دوشنبه, ۱۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 29 April, 2024
مجله ویستا


جامعه - امنیت یا...؟


جامعه - امنیت یا...؟
ترس که نه...اما یک چیزی هست! یک چیزی که این روزها انگار اصلا" ربطی به کلمه ی "امنیت" ندارد...! داریم راست راست راه می رویم که با حضور هر خانم محجبه ای بی اختیار دستی به روسری یا مقنعه مان می رود... در حالی که او راه خودش را می رود و...!نگاههایمان حاکی از ترسی دارد که پنهان شدنی نیست...حتی اگر ساده ی ساده باشیم!ظاهرمان!!!و حالا هم که مرحله ی جدید مدتی است که آغاز شده و...
بد نیست ابتدا تعریفی از امنیت داشته باشیم!
▪ امنیت:یعنی در امان بودن...آرامش و آسودگی.(به همین سادگی!)
اما جدا" این مسئله از کجا ایراد دارد؟ چرا این جور بر خوردها باز خورد منفی دارد؟
داشتم از این طرح مثل این چندین طرح تازه در بازار مملکت حرف می زدم که دوستی حرف خوبی زد...می گفت:" به جای گیر دادن به دو سانت این ور اون ور شدن روسری یا شلوار گشاد یه جوون... بیان بیکاری رو بر طرف کنن!" می گفت:" همه ی این مدها یا این به اصطلاح "جنگولک بازیها" به این خاطر بوجود میاد که جوون ما بیکاره...وقتش رو با این چیزها پر می کنه!!"
حرف درستی می زد. بیکاری خودش بزرگترین عامل بر هم زدن "امنیت اجتماعی" است!نیست؟
ما کارمان از ریشه خراب شده...نمی گم حالا همگی بیاید تا ریشه یابی کنیم و همه را از وقوع یک طوفان نابهنگام نجات بدیم...نه! حرف من این است که چرا باید فقط امروز را نگاه کنیم؟چرا نباید کمی فکر کنیم که امروز ما واقعیت دیروزی بود که نادیده گرفتیم! جالب اینجاست که ما با طوفان از پا در نمیایم...ما کم کم سست می شیم و بعد با یک نسیم همه چیز از بین میره!
یک دختر با ظاهر هر چند ساده از ترس اینکه مبادا با برخور خشک یا نگاه تحقیر آمیزی رو به رو بشود... چرا باید با ترس قدم بردارد؟ اینکه حالا می خواهند اعتراضهای خانم ها را با طرح جدید خاموش کنند...نه تنها کار درستی نیست...بلکه بر آشفتگی ها دامن می زند!
حتی اگر هدف چیزی به جز بر پایی امنیت نباشد...باز هم نمی توان گفت کسی که شلوارش گشاد یا تنگ است الان در حال بر هم زدن امنیت اجتماعی است! یا اگر با وجود مقنعه و مانتویی ساده و حتی بدون هیچ گونه اعمال ضد امنیتی!!!با نگاههای سنگینی رو به رو شوی که حاکی از این است که تو بر هم زننده ی امنیتی! چه حسی به شما دست می دهد؟
مگر این طرح حرفی غیر از این دارد؟ اینکه: ای شمایی که داری نا امنی ایجاد می کنی! ادب شو!
اینکه وجود پوششی آراسته و معقول برای هر شخصی ایجاد امنیت می کند...درست! حرفی نیست! اما چرا هنوز کوچه های ما پر از ترس است!خیابانهای ما اگر حالا با طرحهای جدید و از راه رسیده از اراذل خالی شده!!کوچه های شهرها ی کوچک و دور افتاده ای که حتی اسمشان هم به گوشمان نخورده هنوز نمونه ی خوبی برای نا امنی است!
چه بخواهیم و چه نخواهیم باید باور کنیم که ما چوب بی اعتنایی های دیروزمان را می خوریم! ما حالا در امن و امان زندگی می کنیم؟!!! چون: همه با حجاب کامل در خیابانها قدم بر می داریم!!
همگی زیر نظر ماموران پر تلاش هستیم و اصلا هم بلد نیستیم که کمی خود کنترلی داشته باشیم!
ما در امنیت زندگی می کنیم!!! چون: ما همیشه باید یک چوب (باید) را بالای سر خود احساس کنیم تا به حس امنیت دست پیدا کنیم!
هدف ما حتی ترویج پوشش صحیح هم نیست! چرا که در کشورهای اسلامی همچون (مالزی) پوششها چه اسلامی و غیر اسلامی خیلی کمتر باعث از بین بردن امنیت یا حتی تاثیرات منفی بر روی کسانی که از حجاب کامل استفاده می کردند شده است.
خواستیم ترویج مد وطنی کنیم که کیفیتهای نه چندان خوب و طراحی های نه چندان درست و حساب نشده بدتر دلزده مان کرد!
باز هم باید تکرار کنیم که طرحها از راه می رسند...درست یا غلط! اراذل در حال ریشه کن شدن هستند؟! اما هنوز نا امنی بیداد می کند.هنوز نا هنجاریها بیداد می کند. اگر معنای نا امنی تنها در ظاهر یک فرد خلاصه می شود...ما داریم به سوی امنیت پیش می رویم اما تنها در خیابان!!
خود کنترلی همان چیزی است که اگر یاد بگیریم که رشدش دهیم...نه به ماموری نیاز هست و نه اراذلی وجود دارد که بخواهیم به دارشان بزنیم! شاید این تفکر زیادی آرمان گرایانه باشد اما...نا ممکن نیست!تا زمانی که یاد نگیریم...و تا زمانی که قضاوتمان به چشمانمان خلاصه شود...چیزی جز وضعیت جامعه ی امروز را هم نباید انتظار داشته باشیم.
ریشه ی نا امنی در تفکر نا سالم موج می زند...تفکراتی که همیشه پنهان می مانند و مشمول هیچ طرحی هم نمی شوند.یک جوان بیکار و افسرده که تلاشهایش را بیهوده می بیند و آینده ی بعد از تحصیلاتش را نا معلوم...انتقامش را از جامعه می گیرد. شاید به روشهایی چون بر هم زدن این امنیت! دیروزمان را بازسازی کنید و امروزمان را آباد تا فردا...خودمان نمونه ی قانونی باشیم که به آن افتخار می کنیم.ما از دیروزها رنج می کشیم.حرفمان با شماست...کسانی که باید بشنوید! پس این بار گوش کنید لطفا"!
نسیم اسلام پور
منبع : مجله اینترنتی نگاهانه


همچنین مشاهده کنید