دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا


گشت‌ها تغییرپذیر


گشت‌ها تغییرپذیر
ماموریت ذاتی پلیس، تامین امنیت و برقراری نظم در جامعه است و برای تحقق چنین وظیفه‌ای باید ماموران پلیس، ابزار و وسایلش همواره در دل جامعه حضور داشته باشند و با این وصف این ماموریت تعطیل‌ناپذیر است.
زمانی من و شما «گشت‌های ثارالله» و «گشت‌های جندالله» را تجربه کردیم. آنها هم ماموران پلیس بودند منتها آن موقع به این جمع‌بندی نرسیده بودند که نام خود را پلیس بگذارند و نام آنها ماموران کمیته انقلاب اسلامی بود. شاید برای من و شمایی که نوجوانی و جوانی خود را در آن دوره می‌گذراندیم این گشت‌ها بیشتر معنا پیدا کند. دیگران هم همینطور. به هر حال زمانی گذشت تا دستورالعملی صادر شود که داشتن نوار کاست جرم نباشد و تاکید شود که داخل خودرو هم حریم خصوصی افراد است و در خودرو اگر کسی نوارکاست داشت و آن را تکثیر و توزیع نکرد و خود شنونده آن بود جرمی مرتکب نشده است. آن دوره سپری شد و اینک دیگر کسی گشت‌های جندالله و ثارالله را در خیابان‌ها نمی‌بیند ولی امنیت جامعه و برقراری نظم همچنان به راه است و مردم به مراتب نسبت به گذشته با ماموران پلیس خود قرابت بیشتری پیدا کرده‌اند.
در دوره‌ای دیگر پس از این وقتی کمیته‌های انقلاب اسلامی، شهربانی و ژاندارمری با هم ادغام شدند و نیروی انتظامی جمهوری اسلامی شکل گرفت گشت‌هایی راه‌اندازی و عملیاتی شدند که روی آن نوشته شده بود «گشت مبارزه با مفاسد اجتماعی» و در میان جوانان با عنوان گشت «مفاسد اجتماعی» شناخته می‌شد. اینک نیز دیگر آن خودروها را نمی‌توان دید. اندک زمانی از عملیات این گشت‌ها نگذشته بود که نیروی انتظامی بیشتر از واژه اجتماع و اجتماعی بهره برد و در سازمان و تشکیلات خود معاونتی را شکل داد که با عنوان «معاونت اجتماعی» فعالیت خود را آغاز کرد و رفته‌رفته اثر خود را در کل مجموعه نیروی انتظامی نمودار کرد. این حرکت زمانی آغاز شد که پلیس کشورمان هرچه بیشتر آثار و تبعات مشکلات اجتماعی را در مقابل خود می‌دید و باید برای انجام وظیفه خود تغییر تاکتیک را در دستور کار قرار می‌داد.
احیای دوباره کلانتری‌ها و راه‌اندازی مراکز مشاوره خانواده در کلانتری‌ها و بهره‌گیری از حضور زنان در نیروی انتظامی به عنوان مامور پلیس و ایجاد ارتباط با نهادها و ارگان‌های مختلف از تغییراتی بود که پلیس به آن نیاز داشت تا بتواند به وظیفه ذاتی خود یعنی برقراری نظم و امنیت بپردازد.
راه‌اندازی پلیس ۱۱۰ در آغاز دهه کنونی اقدام دیگری بود که تاثیری شگرف در برقراری امنیت در کشورمان داشت و فرماندهان آن را فرصتی می‌دانستند که می‌تواند به پلیس این امکان را بدهد که به سرعت تغییر تاکتیک دهد.( اشاره به گفته‌های سردار محمدباقرقالیباف و محمد رویانیان در سال‌های ۸۰ و ۸۱).
تاکید فرماندهان این دوره پلیس بر این بود که مردم باید آن شعار قدیمی خود را کنار بگذارند که برایشان ارزش بود در طول عمرشان پا به کلانتری نگذاشته‌اند و باید رابطه بین کلانتری‌ها و مردم بیشتر و بیشتر شود.
بدین‌ترتیب گشت‌های انتظامی عمده گشت‌های پلیس در سطح شهر‌ها شدند و آنها وظیفه داشتند با وجود مرکزی چون پلیس ۱۱۰ بتوانند در صحنه‌های جرم و فوریت‌های پلیسی حاضر شوند. همین شد که مردم در فاصله سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ جور دیگری ماموران پلیس را نگریستند. ماموران نیز دیگر آن ماموران قدیمی و سنتی نبودند. آنها خودروهای مدرنی سوار می‌شدند و لباس‌های مناسب و تجهیزات کافی و به روزی همراه داشتند.
حضور فرماندهی چون مرتضی طلایی و لبخندش در میان مردم تهران پایتختی آرام و رو به نظم‌مداری را نوید می‌داد.
پس از آن گشت‌های پلیس نام ارشاد به خود گرفتند و برخورد با اراذل و اوباش در دستور کار پلیس قرار گرفت.
در تمام این مدت ماموران پلیس باید مطابق با دستورات انجام وظیفه می‌کردند و اینک نیز به وظیفه خود عمل می‌کنند. اگر پیش از این ما لندکروز‌های سیاه رنگ را دیده بودیم و برایمان پرسش شد که آنها در شهر چه می‌خواهند و اینک تعداد گشت‌هایی با عنوان «ارشاد» را بیشتر حس می‌کنیم بسته به تغییر تاکتیک پلیس اینگونه حس کردیم.
«گشت پلیس» چیزی نیست که تعطیل شدنی باشد و کسی بتواند آن را تعطیل کرده و جمع کند. تا کنون نیز ما شاهد حضور گشت‌های پلیس بوده‌ایم اما تفکر و سیاست پشت دستورات فرماندهان به آن گشت‌ها معنایی خاص بخشیده‌اند. به نظر می‌رسد ما پس از مدرن کردن پلیس‌مان در آغاز دهه ۸۰ به ویژه با راه‌اندازی مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ نیازمند کیفیت‌بخشی به این حرکت هستیم. مدت‌هاست پلیس به مردم گزارش نمی‌دهد ظرف چند دقیقه پس از تماس در صحنه حاضر بوده است و چه پاسخی به خواسته مردم داده است.
همین موضوع و آنچه خواندید نشان از آن دارد که پلیس می‌تواند بر اساس ظرفیت‌های خود و شرایط اجتماعی و مشکلاتی که با آن مواجه است تغییراتی بدهد. پلیس ما نسبت به پلیس بسیاری از کشورهای مدرن و پیشرفته پلیسی خشن نیست اما در هر دوره جایگاه اجتماعی‌اش تغییر کرده است.
با این اوصاف به نظر می‌رسد ما نیازمند تغییراتی هستیم. تغییراتی که در فاصله سال‌های ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۴ مردم به آن پاسخ دادند. تغییراتی که در آن پلیس خود را پلیس جامعه‌محور معرفی کرد.
بر این اساس ما به حضور دائمی پلیس و مامورانش با شدتی بیش از گذشته هم نیازمندیم و لازم است که آنها علاوه بر خودروهایی که اینک با آن در خیابان‌ها به گشت‌زنی مشغولند خودروهای بیشتری را به کار بگیرند.
کیفیت‌بخشی به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ نیازی دیگری است که به نظر می‌رسد پلیس از آن غافل مانده است. در همان زمان که پلیس ۱۱۰ راه‌اندازی شده بود و مهم بود که ماموران ظرف چه کسری از ساعت در محل حادثه حاضر می‌شوند این موضوع و این ابتکار پیشنهاد شد که ماموران باید در سطح شهر باشند و در نقاط مختلف آن در حال گشت باشند تا در صورت وقوع حادثه نزدیک‌ترین آنها خود را به محل حادثه برساند.
با این وصف شاید این پرسش پیش بیاید که امنیت اخلاقی جامعه چه می‌شود؟
نکته دقیقا همین‌جا نهفته است. نه وقتی گشت‌های جندالله و ثارالله فعالیت می‌کردند و نه اینک که گشت‌های ارشاد مردم ما فرهنگ خود را با وجود آنها حفظ نکردند. فرهنگ اسلامی سالیان سال است که با ایرانیان بالیده شده است و به سادگی مخدوش نمی‌شود و همه این را خوب می‌دانند. امنیت اخلاقی را مردم به خوبی حفظ می‌کنند. هیچ جریانی هم نتوانسته است ایران و ایرانی را به عریانی و فرهنگ عریانی بکشاند. اگر واقعا نگران آن هستید تاریخ را ورق بزنید. خلاصه کلام آنکه برای حفاظت از امنیت اخلاقی باید بخش‌های دیگر جامعه را فعال کرد و به تکاپو انداخت نه گشت‌های ارشاد. در هر صورت بخشی از وظیفه ماموران پلیس در اجرای قانون هم ارشاد است و نه همه وظیفه آنها در شهر.
منبع : روزنامه اعتماد ملی