یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

دانشگاه و اعتراض جوانان


دانشگاه و اعتراض جوانان
۱) جوان ذاتا معترض است. این اعتراض از کوچک‌ترین مسائل در زندگی خانوادگی آغاز شده و تا بزرگ‌ترین مسائل سیاسی عرصه بین‌الملل گسترش پیدا می‌کند. اعتراض فی‌ذاته نه مذموم است و نه ممدوح، بلکه آنچه به آن بار ارزشی می‌دهد چرایی و چگونگی اعتراض است. اگر اعتراض بدون هیچ مبنایی صورت پذیرد و صرفا برای تخلیه انرژی نهفته و عمدتا سرکوب‌شده جوانی و به شکل خرابکارانه باشد، امری مذموم است اما اگر در قالبی مبنادار و به شیوه‌ای منطقی تحقق پیدا کند می‌تواند به امری سازنده تبدیل شود. جوانی فقط مرحله‌ای از زندگی فرد نیست، بلکه یک حالت روحی خاص است و وجه ممیزه این حالت احتیاج به عمل و آزمایش و تجربه مسائل مختلف دارد. جیمز هاسمال در کتاب «کمال‌پذیری بشر» مقوله اعتراض(طغیان) جوانان را به دو نوع تقسیم می‌کند.
الف) اعتراض عارفانه(درون‌گرایانه)
ب) اعتراض ستیزگرانه (برون‌گرایانه)، هر دو نوع اعتراض مبتنی بر طرد شرایط فعلی است اما معترضان برون‌گرا در حالی که شرایط فعلی را طرد می‌کنند طالب تغییر آن نیز هستند (جنبش دانشجویی از این نوع است) اما اعتراض عارفانه با شیوه‌های درون‌گرایانه به دنبال تخلیه انرژی اعتراض به وسیله فرار از جهان به درون خویش است (عرفان بودایی، هیپی‌گری، استفاده از مخدرات در این راستاست). اعتراض عارفانه جوانان بدون آمیختگی با فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی در حالتی رویایی به دنبال یک زندگی اجتماعی مطلوب می‌باشد. امروزه پسر به دنبال جانشینی پدر نیست و راهی دیگر را می‌طلبد و مقاومت پدر (خانواده- اجتماع) است که سبب بروز اعتراض می‌شود.
هرچقدر میزان مقاومت بیشتر باشد طبیعتا میزان بروز اعتراض نیز شدت می‌یابد و شکل‌های آن متفاوت می‌شود. اگر سیستم پدرسالارانه نسل قبلی مجالی برای بروز اعتراض جوانان مهیا نکند و شرایطی منطقی برای دستیابی آنها به خواسته‌های خویش ایجاد ننماید، این اعتراض از مسیر خویش خارج شده و به انحراف کشیده می‌شود. انحراف در وجه درون‌گرایانه اعتراض رجوع به مواد مخدر و لجام‌گسیختگی در روابط جنسی و الکل است و در وجه برون‌گرایانه و شکل سیاسی خویش تبدیل به آنارشی‌گری و نفی همه چیز از پیش موجود می‌شود.
۲) از آنجا که دانشگاه محلی است که بیشترین اجتماع جوانان در آن روی می‌دهد به همین خاطر بیشترین اعتراض‌ها نیز در دانشگاه تحقق پیدا می‌کند. در دانشگاه انرژی جوانی با دانش و آگاهی پیوند می‌خورد، به همین خاطر دانشگاه بهترین مجال بروز اعتراض‌های سازنده است، این سازندگی به شرطی است که مسوولان امور با درایت به این پتانسیل به دیده فرصت بنگرند وگرنه این انرژی آنچنان توانی دارد که در صورت طغیان تبدیل به تهدیدی برای کل سیستم شود. اعتراض دانشجویان فرانسوی در سال ۶۸ میلادی به خوبی توان اعتراض بالفعل جنبش دانشجویی و توان بالقوه آن برای بسیج اجتماعی را نشان داد و تا آنجا پیش رفت که تا سقوط دولت ژنرال دو گل چند قدمی بیشتر باقی نمانده بود و تنها چیزی که از سقوط دولت در فرانسه جلوگیری کرد، توان سرکوب اجتماعی آن و استفاده از نیروی ارتش بود.
جنبش دانشجویی به خاطر سروکار داشتن با علم و فکر و دانش، اساسا از ترکیب روشنفکری بالایی برخوردار است به همین علت میزان حساسیت‌های سیاسی- اجتماعی در این جنبش بالاست و معمولا اولین اعتراض‌ها در جوامع، در قبال سیاست‌های دولت از طرف دانشگاه صورت می‌گیرد. از طرف دیگر دانشجویان به خاطر وارد نشدن به سازوکار تولیدی جامعه و عدم‌تعلق طبقاتی خاص، راحت‌تر و سریع‌تر معترض می‌شوند و محافظه‌کاری احزاب و دیگر نهادهای مدنی را ندارند.
۳) در کشورهای جهان سوم به خاطر عدم‌وجود احزاب قوی و نهادهای مدنی ریشه‌دار اجتماعی بسیاری از وظایف این نهادها به طور ناخواسته و سیستماتیک بر دوش جنبش دانشجویی قرار می‌گیرد، به همین خاطر است که اعتراض دانشجویان در این کشورها تلاشی در جهت تعمیم دموکراسی و دست‌یافتن به آزادی‌های سیاسی است. آنان همچنین خواهان زندگی بهتر و آزادی‌های شخصی بیشتری هستند و تمایل به گسترش عدالت اجتماعی و مشارکت بیشتر در امور دارند. جنبش دانشجویی ایران نیز از این امر مستثنی نیست. از آن زمان که نهاد دانشگاه در ایران تاسیس شد نطفه‌های جنبش دانشجویی شکل گرفت و دیری نپایید که این جنبش به صورت تمام‌قد خود را در معرض دید همگان قرار داد.
جنبش دانشجویی ایران پیش از انقلاب در دو سطح فعالیت می‌کرد. آنان که در داخل کشور بودند با توجه به فضای بسته و اختناق به سمت کارهای زیرزمینی، مخفی و مسلحانه روی آوردند و از قالب یک جنبش روشنفکرانه دانشجویی خارج شدند و به سمت یک جریان سیاسی حرفه‌ای چریکی سوق پیدا کردند. اما دانشجویان خارج از کشور با استفاده از آزادی‌های دموکراتیک جوامع اروپایی به خوبی توانستند نقش آگاهی‌بخشی و افشاگرانه جنبش دانشجویی را ایفا کنند. تجربه کنفدراسیون بی‌شک تجربه‌ای ناب در تاریخ جنبش دانشجویی دنیاست. بعد از انقلاب اما جنبش دانشجویی و مقوله اعتراض به محاق رفت. دفتر تحکیم وحدت از زمان شکل‌گیری تا اواسط دهه ۷۰ نه‌تنها یک تشکیلات معترض دانشجویی نبود بلکه اساسا به عنوان بازوی قدرت در دانشگاه سعی در برخورد با هرگونه اعتراض داشت. (هنوز در دفاتر انجمن‌های اسلامی نامه‌های دوره‌های پیش مبنی بر تایید یا رد صلاحیت افراد برای گزینش ادارات و نامه‌های محرمانه به کمیته‌های انضباطی در مورد رفتار شخصی دانشجویان وجود دارد).
اما این نهاد دانشجویی نتوانست در برابر سیالیت دانشگاه مقاومت کند و به محض اینکه جابه‌جایی دانشجویان در انجمن‌های اسلامی صورت پذیرفت، دفتر تحکیم وحدت از تشکیلاتی که دانشجویان را با خود وفق دهد تبدیل به نهادی شد که با توجه به خواست دانشجویان سمت و سوی خویش را تغییر دهد. به همین خاطر دفتر تحکیم وحدت پس از دو دهه تبدیل به بزرگ‌ترین نهاد اجتماعی معترض شد که با توجه به نیروهای کمی و کیفی خود به‌راحتی می‌توانست موجی قوی در جامعه ایجاد کند. رادیکالیسم و پیشتازی جنبش دانشجویی می‌تواند به سرعت دچار ذهنی‌گری شده و از حرکت عمومی جامعه فاصله بگیرد و با منزوی کردن خود عملا قدرت اثر‌گذاری لازم را نیز از دست بدهد.
دفتر تحکیم وحدت به‌رغم تمام نقاط قوت خویش دچار این آفت شد و شدیدا از سطح توان مردم و نیز دیگر گروه‌های سیاسی جلو‌تر رفت و در برهه‌ای از زمان آنچنان پیش افتاد که دیگر جریانات نه می‌خواستند و نه می‌توانستند پا به پای آن حرکت کنند، این‌مسئله باعث گردید، جنبش دانشجویی تمام چترهای حمایتی خود را از دست بدهد و گرفتار تک افتادگی اجتماعی شود و به همین خاطر نیروهای کنترل‌کننده به راحتی جنبش دانشجویی را مورد ضرب قرار دادند و در طول چند سال با فراغ بال و بدون مزاحم با این جنبش هر آن کردند که باب میل‌شان است.
بیانیه اخیر دفتر تحکیم وحدت نشان می‌دهد که اعضای گسترده‌ترین تشکیلات دانشجویی کشور به این آفت پی برده‌اند و قصد دارند با بازگشت به اجتماع و ارتباط‌گیری با نهادها و سطوح مختلف اجتماعی خود را با میانگین سطح اجتماع تنظیم کنند و اگر قرار است از آن جلوتر باشند ( که با توجه به خصلت پیشتازی‌شان باید چنین باشند) این فاصله آنقدر زیاد نباشد که دیگر هیچکدام، دیگری را حتی در دیدرس خویش نداشته باشد. اینکه اعضای دفتر تحکیم می‌خواهند از میزان فعالیت مستقیم خویش در عرصه سیاسی بکاهند، امری پسندیده است چون به نظر می‌رسد در حال حاضر مسائل فرهنگی و اجتماعی نسبت به برخی از مسائل سیاسی از اولویت بیشتری برخوردارند. اکنون اعضای دفتر تحکیم پس از چند سال فعالیت سخت به آن حد از پختگی سیاسی رسیده‌اند که بدانند اعتراض باید کجا و برای چه آغاز شود, چگونه ادامه پیدا کند و چه زمانی پایان پذیرد. عمل کردن به این مسائل می‌تواند به‌راحتی جلوی ضربه‌پذیری این تشکیلات را بگیرد.
مرتضی اصلاحچی
منبع : روزنامه کارگزاران


همچنین مشاهده کنید