یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

هویت جنبش دانشجویی در ایران


هویت جنبش دانشجویی در ایران
۱) نخستین مقوله ای که در راستای تأمل پیرامون هویت جنبش دانشجویی در ایران باید مطرح شود، شناخت معنی هویت و عوامل سازنده آن است. هویت در علوم انسانی در بردارنده صفت یا صفاتی است که انسان به خود نسبت می دهد و براساس آن ها؛ خودش، جامعه، تاریخ و کلیت هستی را تفسیر و معنا می کند. بدین ترتیب، هویت دارای کارکرد «معنابخشی» به زندگی فردی و جمعی انسان هاست. هویت، ارزش ها و جهان بینی خاصی را می آفریند و به نگاه و کنش فرد یا گروه، زوایه و جهت می دهد.
عوامل سازنده هویت یا همان منشأهای انتزاع صفت یا صفاتی که انسان یا یک گروه به خود نسبت می دهد، متعدد هستند. در قلمرو جنبش دانشجویی، ساخته و پرداخته شدن هویت می تواند بر محور عوامل و زمینه های زیر صورت بپذیرد:
الف) هویت ملی، مانند جنبش دانشجویی ایران.
ب) هویت قومی- نژادی، مانند جنبش دانشجویان ترک یا کرد.
ج) هویت مذهبی- فرقه ای، مانند جنبش دانشجویان مسلمان.
د) هویت جنسی، مانند جنبش دانشجویان فمینیست.
هـ) هویت سیاسی- حزبی، مانند جنبش دانشجویان اصلاح طلب.
در واقع، بر مبنای گونه ها و شقوق هویتی، شکاف های مختلف در درون جنبش دانشجویی پدیدار می شود.
۲) الگوها و ارزش های حاکم بر کنش های فردی یا جمعی، از تکیه بر یک یا چند عامل از عوامل هویت ساز مذکور برمی خیزد؛ چرا که هویت براساس کارکرد معنا بخشی اش، به کنش انسان سمت و سو می دهد. در اینجا باید به بررسی این مسئله پرداخت که کنش های فردی یا جمعی می باید بر حول کدام عامل یا عوامل هویت آفرین، سامان یابد و تعریف شود؟! آیا جنبش دانشجویی باید بر روی هویت های قومی تأکید کند و بر این مبنا، چند پاره شود؛ یا باید هویت های سیاسی را به عنوان محور چند گونگی برگزیرند؛ و یا به آمیزه ای از چند پاره هویتی روی آورد؟
برمبنای «جهان بینی اسلامی»، هویت انسان باید بر محور «فطرت الهی» انسان به عنوان یک زمینه درونی و «تشریع الهی» (دین) به عنوان یک زمینه بیرونی شکل بگیرد.
مهم ترین پرسش های هویت ساز عبارتند از: من کیستم؟ از کجا آمده امد؟ به کجا می روم؟ چه باید بکنم؟ و... پاسخ حقیقی و راستین این پرسش های سرنوشت ساز و هویت آفرین، تنها در معارف و تعالیم اسلامی آمده است. سایر هویت ها، هویت هایی عرفی و سکولاریستی هستند که در واقع، انسانیت انسان را مسخ کرده و مانعی در مسیر تعالی و تکاملی او محسوب می شوند. اسلام در قالب یک ایدئولوژی جامع و فراگیر، می تواند هم هویت فردی برای انسان بیافریند و هم هویت جمعی برای جامعه.
از سوی دیگر، اسلام از طریق شکل دهی به هویت افراد، گروه ها و جوامع، به مطالبات و آرمان های آن ها نیز شکل می دهد. به عنوان مثال، چنانچه جنبش دانشجویی هویتی اسلامی یابد، سمت گیری و مطالبات آن نیز رنگ و لعاب اسلامی خواهد یافت. بر این اساس، دیگر جنبش دانشجویی بر آرمان های انحرافی و التقاطی و یکسویه، تمرکز نخواهد کرد.
بنابراین، اسلام هرگز «تکثرگرایی هویتی» را نمی پذیرد و هویت یابی را به فرایند دیالکتیک تاریخی و تاثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی وانمی گذارد، بلکه می کوشد تا فرد و جامعه در مسیر هویت یابی الهی و دینی قرار گیرد. در قرآن کریم، بسیاری از هویت ها انکار و رد شده اند. از این رو، در این کتاب شریف به دوگانه هایی برمی خوریم که یکی مصداق «حق» و دیگری مصداق «باطل» هستند: کفر و ایمان، شرک و توحید، تعصب قوم گرایانه عربی و تقوای الهی و... قرآن کریم، هر دو سوی این هویت های فرهنگی را علی السویه و یکسان نمی انگارد! براین اساس، رسالت انبیاء الهی را هویت سازی در عرصه اجتماع بشری بر مبنای «ایمان به خدا» و «عمل صالح» تعریف می کند و به سایر هویت های ساختگی ملی، قومی، خرافی، جنسی، نژادی و... بهایی نمی دهد.
بنابراین، اولا همه انواع هویت هایی که فرد یا گروه می تواند کسب کند، از نظر ارزش و اعتبار و حقیقی بودن، یکسان و برابر نیستند و بهره مساوی از حق و حقیقت نبرده اند؛ ثانیا هویت سازی بر مبنای یک ایدئولوژی واقع گرا و الهی، مذموم نیست، زیرا پیامبران الهی در پی چنین برنامه ای بوده اند.
۳) در دوران پس از انقلاب اسلامی، جنبش دانشجویی، گفتمان های هویتی مختلفی را پشت سر نهاده است. در اوایل انقلاب در اوج پروژه انقلاب فرهنگی، دانشگاه ها در مسیر «هویت یابی اسلامی» قرار گرفتند اما به دلیل فقدان نگرش بلندمدت و عمیق در این پروژه، دیری نپایید که دانشگاه ها و جنبش دانشجویی در اوایل دهه هفتاد، اندک اندک تغییر مسیر داده و تحت تاثیر تعالیم روشنفکران و احزاب غرب گرا، به سوی «لیبرال دموکراسی» و مفاهیم و گزاره های برخاسته از آن معطوف شد. در امتداد این دگرگونی، «امت اسلامی»، «تداوم راه امام خمینی»، «جهاد و شهادت»، «استکبار ستیزی»، «عدالت خواهی»، «توجه به خدا»، «ولایت فقیه»، «حقانیت مطلق اسلام»، و... که عناصر هسته ای هویت اسلامی جنبش دانشجویی را در دهه شصت تشکیل می دادند، به تدریج جای خود را به «همراهی با دنیای مدرن»، «تجدیدنظر در اصول انقلاب»، «گفت و گو و نفی خشونت»، «دموکراسی»، «آزادیخواهی»، «حقوق شهروندی»، «جمهوریت سکولار»، «تکثرگرایی سیاسی و فرهنگی»، «جامعه مدنی» و... دادند. متاسفانه ریشه دواندن این مولفه ها و مفاهیم عرفی در گفتمان جنبش دانشجویی سبب گردیده که با وجود سپری شدن دوران حاکمیت گفتمان های سازندگی و اصلاحات، همچنان مقولات مذکور در عمق یا سطح گفتمان های دانشجویی حضور داشته باشند. در شرایط سیاسی و فرهنگی کنونی و به خصوص حضور گفتمانی اسلامی- انقلابی در کانون حاکمیت سیاسی، شایسته است جنبش دانشجویی در این فرصت تاریخی، به «باز تعریف هویت خویش» بپردازد و فضای دانشگاه را بر مبنای «تفکر و ایدئولوژی اسلامی»، قالب بندی کند.
مهدی جمشیدی
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید