پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 16 May, 2024
مجله ویستا

قیام کلنل محمدتقی خان پسیان


قیام کلنل محمدتقی خان پسیان
● مقدمه
با بررسی سرنوشت ملتها دورانهای ، بحرانی و لحظات حساس زیادی می توان یافت ایران از اواخر حکومت محمد شاه قاجار دستخوش تحولات اجتماعی بوده و قیام باب ـ‌ قیام تنباکو ـ‌ انقلاب مشروطه ـ قیام گیلان ـ تبریز و خراسان ظهور احزاب و گروههای سیاسی مختلف و رشد و توسعه اندیشه های ضد استبدادی نشان دهنده نا آرامی و خیزش های مردمی در کشور ماست اگرچه اغلب آنها به شکست انجامید ، یا به انحراف کشیده شد .
دوره جنگ جهانی اول و سالهای اولیه پس از آن برای ایران دوره حساس بود و ایران دستخوش تغییر و تحول بود . در این دوره بود که گروهی آگاه و آزادی خواه مبارزه با وقایع شومی که در حال شکل گرفتن بود پرداختند و سعی کردند جلوی کسانی را که بازیچه سیاستهای بیگانه قرار گرفته بودند را بگیرند و کلنل محمد تقی خان ، پسیان در زمره این گروه قرار داشت . مطالعه تاریخ زندگی این افراد نه تنها ما را با دلاوریهای هموطنان خود در برابر مستبدین و استعمارگران آشنا می کند بلکه درس آزادگی و از خود گذشتگی را که از ویژگیهای مردم این سرزمین می باشد را در اذهان زنده نگه می دارد .
در شرایطی که کشورهای استعماری با تکیه بر عوامل داخلی خود تلاش میکردند از لحاظ سیاسی و اجتماعی ایران را در کنترل خود داشته باشند . او در برابر حاکمیت سیاسی منحرف عصر خود به مبارزه برخاست و تسلیم را نپذیرفت تا در این راه جان باخت .
● سابقه خانواده پسیان و کلنل محمد تقی خان پسیان
خانواده پسیان دارای سابقه تاریخی درخشانی می باشند و این خانواده پس از سلطه روسها بر مناطق قفقاز و آن سوی رودخانه ارس ،‌ حاضر نشدند تابعیت بیگانگان را بپذیرند . وطایفه کرد زبان پسیان به ایران مهاجرت کردند . و گروهی از آنان مشاغل نظامی را پیشه خود ساخته وحتی موردتوجه شخصیتهایی مثل امیرکبیر و حسنعلی خان امیر نظام نیز بوده اند (۱) و دوتن از آنها بنامهای سلطان غلام رضا خان پسیان و یاورعلیقلی خان پسیان در جنگ جهانی اول در برخورد با انگلیس ها به شهادت رسیدند . (۲)
محمد تقی خان پسیان فرزند یاور محمد باقر خان عنایت السلطان بود که در ۱۳۰۹ ق در تبریز دیده به جهان گشود و مقداری آموزش در مکتب خانه و با تأسیس مدرسه لقمانیه تبریز در ۱۳۱۶ ق / ۱۲۷۷ خورشیدی توسط لقمان الملک که از نو گرایان تبریزی بنا شده بود ، وارد این مدرسه گشت .
تبریز محل اقامت و تحصیل پسیان یکی از شهرهای پیشرو در ایجاد اصلاحات و نهضت مشروطیت بود و این امر می توانست بر اندیشه های پسیان اثر گذار باشد . در آستانه پیروزی انقلاب مشروطه محمد تقی خان پسیان برای تحصیل در مدرسه نظام به تهران سفر کرد و در منزل ژنرال حمزه خان پسیان که از آجودان های مظفر الدین شاه بود سکونت کرد .(۲)
حضور وی در تهران و مشاهده مبارزات آزادیخواهانه مردم این شهر و سپس پیروزی مشروطه خواهان تأثیر زیادی روی وی از خود به جا گذاشت بطوریکه خود را فدایی ایران و مشروطیت خواند و در سن ۲۰ سالگی نیز وارد نیروی تازه تأسیس ژاندارمری که مرکز تجمع جوانان مشروطه خواه بود ، شد و با توجه به تحصیلاتش در مدرسه نظام با رتبه نایب دومی (ستوان دومی در ۱۳۲۹ وارد خدمت شد و تا درجه سلطانی (سروانی) نایل گردید .
سپس به ریاست گروهان و معاونت با طالیان (‌گردان) در قزوین ، جز اردوی اعزامی علیه حبیب ا… خان بود .
از طرف مدرسه نظام از طریق کلنل کسترزیش به ژنرال یالمارسون معرفی شد و مدت شش ماه به اسم صاحب منصب داوطلب و مدت شش ماه در یوسف آباد به سمت معلم و متعلم و مترجم خدمت کرد و از طرف افسران سوئدی به سمت آجودان مترجمی ریاست گروهان سراب مأمور راه همدان گردید و در سال ۱۳۳۱ هـ. . ق داخل مدرسه صاحب منصبان ژاندارمری شد و در همانجا بود که در مأموریت همدان مدال طلای نظامی گرفت.
و در همدان و غرب ایران درگیریهایی نیز با نیروی متفقین داشت و این امر باعث شد که مورد توجه دولت آلمان و متحد آن دولت عثمانی واقع گشت و حتی بعدها دولت آلمان نشان صلیب آهن را که یکی از نشانهای مهم نظامی این کشور بود به کلنل محمد تقی خان پسیان اعطاء کرد. (۱/۲)
وی به سرپرستی گروهی نیز مأموریت بروجرد نیز گرفت و سپس به ریاست باطالیان (گردان) همدان منسوب شد.
ضمناً‌ درزمینه ریاضیات و موسیقی نیز تحصیل کرده بود و مختصری از سرودهای ژاندارمری و اشعار ملی ایران را با نت به طبع رسانده و به اسامی: سه سرود ملی و هفت آوازمحلی ایرانی با مختصری مقدمه به زبان آلمانی از خود به یادگار گذاشته است. (۴)
محمد تقی خان پسیان به دلیل آشنایی با امور نظامی، زمانیکه در آلمان حضور داشت مدتی نیز در ارتش آلمان خدمت کرد و فرماندهی یک ستون سرباز آلمانی را در جبهه لهستان علیه متفقین بر عهده داشت و پس از آن در بیمارستانی در اشتوتکارت مدتی بستری گردید و فرزند ویلهلم نیز از او عیادت کرده بود.
او در آلمان آموزش خلبانی دید و اولین ایرانی بود که بر فراز آلمان هواپیمایی را هدایت کرد. (۵)
پسیان در زمان دولت در تبعید نظام السلطنه در کرمانشاه نیز حضور داشت و آلمانها از طریق یک افسر آلمانی بنام سرهنگ یپ yeep او را به عنوان حکومت کرمانشاه منصوب کردند اگرچه بعضی منابع اشاره به مخالفت دولت مهاجرت با این انتصاب دارد. (۶)
پس از دولت مهاجرت و پیشروی متفقین که اعضای دولت مهاجرت هر کدام پراکنده شدند، پسیان نیز به بهانه معالجه ورم کبد عازم آلمان شد که جلوتر اشاره ای به این سفر وی شد و بعد از مدتی با مشکل مالی و بی پولی مواجه گردید و به سویس و در نهایت به ایران بازگشت و مدت پنج ماه تا سقوط کابینه وثوق الدوله بیکار ماند و مشغول کار ترجمه شد که از جمله تاریخچه تصنیف لامارتین، که در روزنامه آگاهی به طبع رسید و پس از این مدت وی را بعنوان فرمانده ژاندارمری به مشهد اعزام کردند. (۷)
از اسناد باقیمانده از محمد تقی خان، بدست می آید که وی حتی زمانیکه به خراسان اعزام شده بود ارتباط خود را با دوستان ایرانی و حتی آلمانی خود قطع نکرده بود و حداقل نامه هایی بین آنها ردو بدل شده است. اگر چه دولت آلمان پس از جنگ وضع نابسامانی داشته و بنظر نمی رسد که متوجه محمد تقی خان بعنوان عامل توسعه نفوذ خود باشد شده است اگر چه از اینکه دولت آلمان نیز متوجه محمد تقی خان پسیان بوده است یا خیر اطلاعی در دست نیست.
● قوام السطنه والی خراسان و محمد تقی خان پسیان
قوام والی خراسان برای تقویت نیروی نظامی خراسان در جهت تأمین امنیت اقداماتی را شروع کرده بود و حدود پنج هزار قبضه تفنگ از انگلیسیها خریداری نمود و شالودة یک اداره ژاندارمری نیرومند را ریخت و این همزمان شروع کار پسیان در مشهد بود و روابط والی خراسان با کلنل همچنان حسنه بود تا کودتا در تهران علم شد. (۸) البته چون سیاست انگلیس در حمایت از کودتا و دولت سید ضیاء‌بود کنسول انگلیس بارها از قوام خواسته بود که از سید ضیاء‌حمایت کند که قوام زیر بار نرفت. (۱/۸)
سید ضیاء‌که ریاست دولت کودتا رابدست گرفته بود برای اجرای برنامه های خود سلسله اقداماتی را انجام داد که اولین اقدام سید ضیاء تلاش برای مطیع کردن و همراه کردن شخصیت های برجسته مملکت با خود بود و یکی از اهداف عمده‌ای دست یافتن به ثروت آنان بود تا مشکلات مالی و دولتش را از این طریق حل کند. و بسیاری از اعیان و بزرگان کشور را بازداشت کرد. (۹) که البته بازداشت این افراد به دلیل اینکه افراد صاحب نفوذی بودند شرایط را برضد دولت سید ضیاء‌تغییر داد و نارضایتی سیاسی رادرکشور زیادتر کرد. حتی مرحوم مدرس نیز از فشارهای سید ضیاء‌ در امان نبود. البته چون سخنان و اعلامیه های سید ضیاء خیلی آرمان خواه و شورانگیز بود گروهی نیز به تصور اینکه او می تواند و می خواهد اصلاحات اساسی در ایران انجام دهد از وی پیروی کردند.
دولت کودتا بر عکس دولتهای قبلی از افرادی تشکیل شده بود که در کابینه های پیشین عضویت نداشتند و بیشتر وزیران، انتخابهای شخصی سیدضیاء بودند و بسیار یشان را کسی در محافل سیاسی نمی شناخت. (۱/۹)
قوام در خراسان والی مقتدر و با نفوذی بنظر می رسید و گویا قصد اطاعت و همراهی با سیدضیاء را نیز نداشت. و در خراسان نیز تنها کسی که با قوام مبارزه میکرده انفراداً آیه ا… زاده، فرزند مرحوم آخوند ملاکاظم بود. (۱۰)
البته مسیو دبوا که در تشکیلات مالیه خراسان بود گاه گاهی با قوام برخوردهایی درشت و او را ظاهراً‌ متهم به اختلاس و رشوه می کرد. (۱۱) حتی قوام متهم شده بود که به واسطه اینکه بر خراسان مسلط شده است بر اموال و املاک آستان قدس رضوی نیز داخل و تصرفهایی کرده است. (۱۲)
کلنل محمد تقی خان که فرد جوان و از امور سیاسی کشور ظاهراً‌ اطلاع چندانی نداشت در مقام فرمانده ژاندارمری خراسان تحت تأثیر اعلامیه ها و اقدامات سیدضیاء قرارگرفت و نظر به اینکه عملکرد قوام در خراسان را می دید و از آن رضایتی نداشت با موجی که از سوی دولت ضیاء به راه افتاده بود کم‌کم همراه شد و چون قوام از سیدضیاء از جانب قوام و امکانات وی در خراسان در هراس بود. لذا معتصم السلطنه (فرخ) ‌را بعنوان کارگذار خراسان مأمور مشهد کرده و محرمانه باکلنل محمد تقی خان وارد مذاکره شد تا برای دستگیری قوام و اعزام وی به تهران اقدام کند. (۱۳)
در عصر روز سیزده فروردین ماشین حاصل قوام که از سیزده به در در ملک آباد مشهد بر می گشت توسط ماژوراسمعیل خان و ماژور بهادرخان متوقف و قوام دستگیری و به ژاندارمری منتقل شد ، و طبق عده‌ئی از اطرافیان و افراد قوام دستگیر شدند، ادرات نظمیه ،فنون و قشون چریک به اختیار ژاندارمری در آمد و امور را ژاندارمها توقیف گردید. (۱۴)
و قوام روز بعد بوسیله یک کالسکه و عده ای مامور تحت الحفظ به تهران فرستاده می شود و تا پایان حکومت سید ضیا‌ءدر زندان می ماند.(۱۵) و کلنل پسیان نیز با صدور یک اعلامیه چهار ماده ای و اقداماتی که جلوتر ذکر آن رفت امور مشهد و خراسان را بدست گرفت از طرف سیدضیاء تلگرافی بعنوان تشویق و تقدیر برای پرداخت اضافه حقوق به کلنل پسیان به مشهد ارسال میگردد اگر چه کلنل اضافه حقوق را قبول نمی کند. (۱۶) همچنین از سوی سید ضیاء کلنل محمد تقی خان به فرمانروایی خراسان نیز منصوب گردید. (۱۷)
و به دستور مرکز، تمام رؤسا و صاحب منصبان آستان قدس رضوی حبس و از طرف کلنل محمد تقی خان در امور آستانه مداخلات مستقیم شروع شد. ظهیر اسلام که سمت نیابت تولیت آستانه را داشت،‌ اگر چه مورد تعرض واقع نشد، ولی نفوذ و اقتدار خود را در امور آستانه از دست داده و آستانه در اختیار کمیسیون مخصوص تحت نظر خود کلنل گذارده شد تا برای اصلاحات آن نظام نامه های جدیدی تدوین نماید. و اعلامیه ای مبنی بر حکومت نظامی در مشهد منتشر می کند.(۱۸)
این نوع کارکرد نشان می دهد که کلنل پسیان در خراسان از یک فرمانده ژاندارمری به یک فرمانده نظامی و والی متحد با دولت سید ضیاء ارتقاء‌ یافته و همچون متحد سید ضیاء‌ عمل می کند.
● نخست وزیری قوام السلطنه
سید ضیاء الدین برای اداره امور کشور اقداماتی را انجام داد که باعث تحریک بزرگان واعیان و نارضایتی شاه از یک طرف و دست کشیدن دولت انگلیس از حمایت کردن از دولت او گردید بطوریکه کم کم انگلیسها احساس کردند برای رفع بن بست های که در راه ایجاد یک حکومت قدرتمند در ایران می خواهند ایجاد کنند رضاخان باید از طریق شخصیت ها دیگر نیز بعنوان نخست وزیران و ایران راه خود را بازکند، همچنین خود رضاخان نیز چندین بار با مخالفتهای سید ضیاء برای توسعه تسلطش بر کل امور نظامی ایران و دست اندازیهای او بر در آمدهای بعضی از ادارات مواجه شده بود و دیگر چندان مایل به ادامه کار سید ضیاء نبود.
بدین ترتیب دستخطی از طرف شاه صادره به تمام ایالات و ولایات تلگراف شود و به صدارت نود روزه سیدضیاء خاتمه بخشید.
«حکام ایالات و ولایات! نظر به مصالح مملکتی میرزا سیدضیاء الدین را از ریاست وزرا منفصل فرمودیم و مشغول تشکیل هیئت وزراء‌جدید هستیم، باید کمال مراقبت را در حفظ انتظامات به عمل آورید و مطالب مهم را مستقیماً‌ به عرض می رسانید.»‌
بدنبال این حکم اولاً سیدضیاء الدین از مملکت اخراج شد.
ثانیاً‌ رجال محبوس آزاد شدند.
ثالثاً‌ اداره امور شهر تهران و اطراف آن تا تشکیل کابینه جدید به رضا خان سردار سپه واگذار شد و به موجب دستخط شاه، کلنل محمد تقی خان نیز به فرماندهی قوای نظامی خراسان ابقاء‌ و از امور حکومتی کناره گیری کرد. (۱۹)
با سقوط سید ضیاء‌ طبقه برگزیده یعنی اعیان و درباریان فرصت یافتند تا از نوبه میدان آمده به بازی سیاسی بپردازند.(۲۰) و رایزنیها برای نخست وزیر بعدی انجام شد و یکی از همین اعیان که به دستور سید ضیاء زندانی شده بود، یعنی قوام پیشنهاد نخست وزیری را در زندان پذیرفت و از زندان قزاقهای تهران آزاد و به محل نخست وزیری عزیمت کرد.(۲۱)
خبر سقوط سید ضیاء الدین با استقبال تجار روبرو شد. حتی زمین داران بزرگ و اجاره داران آستان قدس نیز بنظر می رسید از سقوط این کابینه ابراز خوشحالی می کردند. اگر چه نیروهای ژاندارم در خراسان مطمئن نبودند اوضاع به نفع آنها باشد. (۲۲)
به هر حال متن تلگرافی فرمان، خطاب به والیان ایالات و حکام ولایات، به والی نظامی خراسان رسید که انتصاب قوام السطنه …» به سمت نخست وزیری اعلام می داشت. (۲۳)
محمد تقی خان پسیان می پنداشت که ازانتقام گیری قوام در امان نخواهد ماند. (۲۴)
و مبارزه وجنگ روانی علیه دولت اودرمشهدازطریق صدور بیانیه و اعلامیه شروع شد .(۲۵) و بعضی از شعرا مثل ایرج میرزا و عارف که تحت تأثیر سید ضیاء و سخنان او قرار گرفته بودند و از کلنل پسیان حمایت می کردند . با سرودن اشعاری حمایت خود را از او اعلام کردند:
که گمان داشت که این شور به پا خواهد شد هر چه دزد است زنظمیه رهاخواهد شد
دورظلمت بـــدل از دورضیـاء خــواهد شـد دزد کـت بسته رئیس الورزاء ‌خواهد شد
مملکت بازهمان آش و همـان کــاسه شـود لعل ما سنگ شـود لـؤلـؤ ما ماسه شود
ایــن رئیـس الـوزراء قـابل فـــراشی نیست لایق آنکه تودل بسته ی او باشی نیست
همتــش جــزپـی اخـاذی و کلاشی نیست در بساطش به جزمرتشی و راشی نیست
گــر جهـان را بسپـاریش جهـان را بخورد وروطــن‌لقمه‌نانی‌شودآن را بخورد (۲۶)
شاید زمان رسیدن خبر نخست وزیری قوام و اخراج سیدضیاء از ایران، پسیان به این مطلب فکر کرده بود که در این تشکیلات نباید سرنوشت خود را با سید ضیاء‌ گره می زد و اساس حکومت را زیر سئوال می برد و در مواردی اشاره داشت که بنیان حکومت باید در صورت امکان از نو پی‌ریزی شود.(۲۷) و در اولین واکنش هایش طرح حمله به تهران توسط ژاندارنها را مطرح می کند. که با مطالعه بیشتر دراین مورد معلوم می شود که کلنل به عملی نبودن این طرح پی می برد و متوجه موانع این امر از جمله تأمین هزینه سنگین تر و تدارکا ت فراوان مورد نیاز ژاندارمها در یک چنین لشکرکشی به تهران از یک طرف و نیز تأمین امنیت مشهد و کل خراسان و حضور اعیان و بزرگانی که در مشهد و ولایات خراسان طرفدار قوام می باشند و با او و دولت مرکزی پیوندهایی دارند و آنها به کمک اشرار و طوایف مختلف با خروج ژاندارمها به سوی تهران، امور خراسان را به طرفداری از قوام بدست می گرفتند. (۲۸)
بالغور انگلیسی در کتاب خود در این مورد اشاره دارد که چنانچه این نهضت به جایی می رسید برای شاه در ایران خطرناک و می توانست به خلع شاه منجر شود. (۲۹)
کلنل پسیان گویا در اولین مذاکراتی که با تهران داشته، ابتدا با وزیر دربار وکلنل گلروپ رئیس سوئدی ژاندارمری کل مذاکرات بی نتیجه ای داشته (۳۰) و با مخابره پیشنهادهایی به تهران و از طرف دیگر در سخنرانیهایی که برای عده ای از افسران و مردم طرفدار خود در مشهد داشت، نشان داد که آمادگی کنار کشیدن از صحنه حکومت خراسان را ندارد. (۳۱) و ایرج میرزا در این مورد می گوید:
چودیده مرکزیها را همه دزد خیانت شخصاً کرده و برداشته مزد
زمرکز رشته طاعت گسستـه کمرشخصـاً بـه اصـلاحـات بستـه
یکی ژانـدارمـری بـرپا نمود که دنیــا را پــر از غـوغـا نموده (۳۲)
● انتصاب نجدالسطنه به حکومت خراسان
یکی از احکامی که قوام السلطنه در مقام رئیس الوزراء‌ جدید صادر کرد، انتصاب نجد السلطنه ، که یکی از رجال خراسان شناخته می شد، به کفالت ایالت خراسان بود. در این هنگام کلیه محبوسین مشهد آزاد و نجد السلطنه در اداره ایالتی حضور یافته به انجام وظایف خود مشغول شد. ولی کلنل محمد تقی خان آرام نگرفت. از یک طرف تغییر اوضاع و برهم خوردن نقشه سیدضیاء‌ الدین که آن را منتها آمال و آرزوی خود در اصطلاحات مملکتی می دانست وی را سخت متأثر ساخته و از طرفی در حکومت قوام السلطنه که او را نسبت به خود کینه جود و منتقم شناخته بود آینده خویش را در خطر دیده و مصمم شد به هر طریقی هست زمام امور خراسان را خود در دست گرفته و خطر قوام السلطنه را از خود بدین وسیله دفع کند. با این نیت و اراده هنوز چند روزی از نصب نجد السلطنه به کفالت ایالت نگذشته بود که بدون مقدمه او را توقیف، ادازه حکومتی را متصرف وجمعی را متصرف و جمعی از متنفذین محلی را که مخالف با مقاصد خود داست حبس و عده ای را نیز تبعید نمود و بالافاصله جمعی از طبقات مختلف شهر را در عمارت ارگ دعوت کرده و به آنان تلقین نمود که به نام اهالی از دولت تقاضای نصب او را به ایالت خراسان بنماید.
برای اجرای این مقصود در همان مجلس یک عده انتخاب و به سمت نمایندگی اهالی برای اجرای این مقصود در همان مجلس یک عده انتخاب و به سمت نمایندگی اهالی تلگراف خانه رفته ، حالت تحصن اختیار نمودند ، تا در انجام تقاضای خود که نصب کلنل محمد تقی خان به فرمان فرمائی خراسان بوده اصرار ورزیده و به اولیاء امور گوشزد سازند که نجدالسلطنه قادر به حفظ انتظامات نبوده و دیگری نیز برای حکومت خراسان جز شخصی کلنل محمد تقی خان مورد قبول اهالی نخواهد بود.
اما این تقاضاها هیچ یک درپیش گاه دولت مورد قبول واقع نشد و به درخواستهای متخصصین جواب رد داده شد، به قسمی که کلنل محمد تقی خان از انجام منویات خود مأیوس و چاره را جز این ندید که از حکمرانی خراسان صرف نظر کرده و به همان فرماندهی قوا اکتفا نماید. لذا پس از پشیمانی از کرده خود نجدالسلطنه را از توقیف خارج و مجدداً امور حکومتی را به وی تفویض نمود. ولی خشم و غضب او نسبت به قوام وهراس او از انتقام جوئی رئیس دولت هر لحظه شدت کرده و علاج آنرا هم جز استقلال خود در کلیه امور لشکری و کشوری خراسان نمی داشت. (۳۳)
با این مقدمات و تیرگی روابط دو نفر مأمور عالی مقام لشکری و کشوری خراسان و یاس از گذشت و اغماض رئیس دولت نسبت به معامله ای که فرمانده قوای خراسان با او کرده بود بطور مسلم اوضاع شهر را بصرت وخیمی در آورد و تقریباً یک ماه و نیم اوضاع و احوال خراسان بدین منوال گذشت تا این که رفته رفته رشته انتظامات شهر گسیخت و شبها صدای تفنگ در معابر و محلات شهر بلند و اظطراب اهالی را فراهم می نمود و تا کار به جائی کشید که انفجارهایی در سطح شهر مشهد رخ داد که یکی ازآنها در پشت دیوار باغ نجدالسلطنه و دیگری در باغ عمارت دارالتولیه بود و در اثر آن یک طفل هفت ساله کشته و اظطراب اهالی به منتها درجه رسید.
از طرف دیگر در روزنامه های هر درباره سوء استفاده های مالی نجدالسلطنه افشاگریهایی شد و حتی واحدهای ژاندارمری تحت امر کلنل محمد تقی خان به منظور قدرت نمایی در شهر رژه می رفتند . و اخطارنامه های مشکوکی با جوهر قرمز برای نجدالسلطنه ارسال می شد که در این شب نامه ها و مراسلات بی امضاء به عنوان نجدالسلطنه کفیل ایالت مخفیانه منتشر و او را با تهدید و تخویف امر به کناره گیری از امور حکومتی می نمودند . این عملیات و تهدیدات باعث شد که نجدالسلطنه دست از کار بکشد و حکومت خراسان را رها کند. (۳۴)
● انتصاب صمصام السلطنه به حکومت خراسان
پس از استعفای نجدالسلطنه دولت، نجف قلی خان صمصام السلطنه بختیاری را به فرمان فرمائی خراسان منصوب کرد . و هر چه این اقدام از طرف متخصصین تلگرافخانه که طرفداران کلنل بودند در شد و مورد اعتنای حکومت قرار نمی گرفت. (۳۵)
و از طرف صمصام السلطنه والی خراسان که هنوز در تهران متوقف بود کفالت ایالت تا ورود خود به مقر حکمرانی، ‌تلگرافاً به عهده کلنل محمد تقی خان واگذار شد. (۳۶)
در عین حال کلنل محمد تقی خان به وسیله صمصام السلطنه خود را مطیع اوامر دولت شاه قلمداد کرده و درعین حال با احکام و اوامر شخص قوام السلطنه مخالفت ورزیده و او را نسبت به خود مغرض معرفی می نمود و این معنی از تلگرافات حضوری کلنل با صمصام السلطنه کاملاً‌ آشکار است. (۳۷)
کلنل در تلگرافاتش به صمصام السلطنه برای او نیز تکالیفی مشخص کرد که اگر او می خواهد به خراسان بیاید لازم است مد نظر داشته باشد که سواران مسلح بختیاری او را همراهی نکنند. و مسیو دبوا باید باز هم ریاست امور مالی خراسان را داشته باشد. (۳۸)
البته اگر چه کلنل می خواست نشان دهد که مطیع شاه و صمصام السلطنه است ولی می بینیم رفتاری که با والی قبلی نجدالسلطنه در مشهد شد بطور کم رنگ تر با والی جدید انجام دادند. وگروهی در محل دارالضیافه آستان قدس در گردهمایی خود بیانیه ای علیه صمصام السلطنه صادر کردند و همچنین جزواتی علیه صمصام السلطنه و حکومت ایران منتشر می شد که مبارزه جویی کلنل و طرفدارانش را علیه حکومت مرکزی نشان می دهد. (۳۹)
بنظر می رسد دولت از طریق مقامات عالی رتبه ژاندارمری کشور نیز تصمیم به تغییر کلنل محمد تقی خان گرفته و برای حل قضیه، کلنل گروپ رئیس اداره کل ژاندارمری و کلنل فتحعلی خان توپچی و ماژور عزیزا… خان ضرغامی و ماژور سالار نظام را به طرف مشهد اعزام داشت. ولی کلنل پسیان که از جانب حضور این گروه در مشهد احساس خطر می کرد توسط نیروهای ژاندارم، هیئت نظامی را در سبزوار متوقف و پس از مذاکراتی که با آنان داشت اجازه ورود این هیئت عالی رتبه را به مشهد نداد و آنان را به تهران باز گرداند . (۴۰)
● درگیریهای کلنل محمد تقی خان با طوایف تحریک شده
کلنل محمد تقی خان پس از سقوط کابینه سید ضیاء الدین و صدارت قوام السلطنه دو قصد عمده داشت که در اجرای آن خود مستقیماً و یا بوسیله عده ای از اهالی محل پا فشاری زیاد می شود . یکی جلوگیری از انتخاب و اعزام والی جدید که از طرف قوام السلطنه به زمام داری خراسان گماشته شود ، ضمناً برقرار بودن خود بدین سمت تا بتواند بدین وسیله خود را از خطر انتقام قوام السطنه که این موضوع در ذهن او کاملاً جایگیر شده بود محفوظ بدارد ، دیگر تهییج افکار و علیه قوام السلطنه رئیس الورزاء‌ و عزل او از مقام صدارت بدیهی است که درباره شاه به این تقاضاها وقعی نگذارد و از طرف دولت نیز در جواب این قبیل تقاضاهای اهالی و تلگراف شدید اللحن و تهدید آمیز که صادر می شد و عاقبت کار به جائی کشید که هم دولت از رفتار مالمت آمیز با کلنل مأیوس شد و هم کلنل به واسطه رد مستدعیات خود دست از مجامله ورفتار دو طرفه برداشته ودراین صددبرآمدکه رسماًعلیه‌حکومت مرکزی قیام‌کند . (۴۱)
قوام السلطنه که تا چندی پیش ، در مقام والی خراسان ، بخش عمده تلاش خود را صرف پیشگیری از بروز درگیری های عشایری و جلوگیری از دسته بندی های سیاسی در منطقه کرده بود . اینک ازمقام ریاست وزرائ کشور ،‌ توان و نفوذ خود را دقیقاً صرف دامن زدن به چنین مسایلی می نمود . (۴۲) و به تمام خوانین و رؤسا سرحدی خراسان ، از قبیل رؤسا ایل خزری ، تیموری ، بربری ، قوچانی ، بجنوردی ، بیرجندی ، دستور العمل های مؤکد و صریح صادر کرده کلنل محمد تقی خان را متمرد و یاغی دولت معرفی و امر به جمع آوری قوا و شروع به عملیات خصمانه بر علیه او داد و درگیری های فرساینده مستمری آغاز شد .
هنگامی که کلنل از تصمیم اخیر دولت اطلاع یافت خبر رسید که شجاع الملک رئیس ایل هزاره باخرزی و سالار خان بلوچ و شوکت السلطنه تیموری و سید حیدر رئیس ایل بربری و سالار شجاع بر ضد کلنل محمد تقی خان متحد و هم قسم شده مشغول تهیه و جمع آوری قوا برای حمله به مشهد می باشند و کلنل ازیک طرف از طریق مذاکره با شجاع الملک جلو رفت و از طرف دیگر شروع به جمع آوری قوا و اقدامات امنیتی در تربت حیدریه و جام زد . (۴۳)
ولی این گروه به فریمان حمله کرده و فریمان و قلعه نو را تصرف کرده بودند که ژاندارمها متصرفات آنها را باز پس گرفته و آنان را باز پس گرفته و آنان را به باخرز عقب راندند . (۴۴)
قوام السلطنه برای شوکت الملک علم نیز نامه ای ارسال کرد و از او خواسته بود از طریق عایدات مالیاتی و امکاناتی که در محل در اختیار دارد علیه محمد تقی خان پسیان اقدام کند و نگذارد دیناری از نقد و جنس عایدات دولتی به مشهد برسد و از او خواسته بود یک اردوی نظامی علیه پسیان بر پاکند و جلوی ژاندارمها را در بیرجند و خواف را بگیرد. (۴۵)
حیدرشاه رئیس طایفه بربری از کسانی بود که با جمایت رئیس الوزراء افراد طایفه خود را تجهیز کرده و با نیروهای محمد تقی خان پسیان چندین نوبت درگیر شد تا شاید زمینه سرنگونی کلنل فراهم شود. (۴۶)
فتح السلطنه حاکم نیشابور وسردار معزز بجنوردی نیز از حامیان رئیس الوزراء‌ بودند و علیه کلنل پسیان اقدام به تحریک طوایف پیرامون خود کردند و شجاع الملک سعی می کرد یک سازمان دفاعی از روسای بربری، سید مرتضی، حیدر شاه ـ میرعلی احمد، سالار خان بلوچ، ابراهیم خان بلوچ و جعفرخان ایجاد کند و آنها تربت جام و حیدریه باخزر ـ فریمان ـ فاروج ـ‌ شیروان ـ قوچان و مشهد را تهدید میکردند. (۴۷)
و در جنوب شوکت الملک علی رغم اینکه تمایل به مذاکره با کلنل از خود نشان می دهد ولی اقدام به جمع آوری نیرومی نماید و از سردار مکرم حکمران طبس می خواهد که در این راستا اقدام به تهیه نیرو و اعزام بر ضد کلنل پسیان بکند. (۴۸) شوکت الملک در ۱۳ شهریور ابلاغیه ای برای مردم خواف صادر می کند و آنها را از هر گونه همکاری باژاندارمری منع و دعوت به همکاری با اردوی نظامی قاینات می کند. (۴۹)
و کلنل محمد تقی خان پسیان برای مقابله با موج تحریکاتی که در حال شکل گیری بود مجبور شد تمام وسایل نقلیه موجود در مشهد را برای مصارف نظامی ضبط کن وحتی اطلاعیه مبنی بر استخدام در ژاندارمری صادر کند. حتی از طریق امیر تیمور کلالی معروف به سردار نصرت، تیموریها را مسلح و در خدمت خود می گیرد و سردار نصرت نیز از طریق افرادی همچون حبیب ا… تیموری ـ صارم االممالک ـ در هژبر لشکر و میرزا علی، نفرات مسلح تیموری را در حمایت از ژاندارمری و درچارچوب ژاندارمری برای سرکوب اشرار اعزام کرده بود(۵۰) اگر چه کلنل با برکناری حکام طرفدار قوام السلطنه از حکومت مناطق مختلف از قبیل کاشمر ـ سرخس و کوه سرخ و قوچان سعی در تضعیف طرفداران قوام را داشت ولی این امر چندان مؤثر واقع نشد. (۱/۵۰)● وضعیت اقتصادی قیام کلنل پسیان
در کنار درگیریهای مستمر ژاندارمری با اشرار برای تأمین هزینه های مربوط از همان ابتدا قیام بنا به اشاره کلنل محمد تقی خان دو نفر از متحصنین تلگراف خانه به ادارات دولتی مشهد رفته روسا ادارات را ملزم به قطع مخابرات و مکاتبات با ادارات و وزارتخانه های خود نمودند و ادارات نیز علی الظاهر روابط صوری خود را با مرکز قطع کردند. و مسیو دبوا، رئیس مالیه کمال همکاری را از خود نشان داد و از هرگونه مساعدت با کلنل و پرداخت پول بدون اجازه مرکز دریغ نمی کرد.
رئیس نظمیه مشهد مسیوشوبرگ سوئدی و ماژوز عبدا… خان معاون او از مشهد اخراج شدند. تلگراف خانه که عواید خوبی داشت هر روزه افراد کلنل و پرداخت پول بدون اجازه مرکز دریغ نمی کرد.
رئیس نظمیه مشهد مسیوشوبرگ سوئدی و ماژور عبدا… خان معاون او از مشهد اخراج شدند. تلگرافخانه‌که‌عوایدخوبی داشت هرروزه افرادکلنل عواید این اداره تصرف میکردند. (۵۱)
فقط برای اداره نیروهای ژاندارم، ماهانه پنجاه هزار تومان احتیاج داشت و حکومت مرکزی نیز ار تصویب بودجه خراسان امتناع می ورزید. و حکام ولایات مختلف نیز خرج و در آمدهای مالیاتی را موکول به کسب اجازه از تهران میکردند و یا بنابه سفارش رئیس الوزراء‌ عواید مالیاتی را علیه کلنل پسیان هزینه می کردند. به همین خاطر خزانه استان خراسان با کسر بودجه جدی مواجه شد. و کلنل و طرفدارانش از طریق برنامه های هنری و تئاتر به نفع ژاندارمری، سعی میکردند مقداری فشار مالی بر ژاندارمری را کاهش دهند. (۵۲)
حتی در یک سند مربوط به برگزاری یک برنامه تئاتر و رقص و موسیقی به مدت ۶ ساعت آمده که بلیط های افتخاری آن از پنج تومان الی پنج قران بود. (۵۳) که این مبلغ برای دیدن تئاتر در سال ۱۳۰۰ شدت نیازمندی مالی طرفداران کلنل را نشان می دهد که بلیط افتخاری باقیمت بسیار بالا به تماشاچیان عرضه می کنند.
همچنین مسیود بوا با موافقت کلنل میدانهای ارزاق عمومی را از دست بلدیه خارج کرده و مستقیم تحت نظارت خود در اداره امور مالیه گرفت و عوارض سنگینی نیز از فروشندگان دریافت می شود که طبعاً‌ علت برقراری چنین حالتی که تا پایان قیام کلنل ادامه داشت و بعداً لغو گردید تامین بخشی از هزینه های مالی قیام بوده است. (۵۴)
علاوه بر آن بزرگان مشهد و اعیان شهر به بدهی مالیاتی متهم و برای پرداخت بدهی مالیاتی تحت فشار قرار گرفتند که علاوه بر توقیف اموال قوام، قائم مقام تولیت و حاج حسین آقا ملک جزء‌ این گروه بودند و کار را به جایی رساند که اداره مالیه خراسان بطور متوسط روزی چهار هزار تومان در آمد مالیاتی داشت. (۱/۵۴)
● ادامه درگیریهای کلنل با قوای محلی و کشته شدن وی
عده نفرات مسلح ژاندارم خراسان که در اختیار کلنل محمد تقی خان بود از چهار هزار نفر متجاوز نبود و این عده را یک دسته صاحب منصب که اگثر آنها نسبت به کلنل صمیمی و وفادار بودند اداره می کردند. (۵۵) و این نیروها در دوره قیام دائم در حال مأموریت و عملیات نظامی بودند.
در این بین سردار سپه که کلنل و غائله او را موافق منافع خود نمی دید همانطور که در سرکوب قیام جنگل در حمایت از دولت مرکزی وارد همل شد در مورد خراسان نیز در همکاری با رئیس الوزرائ برای خاتمه دادن به قضیه خراسان متوسل به نیروی قزاق تحت امر خود می شود و گویا یک نیروی هزار نفری قزاق به فرماندهی حسین آقای خزاعی را مأمور خراسان می کند. چون خبر به کلنل می رسد. او ماژوراسمعیل خان را با یک اردوی ژاندارم به مقابله با آنها و فرستاد که این گروه در سبزوار راه بر نیروی قزاق بست و قزاقها نیز تا دستور جدید از تهران در داورزن و دهنه زیدر اردو می زنند. (۵۶) شاید بتوان ادعا کرد که سرکوب پسیان در خراسان دنباله کارسید ضیاء‌می توانست محسوب شود و رضا خان، خراسان را در دست یکی از حامیان سید ضیاء معزول می دید، که رقیب خطرناکی برای وزیر جنگ نیز به حساب می آمد و با کنار زدن کلنل از وجود یک رقیب نظامی راحت می شد. (۵۷)
بدین ترتیب بخشی از نیروهای کلنل برای خنثی کردن قزاقها در سبزوار و اطراف آن مستقر شدند صاحب منصبان عمده قیام عبارت بودند از سرهنگ محمود خان نوروزی ـ یاور اسمعیل خان بهادر ـ ‌سلطان تقی خان کاووی ـ سلطان عبدالرزاق سپهری، سلطان علی رضاخان شمشیر و از قوای ژاندارم شش اردو برای شش ناحیه تعیین شده بود از این قرار:
۱) اردوی مشهد به ریاست پسیان
۲) اردوی نادری در قوچان به ریاست سرهنگ محمود خان نوذری
۳) اردوی کاوه در تربت حیدریه به ریاست سلطان تقی خان کاووسی
۴) اردوی شمشیر در تربت جام و باخزر به ریاست سلطان علی رضاخان شمشیر
۵) اردوی بهادر در سبزوار به ریاست یاور اسمعیل خان بهادر
۶) اردوی برق در گناباد و خواف به ریاست سلطان عبدالرزاق خان سپهری .
▪ از جنگهای عمده ای که رخ داد عبارت بود از :
۱) جنگ کهریزک در نواحی تربت
۲) جنگ سنگان در چهار فرسنگی تربت که خود کلنل شرکت داشت .
۳) جنگ قلعه نو در سه فرسنگی تربت
۴) جنگ علیک در ده فرسنگی تربت
۵) جنگ چاه پایه در یک فرسنگی فریمان
۶) جنگ فریمان
۷) جنگ خیر آباد و محمود آباد
۸) جنگ تربت جام
۹) جنگ عباس آباد . (۵۸)
در همین ایام خوانین قوچانی با حمایت و تحریکات سردار معزز قوچانی دست به شورش زدند و محمود خان نوذری فرمانده حاکم قوچان که گویا به دلیل کسالت در مشهد بود و در غیاب کلنل که در گناباد بود کفالت امور را در عهده داشت.
خوانین قوچانی از غیبت محمود خان نوذری در قوچان استفاده کرده در اواخر ماه محرم ۱۳۴۰ فرج ا… خان حاکم شیروان و عزیزا… باقواری محلی خود و کمکی که از طرف سردار معزز بجنوردی به آنها می شد . به قوچان جمله کرده ژاندارمها را خلع سلاح نموده قوچان را متصرف شدند.
کلنل علی رغم اینکه در گناباد قصد مذاکره با شوکت الملک علم را داشت، از مذاکره عذر خواست و خود را به مشهد رساند، و صلاح خود را در این دید کخ محمود خان را در مشهد گذاشته و خود به دفع شورش قوچان قیام کند، و شبانه با عده قلیلی ژاندارم که موجود داشت راه قوچان را پیش گرفت تا قوای هزیمت یافته ساخلو قوچان را نیز در بین راه جمع آوری کرده، قوچان را از دست اکراد بازگیرد، و تا جعفر آباد دو فرسنگی قوچان پیشرفت، ژاندارمهای فراری بعضی به او ملحق شدند.
در جعفر آباد مصادمه بین کلنل و کردهای قوچانی شروع شد و کلنل شخصاً در تپه های جعفرآباد با تفنگ شصت تیر می جنگید، این جنگ در روز دوشنبه اول صفر ۱۳۴۰ هـ.ق واقع شد تا عصر آن روز ادامه داشت ، و در نتیجه نیمی از قوای ژاندارم کشته و نیمی فرار کرد، و کلنل یکه و تنها در حالیکه محاصره شده بود تا آخرین فشنگی که داشت جنگید تا کشته شد، و جنگ جعفرآباد خاتمه یافت. پس از پایان جنگ، کردهای قوچانی نقش کلنل را از قرینه و علامات نظامی او را شناخته سرش را از تن جدا کرد، به قوچان بردند. (۵۹)
نکته قابل توجه این است که درگیری های فرساینده و ماموریتهای پیاپی ژاندارمها برای دفع حملات و خنثی کردن تحریکات رئیس الوزراء به مرور چنان قدرت کلنل را کاهش داد که طی یک برخورد جزیی و بالنبه بی اهمیت یک واحد از نیروهای ژاندارم با کردهای خراسان ، قدرت دفاعی نیروی کلنل در هم شکست و با مرگ او در ۱۱ مهر ۱۳۰۰ این حرکت نیز به پایان رسید.
یکی نوشت: معنی دولت قانونی اگراین باشد نامی از دولت و قانون به جهان کاش نبود(۶۰) و محمود خان نوذری که در مشهد کفالت فرماندهی ژاندارمها را در غیاب پسیان داشت بنظر می رسد شرایط را چندان برای ادامه راه پسیان مناسب ندید و طی تلگرافی با رئیس الوزراء تماس برقرار کرد و قصد خود را مبنی بر همکاری با دولت مرکزی اعلام داشت و در مقابل قوام نیز ریاست ژاندارمری را به عهده او واگذار کرد و از او خواست نسبت به کلیه صاحب منصبان مراحم دولت راابلاغ‌کندوالبته عموم‌آنها موردعفوومرحمت دولت واقع‌خواهند شد. (۶۱)
این امر به انصراف ژاندارمها از ادامه قیام کمک می کرد و شرایط و جو رعب وحشت به گونه ای بود که بسیاری از ژاندارمها و سواران شبه نظامی متواری و مخفی شدند تا از مجازات حکومت مرکزی شاید در امان بمانند و سردار نصرت و دیگر صاحب منصبان تیموری نیز با اعلام عفو عمومی تا حد زیادی آرام شدند و رایزنیهای در همین هنگام انجام شد که شوکت الملک علم حکومت خراسان منصوب شود و البته یکی از صاحب منصبان وفادار کلنل یعنی اسمعیل خان بهادار با نیروهایش سبزوار را رها کردند و عازم مشهد شدند محمود خان نوذری را بازداشت کرد ولی عمل او توسط دیگر ژاندارمها خنثی شد و اسمعیل بهادر خان بدین ترتیب حرکتش خنثی شد و با وساطت بعضی از بزرگان مشهد اسمعیل بهادر خان روانه بیرجند گردید .(۶۲) از طرف دیگر جمع آوری سلاحهای دست سواران تیموری و دیگر شبه نظامیان را محمد خان نوذری شروع به جمع آوری کرد و بسیاری از نیروها را از خدمت ترخیص کرد.
پس از شکست اسمعیل بهادر خان قوای قزاق اعزامی از تهران نیز وارد مشهد شدند و کنسولگری انگلیس روابط نزدیکی را برقرار کردند. و در میان این قوا یک دسته ارمنی نیز وجود داشت که ماژور کریشن فرمانده آنان بعنوان حاکم نظامی مشهد منصوب شد.
قوای اعزامی از مرکز عبارت از ۷۰۰ نفر قزاق و ۲۰۰ نفر ژاندارم استرآباد بودند که فرماندهی همه را حسین آقا خزاعی میرپنج بر عهده داشت و پس از ورود به مشهد با کمک محمود خان نوذری افراد خطرناک و مخالف مرکز را شناسایی کرد و دستگیری عده ایی شروع شد و قوای مرکز ماژور جعفرخان ثقفی را به سمت ریاست نظمیه ایالتی خراسان منصوب کردند. و کلنل کریشن ارمنی جهت تصدی رسیدگی به امور مربوطه به اداره نظمیه اعزام شده بود که یا فرد اخیز الذکر از نزدیک همکاری میکرد و قوای قزاق هفتاد شش نفر را دستگیر کردند که چون زندان نظمیه گنجایش نداشت گروهی به اطاقهای توپخانه روبروی نظمیه منتقل شدند و حتی گروهی به چوخه اعدام سپرده شدند. و کلنل محمود خان وذری نیز به پاس خدماتش در خلع سلاح طرفداران کلنل لقب صارم الملک را دریافت کرد.
قزاقها حتی اقدام به نبش قبر کلنل محمد تقی خان کردند. زیرا قبل از ورود قزاقها نازه کلنل پسیان از قوچان به مشهد منتقل و طی یک مراسم باشکوه در باغ نادری به خاک سپرده شده بود. قزاقها شبانه آنرا سراب منتقل و دفن کردند و سعی کردند آثار کلنل را محود کنند تا جو قیام را شاید بتوانند از ذهن مردم پاک کنند. (۶۳)
و عارف در مورد نبش قبر می گوید:
بـــرای آنکه مکـر از تو دل نشان گیرد زهــر کنــار گـریبــان ایـن و آن گیـرد
چو اوفتاد به دست توجان خصم، امان چه شد که دادی امان تا دوباره جان گیرد
نـه فـاسق است در ایران،‌ ریاست وزراء‌ که او به تجــربـه سـرمشـق از زنان گیرد
به‌ قرن بیست، زن‌مردکش‌سپس‌نباش برو زن، آتش‌ننگت بـه خانمان گیرد (۶۴)
و در نهایت نظام السلطنه به سمت والی خراسان منصوب و از تهران عازم مشهد شد. والی جدید همه خوانینی که به طریقی به سقوط کلنل محمد تقی خان کمک کرده بودند مورد مرحمت والی جدید قرار گرفتند و ملقب به لقبی شدند. (۶۵)
● روحیه و آرمانهای کلنل پسیان
پسیان در مورد ایران ایرانیت در سخنانش جملات پرحرارتی مشاهده می شود او می‌گوید «من ایران و ایرانی را نه فقط دوست داشته بلکه پرستش می کنم و مرا اگر بکشند، قطرات خونم‌کلمه ایران راترسیم‌خواهد نمودواگربسوزانندخاکسترم نام‌وطن راتشکیل‌خواهدداد». (۶۶)
او دنبال تجزیه طلبی نیست و دنبال عزت و شارفت وطن است می گوید: «‌ می دانم که عزت و شرافت ما وقتی محفوظ خواهد بود که دارای حکومت مقتدر وطن پرستی باشیم و قدرت حکومت باعث سربلندی اهل مملکت خصوصاً ما نظامیان، و ضعف آن اسباب سرشکستگی همه می باشد. (۶۷) حتی در سخنرانی و بدرقه ژاندارمها به سوی سبزوار از افسران خویش خواست که توجه بیشتری به موضوع میهن پرستی وتبلیغ آن‌مبذول‌دارند. (۶۸)
همچنین متوجه مسائل مذهبی نیز بود و برای شرکت در تعزیه داری حضرت امام حسین (ع) قوانین حکومت نظامی خود را موقتاً ملغی میکند و در اطلاعیه نظامی خود می آورد: «.‌.. راجع به عدم تردد از ساعت سه از شب تا صبح لزوماً برای رفاهیت حال اهالی اعلام می دارد از امشب که لیله ۲۲ شهر ذی الحجه می باشد برای اقدام در سوگواری و تعزیه داری و مصیبت حضرت خامس آل عبا علیه‌السلام اهالی شهر مجاز خواهند بود تا چهار ساعت از شب گذشته تردد نمایند.» (۶۹)
ودر عاشورا به کلنل خبر دادند برخلاف سنوات پیش دستجات سوگوار تلفاتی ندادند کلنل می گوید : مگر سالهای پیش تلفات داده می شد؟ سوگواری برای حسین بن علی (ع) مستلزم دادن تلفات نیست. افسوس که مردم را آنچنانکه باید از فلسفه شهادت این فداکار بی مانند مستحضر نساخته اند، به مردم نگفته و نمی گویند که برای هفتاد و چند نفر چرا آن قشون چندین هزار نفری تجهیز شد، به پیروان ساده دل و بی آلایش او تفهیم نکردند که یزید و سایراعراب بنی امیه از ترس قرابت نزدیکی حسین بن علی (ع) با ایرانیان و امکان کمک ایرانیان به او، با شتاب آغاز پیکار کردند و آن ننگ ابدی را برای خاندان خود بیادگار گذاشتند. این جنگ پیکار حق وباطل بود، یزید و اعوان وانصارش که از بانیان اولیه استعمارند ... او کشته شدن را بر زیر بار زور و اسارت خانواده و هرگونه زجر و ستم تمام شود ».(۷۰)
این مطلب روشن می کند علاوه بر آشنایی پسیان با آرمانهای شیعه در ماجرای عاشورای حسینی حتی ناسیونالیسم ایرانی را نیز به آن مربوط می کند. از دیگر طرفدارانش در بیان اندیشه های او می گویند دنبال احیاء نهال کشیده آزادی بوده و مایل بود ایران استقلال وعظمت تاریخی را تجدید نماید. و ایران حق انحصار سیاسی و اقتصادی به هیچیک از دول نباید بدهد و خود را از تحت تضییقات فعلی انگلیس بیرون کشد. و او مخالف نفوذهای غیر قانونی و مظالم اعیانیت بود و خواهان مبارزه با سرچشمه های رشوه و ارتشاء که مراکز عالیه مملکت منابع اصلی آن شده اند باید فوری مسدود، و راشی ومرتشی مجازات گردد. و تشکیلات مملکت محتاج عمل اشخاص درست کار را عاجلاً محتاج است. (۷۱)
در خاتمه نیز باید اذعان کرد اگرچه کلنل ازدواج نکرد ولی به روایت اسناد روابط فعالی با خانمهای خارجی داشت. یکی از شواهد در مورد زمانیست که در آلمان زندگی می کرد با یک زن آلمانی بنام کنایر آشنا شد واو را بعنوان استاد موسیقی خود معرفی می کند و حتی تازمان قیام وحکومت خراسان نامه هایی بین او و خانم کنایر ردوبدل می شود.(۷۲) و در جایی دیگر زمانیکه از سفراروپا به ایران بر میگردد و با کمبود پول مواجه می شود خیلی جالب است که کلنل در راه سفر به ایران از یک خانم روسی پول قرض می کند و هزینه سفر خود را دربقیه راه به ایران از طریق این خانم روسی تأمین می کند.(۷۳) و در یک مورد دیگر خود می گوید: «مسیو اکسترم سوئدی توسط مادام « چلسترم » خانم رئیس رژیمان متوفی مرا به سوئد دعوت کرده بود که هر قدر بخواهم در آنجا میهمان باشم ... » (۷۴)
که این مطلب پراکنده بازهم مبهم است و مطالب روشن تری در این مورد نمی توان از آن بدست آورد و نظر روشنی در مورد عقیده کلنل در مورد زنان بدست نمی آید.
● انگلیس و روسیه شوروی و قیام کلنل پسیان
الف) انگلیس
بنظر می رسد قیام کلنل محمد تقی خان مورد علاقه انگلیسیان نبود که می خواستند بوسیله آن به دولت قوام فشار آورند.(۷۵) ولی به هر حال بنظر نمی رسد که انگلیسیها بین دولت مرکزی و کلنل، دومی را ترجیح داده باشند و وقتی که انگلیسیها در ماجرای مذاکرات چندان جانب کلنل را نگرفتند و موضع آنها ظاهراً به نفع دولت مرکزی بیشتر می چربید. کم کم روابط کلنل با کنسول انگلیس تیره شد و به تقاضا های آنان وقعی نمی گذاشت. تمام مربوطین به کنسول خانه انگلیس، حتی صاحب منصبانی که مظنون به مراوده بودند دستگیر و توقیف شده تا بدین وسیله از تحریکات آان برعلیه اوضاع جلوگیری شود. و طولی نکشید که کلیة تلگرافچی های انگلیس را که در عمارت تلگراف خانه برای مخابرات خارجی دارای اطاق و سیم مخصوص بودند از ورود به تلگراف خانه مانع شد و دستگاه مخابرات آنها را تفتیش و دستگاه تلگراف آنها را توقیف و اتاق مزبور را قفل و مسدود ساخت . و نیز از طرف کلنل دستور داده شد که عملیات انگلیسی ها را کاملاً مورد تفتیش و تحقیق قرار دهند . اکنون یکی از دستورالعمل های مذکور در این باب به ماژور علی رضا خان شمشیر، رئیس اردوی باخرز، داده شده عیناً نقل می شود: « آقای رئیس اردوی اعزامی با خرز، در جواب مراسله نمرة ۲۰ شما لزوماً می نویسد که غلامان حامل مراسلات دولت فخیمه را بایست جداً تفتیش نموده در صورت لزوم از عبور نیز ممانعت نمائید.» (۷۶)
به هرحال انگلیسیها از طریق کنسول خانه خود حالت واسطه عمل می کردند و وقتی که روابط با کلنل تیره شدمی بینیم روزنامه های بهار و شرق ایران مقالات ضد انگلیسی در مشهد به چاپ رساندند(۷۷) و پس از شکست مذاکرات کلنل باکسب اطلاع از وجود مقداری مهمات در کنسولخانه اقدام به محاصره و تصرف آنها می کند و در موردی دیگر کنسول انگلیس را تهدید می کند که اگر دست از دخالت در امور کشورش برندارد او از کشور اخراج خواهد شد. (۷۸) و در جایی دیگر کنسول انگلیس در خاطراتش اشاره دارد که عناصر ترک و قفقازی شاغل در تشکیلات لشکری و کشوری کلنل پسیان نسول خانه انگلیس را تحت فشار قرار دادند.(۷۹) و حتی کلنل گلروپ مذاکرات محرمانه ای با کنسول خانه انگلیس داشته و از او در مورد نیت واقعی کلنل سئوال کرده که آیا او واقعاً حاضر است ایران را ترک کند. (۸۰)
و حتی کلنل اقدام به دستگیری دوستان و ماموران ایرانی کنسول خانه می کند و سرگردوالیس رئیس مأموران محلی، کاشف الملک، صدر الادباو گروهی از اعضای حزب آزادیخواهان خراسان، مجد الادباو تعدادی از قاصدان دستگیر گردیدند. و امجد الملک نیز که تحت تعقیب بود به کنسولگری پناهنده شد. (۸۱)
بنابراین می توان بطور قاطع بیان داشت که قیام کلنل با انگلیس دارای روابط حسنه ایی نبود و کلنل به شدت به انگلیس ها بدگمان بوده است.
ب) روسیه شوروی
در روسیه شوروی پس از انقلاب اکتبر و سرنگونی حکومت تزاری و روی کار آمدن لنین بعنوان رهبر جدید این کشور، عموماً‌ نظر اکثر کشورهای ضعیف و نهضت های رهایی بخش در مورد روسیه شوروی عوض شد و آنها مرکز حمایت از نهضتهای کارگری می دیدند و همانطور که رهبران انقلاب اکتبر بسیاری از قراردادهای تزارها را با کشورهای دیگر که عموماً بطور ظالمانه و یک طرفه بود. ملغی کردند و این امور از عواملی بود که برای مدتی روسیه شوروی مانند دوره تزارها چهره و وجه یک کشور استعمار گر و ظالم را نداشت و بسیاری از تهضتها به آن به چشم امیدواری و حامی خود نگاه می کردند.
و روابط کلنل نیز از چارچوب فوق بیرون نبود و در اوایل حکومت سیدضیاء‌ الدین که روتشتین از خراسان به تهران می آمد، کلنل پسیان از او پذیرایی خوبی کرد و در سرشام نطق مهیج و دال برامیدواری ایرانیان و دولت شوروی که مظالم تزاریان را جبران کنند به میان آمد. ( ۸۲ )
در نامه ای کلنل به فرخ دین پارسا در آن تلویحاً اشاره ای از سوی کلنل است که صحبت هست مقداری توپ بگیریم و در عوض گندم بدهیم. (۸۳)
از طرف دیگر تعدادی از افراد تحت فرمان کلنل در مشهد کسانی بودند که مدتی در روسیه بودند و کنسول انگلیس در این مورد می گوید بسیاری از این افراد فراریان روسی هستند و ماموران قفقازی و در جای دیگر اشاره می کند که آقای مسیود بوا اطلاع داد به زودی حدود ده نفر از اعضای هیئت تجاری روسیه به سرپرستی پروتوپوف Protopoff وارد مشهد می شوند.
همچنین اشاره می شود که میرمهدی از آشوبگران قفقازی اخیراً به منظور مقابله با مخالفین بلشویکها اقدام به تأسیس کمیته مجازات کرده است. (۸۴)
و در یک مورد دیگر مطلبی وجود دارد که آقا اسدا… زاده اخل آذربایجان که فعالیتهای علیه روسیه تزاری در قفقاز داشت و دستگیر و مدتی در سیبری در زندان اپر کونک زندانی بوده پس از رهایی و مراجعت به ایران، وارد خدمت کلنل شده و حتی در زد و خوردهای باخرز مجروح گردید است. (۸۵)
که مطالب فوق پیوندها و گرایشات کلنل ر به روسیه شوروی و انقلاب اکتبر نشان می دهد ولی این روابط در زمان قیام کلنل گسترش فوق العاده ای نیافت و رهبران انقلاب اکتبر نیز همانطو رکه خود کلنل پسیان فرصت برداشتن قدم مهمی را نیافت آنها نیز کاری برای نهضت کلنل محمد تقی خان پسیان نتوانستند انجام دهند اگر چه شرایط و گرایشات خوب و بالقوه ایی برای برقراری پیوندهای محکم بین طرفین وجود داشته است.
● خلاصه سخن
در سال ۱۳۰۰ خورشیدی با توجه به ضعف سلطنت قاجار و فساد حاکم بر کشور جنبش محمد تقی خان پسیان رامی توان یک جنبش ضد فساد و در واقع با انگیزه‌ی سرنگون کردن دولت اقدام السلطنه که جلوتر بعنوان حاکم فاسد خراسان از کاربرکنار شده بود شکل گرفت.
کلنل محمد تقی خان پسیان که سوابق درخشانی داشت و بعنوان یک نفر آزادیخواه در نیروی ژاندارمری وارد شده بود و در جریان جنگ جهانی اول در ایران اروپا علیه روسها و انگلیس ها جنگیده و در دوره دولت مهاجرت نیز حضور مثبت داشت سرانجام با عنوان فرمانده ژاندارمری خراسان، در دوره دولت سید ضیاء قوام را از کاربرکنار و دستگیر و به تهران اعزام کرد که با سقوط کابینه سید ضیاء و به نخست وزیر شدن قوام، محمد تقی خان در شرایطی قرار گرفت که شاید هرگز پیش بینی نمی کرد، لذا با توجه به برخوردهای خصمانه قوام که حالا از یک زندانی به رئیس دولت مرکزی تبدیل شده بود محمد تقی خان پسیان را به سمت ایستادگی در مقابل قوام کشاند که کم‌کم به خود شکل مقابله با دولت مرکزی را گرفت. و درنتیجه با توجه به ریشه دار بودن نفوذ خانواده قوام در خراسان و در نتیجه نیروی ژاندارمری به فرماندهی پسیان در خود خراسان نیز با مشکل مواجه شد و بسیاری از حکام شهرها بصورت متحدین دولت مرکزی علیه ژاندارمری دست به کار توطئه شدند و در نتیجه اقدامات آنها و مقاومتهای محمد تقی خان پسیان کار به درگیریهای متعدد کشید که به کشته شدن پسیان ختم گردید.
و در مورد وابسته بودن کلنل پسیان که دولتهای خارجی باید اعتراف کرد که از وی و منابع و مأخذ مختلف چنین چیزی بدست نمی آید و اسناد و مدارک باقیمانده از او نشان می دهد که تحت تأثیر افکار و اندیشه های آزادیخواهانه دوره مشروطه قرار داشته است و اگر مجبور به مقاومت در برابر قوام السلطنه شده است ولی آن به مفهوم گرایشات تجزیه طلبانه نیست و او دنبال تجزیه بخشی از ایران نبود و از تمام اسناد و مدارک و نوشته های او استنباط می شود که او دنبال استقلال و آزادی و پیشرفت ایران بوده است.
یادداشتها
۱- شرح حال کلنل محمدتقی پسیان ـ ص ۲۷ .
۲- از تبریز تا مشهد ـ دکتر یوسف متولی ـ ص ۸ و ۹ .
۳- از تبریز تا مشهد ـ دکتر یوسف متولی ـ ص ۱۵ و ۱۶ .
۴- تاریخ انقلاب ایران ـ محمد عباسی ـ انتشارات شرق ـ اسفند ۱۳۵۸ ـ ص ۳۵۴و۳۵۵ .
۵- جنبش کلنل محمدتقی خان ـ علی آذری ـ ص
۶- تاریخ معاصر ایران از تاسیس تا انقراض قارجاریه ـ پیتر آوری ـ ج۱ ـ ص ۳۶۹ و از تبریز تا مشهد ـ ص ۱۶ .
۷- تاریخ انقلاب ایران ـ ص۳۵۸و۳۵۹ و همان ـ ص ۳۵۹و۳۶۰ .
۸- قیام کلنل محمدتقی خان پسیان ـ علی آذری ـ ص ۲۲۶ و تاریخ بیست ساله ایران ـ جلد اول ـ ص ۳۱۹ .
۱/۸- تاریخ بیست ساله ایران ـ جلد اول ـ حسین ملکی ـ ص ۳۱۹ .
۹- تاریخ معاصر ایران ـ جلد اول ـ پیتر آوری ـ ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی ـ ص ۴۳۱و۴۳۲ .
۱/۹- دولتهای ایران از اسفند ۱۲۹ تا بهمن ۱۳۵۷ از سید ضیاء تا بختیار ـ مسعود بهنود ص ۲۶ .
۱۰- قیام کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص ۱۷۹ .
۱۱- جنبش کلنل محمدتقی خان پسیان ـ غلامحسین میرزا ـ ص ۷۷ .
۱۲- قیام محمدتقی خان پسیان ـ ص ۱۸۲ .
۱۳- تاریخ بیست ساله ایران ـ ص ۳۱۳ .
۱۴- قیام کلنل محمدتقی خان ـ ص ۲۰۳ و ۲۰۴ و ۲۰۶ و ۲۰۷ و ۲۱۲ و ۲۱۳ .
۱۵- تاریخ بیست ساله ـ ص ۳۱۴ .
۱۶- قیام کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص ۲۱۴ و ۲۱۵ و ۲۱۶ .
۱۷- انقلاب خراسان ـ کاوه بیات ـ سند شماره۱ ـ ص ۵۱ .
۱۸- انقلاب خراسان ـ کاوه بیات ـ یادداشتهای محمد ملک‌زاده ـ ص۲۶۵ و سند شماره۳ .
۱۹- انقلاب خراسان ـ ص ۲۶۵و۲۶۶ .
۲۰- تاریخ معاصر ایران ـ ص ۴۸۹و۴۹۰ .
۲۱- تاریخ معاصر ایران ـ ص ۴۸۹ و از سید ضیاء تا بختیار ـ ص۴۵ .
۲۲- جنبش کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص۵۸ .
۲۳- جنبش کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص ۶۰و۶۱ .
۲۴- از سید ضیاء تا بختیار ـ ص ۳۴و۳۵ .
۲۵- درباره قیام ژاندارمری خراسان ـ دکتر مهرداد بهار ـ ص۹۵ .
۲۶- دیوان اشعار ایرج میرزا ـ اهتمام غلامرضا ریاضی ـ آبان۲۵۳۵ ـ ص ۱۰۱و۱۰۲ .
۲۷- قیام کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص ۲۴۸-۲۴۶ .
۲۸- جنبش کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص۶۱ و قیام کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص ۴۳۹و۴۴۰و۴۴۱ .
۲۹- تاریخ بیست ساله ـ ص۲۹۳ .
۳۰- جنبش کلنل محمدتقی خان ـ ص ۶۱ و انقلاب خراسان ـ سند شماره ۲۲ ـ ص ۷۷ .
۳۱- همان ، ص ۷۴-۶۳-۶۲-۶۱ .
۳۲- قیام کلنل محمدتقی خان پسیان ـ ص ۴۲۵و۴۲۶ .
۳۳- انقلاب خراسان ـ یادداشتهای محمد ملک‌زاده ـ ص ۲۶۷ .
۳۴- تاریخ بیست ساله ـ ص۴۵۵و۴۵۶ ـ و جنبش کلنل محمدتقی خان ، ص ۶۷ و۷۳ و ۷۴ و ۷۵ .
۳۵- انقلاب خراسان ـ یادداشتهای محمد ملک‌زاده ـ ص ۲۶۸ .
۳۶- همان ـ ص۲۶۸ و سند شماره۵ و تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ـ جلد اول ـ ص۱۴۲ .
۳۷- انقلاب خراسان ـ یادداشتهای محمدملک‌زاده ـ ص۲۶۹ و اسناد شماره ۲ و۶ و۷ و ۸
و۱۰ و۱۱ و ۱۴ .
۳۸- جنبش کلنل محمد تقی خان ،‌ص۷۶ و انقلاب خراسان سند شماره ۱۱-۱۰ ص‌۶۱ و تاریخ احزاب سیاسی ایران ص ۱۴۴- ۱۴۳ – ۱۴۲ – ۱۴۷- ۱۴۶
۳۹- جنبش کلنل محمد تقی خان ـ ص ۹۶-۹۵-۷۵
۴۰- انقلاب خراسان ـ سند شماره ۲۲ ص ۷۷ و تاریخ بیست ساله ص ۴۶۴- ۴۶۳ و قیام کلنل محمد تقی خان پسیان ، ص ۲۳۶- ۲۳۵
۴۱- همان ، یادداشتهای محمد ملک زاده ، ص ۲۷۰
۴۲- همان ، ص ۱۲
۴۳- همان ، ص ۲۷۱-۲۷۰ و سندهای شماره ۲۸و۲۹
۴۴- همان ، سند شماره ۶۹
۴۵- تاریخ احزاب سیاسی ایران ، ص۱۵۲-۱۵۱ و انقلاب خراسان سندهای شماره ۴۴-۴۳-۴۲-۳۹
۴۶- جنبش کلنل محمد تقی خان پسیان ، ص ۷۱-۷۰
۴۷- همان ، ص ۸۱-۸۰-۷۷-۷۶
۴۸- انقلاب خراسان ـ‌ سندهای شماره ۴۴-۴۲
۴۹- همان ، سند شماره ۸۲
۵۰- همان . سندهای شماره ۵۲-۵۱-۴۹-۴۸
۱/۵۰- از تبریز تا مشهد ـ پژوهشی در پیرامون زندگی و قیام کلنل محمد تقی خان پسیان ـ ص ۵۷
۵۱- همان،یادداشتهای محمدملک زاده ـ ص ۲۷۲ و تاریخ احزاب سیاسی ایران ، ص ۱۵۲
۵۲- جنبش کلنل محمد تقی خان ، ص ۹۴-۷۱
۵۳- انقلاب خراسان ـ سند شماره ۱۸
۵۴- همان ، سند شماره ۱۸۹
۱/۵۴- ازتبریزتامشهد ـ پژوهش پیرامون زندگی و قیام‌کلنل محمدتقی‌خان پسیان ص۵۰
۵۵- همان . ص ۲۷۵
۵۶- تاریخ بیست ساله ـ ص ۴۶۵-۴۶۴
۵۷- تاریخ معاصر ایران ، ص ۵۷
۵۸- انقلاب خراسان ،. یادداشتهای محمد ملک زاده ۲۷۶-۲۷۵
۵۹- تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ، ص ۱۵۵- ۱۵۴ – انقلاب خراسان سند ۱۶۲
۶۰- انقلاب خراسان ، ص۱۲
۶۱- همان ـ سند ۱۶۶- ۱۶۵
۶۲- قیام کلنل محمد تقی خان ، ص ۳۷۱-۳۶۹-۳۶۸-۳۶۷ انقلاب خراسان ـ سند ۱۸۲ و جنبش کلنل محمد تقی خان ـ ص ۱۱۴-۱۱۳
۶۳- جنبش کلنل محمد تقی خان ـ ص ۱۲۶-۱۱۸-۱۱۷ و قیام کلنل محمد تقی خان ص ۳۸۰-۳۷۹
۶۴- تلاش آزادی ـ باستانی پاریزی ـ نوین ـ تهران ۱۳۵۴ ص ۳۲۸-۳۲۷
۶۵- جنبش کلنل محمد تقی خان ، ص ۱۲۶-۱۲۵-۱۲۱-۱۲۰
۶۶- تاریخ انقلاب ایران ـ ص ۳۶۶
۶۷- قیام کلنل محمد تقی خان . ص ۲۵۷
۶۸- جنبش کلنل محمد تقی خان ، ص ۷۸
۶۹- درباره قیام ژاندارمری خراسان ، سند شماره ۵۴
۷۰- قیام کلنل محمد تقی خان پسیان ، ص ۳۱۵
۷۱- انقلاب خراسان – سند ۱۸۱
۷۲- شرح حال محمد تقی خان – بقلم چند نفر از دوستان و هواخواهان ، ص ۹۹-۹۸
۷۳- تاریخ انقلاب ایران ، ص ۳۵۹
۷۴- شرح حال کلنل محمد تقی خان ، ص ۳۴
۷۵- از سید ضیاء تا بختیار ، ص ۳۴
۷۶- انقلاب خراسان ، سند ۴۵ و یادداشتهای محمد ملک زاده ، ص ۲۷۳-۲۷۲
۷۷- جنبش کلنل محمد تقی خان پسیان ، ص ۹۶-۹۴
۷۸- قیام محمد تقی خان پسیان ، ص ۲۸۹
۷۹- جنبش کلنل محمد تقی خان ، ص ۹۸-۹۷
۸۰- همان ، ص ۸۱-۸۰
۸۱- همان ، ص ۹۷
۸۲- تاریخ مختصر احزاب سیاسی ، ص ۱۵۰-۱۴۹
۸۳- قیام کلنل محمد تقی خان پسیان ، ص ۲۶۳
۸۴- جنبش کلنل محمد تقی خان ، ص ۹۵-۷۷
۸۵- قیام کلنل محمد تقی خان ، ص ۳۹۶-۳۹۵
● فهرست مأخذ
۱- انقلاب خراسان ـ مجموعه اسناد و مدارک ۱۳۰۰ شمسی ـ به کوشش : کاوه بیات ـ مؤسسه پژوهش و مطالعات فرهنگی ـ ۱۳۷۰ .
۲- در باره قیام ژاندارمری خراسان به رهبری کلنل محمد تقی خان پسیان ـ به کوشش دکتر مهرداد بهار انتشارات معین ۱۳۶۹ .
۳- دولتهای ایران از اسفند ۱۲۹۹ تا بهمن ۱۳۵۷ از سید ضیاء تا بختیار ـ مسعود بهنود انتشارات جاویدان ۱۳۶۹ .
۴- تاریخ معاصر ایران از آغاز تا انقراض سلسله قاجاریه ـ پیتر آوی ترجمة : محمد رفیعی مهر آبادی ـ چاپخانه حیدری ـ تهران ۱۳۶۹ .
۵- قیام کلنل محمد تقی خان پسیان ـ علی آذری ـ بنگاه مطبوعاتی صفیعلیشاه ، ۱۳۵۲ .
۶- تاریخ انقلاب ایران ـ محمد عباسی ـ انتشارات شرق ـ اسفند ۱۳۵۸ .
۷- شرح حال کلنل محمد تقی خان پسیان ، به قلم چند تن از دوستان وهواخواهان ـ انتشارات سحر ـ چاپ دوم تهران ۲۵۳۶ .
۸- تاریخ بیست ساله ایران ـ جلد اول ـ حسین مکی ـ امیر کبیر ۱۳۵۸ .
۹- جنبش کلنل محمد تقی خان پسیان ـ غلامحسین میرزا صالح .
۱۰- دیوان اشعار ایرج میرزا ـ اهتمام غلام رضا ریاضی ـ آبان ۲۵۳۵
۱۱- تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ـ‌ جلد اول ـ محمد تقی ملک الشعراء‌ بهار ـ ‌انتشارات امیر کبیر ۱۳۵۷ .
۱۲- تلاش آزادی ، باستانی پاریزی ـ نوین ـ‌ تهران ۱۳۵۴
۱۳- مطبوعات سیاسی ایران در عصر مشروطیت ـ عبدالرحیم ذاکر حسین ـ انتشارات دانشگاه تهران ـ تیرماه ۱۳۷۰
۱۴- از تبریز تا مشهد ، پژوهشی پیرامون زندگی و قیام کلنل محمد تقی خان پسیان ـ دکتر یوسف متولی ، انتشارات بانک قلم ـ‌۱۳۸۰
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان