چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

جنبش دانشجویی «نردبان» نیست!


جنبش دانشجویی «نردبان» نیست!
با ورود به ماه های نخستین از سال پایانی عمر دولت نهم، آرام آرام جنب وجوش فعالیت های انتخاباتی مربوط به دولت دهم درحال آغاز شدن است. در این میان شامه سیاسی قوی احزاب، به دنبال یافتن تمامی زمینه ها و ابزارهای کارآمدی هستند که با استمداد از آنها، به تقویت پایگاه های مردمی خود پرداخته و در کسب مقبولیت عمومی، کامیاب گردند.
لازمه هوشمندی سیاسی در گام نخست، شناسایی دقیق تمامی گرانیگاه های تأثیرگذار اجتماعی- سیاسی و در گام دوم، خیز حساب شده و هدفمند در جهت یافتن استیلای نسبی و درنهایت، بهره وری از چنین جایگاه هایی است. سال هاست که فصل مشترک تجربه های سیاستمداران کشور ما، «دانشگاه» را به عنوان یکی از حیاتی ترین و اثرگذارترین جایگاه ها در حوزه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی معرفی می کند. در این میان تأثیر چشمگیر دانشگاه در تغییر معادلات سیاسی کشور، «نگاه منفعت جویانه احزاب سیاسی» را به این سو جهت بخشیده است. دانشگاه «نهاد نخبه پروری» است و احزاب برای تداوم بقا به تولید یا جذب نخبگان نیازمندند، از این لحاظ، دانشگاه مهمترین پایگاه برای احزاب تلقی می شود. رویکرد احزاب نسبت به دانشگاه در یک نمودار پرنوسان قابل ترسیم است. فراز و فرودهای نگاه های حزبی به نهاد دانشگاه در سال های اخیر، منشاء بسیاری از بحث های جامعه شناختی و ریشه ای در باب بایستگی، اهمیت و چگونگی «تعامل احزاب و دانشگاه» گردیده است. در این نوشتار قصد بر آن است تا به مقوله مورد اشاره از منظری آسیب شناسانه نگریسته شود.
۱) تحزب در ایران قدمتی طولانی ندارد، اما این نهال نورسته با معیارهای مشخصی پا در میدان «سیاست ورزی» نهاده است. از آنجا که استراتژی نهایی احزاب، تسخیر کرسی های قدرت سیاسی را نشانه رفته است، روح غالب بر گفتمان حزبی را، «قدرت طلبی»، «سیاست ورزی حرفه ای»، «مصلحت اندیشی»، «تنوع تاکتیکی» و مؤلفه های متنوع دیگری که هر کدام حامل کار ویژه های متفاوتی هستند، تشکیل می دهد. از این رو، سیر فعالیت های حزبی با فراز و نشیب های گسترده ای همراه می باشد و شرایط خاص برهه های تاریخی مختلف، تعیین کننده اصلی اینگونه نوسان ها است. در این میان دست یازیدن به «عوامل تسهیل کننده» و «سرعت بخش»، در راستای نیل به اهداف عمدتا کوتاه مدت سیاسی، در زمره بدیهی ترین خصوصیات حزبی به شمار می رود. از این رو تمایل احزاب به تعامل با جریان های دانشجویی به مثابه یکی از عوامل تسریع کننده و تأثیرگذار، طبیعی بوده و در آینده نیز تداوم دارد.
۲) ارائه تصویری شفاف از «دانشگاه و جریان های دانشجویی» وجه دیگر این تحلیل است. گرچه پس از پیروزی انقلاب اسلامی نمونه هایی از مقوله «تحزب» در بافت درونی دانشگاه و در قالب گروه های مختلف صنفی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی ظهور و بروز یافته اند، اما اندکی تدقیق در زیرساخت ها و خصایص «دانشگاه»، نشان گر آن ست که این دو مقوله از دو جنس متفاوتند.
هم چنان که بسیاری از صاحب نظران عرصه های سیاسی و اجتماعی بارها تأکید کرده اند، دانشگاه، نهاد «نخبه پروری» و جنبش برخاسته از دانشگاه، حامل ویژگی های منحصر به فردی نظیر «جوانی»، «قالب ناپذیر بودن»، «آرمانخواهی»، «عدالت خواهی» و... است. اندکی تأمل در اوصاف رفتاری و اجتماعی فوق، ربطی منطقی را میان آنها و مقوله های «عدم وابستگی»، «نفی تقلید و تعلق» و در نهایت، «ضرورت استقلال» نشان می دهد. میل دانشجویان به ورود و نقش آفرینی در عرصه های سیاسی کشور نیز ناشی از همین خصوصیت هاست. آموزه های مکتبی و رهنمودهای بزرگان سیاسی کشور نیز دلالت بر همین معنا دارند که «دانشجو» به مثابه عنصری تعیین کننده، بایستی نسبت به مسایل گوناگون کشور و از جمله تحولات سیاسی آن، «حساس، پیگیر و پیشگام» باشد. اهمیت این موضوع را در رهنمودهای رهبر معظم انقلاب می توان یافت. «دانشگاه باید مرکز سیاست باشد، یعنی دانشجو مسایل سیاسی کشور را بفهمد، درباره آنها تفکر کند و به یک نظر برسد.»(۱) اما موضوع مهم نحوه سیاست ورزی دانشجویان و پرهیز از آفت ها و خطرهای چنین اقدام هایی پس از شناسایی آنهاست.
۳) در دو بخش نخستین این نوشتار، با ذکر برخی ویژگی های ذاتی احزاب و جریان های دانشجویی، تعارض میان مبانی، ساختار و عملکرد آنها آشکار گردید. با این تفاصیل، واقعیت های امروز کشور ما حکایت از روایت تلخ رویکرد ناشی از منفعت طلبی برخی احزاب سیاسی، نسبت به جریان های دانشجویی دارد. و این مهم در مقاطعی تعیین کننده، نظیر ایام انتخابات بیش از بیش رخ می نماید. آسیب های چنین ارتباطی، دوسویه نیست؛ زیرا تجربه نشان داده که «دانشگاه» متضرر اصلی این تعامل ناصواب است.
آن گاه که تعامل مطلوب و سنجیده احزاب و دانشجویان، جای خود را به «تداخل افسار گسیخته و نامعقول» بدهد، چالش هایی از این قبیل را متولد خواهد ساخت:
۱-۳) ساختار مصلحت گرای احزاب، آفتی جدی برای خصوصیت نقادی، پرسشگری و اعتراض گری جنبش دانشجویی بوده و با خصیصه آرمانگرایی آن تعارضی آشکار دارد. از این رو، باعث جدا شدن جنبش دانشجویی از زیست انتقادی خود می شود.
۲-۳) تو در تویی جنبش دانشجویی با احزاب، مانع «سیر رشد تدریجی و هدفمند» جریان های دانشجویی می گردد. چرا که احزاب با انباشتی از تجربه های سیاسی متنوع و اشباع در تجربه پذیری، سیر خود را به نوعی «عملگرایی» خلاصه نموده اند. اما جریان های دانشجویی که جوانی ترکیب آنها، فرصتی برای «خطاپذیری و تجربه اندوزی» را در اختیارشان قرار داده است. با هضم شدن در رویکرد احزاب، از سیر تدریجی و قوام یافتگی متکی بر تجربه باز می مانند. خروجی محصول این گردونه در قالب انفعال، بی تحرکی و روزمرگی برخی از تشکل های دانشجویی از چند سال قبل تاکنون، قابل رؤیت است.
۳-۳) تاریخ مصرف واژگانی همچون «تعامل با دانشگاه» از سوی احزاب گذشته است، چرا که تجربه هشت ساله برخی احزاب در دولت اصلاحات، نوعی تبعیت پذیری کور و استفاده ابزاری و موقت از ظرفیت تشکل های دانشجویی را به نمایش گذارده است. طی این سال ها، احزاب اصلاح طلب خواستار نوعی «رابطه مرید و مرادی» با جنبش دانشجویی بوده و دانشگاه را «حیاط خلوت» خود می پنداشتند. تعارض میان «عملکرد مقلدانه» و «تبدیل شدن به شاخه دانشجویی برای احزاب» با «کنشگری مستقل و منتج به کشف افق های جدید تجربی»، چالش هایی را در بطن خود نهفته دارد که بروز آن ها در وضعیت کنونی جریان های دانشجویی مشهود است.
۴-۳) خروج دانشجویان از کار ویژه های جنبش اجتماعی و دانشجویی و تحمل بار اضافی «سیاست بازی های حزبی» از جمله آفت های مداخله احزاب در دانشگاه هاست.
فرصت تنگ این نوشتار، امکان پرداختن به تمامی ابعاد این موضوع مهم و در عین حال فراخ دامنه را مهیا نمی سازد. بنابراین، پایان سخن را با رهنمودی از مقام معظم رهبری، به عنوان رهیافتی برای برون رفت از شرایط کنونی جریان های دانشجویی، به پایان می برم:
«یکی از آفت های حرکت دانشجویی این است که عناصر و مجموعه های ناباب به آن طمع بورزند و بخواهند از آن سوءاستفاده کنند. بعضی از این مجموعه ها وقتی ببینند که میدانی هست و بالاخره دانشجو و نسل جوان در کشور حرف می زند و تعیین کننده است، بنا می کنند اول سینه خیز، بعد یواش یواش نیم خیز، بعد هم یواش یواش با گردن افراشته می آیند که بله، ما هم هستیم! اگر مجموعه های سیاسی، طرف حرکت دانشجویی آمدند و خودشان را به آن چسباندند و بر آن دست گذاشتند، این می شود آفت. مواقعی هست که یک انسان بد و یک نیت ناپاک می خواهد از یک نیت خوب، از یک انسان خوب، از یک حرکت خوب، سوءاستفاده کند که انسان دلش می سوزد و اگر بتواند، حاضر نیست چنین چیزی اتفاق بیفتد. این جا هم از همان قبیل است. دانشجویان باید مواظب باشند. نمی شود بگوییم کسانی مواظب دانشجویان باشند؛ این نقض غرض خواهد شد. خود دانشجویان باید مواظب باشند که انسان های بدنیت، تجمع های بدنیت، تشکیلات بدنیت، مجموعه های بدنیت و بدسابقه و بدنام، نزدیکشان نشوند.»۲
محمد عبدالهی
پی نوشت ها:
۱- دیدار مقام معظم رهبری با اعضای انجمن اسلامی دانشگاه الزهراء در تاریخ .۶۴.۵.۱۴
۲- دیدار مقام معظم رهبری با اساتید و دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر در تاریخ .۷۹.۱۲.۹
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید