیشه های نوخواهانه، كوشید با كمك مالی در تاسیس چند مدرسه و یك كتابخانه عمومی در پایتخت نقش آفرین باشد و به این ترتیب نام خود را در تومار نوگرایان ایرانی ثبت كند.
موضوع تجارت ایرانی و نقش آفرینی تجار در این نهضت تاریخی در دیگر كاوش های پراكنده محقق امروزی به خوبی خود را می نمایاند از جمله باید به تاسیس شركتی به نام اسلامیه در اصفهان اشاره كنیم كه بیشتر رهبران انقلابی مبارزه، پیش از مشروطه و در آستانه مبارزات در آن عضویت داشتند. این شركت به ابتكار جمعی از ایران دوستان آزاد اندیش و برای ترویج فرهنگ مصرف محصولات وطنی راه اندازی شده بود. واعظ مبارز و مشهور سیدجمال الدین كه پدر جمال زاده معروف است، دو رساله ارزشمند از خود به یادگار نهاده است به نام های لباس التقوی و رویای صادقه كه رساله اول در واقع در ادامه سیاست های شركت اسلامیه، یعنی ترویج استفاده از كالاهای وطنی نگاشته شده است.
از سوی دیگر بسیاری از مبارزان نخستین مشروطه كه مردم را به صحنه كشاندند و به آنان تئوری مبارزه و آرمانخواهی را آموختند، همین بازرگانان بودند از جمله معروف ترین این روشنفكران كه بند و بستی محكم با طبقه تجار ایرانی داشت، طالبوف تبریزی بود. طالبوف تبریزی، نویسنده و مترجم، در تبریز به دنیا آمد. شانزده یا هفده ساله بود كه تبریز را ترك كرد و به تفلیس رفت و به كسب و كار و تحصیل پرداخت. در اواسط پادشاهی ناصرالدین شاه، طالبوف نیز كه با فراگیری زبان روسی اطلاعاتی از دنیای متحول به دست آورده بود، از راه نوشتن به بیداری مردم و انتقاد از استبداد پرداخت و به پشتوانه همین پیشینه و برجستگی بود كه بعد از صدور فرمان مشروطیت، از طرف مردم آذربایجان به نمایندگی مجلس انتخاب شد. اما به دلیل نامعلومی از قبول وكالت سر باز زد. مورخان او را مسلمان معتقدی جلوه می دهند كه با این همه هرگز پایبند اوهام و خرافات نشد و در واقع خود را از خرافاتی كه به نام دین دامان می گسترد، دور و مبرا نگه داشت در مجموع او را مردی وطن پرست و میهن دوست می دانند. وطن پرستی كه با نگاشتن مقالات و كتاب هایی ارزنده و بیدارگر، رگ خواب جامعه ای غفلت زده را به دست گرفت.
وی در اواخر عمر برای درمان چشمش به برلین رفت و پس از بازگشت درگذشت. از جمله آثاری كه از طالبوف، این تاجر غمگین ایرانی كه در غربتی به نام قفقاز می زیست، باقی مانده است، می توان به این موارد اشاره كرد: «سفینه طالبی» یا «كتاب احمد»، «مسالك المحسنین»، «مسائل الحیات»، «پندنامه ماركوس قیصر روم» ترجمه، «رساله فیزیك»، «نخبه سپهری» كه خلاصه ای از «ناسخ التواریخ» است در احوال رسول اكرم ص، «ایضاحات در خصوص آزادی»، «سیاست طالبی»، ترجمه و بالاخره رساله «هیات جدید».
نسیم خلیلی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید