یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا


امتحانی برای انسانیت


امتحانی برای انسانیت
"علیرضا کوشک جلالی" عضو اتحادیه کارگردانان تئاتر آلمان و عضو انجمن کارگردانان خانه تئاتر- از حدود سه دهه پیش فعالیت در تئاتر را با نویسندگی نمایشنامه "با کاروان سوخته" آغاز کرد و در حال حاضر نیز کارگردانی بیش از ۳۵ نمایشنامه را به زبان آلمانی در کارنامه دارد.
نمایشهایی چون "مسخ"، "پابلونرودا"، "بازرس"، "موسیو ابراهیم و گلهای قرآن"، "شوایک در جنگ جهانی دوم"، "پوزه چرمی"، "ژوزف و ماریا" و "جاده" عنوان نمایشهایی که کوشک جلالی طی این سال ها در آلمان و ایران به روی صحنه برده است.
تازه ترین کار علیرضا کوشک جلالی که در حال حاضر در تالار سایه تئاتر شهر در حال اجراست نمایش "خدای کشتار" نوشته یاسمینارضا است که فرهنگ و تمدن فردی و اجتماعی انسان در جامعه امروز را در محور و مرکز پرداخت رویدادهایش دارد.
"خدای کشتار" داستان تلخی از کمدی ظریف ارتباط میان دو خانواده است که به خاطر دعوای خشونت آمیز فرزندانشان با هم نشسته اند و می خواهند مشکل بچه ها را حل کنند؛ اما گفتگو و صحبت در مورد بچه ها و زندگی خود آنها منجر به خشونت های رفتاری و فیزیکی به مراتب شدیدتری در میان آنها می شود که باطن خشن و تلخ ارتباط میان انسان های متمدن را با لحنی آمیخته با طنز و کنایه مورد تحلیل قرار می دهد.
متن نمایشنامه یاسمینارضا، بیش از هر چیز متکی بر قابلیت های گفتاری اوست و یک موقعیت پس از قرار گرفتن در مرکز رویدادها به بهانه ای برای بحث های گفتاری تبدیل می شود و تمام ظرفیت ها و پتانسیل های پرداخت دراماتیکش را به زبان می دهد. همین ویژگی – که البته با رویکردهای پرداخت موقعیت نیز همراه است- تصور اجرای نمایش را تا اندازه ای دشوار نشان می دهد. اجرای "خدای کشتار" می بایست با دقت بر ظرایف و ویژگی های گفتار به ارائه تصاویر نمایشی و گسترش ارزش های نمایشی درگیری در روایت رویدادها بپردازد. در این مسیر بدست آوردن یک ریتم منسجم و ضرباهنگی دقیق و دارای هارمونی مهمترین چیزی است که اجرا باید آن را دارا باشد. به دلیل تکیه نمایش بر گفتار تنها کافی است که در یک مقطع کوتاه این ضرباهنگ از دست برود، در این صورت نمایش به سرعت مخاطبش را از دست خواهد داد و جذب دوباره مخاطب و درگیر کردن او با اجرا زحمتی دوچندان را می طلبد.
اما علیرضا کوشک جلالی ، با هوشمندی توانسته به یک ضرباهنگ مناسب و دارای اوج و فرودهای منطقی و متناسب با موضوع دست پیدا کند ، بدون اینکه کارش را به ورطه ابتذال بکشاند یا اینکه بخواهد از ابزارهای کاذب اجرا استفاده کند. اجرا در برخی دقایق و در پی یک مسئله اوج می گیرد و تا رسیدن به نقطه بحران مدام ریتم و تمپو روایتش را به اوج می برد، حرکت، اوج و فرود صدا، موقعیت و ... به این اوج گیری کمک می کند و پس از آن ناگهان همه چیز فروکش می کند. سکوت، ایستایی و تثبیت حرکت، طفره رفتن از اصل موضوع و گستردن میزانسن در پهنای صحنه و ... این ریتم را با تغییری اندک مواجه ساخته و اجازه واکنش متفاوت را به تماشاگر می دهد. چنین پرداختی است که باعث شده تا نمایش کوشک جلالی در تمام مدت با پرهیز از سقوط به ورطه تکرار مکانیکی روایت، برای مخاطب جذاب و دیدنی باشد و در ضمن تماشاگر هیچگاه گذشت زمان را در سالن احساس نکند.
نکته بسیار مهم دیگر در مورد موفقیت اجرای "خدای کشتار" که باز هم بخشی از آن را باید مرهون کار کارگردان نمایش دانست به نقش بازیگران و تسلط آنها بر بازی مربوط می شود. چهار بازیگر نمایش جلالی در تمام مدت زمان روایت نمایش با انرژی و مسلط بر اتفاقات صحنه حضور دارند و کار آنها را می بایست بخش مهمی از موفقیت نمایش علیرضا کوشک جلالی در ارتباط با مخاطب به حساب آورد.
کاظم هژیرآزاد با اجرای نقشی متفاوت- نسبت به سایر کارهایش- دو شخصیت متفاوت از مرد به ظاهر متمدن معاصر را به خوبی ارائه می دهد و هر از گاهی با هوشمندی و ظرافت از توانایی های نقش به نفع خلق کمدی لحظه ای گفتار بهره می گیرد و دوباره به کار عادی بازی نقش "میشل" باز می گردد.
الهام پاوه نژاد ، که شاید بهترین بازیگر نمایش جلالی هم باشد، با انرژی و توانایی بسیار بالایی تمام تضادهای شخصیت یک روشنفکر حساس امروزی را در مقابل بی رحمی ها و رفتارهای غیر متمدنانه و غیر اجتماعی اطرافیانش به نمایش می گذارد و در عین حال بی آنکه بازی او در نقش احساس شود، طبیعت تضاد فطری شخصیتش را در مقابل رفتارهای پیشین قرار می دهد.
بهاره رهنما، هم با وجود آنکه طی این سالها کمتر در تئاتر دیده شده در نمایش جلالی به خوبی از عهده ایفای نقش یک زن خسته و مادری نگران و در عین حال شخصیتی خشن و چندگانه برآمده است. رهنما در این نمایش تا اندازه ای از آن بازی های تکراری در نقشهای کودکانه و ساده و خارج شده و در صحنه هایی از نمایش به خوبی در به اجرا گذاشتن خصایص خشن و غیر قابل پیش بینی شخصیت "آنت" برآمده است .
چهارمین بازیگر نمایش – بهنام تشکر – است که علیرغم وجود برخی اغراقها و زیاده روی ها در جنس بازی اش، این بار در به اجرا درآوردن نقش آلن- وکیل عصبی و خشن و پدر یکی از بچه ها- به خوبی از عهده کارش برآمده و هر چند باز هم آن اغراقها و زیاده روی ها را در کارش دارد اما در این نمایش توانسته تا اندازه ای مطلوب آنها با شخصیت نمایشی اش مطابقت دهد.
"خدای کشتار" نوشته یاسمینا رضا نمایشنامه خوب ، ساده و روانی است که پیام و محتوایش را هم در پس سادگی مضامین اش مطرح می سازد. این نمایش با کارگردانی علیرضا کوشک جلالی و بازی بهاره رهنما ،الهام پاوه نژاد، کاظم هژیر آزاد و بهنام تشکر همان سادگی و ظرافت های متن را داراست و مسلماً در ارتباط با مخاطب و جلب رضایت او هم موفق خواهد بود
صابر محمدی
منبع : تئاتر مقاومت


همچنین مشاهده کنید