دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


دلارهای نفتی کجاها می روند


دلارهای نفتی کجاها می روند
زمانی که وکیل شیخ عرب ابوظبی وارد هیات مدیره بانک سیتی گروپ شد و پیشنهاد خرید ۵ درصد سهام این شرکت بحران زده را ارائه داد همه اعضای هیات مدیره این شرکت بهت زده شده بودند انگار شوکی به آنها وارد شده بود، چون باور کردنش برای آنها بسیار سخت بود. اما این وکیل امریکایی شرکت سرمایه گذاری ابوظبی این اختیار را داشت که ۵ درصد سهام سیتی گروپ را تا سقف معینی خریداری کند و در آخر ۵/۷ میلیارد دلار سهام این شرکت را خرید و شرکت سرمایه گذاری ابوظبی یکی از بزرگ ترین سهامداران این بانک امریکایی شد.
خرید ۵/۷ میلیارد دلار سهام سیتی گروپ که روز بعد تیتر اول تمام رسانه های جهان شد بار دیگر نگاه ها را به سمت «دلار های نفتی» چرخاند چون آنچه به این شیخ ابوظبی قدرت و توانایی خرید داد افزایش قیمت نفت و در کنار آن دلار ارزان است.
بانک سیتی گروپ در اوایل ماه نوامبر مزه قدرت دلارهای نفتی را چشیده بود؛ آن هم زمانی که شاهزاده ولید بن طلال سعودی که یکی از سهامداران اصلی آن است راه را برای بیرون کردن مدیر اجرایی آن یعنی چارلز پرنس سوم هموار کرد.
خرید این سهام بزرگ از سیتی گروپ را می توان به چوب جادویی افزایش قیمت نفت و دلار ارزان نسبت داد چون این دو در کنار هم راه را برای سرمایه گذاری بیشتر کشورهای تولید کننده نفت به ویژه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در امریکا و اروپا بازتر کرده است.
در حال حاضر بازار بورس دوبی در حال مذاکره برای خرید ۲۰ درصد از بنگاه جدیدالادغامی است که شامل نزدک و اپراتور بازارهای بورس در ناحیه نوردیک است. قطر هم مانند شیخ نشین دوبی به دنبال رقابت در این معامله است.
در اواخر ماه اکتبر دوبی که نفت کمی دارد اما بخشی از اقتصاد انرژی منطقه است بخشی از صندوق تضمینی «اوخ زیف» نیویورک را خرید. ابوظبی هم در ماه نوامبر در «ادونس میکرو دیوایسز» که سازنده چیپ است سرمایه گذاری کرد و در ماه سپتامبر وارد «کارلیل گروپ» که یک غول سهام خصوصی است، شد.
کارشناسان تخمین می زنند که کشورهای ثروتمند نفت خیز حدود ۴ هزار میلیارد دلار از دلارهای نفتی را در سراسر جهان سرمایه گذاری کرده باشند و با توجه به اینکه احتمال دارد قیمت نفت در این سطح بالا باقی بماند این رقم به شدت افزایش خواهد یافت.
درآمدهای نفتی کشورهای عضو اوپک در سال ۲۰۰۰ حدود ۲۴۳ میلیارد دلار بود. در سال ۲۰۰۷ تخمین زده می شود که این درآمد به بیش از ۷۵۰ میلیارد دلار برسد - یعنی حدود سه برابر.
ادوارد مورس اقتصاددان ارشد انرژی «لهمن برادرز» در این خصوص به نیویورک تایمز گفته است؛ «اگر شما به کشورهای حوزه خلیج فارس نگاه کنید کل اقتصاد آنها اندازه هلند است. اینها کشورهای کوچکی هستند که درآمدهای نفتی شان بیش از ۵ میلیارد دلار در هفته است. این چیز کمی نیست.»
انفجار در سرمایه گذاری برای خود فراجریاناتی را به وجود آورده است. در حالی که کاهش ارزش دلار سرمایه گذاری در ایالات متحده را ارزان تر کرده است، بسیاری از سرمایه گذاران در این ترس به سر می برند که ارزش دلار کمتر از این شود و بنابراین ارزش دارایی های دلاری آنها پایین تر بیاید.
بسیاری از سرمایه گذاران نفتی هم از واکنش های بالقوه سیاسی که در ایالات متحده وجود دارد، می ترسند، درست مانند سال گذشته؛ زمانی که دوبی می خواست بنگاهی که بنادر امریکایی را اداره می کند، بخرد که با واکنش تند محافظه کاران امریکایی مواجه شد. در همان زمان هم رهبران اروپایی نگران بودند که مبادا روسیه با استفاده از درآمدهای نفتی اش خطوط لوله و دیگر زیرساختارهای انرژی منطقه را بقاپد.
بسیاری از تحلیلگران می گویند این نوع نگرانی ها می تواند سرمایه گذاری را به دیگر نقاط دنیا هدایت کند.
دایانا فارل مدیر انستیتو مکینزی گلوبال که یک بازوی تحقیقاتی در شرکت مشاوره یی مکینزی است، می گوید؛ «با آنکه ایالات متحده یک غول جذب سرمایه گذاری است اما سرمایه گذاری در خارج از این کشور متنوع شده است.» این انستیتو محاسبه کرده است که سرمایه گذاری دلارهای نفتی از سه هزار و ۴۰۰ میلیارد دلار به سه هزار و ۸۰۰ میلیارد دلار در پایان سال ۲۰۰۶ رسیده است.
به گفته دایانا اروپا هدف اصلی است. او اضافه می کند «اما حداقل ۲۵ درصد از سرمایه گذاری خارجی خارج از خلیج فارس در آسیا، خاورمیانه و شمال آفریقا است.»
با آنکه کشورهای تولیدکننده نفت از دهه ۱۹۷۰ به دنبال سرمایه گذاری در غرب بودند اما استراتژی آنها عمدتاً محدود به ایمن بودن دارایی هایشان حتی با نرخ پایین برگشت، شده است.
اقتصاددانان می گویند تا سال ۲۰۰۱ و همراه با سقوط قیمت نفت ذخایر دلاری بسیاری از صادرکنندگان نفتی هم ته کشید.
اما افزایش قیمت نفت در طول ۵ سال گذشته تقریباً همه اینها را تغییر داد. این افزایش تولیدکنندگان نفت را ترغیب کرد تا «صندوق های حاکمیتی ثروت» را به عنوان ابزاری که در غرب، در اقتصاد خودشان و در بازارهای در حال ظهور سرمایه گذاری کند، ایجاد کنند.
دیگر سرمایه گذاری دلارهای نفتی هم از طریق بنگاه های دولتی، شرکت ها و افرادی مانند شاهزاده ولید که سرمایه اش را نه فقط در سیتی گروپ بلکه در والت دیسنی، تایم وارنر، هولت پاکارد و... به کار اندازد.
کشورهای نفت خیز هم بیشتر در مستغلات، صندوق های سهام خصوصی و صندوق های ضمانت سرمایه گذاری می کنند و این دلارها را بنا بر صلاحدید خودشان سرمایه گذاری می کنند و به عبارتی موسسات مالی مهم ایالات متحده و اروپا را دور می زنند.
جی رابینسون رئیس بنگاه انرژی پی اف سی چنین می گوید «کشورهای تولیدکننده نفت نمی توانند مقدار ثروتی را که آنها ایجاد کرده اند به سادگی جذب کنند. ما اکنون شاهد انتقال ثروت در ابعاد تاریخی آن هستیم. این فقط در قطر و ابوظبی نیست. صندوق های سرمایه گذاری در نقاطی مانند قزاقستان و گینه اکوادور هم درست شده است.» آمارهای دقیقی از تصویر جهانی دلارهای نفتی به راحتی به دست نمی آید، بخشی از این مشکل هم به خاطر این است که سرمایه گذاران بزرگ در خلیج فارس و دیگر نقاط دنیا هیچ تعهدی مبنی بر فاش کردن پرتفوی و یا فعالیت های خود ندارند.
در همین حال بنا بر گفته اقتصاددانان، عصر دلارهای نفتی به اقتصاد جهان هم کمک کرده است. این امر به ویژه با تقویت نقدینگی در زمانی که ذخایر ارز خارجی غول های صادراتی آسیا تعادل پول نقد جهان را فراهم می کند رخ می دهد. اخیراً بن برنانک رئیس فدرال رزرو از «حرص و ولع پس انداز جهانی» صحبت کرده که باعث می شود نرخ بهره جهانی هم پایین بیاید. دایانا فارل تخمین می زند که دلارهای نفتی شاید نرخ بهره را سه چهارم واحد درصد پایین بیاورد که این منفعت مستقیمی برای مصرف کنندگان امریکایی دارد.
اما جریان سرمایه گذاری مشکلاتی را هم در بر دارد، مثل اقتصاد داغ شده و حباب شدن دارایی ها در کشورهای نفت خیز.
چارلز دالارا، مدیرعامل انستیتوی بین المللی مالی، که یک سازمان پیشرو در بنگاه های مالی بخش خصوصی است، در این خصوص می گوید؛ «کشورهای حوزه خلیج فارس اعتبارات به دست آمده را به اقتصاد خود می ریزند که باعث اضافه تر شدن نقدینگی می شود. این امر قدرت شهروندان داخلی را از بین می برد و در طول زمان منشاء بی ثباتی اقتصاد خواهد شد.»
منبع : روزنامه اعتماد


همچنین مشاهده کنید